تئوری داو

ازنظر الیوتی شاید همان امواج کارکشن (اصلاحی) باشد.
چارلز هنری داو خالق تئوری داو و موسس شرکت داو جونز
چارلز هنری داو، در 6 نوامبر 1851 در استرلینگ امریکا به دنیا آمد و در 4 دسامبر 1902 در بروکلین نیویورک فوت شد. او یک روزنامه نگار امریکــــــایی است که یـــــــکی از موسسان Dow Jones & Company ، یک سرویس اخبار مالی و وال استریت ژورنال بود. مشارکت های اصلی وی شامل جمع آوری اولین شاخص قیمت سهام منتخب ایالات متحده در سال 1884 است که با برخی تغییرات، به عنوان داوجونز شناخته می شود.
شرکت داوجونز
در بیست سالگی او روزنامه نگاری را رها کرد و به نیویورک مهاجرت کرد تا در سال 1880 گزارشگر یک سرویس اخبار مالی شود. در سال 1882 داو و ادوارد جونز Dow Jones & Company و شرکتی که بولتن را تحویل می دهد با نام "flimsies" یا "slips" را تأسیس کردند.
در سال 1889، شرکت داو جونز 50 کارمند داشت. شرکای داوجونز فهمیدند که این زمان مناسبی برای تبدیل خلاصه اخبار دو صفحه ایشان به یک روزنامه واقعی است. اولین بار نام داوجونز در 8 ژوئیه 1889 نمایان شد.
هزینه هر شماره این نشریه 2 سنت و اشتراک 1 ساله 5 دلار بود. داو سردبیر بود و جونز کارهای دفتری را مدیریت می کرد. این مقاله بیانیه خط مشی را به خوانندگان خود ارائه می دهد: "هدف آن ارائه كامل و منصفانه اخبار روزانه است كه در مورد نوسانات قیمت سهام، اوراق قرضه و برخی از طبقات كالا می باشد. هدف آن این است که همیشه روزنامه خبرهای واقعی خواهد بود و نه روزنامه نظرات شخصی." شعار این روزنامه "حقیقت و استفاده صحیح از آن" بود. سردبیران آن قول دادند مقاله ای تهیه کنند که توسط تبلیغ کنندگان کنترل نشود. این روزنامه دارای سیم خصوصی به بوستون و ارتباطات تلگرافی با واشنگتن، فیلادلفیا و شیکاگو بود. همچنین در چندین شهر از جمله لندن خبرنگار داشت.
داو اغلب به خبرنگاران خود در مورد مبادله داستان های تحریفت شده برای راهنمایی سهام یا سهام رایگان هشدار می داد. داو برای صداقت در گزارشگری مالی، نام شرکتهایی را که در ارائه اطلاعات در مورد سود و زیان مردد بودند منتشر کرد. بلافاصله پس از آن، روزنامه قدرت و احترام قشر خوانندگان را به دست آورد. ورمونت رویستر، سردبیر بعدی وال استریت ژورنال، گفت داو همیشه معتقد بود که اطلاعات تجاری "جزو اطلاعات خصوصی کارگزاران و سرمایه داران" نیست.
در سال 1898، وال استریت ژورنال اولین نسخه صبحش را منتشر کرد. حالا مطالب این روزنامه فقط شامل اخبار اقتصادی نمیشد. این روزنامه همچنین مطالبی در خصوص جنگ را برخلاف سایر روزنامه ها، بدون فصاحت و بلاغت منتشر می کرد. همچنین داو یک ستون سرمقاله با نام "مرور و چشم انداز" و "پاسخ به پرسشگران" اضافه کرد که خوانندگان آن سوالات سرمایه گذاری خود را به آن ارسال می کردند تا جواب خود را دریافت کنند. ادوارد جونز در سال 1899 بازنشسته شد، ولی داو و برگسترسر به کار کردن ادامه دادند. داو هنوز سرمقاله می نوشت و حالا بیشتر بر جایگاهی که دولت در تجارت آمریکا داشت ، توجه داشت. وال استریت ژورنال، با تأیید یک کاندیدای سیاسی، رئیس جمهور فعلی آن زمان، ویلیام مک کینلی، سابقه گزارش خود را در جریان انتخابات 1900 ایجاد کرد.
داو زمانی که اولین سردبیر روزنامه بود (از 1889 تا 1902)، به عنوان یک کارشناس مالی شهرت یافت، و نوشته های وی برای آن اساس "تئوری داو" در تحلیل بازار شناخته می شد. وی عضو بورس اوراق بهادار نیویورک (91-1885) و شریک شرکت کارگزاری Goodbody ، Glyn & Dow بود.
