تفاوت معامله گر با سرمایه گذار

معامله گری
معامله گری در بورس به پروسه خرید و فروش سهام در بازار گفته می شود. که این تعریف بسیار کلی می باشد که در ادامه به شرح کامل آن می پردازیم.
معامله گری چیست؟
در فرهنگ لغت واژه معامله گر با واژه هایی همچون بازرگان، تاجر، کاسب و… تعریف شده است. می توان عنوان کرد که بصورت کلی افرادی که اقدام به خرید و فروش کالا و خدماتی می کنند معامله گر هستند و به فرآیند خرید و فروشی که اتفاق می افتد معامله گری می گویند. این مطلب یک تعریف کلی از معامله گری بود که عنوان شد تا در ابتدا با مفهوم این کلمه آشنا شوید.
معامله گر
معامله گر یا تریدر شخصی که با فراگیری دانش کامل در حوزه بورس، قدرت تحلیل بازار و پیش بینی درست روند افزایش و کاهش قیمت ها اقدام به خرید و فروش سهام می کند.
معامله گری
وجود افراد متخصص در فرآیند تریدری و داشتن تبحر لازم باعث می شود که تصمیمات به موقع و درستی اتخاذ شود و بتوان به راحتی چه زمانی که بورس روند صعودی داشت و چه حتی زمانی که روند نزولی دارد بتوان معامله گری خوبی داشت و سود خود را از بازار بورس بدست آورد.
پادکست چگونه یک معامله گر موفق باشیم؟
مهندس حامد غلامی در این فایل صوتی به شما می گویند که چگونه یک معامله گر موفق باید پلن معاملاتی خود را ترسیم کند؟
اصولا چه زمانی باید معامله کرد و چه زمانی از بازار خارج شد؟
اصول و نکات مهم معامله گری
قبل از بیان نکات بسیار کاربردی معامله گری ابتدا می بایست با تفاوت فرد معامله گر سرمایه گذار آشنا شد. سرمایه گذاران معمولا افرادی هستند که چشم امیدشان به روند صعودی قیمت ها در بورس است.
آنها با هدف رسیدن به سود کلان سهمی را خریداری می کنند و منتظر رشد آن می شوند، در صورتی که خلاف این روند اتفاق بیفتد بطور معمول زیان می کنند و مجبور به فروش هرچه سریع تر سهام خود می شوند.
در مقابل معامله گر فردی است که با داشتن قدرت تحلیل بالا این قدرت را دارد که سود خود را از تغییر قیمت ها بدست بیاورد با این تفاوت که این تغییر قیمت شامل سود و نزول قیمت سهام می باشد.
بله درست متوجه شدید معامله گری فرآیندی است که در آن سهام دار سود خود را بتواند هم از نزول قیمت و هم از صعود قیمت ها بدست آورد. که در اصطلاحات بورسی به آن کسب سود از بازارهای دوطرفه ( روند نزولی قیمت ها – روند صعودی قیمت ها ) گفته می شود.
با توجه به توضیحاتی که مطرح شد باید گفت بزرگ ترین هدف معامله گری بدست آوردن سود از تغییر قیمت ها می باشد. همین امر باعث می شود که همواره معامله گران حرفه ای تمرکز خود را بر روی عوامل تکنیکال یه سهم می گذارند چرا که معتقدند همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
انواع روش های معامله گری
Position Trading
ما با مفهوم ترید که همان معامله گری می باشد آشنا شدیم، پوزیشن تریدینگ طولانی ترین دوره معامله گری را شامل می شود، این بازه از ماهانه تا سالانه می تواند طول بکشد.
معمولا پوزیشن تریدرها مسلط به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی هستند و در انجام خرید و فروش از این تحلیل ها استفاده می کنند. هدف اصلی در این روش از معامله گری رسیدن به سود از طریق روندهای بلند مدت می باشد که این امر باعث می شود که نوسانات در کوتاه مدت تاثیر گذار نباشد.
می تفاوت معامله گر با سرمایه گذار توان پوزیشن تریدینگ را به سرمایه گذاری تشبیه کرد چرا که سرمایه گذار با خرید سهم و حفظ کردن آن در طولانی مدت قصد دارد با افزایش روندها کسب سود کند. با این تفاوت که در معامله گری به روش پوزیشن تریدینگ می توان هم از بازار صعودی و هم از بازار نزولی به سود رسید.
Swing Trading
در روش سوئینگ تریدر معاملات در بازه زمانی روزانه و هفتگی انجام می شود. تریدرهایی که از این روش در بازار بورس استفاده می کنند بطور معمول از تحلیل تکنیکال به جهت رفتار شناسی قیمت ها وبدست آوردن نقطه سود بهره می گیرند.