در سال 1902 ، داو دچار مشکلات سلامتی شد و برگسترسر می خواست بازنشسته شود. آن دو، سهام این شرکت را به کلارنس بارون، خبرنگار خود در بوستون فروختند. داو آخرین سرمقاله خود را در آوریل 1902 نوشت. در حدود 8 ماه بعد، در 4 دسامبر 1902، او در سن 51 سالگی در خانه خود در بروکلین نیویورک فوت شد. چارلز داو بر اثر حمله قلبی درگذشت و در آرامگاه شمالی در پراویدنس، در جزیره رود به خاک سپرده شد.
به تحقیق آقای داو در بازار فارکس، سهام تاثیرات بسیار زیادی گذاشته است. شاید در دوره های آموزش بورس و فارکس که در مورد تعیین استراتژی فارکس و بورس صحبت می شود اسم زیادی از ایشان برده نشود اما باید بدانیم ایشان تاثیرات زیادی در وضعیت بازار داشته اند و وجود ایشان باعث به وجود آمدن معتبرترین بروکرهای فارکس و بورس در سراسر جهان شده است که بسیاری از این بروکرهای فارکس در بازار ایران فعالیت دارند. اگر بخواهیم از بهترین بروکر فارکس در بازار ایران نام ببریم بی شک نام لایت فارکس، هات فارکس و فارکس تایم با تقدم می آید چرا که در سطح جهانی هم حرف برای زدن دارند.
برای بررسی اخبار بازار فارکس و ارز دیجیتال به فارکس فکتوری فارسی سر بزنید.
تئوری داو جونز
1. بازار همه چیز را در نظر دارد
هر چیزی که بر عرضه و تقاضای بازار تأثیر می گذارد در قیمت بازار منعکس می شود. این اصل تاکید می نماید که هر آنچه بخواهیم در مورد بازار بدانیم از جمله آینده بازار، انتظارات ما از بازار، نرخ بهره و میزان سود، در قیمت منعکس شده است.
۲. سه نوع روند در بازار وجود دارد
آقای “داو” مطمئن بود که اصول “عمل و عکس العمل” که در تمام هستی مشاهده می شود، در بازار نیز کاربرد دارد، به این معنی که هر حرکتی، سرانجام جهت معکوس به خود می گیرد.
آقای “داو” روند بازار را به سه قسمت تقسیم کرد:
· روندهای اولیه (همانند رخ دادن مد در ساحل دریا که آب تا جایی که بتواند بالا می آید) که عموما” بیش از یک سال دوام دارند.
· روندهای ثانویه (که شبیه امواجی می ماند که در حرکت اولیه ایجاد می شوند و هر موج یک سوم از مسیری که آمده و یا دوم سوم از آن را به عقب باز می گردد، البته در اغلب موارد نیمی از مسیری که آمده را برمی گردد) این نوع روندها عموما” از چند هفته تا چند ماه به طول می انجامند.
· روند های کوچک (نوسانات در حرکت فرعی) هستند که معمولا” در مدت ۲ تا ۳ هفته تمام می شوند.
تشخیص روند های اولیه، از آنجا که تمایل دارند بر روندهای ثانویه و کوچک تاثیر بگذارند از طرف آقای داو مهم اعلام شده است.
3. روندهای اصلی بازار از سه مرحله تشکیل می شوند
آقای “داو” به حرکت روندهای اصلی توجه کرده و آنها را به سه مرحله تفکیک نموده است:
روندهای اصلی در بازار صعودی:
· مرحله انباشت: این مرحله معمولا” در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و سرمایه گذاران تیزبین با احساس تغییر حرکت بازار به عملیات خرید در بازار می پردازند. ورود به این مرحله به دلیل اینکه شروع یک موج می باشد کمی سخت و ریسکی به نظر میرسد.
· مرحله حضور همگانی: اکثر معامله گران که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند در این مرحله وارد بازار شده و قیمت را به سطحی بالاتر می برند.این مرحله بیشترین حرکت را به خود اختصاص می دهد.
· مرحله فزونی: مسیر حرکتی جدید به خوبی خود را نشان می دهد. در این مرحله با انتشار اخبار اقتصادی روند حرکتی تائید می شود، معاملاتی ریسکی و کوتاه مدت شکل می گیرند و حضور همگانی گسترده تر می گردد.
روندهای اصلی در بازار نزولی:
· مرحله توضیع: در این مرحله خریداران شروع به بستن پوزیشن های خرید خود می نمایند. این مرحله دقیقا” عکس مرحله انباشت در بازار صعودی عمل می کند. ورود به این مرحله به دلیل اینکه شروع یک موج میباشد کمی سخت و ریسکی به نظر میرسد.
· مرحله حضور همگانی: در این مرحله تمایلات منفی نسبت به بازار بالاتر میرود و شرایط بازار به سمت بستن پوزیشن های خرید قبلی و یا حتی کسب سود از باز نمودن پوزیشن های فروش میرود.
· مرحله هراس: مسیر حرکتی جدید به خوبی خود را نشان داده. در این مرحله با انتشار اخبار اقتصادی روند حرکتی تائید می شود، معاملاتی ریسکی و کوتاه مدت شکل می گیرند و حضور همگانی برای فروش گسترده تر می گردد.
4. شاخص های میانگین باید یک دیگر را تأیید کرد
این بخش از تئوری داو مربوط به بازار سهام بوده و کاربرد چندانی در بازار خرید و فروش ارزها (فارکس) ندارد.
5. حرکت بازار باید توسط حجم معاملات تائید شود
این اصل به این موضوع مهم اشاره می کند که حجم معاملات از روند پشتیبانی می کنند به زبان ساده تر، در یک روند صعودی وقتی قیمت بالا می رود حجم معاملات نیز می بایست متعاقبا” بالا برود و بر عکس وقتی قیمت پائین می آید حجم نیز کاهش پیدا می کند اما در یک روند نزولی وقتی قیمت پائین می آید حجم بالا رفته و وقتی قیمت بالا می رود حجم معاملات کم می شود.
دلیل این موضوع این است که در یک روند صعودی معامله گران با توجه به این که احساس می کنند سطوح قیمتی باز هم افزایش پیدا می کند به خرید روی می آورند و باعث می شوند حجم معاملات افزایش پیدا کند و البته بر عکس این موضوع برای روند های نزولی صادق است یعنی در روند نزولی وقتی قیمت ها رو به کاهش هستند حجم معاملات بیشتر می گردد.
6. تا زمانی که نشانگرهای بازگشت بوقوع نپیوستند, روند ادامه دارد
مطابق این تئوری، ایده تحلیل تکنیکی بر این اساس طراحی شده است که روند بازار تا زمانی ادامه دارد که یک قدرت خارجی حرکت بازار را تغییر ندهد. یک روند اگر صعودی باشد بیشتر متمایل است تا صعودی بماند و این موضوع برای روند نزولی و بازار رنج هم صدق می کند و تا یک نیروی خارجی باعث تغییر روند نشود، روند به کار خود ادامه
می دهد. با این ترتیب تحلیلگران دائمأ تئوری داو در پی یافتن سیگنال های تغییر روند هستند. به اشکال زیر توجه نمائید:
در پی تلاش قیمت برای حفظ روند صعودی و اوج گرفتن از نقطه B به جائی بالاتر از نقطه A این تلاش بدلیل بروز یک نیروی خارجی، نا موفق مانده و قیمت از نقطه C به سمت پائین نزول می کند و لذا سطحی پائین تر از سطح B سیگنال فروش است.
نوسان موفق
در چارت بالا تلاش قیمت برای عبور از سطح A موفق بوده و توانسته است تا سطح C بالا برود اما در برگشت از سطح B پائین تر آمده و لذا ۲ سیگنال فروش بوجود آورده است، زیر سطح B و زیر سطح D.
نوسان نا موفق از کف
در پی تلاش قیمت برای حفظ روند نزولی و نزول از نقطه B به جائی پائین تر از نقطه A این تلاش بدلیل بروز یک نیروی خارجی، نا موفق مانده و قیمت از نقطه C به سمت بالا صعود می کند و لذا سطحی بالا تر تر از سطح B سیگنال خرید ایجاد شده است.
نوسان موفق از کف
در چارت بالا تلاش قیمت برای عبور از سطح A موفق بوده و توانسته است تا سطح C پائین برود اما در برگشت از سطح B بالاتر آمده و لذا ۲ سیگنال خرید بوجود آورده است، بالای سطح B و بالای سطح D.
تئوری داو (قسمت 1)
نظریه داو همیشه بخشی جدایی ناپذیر از تحلیل تکنیکال بوده است. نظریه داو حتی قبل از کشف شمعدان توسط جهان غرب به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت. در واقع امروزه نیز از مفاهیم نظریه داو استفاده می شود. در واقع، معامله گران بهترین شیوه ها را از Candlesticks و Dow Theory ترکیب می کنند.
تئوری داو توسط چارلز اچ داو، که سرویس اخبار مالی داو جونز (وال استریت ژورنال) را نیز تأسیس کرد، به جهان معرفی شد. در زمان خود، او مجموعهای از مقالات را از دهه 1900 نوشت که در سالهای بعد با عنوان «نظریه داو» شناخته میشد. اعتبار زیادی به ویلیام پی همیلتون تعلق دارد که این مقالات را با نمونه های مرتبط در یک دوره 27 ساله گردآوری کرد. از زمان چارلز داو خیلی چیزها تغییر کرده است و از این رو طرفداران و منتقدان نظریه داو وجود دارند.
تئوری داو – Dow Theory
17.1 – اصول نظریه داو
نظریه داو بر اساس چند باور ساخته شده است. به این اصول نظریه داو می گویند. چارلز اچ داو این اصول را در طول سالهای مشاهدهاش در بازارها توسعه داد. 9 اصل به عنوان نیروی هدایت کننده نظریه داو در نظر گرفته می شوند. آنها به شرح زیر است:
01 شاخص همه چیز را تخفیف می دهد شاخص های بورس هر چیزی را که در حوزه عمومی شناخته شده و ناشناخته است تخفیف می دهد. اگر یک رویداد ناگهانی و غیرمنتظره رخ دهد، شاخص های بورس به سرعت خود را مجدداً تنظیم می کنند تا ارزش دقیق را منعکس کنند.