معامله گران در سوئینگ تریدر به محض رسیدن سهم به یک قیمت خاص که سود مورد نظرشان حاصل شده باشد اقدام به خروج از بازار خواهند کرد.
Day Trading
دی تریدینگ همانطور که از نام آن مشخص است معاملات بصورت روزانه صورت می گیرد. معامله گر با بهره گیری از روش تحلیل تکنیکال و بررسی روند قیمت ها در کمترین زمان فرصت دارد که تصمیم گیری کند و سهم خود را خرید و فروش کند.
از آنجایی که معاملات برای زمان های بسیار کوتاهی نگهداری می شوند موجب می شود که قیمت ها تغییرات بسیار زیادی نداشته باشند و معامله گران به کسب سودهای کم تمرکز کنند.
Scalp Trading
اسکالپ تریدر روش دیگری از انواع معامله گری می باشد که معامله گر ( تریدر ) در یک دوره معاملاتی تقدام به خرید و فروش چندین و چند سهم می کند. در اسکالپ تریدر کمترین دوره زمانی تغییر قیمت ها برای انجام معامله استفاده می کنند.
سودی که معامله گرها از این روش بدست می آورند بسیار کم است بنابراین باید سهم های زیادی را معامله کنند تا در مجموع به سود مورد نظر خود برسند. در بین روش ها اسکالپ تریدر از پر ریسک ترین آنهاست چرا که معاملات با سودهای بسیار پایین و به تعداد بالا صورت می پذیرند و در این بین کافیست یک زیان بزرگ اتفاق بیفتد تا هر مقدار سودی که تریدر بدست آورده در چند دقیقه بطور کامل از دست بدهد.
High-Frequency Trading
معاملات پرتعداد سبک دیگری از معاملات سریع است که با استفاده از نرمافزارهای خاص و الگوریتمهای پیچیده تحلیل بازار انجام میشود.این سبک معاملاتی توسط شرکتهای بزرگ در بازارهای مالی بینالمللی و با صرف هزینههای بسیار بالا انجام میشود.
معامله گری در بورس چیست؟
برای موفقیت در معامله گری بورس باید ابتدا به یادگیری مواردی همچون یادگیری مقدمات، تفاوت معامله گر با سرمایه گذار روشهای تحلیل، استراتژیهای معاملاتی، پلتفرمهای معاملاتی، متدهای مدیریت سرمایه، روشهای حفظ ثروت و کسب سود و … بپردازید.
شاید در ابتدا تصور کنید آموزش و یادگیری مبانی و اصولی بورس و معامله گری زمان بسیار زیادی نیاز دارد، و شاید نتوانید در انتها موفق شوید.
اما زمان نباید برای شما اهمیت داشته باشد، مهمتر از هر چیزی، کیفیت و جامع بودن محتوای آموزشی است که زمان خود را به آن اختصاص میدهید. پس حتما قبل از شروع آموزش حسابی تحقیق و بررسی کنید و سعی کنید با پرس و جو از افرادی که این مسیر را با موفقیت طی کردهاند، بهترین دوره آموزشی معامله گری را پیدا کرده و مطمئن باشید با پایان یافتن دوره قطعا می توانید به عنوان یک معامله گر حرفه ای آغاز به فعالیت نمایید.
3 اصل طلایی موفقیت در معامله گری بورس
پیش بینی قیمت
پیشبینی قیمت یعنی تشخیص اینکه بازار کاهشی خواهد بود یا افزایشی. پاسخ به این سوال که آیا باید خرید یا فروخت نیز در گرو این پیشبینی است. اگر پیشبینی اشتباه باشد هیچکار دیگری نیز در ادامه موثر نخواهد بود.
تاکتیک های زمان بندی معامله
در بسیاری مواقع، ممکن است جهت حرکت قیمت را درست پیشبینی کرده باشیم ولی به علت زمانبندی نادرست دچار ضرر و زیان شویم. زمانبندی بهطور ذاتی یک نوع روش تکنیکال است.
بنابراین حتی اگر براساس تحلیل فندامنتال اقدام به معامله شود، در این مورد یعنی تعیین زمان ورود و خروج از بازار باید از ابزارهای تکنیکال کمک گرفت.
مدیریت مالی
یعنی نحوه تخصیص و تقسیم بندی سرمایه که شامل مباحثی چون پرتفوی، تنوع سرمایهگذاری در هر بخش، درجه مدیریت ریسک در بازار بورس، تعیین حدضرر، نسبت ریسک به سود، تصمیمگیری پس از طی دورههای موفق یا ناموفق معامله و نیز محافظهکارانه یا تهاجمی بودن معاملات است.