02 به طور کلی 3 روند بازار گسترده وجود دارد. روند اولیه، روند ثانویه و روندهای جزئی
03 روند اولیه این روند اصلی بازار است که از یک سال تا چندین سال ادامه دارد. این نشان دهنده جهت گسترده تر چند ساله بازار است. در حالی که سرمایه گذار بلند مدت به روند اولیه علاقه مند است، یک معامله گر فعال به همه روندها علاقه مند است. روند اولیه می تواند یک روند صعودی اولیه یا یک روند نزولی اولیه باشد
04 روند ثانویه اینها اصلاحاتی برای روند اولیه هستند. به این به عنوان یک واکنش متقابل جزئی به حرکت بزرگتر در بازار فکر کنید. مثال – اصلاحات در بازار صعودی، رالی و بهبود در بازار نزولی. روند متضاد می تواند بین چند هفته تا چند ماه ادامه یابد
05 روندهای جزئی/نوسانات روزانه اینها نوسانات روزانه در بازار هستند. برخی از معامله گران ترجیح می دهند آنها را نویز بازار بنامند
06 همه شاخص ها باید با یکدیگر تأیید شوند. ما نمی توانیم یک روند را فقط بر اساس یک شاخص تأیید کنیم. به عنوان مثال، بازار تنها در صورتی صعودی است که CNX Nifty، CNX Nifty Midcap، CNX Nifty Smallcap و غیره همه در یک جهت صعودی حرکت کنند. تنها با عمل CNX Nifty نمی توان بازارها را به عنوان صعودی طبقه بندی کرد
07 حجم ها باید تایید شوند حجم ها باید همراه با قیمت تایید شوند. روند باید با حجم پشتیبانی شود. حجم باید با افزایش قیمت افزایش یابد و با کاهش قیمت در یک روند صعودی باید کاهش یابد. در یک روند نزولی، حجم باید با کاهش قیمت افزایش یابد و با افزایش قیمت کاهش یابد. برای جزئیات بیشتر در مورد حجم می توانید به فصل 12 مراجعه کنید
08 بازارهای جانبی می توانند جایگزین بازارهای ثانویه شوند. ممکن است بازارها برای مدت طولانی در کنار هم باقی بمانند (معامله بین یک محدوده). مثال: – Reliance Industries بین سال های 2010 و 2013 بین 860 و 990 معامله می شد. بازارهای جانبی می توانند جایگزینی برای روند ثانویه باشند.
09 قیمت پایانی مقدس ترین است. بین قیمت های باز، بالا، پایین و بسته، بسته شدن مهمترین سطح قیمت است زیرا نشان دهنده ارزیابی نهایی سهام در طول روز است.
تئوری داو – Dow Theory
17.2 – مراحل مختلف بازار
تئوری داو تئوری داو پیشنهاد می کند که بازارها از سه مرحله مجزا تشکیل شده اند که خود به خود تکرار می شوند. اینها فاز انباشتگی، مرحله نشانه گذاری و فاز توزیع نامیده می شوند.
مرحله انباشت معمولاً درست پس از فروش شدید در بازار اتفاق می افتد. فروش شدید در بازارها، بسیاری از فعالان بازار را ناامید می کرد و امید به هر گونه روند صعودی قیمت ها را از دست می داد. قیمت سهام به شدت کاهش می یافت و به پایین ترین سطح ارزش گذاری می رسید، اما خریداران همچنان برای خرید از ترس فروش مجدد مردد بودند. از این رو قیمت سهام در سطوح پایین سقوط می کند. این زمانی است که «پول هوشمند» وارد بازار می شود.
پول هوشمند معمولاً سرمایه گذاران نهادی هستند که در یک چشم انداز بلند مدت سرمایه گذاری می کنند. آنها همواره به دنبال سرمایه گذاری های ارزشی هستند که پس از فروش شدید در دسترس هستند. سرمایه گذاران نهادی شروع به خرید سهام به طور منظم، در مقادیر زیاد در یک دوره زمانی طولانی می کنند. این همان چیزی است که فاز انباشتگی را تشکیل می دهد. این همچنین به این معنی است که فروشندگانی که در مرحله انباشتگی سعی در فروش دارند به راحتی خریدار پیدا می کنند و بنابراین قیمت ها کاهش بیشتری پیدا نمی کند. از این رو، همواره مرحله انباشت پایین بازارها را مشخص می کند. اغلب اوقات، سطوح پشتیبانی به این صورت ایجاد می شود. مرحله انباشتگی می تواند تا چند ماه طول بکشد.
هنگامی که سرمایه گذاران نهادی (پول هوشمند) تمام سهام موجود را جذب کردند، معامله گران کوتاه مدت از زمان حمایت. این معمولاً با بهبود احساسات تجاری همزمان است. این عوامل باعث افزایش قیمت سهام می شوند. به این مرحله نشانه گذاری می گویند. در مرحله مارکوپ، قیمت سهام به سرعت و به شدت افزایش می یابد. مهمترین ویژگی مرحله نشانه گذاری سرعت است. از آنجا که تجمع سریع است، عموم مردم از تجمع خارج می شوند. سرمایه گذاران جدید مسحور بازده هستند و همه از تحلیلگران گرفته تا مردم سطوح بالاتری را پیش رو می بینند.
در نهایت، زمانی که قیمت سهام به بالاترین حد جدید (بالاترین 52 هفته، بالاترین تاریخ)، همه اطرافیان در مورد بازار سهام صحبت می کنند. گزارش های خبری خوش بینانه می شوند، محیط کسب و کار ناگهان پر جنب و جوش به نظر می رسد و همه (عمومی) می خواهند در بازارها سرمایه گذاری کنند. به طور کلی، عموم مردم میخواهند در بازارها مشارکت کنند زیرا احساسات مثبتی وجود دارد. این زمانی است که مرحله توزیع اتفاق می افتد.
تئوری داو – Dow Theory
سرمایه گذاران عاقل (سرمایه گذاران باهوش) که زودتر (در مرحله انباشت) وارد شدند، به آرامی شروع به تخلیه سهام خود می کنند. عموم مردم تمام حجم های تخلیه شده توسط سرمایه گذاران نهادی (پول هوشمند) را با ارائه حمایت قیمتی مورد نیاز به آنها جذب خواهند کرد. فاز توزیع تئوری داو دارای خواص قیمتی مشابه فاز انباشتگی است. هر زمان که قیمت ها در مرحله توزیع تلاش می کنند بالاتر بروند، پول هوشمند دارایی آنها را تخلیه می کند. در یک بازه زمانی، این عمل چندین بار تکرار می شود و بدین ترتیب سطح مقاومت ایجاد می شود.
در نهایت، زمانی که سرمایه گذاران نهادی (پول هوشمند) به طور کامل دارایی های خود را بفروشند، دیگر حمایتی از قیمت ها وجود نخواهد داشت. از این رو، آنچه پس از مرحله توزیع دنبال میشود، فروش کامل در بازارها است که به عنوان کاهش قیمت نیز شناخته میشود. فروش در بازار عموم را در وضعیتی کاملاً ناامید قرار می دهد.
با تکمیل دایره، آنچه پس از مرحله فروش می آید، دور جدیدی از مرحله انباشتگی است و کل چرخه تکرار می شود. اعتقاد بر این است که کل این چرخه از مرحله انباشتگی تا فروش طی چند سال طول می کشد.
توجه به این نکته ضروری است که هیچ دو چرخه بازار یکسان نیستند. به عنوان مثال، در زمینه هند، بازار گاوی 2006 تا 07 با بازار صعودی 2013-14 تفاوت زیادی دارد. گاهی اوقات بازار از مرحله انباشت به مرحله توزیع در یک دوره طولانی چند ساله حرکت می کند. از طرف دیگر، همان حرکت از انباشتگی به توزیع می تواند طی چند ماه اتفاق بیفتد. شرکتکننده در بازار باید خود را با ارزیابی بازارها در چارچوب مراحل مختلف هماهنگ کند، زیرا این مرحلهای را برای توسعه دیدگاه نسبت به بازار فراهم میکند.
17.3 – الگوهای داو
مانند کندلها، در تئوری داو نیز الگوهای مهم کمی وجود دارد. معامله گر می تواند از این الگوها برای شناسایی فرصت های معاملاتی استفاده کند. برخی از الگوهایی که ما مطالعه خواهیم کرد عبارتند از:
- تشکیل Double bottom & Double top
- سه تاپ پایین و سه تاپ
- تشکیل محدوده، و
- تشکیل پرچم
حمایت و مقاومت نیز یک مفهوم اصلی برای تئوری داو است، اما ما در فصلی که به آن اختصاص داده شده است، به دلیل اهمیت آن (از نظر قرار دادن اهداف و توقف ضرر) درباره آن بحث کرده ایم.
17.4 – دو شکل پایین و بالا
بالا و پایین دوتایی یک الگوی معکوس در نظر گرفته می شود. دو کفی زمانی اتفاق می افتد که قیمت سهام به سطح قیمتی کم عمق می رسد و با بهبودی سریع باز می گردد. پس از بهبود قیمت، سهام در یک سطح بالاتر (نسبت به قیمت پایین) برای حداقل 2 هفته (با فاصله زمانی مناسب) معامله می شود. پس از آن، سهام تلاش می کند تا به قیمت پایین قبلی خود بازگردد. اگر سهام یک بار دیگر حفظ شود و دوباره رشد کند، یک کف دو برابر تشکیل می شود.
شکل گیری دو کفی صعودی در نظر گرفته می شود و از این رو باید به فرصت های خرید نگاه کرد. در اینجا نموداری وجود دارد که شکل گیری دو کف را در Cipla Limited نشان می دهد:
به فاصله زمانی بین دو سازند پایین توجه کنید. سطح قیمت به خوبی در زمان فاصله داشت.
به همین ترتیب، در شکل گیری دو برابری، سهام تلاش می کند دو بار به همان قیمت بالا برسد اما در نهایت فروخته می شود. البته فاصله زمانی بین دو تلاش برای عبور از ارتفاع باید حداقل 2 هفته تئوری داو باشد. در نمودار زیر (Cairn India Ltd)، ما میتوانیم دو قله را در 336 سطح مشاهده کنیم. با مشاهده دقیق، متوجه خواهید شد که قله اول حدود 336 روپیه و دومین قله حدود 332 روپیه بود. با مقداری انعطاف پذیری، یک تفاوت کوچک مانند این باید خوب در نظر گرفته شود.
تئوری داو – Dow Theory
با توجه به تجربه معاملاتی خودم، در حین معامله، هر دو قسمت بالا و پایین دوتایی مفید هستند. من همیشه به دنبال فرصتهایی میگردم که در آن ترکیب دوگانه با یک شمعدان قابل تشخیص همزمان باشد.
به عنوان مثال، موقعیتی را تصور کنید که در آن شکل دوتایی، بالا دوم یک الگوی نزولی مانند یک ستاره تیرانداز را تشکیل میدهد. این بدان معناست که هم از نظر تئوری داو و هم از منظر کندل استیک اجماع برای فروش وجود دارد. بنابراین اعتقاد به انجام معامله بیشتر است.
17.5 – بالا و پایین سه گانه
همانطور که ممکن است حدس زده باشید، یک تشکیل سه گانه شبیه به یک ساختار دوگانه است، با این تفاوت که سطح قیمت سه بار در مقابل دو بار در یک کف دوگانه آزمایش می شود. تعبیر تشکیل سه گانه مشابه تشکیل دوگانه است.
به عنوان یک قاعده کلی، هر چه تعداد دفعات آزمایش قیمت و واکنش به یک سطح قیمت مشخص بیشتر باشد، سطح قیمت مقدس تری در نظر گرفته می شود. بنابراین به این ترتیب، سازند سه گانه قدرتمندتر از آرایش دوگانه در نظر گرفته می شود.
نمودار زیر یک تشکیل سه گانه برای DLF Limited را نشان می دهد. به فروش شدید پس از آزمایش سطح قیمت برای سومین بار توجه کنید و در نتیجه سطح سه گانه را تکمیل کنید.
تئوری داو – Dow Theory
نظریه داو در ارز دیجیتال
اساساً ، نظریه داو چارچوبی برای تجزیه و تحلیل فنی (تکنیکال) است که بر اساس نوشته های چارلز داو در مورد نظریه بازار است. داو بنیانگذار و سردبیر وال استریت ژورنال و بنیانگذار داو جونز و کمپانی بود. او به عنوان بخشی از شرکت ، اولین شاخص سهام را که به عنوان شاخص حمل و نقل داوجونز (DJT) شناخته می شود ، و پس از آن میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) کمک کرد.
داو هرگز ایده های خود را به عنوان یک نظریه خاص ننوشت و از آنها به عنوان چنین نظری یاد نکرد. با این حال ، بسیاری از او از طریق سرمقاله هایش در وال استریت ژورنال یاد گرفتند. پس از مرگ وی ، ویراستاران دیگر ، مانند ویلیام همیلتون ، این ایده ها را اصلاح کردند و از سرمقاله های خود برای جمع آوری آنچه امروزه به عنوان نظریه داو معروف است استفاده کردند.
این مقاله مقدمه ای بر نظریه داو ارائه می دهد و مراحل مختلف روند بازار را بر اساس کار داو مورد بحث قرار می دهد. مانند هر نظریه ای ، اصول زیر خطاناپذیر نیستند و قابل تفسیر هستند.
اصول اساسی نظریه داو
بازار همه چیز تئوری داو را منعکس می کند
این اصل با فرضیه به اصطلاح بازار کارآمد (EMH) هماهنگ است. داو معتقد بود که بازار همه چیز را تخفیف می دهد ، به این معنی که همه اطلاعات موجود از قبل در قیمت منعکس شده است.
به عنوان مثال ، اگر انتظار می رود یک شرکت سودهای مثبت بهبود یافته خود را گزارش دهد ، بازار قبل از وقوع این امر را منعکس می کند. تقاضا برای سهام آنها قبل از انتشار گزارش افزایش می یابد و پس از اینکه بالاخره گزارش مثبت مورد انتظار بالاخره ظاهر شد ، ممکن است قیمت آنقدر تغییر نکند.
در برخی موارد ، داو مشاهده کرد که ممکن است یک شرکت قیمت سهام خود را پس از اخبار خوب کاهش دهد ، زیرا آنطور که انتظار می رفت خوب نبود.
هنوز اعتقاد بر این است که بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران ، به ویژه کسانی که از تجزیه و تحلیل فنی استفاده گسترده ای می کنند ، این اصل را رعایت می کنند. با این حال ، کسانی که تحلیل بنیادی (فاندامنتال) را ترجیح می دهند مخالف هستند و معتقدند ارزش بازار نشان دهنده ارزش ذاتی سهام نیست.
روندهای بازار
برخی از مردم می گویند که کار داو چیزی است که مفهوم روند بازار را به وجود آورد ، که اکنون به عنوان یک عنصر اساسی در دنیای مالی تلقی می شود. نظریه داو می گوید که سه نوع اصلی از روندهای بازار وجود دارد:
- روند اولیه – از ماهها تا سالها ادامه دارد ، این حرکت اصلی بازار است.
- روند ثانویه – از هفته ها تا چند ماه ادامه دارد.
- روند سوم – در کمتر از یک هفته یا بیشتر از ده روز نمی میرد. در برخی موارد ، ممکن است فقط چند ساعت یا یک روز دوام بیاورد.
با بررسی این روندهای مختلف ، سرمایه گذاران می توانند فرصت هایی را بیابند. در حالی که روند اولیه اصلی ترین موردی تئوری داو است که باید در نظر گرفته شود ، فرصت های مطلوب زمانی ایجاد می شوند که به نظر می رسد روندهای ثانویه و عالی با روند اولیه مغایرت دارند.
به عنوان مثال ، اگر فکر می کنید یک ارز رمزنگاری شده دارای یک روند اولیه مثبت است ، اما یک روند ثانویه منفی تئوری داو تئوری داو را تجربه می کند ، ممکن است فرصتی برای خرید آن نسبتاً کم باشد و سعی کنید پس از افزایش ارزش آن ، آن را بفروشید.
اکنون مشکل ، همانند آن زمان ، در تشخیص نوع روندی است که مشاهده می کنید ، و در اینجاست که تجزیه و تحلیل فنی عمیق تری به وجود می آید. امروزه سرمایه گذاران و معامله گران از طیف وسیعی از ابزارهای تحلیلی برای کمک به آنها در درک نوع مورد نظر از روند استفاده می کنند.
سه مرحله از روندهای اولیه
داو ثابت کرد که روندهای اولیه بلند مدت دارای سه مرحله هستند . به عنوان مثال ، در بازار گاوی ، مراحل زیر خواهد بود:
- انباشت – پس از بازار خرس قبلی ، ارزش دارایی ها هنوز پایین است زیرا احساسات بازار عمدتا منفی است. تجار هوشمند و بازارسازان در این دوره قبل از افزایش قابل توجه قیمت شروع به جمع آوری می کنند.
- مشارکت عمومی – بازار وسیعتر اکنون به فرصتی که معامله گران هوشمند قبلاً مشاهده کرده اند پی می برد و عموم مردم در خرید فعال تر می شوند. در این مرحله ، قیمت ها به سرعت افزایش می یابد.
- مازاد و توزیع – در مرحله سوم ، عموم مردم به گمانه زنی ادامه می دهند ، اما این روند به پایان خود نزدیک می شود. سازندگان بازار شروع به توزیع دارایی های خود می کنند ، یعنی با فروش به سایر شرکت کنندگان که هنوز متوجه نشده اند که این روند در حال معکوس شدن است.
در بازار خرس ، مراحل اساساً معکوس خواهد شد. این روند با توزیع افرادی که علائم را تشخیص می دهند شروع می شود و پس از آن مشارکت عمومی دنبال می شود. در مرحله سوم ، مردم همچنان مأیوس می شوند ، اما سرمایه گذارانی که می توانند تغییرات آینده را ببینند ، دوباره شروع به جمع آوری می کنند.
هیچ تضمینی وجود ندارد که این اصل صادق باشد ، اما هزاران معامله گر و سرمایه گذار قبل از اقدام به این مراحل توجه می کنند. به طور قابل توجه ، روش Wyckoff همچنین بر ایده های انباشت و توزیع متکی است و مفهوم تا حدی مشابه چرخه های بازار (حرکت از مرحله ای به مرحله دیگر) را توصیف می کند.
نظریه داو و تحلیل تکنیکال
قبل از هر چیز لازم است عنوان کنیم که تحلیل تکنیکال بر روی هر نموداری که در پَسِ آن عرضه و تقاضا وجود دارد جواب میدهد، هرچقدر این عرضه و تقاضا پرحجمتر و شفافتر باشد، قدرت تحلیل تکنیکال در نمودارها بالاتر خواهد رفت.
شاید بتوان گفت شالوده تحلیل تکنیکال نظریه آقای داو (چالز داو) باشد؛ در حقیقت تئوری داو اساس تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. هسته این نظریه بر این اساس است که تمام عوامل و اطلاعات تأثیرگذار بر قیمت سهم، کالا و یا شاخص بر روی نمودار قیمت لحاظ شده است. بر اساس این نظریه بازار دارای روندهای مشخص و منظمی است که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.
هسته اصلی نظریه داو هر عامل قابل شناختی (ازجمله عوامل تأثیرگذار بنیادی) بر روی عرضه و تقاضا اثرگذار است و این مهم در نمودار قیمت لحاظ شده است
اصول نظریه داو در تحلیل تکنیکال
درواقع قیمت تنها چیزی است که باید مورد تحلیل قرار گیرد، چراکه همانطور که گفتیم تمام عوامل عرضه و تقاضا بر روی قیمت اثرات خود را گذاشته است.
بر اساس نظریه داو بازار از روندهای صعودی و نزولی مشخصی تبعیت میکند؛ درواقع روند صعودی پیوسته افزایشیافته و قلهها را میسازد و روندهای نزولی درههای قیمتی را تشکیل میدهد. داو معتقد بود که قانون سوم نیوتن (همان قانون عمل و عکسالعمل) در بازارهای مالی کار میکند؛ به این معنی که پشت هر صعود (عمل) نزولی (عکسالعمل) نهفته است.
بر اساس نظریه داو بازار به سه روند حرکتی مشخص تقسیم میشود:
- روند اولیه: که همان جهشهای قیمتی اولیه است و معمولاً غیرقابلپیشبینی است؛ این امواج را میتوان به جزر و مد دریا تشبیه کرد که حرکتهای اصلی بازار را تشکیل میدهد.
- روند ثانویه: درواقع همان عکسالعملهای قیمتی است که میتوان آن را به امواج دریا تشبیه کرد؛ میزان این حرکتها (به لحاظ قیمتی) حدود یکسوم تا نیمی از حرکت روندهای اولیه است. تئوری داو
- روندهای جزئی: همان نوسانات جزئی که در دل روندهای اصلی اتفاق میافتد.
- روندهای سه مرحلهای
داو اعتقاد داشت روندهای اصلی بازار اهمیت زیادی دارد و این روندها معمولاً طی سه مرحله رخ میدهد:
- فاز انباشت: برخی از سرمایهگذاران با شک و تردید وارد بازار میشوند زیرا تغییر جهت بازار را احساس نمودهاند
ازنظر تحلیل امواج الیوت، همان موج اول از حرکتهای جهشی محسوب میشود
- فاز مشارکت عمومی: در این مرحله اغلب سرمایهگذاران اقدام به خرید میکنند.
ازنظر الیوتی، همان امواج حرکتی سوم و پنج است
- مرحله توزیع: روند جدید معکوسی در سهم در حال وقوع است و اخبار و اطلاعیههای بنیادی نیز این مهم را تائید میکنند.
ازنظر الیوتی شاید همان امواج کارکشن (اصلاحی) باشد.
- میانگینها باید یکدیگر را تائید کنند
داو اعتقاد داشت در یک تغییر جهت قیمت لازم است میانگینهای شاخص و سهم یکدیگر را تائید کنند تا نشان از آغاز طغیان در بازار باشد؛ درواقع لازم نبود سیگنالها تئوری داو همزمان اتفاق بیفتند اما میتوانستند در پس یکدیگر به وقوع بپیوندند.
داو اعتقاد داشت حجم در بازار مثل شرایط آب و هوایی تغییر میکند؛ بر همین اساس تغییرات حجم حرکت جهتدار قیمتها را ایجاد میکند. بر همین اساس داو حجم شاخص ثانویهی بازار را موردتوجه قرارداد و سیگنال خریدوفروش خود را بر اساس تئوری داو قیمت بسته شدن سهم قرارداد.
داو اعتقاد داشت قیمتها در روندها حرکت میکنند و مادامیکه نیروی خارجی بر روی آن اثر نگذرند به جهت حرکت خود ادامه میدهند. درست همانند قوانین فیزیک
جمعبندی
هرچند چیزی که امروزه از آن بهعنوان تحلیل تکنیکال یاد میشود، شالوده نظریات چالز داو بوده و هست، اما نباید فراموش نمود که تحلیل تکنیکال را باید در کنار تحلیل بنیادی استفاده نمود.
این تحلیل بنیادی است که ارزنده بودن ذاتی یک سهم را برایمان روشن میسازد اما هیچگاه راجع به نقاط دقیق ورود و خروج نمیتوان بر اساس تحلیل بنیادی دل به دریا زد! پس با بنیادی تحلیل کنیم و بر اساس تکنیکال خریدوفروش کنیم…