سادهترین راه برای خلاصهبندی این عناصر مختلف این است که بگوییم پیشبینی قیمت یعنی اینکه چه کاری کنیم ( خرید یا فروش ) زمانبندی یعنی تصمیمگیری در مورد زمان انجام معامله و مدیریت مالی یعنی اینکه به چه نحو این معامله را انجام دهیم.
شناخت نقاط ضعف معامله گران
نقطه ضعف معامله گران شکست خورده
نداشتن روش معاملاتی مشخص
معامله گرانی که ضرر می کنند اعداد مهم و کلیدی را نمیدانند. آنها به مفاهیم حمایت و مقاومت توجه نمیکنند و با الگوها و نمودارها بیگانهاند. باید بدانید که یک معاملهگر در صورت نداشتن استراتژی یا روش معاملاتی ثابت و مشخص محکوم به شکست است.
عدم وجود استراتژی مشخص و ثابت، باعث می شود معاملهگر پس تجربه چندین معامله با ضرر، کم کم به این نتیجه برسد که باید از بازار خارج شد. با مطالعه و یادگیری درست، داشتن روش معاملاتی مشخص و نیز داشتن مدیریت احساسی میتوان به نتایج خوب رسید.
نداشتن درک درست از عملکرد بازار
شما در واقع در بازار بورس در کنار هزاران معامله گر حرفه ای و با تجربه فعالیت می کنید. بسیاری از معامله گران حرفه ای نه تنها بسیار هوشیارند و برای خود کوهی از تجربه هستند، بلکه ثروتمند هم هستند.
شما برای موفقیت باید با دقت و به درستی آموزش های دوره معامله گری بازار بورس را بگذرانید و آمادگی مبارزه داشته باشید.
ریسک بیش از حد در یک معامله
تریدر بلند پرواز کسی است که بیشتر از 10 درصد حساب معاملاتی خود وارد یک سهم میشود. معامله گران منطقی مفهوم ریسک را به خوبی درک کرده و پیش از آنکه در مورد سود آن فکر کنند، ابتدا ریسک را مدیریت میکنند.
در صورتیکه معاملهای آنها را به قبول ریسک زیاد سوق دهد، وارد آن نمیشوند. موافقان این نظریه و معاملهگران منطقی ریسک خود را زیر 2 درصد حساب معاملاتی خود قرار میدهند. این کار به آنها توانایی این را میدهد که اگر چندین معامله پشت سر هم آنها هم با ضرر همراه شد آسیبی نبینند.
عدم آمادگی ذهنی
روانشناسی بازار یکی از مباحث مهم معاملهگری است و حال آنکه اکثر مردم اهمیت آن را ندانسته و از این رو از ذهن آماده جهت انجام معامله برخوردار نیستند. وقتی سهامی را میخرید و در واقع سرمایه تان را وسط میگذارید، ترس، طمع و سایر احساسات عاطفی، معامله کردن را برای شما سخت میکند.
آشنایی با برنامه معاملاتی
برنامه معاملاتی در واقع به شخصیت و نگرش ذهنی شما بستگی دارد. بطور مثال فردی که ریسک پایین تری در معاملات دارد، طبیعتا سود بسیار کمتری بدست می آورد. چون شخصیت و تجربه افراد نسبت به پول و بازارهای مالی متفاوت است پس بنابراین باید برنامه معاملاتی متفاوتی داشته باشند.
در بازارهای مالی افراد معمولا به دو حالت سود می کنند:
حالت اول: شانسی و تصادفی
در این حالت معملا فرد سرمایه گذار به تازگی به این بازار ورود کرده و بر حسب تصادف و یا شانس سود های کمی بدست می آورد.
حالت دوم: برنامه معاملاتی
برنامه معاملاتی در واقع شامل مدیریت سرمایه – مدیریت ریسک – استراتژی معاملاتی – روانشناسی بازار
و… می باشد که هر کدام مباحث مفصلی هستند که در بخش های مختلف سایت به آن پرداخته شده است. اگر قصد دارید جز معامله گران موفق باشید و بصورت مستمر از بازارهای مالی سود کسب کنید، باید یک برنامه معاملاتی بسیار منظم داشته باشید.
تفاوت تحلیلگر و معاملهگر چیست؟ | تحلیلگر باشیم یا معاملهگر؟
اگر تصمیم دارید که مشغول به فعالیت در بازار سرمایه شوید و به موفقیت برسید، باید اطلاعات لازم درباره این بازار را به دست آورید و با اصطلاحات مربوط به آن آشنا شوید. از جمله اصطلاحاتی که شما در این بازار با آنها روبهرو میشوید، تحلیلگر و معاملهگر است. دقت داشته باشید یک تحلیلگر لزوما معاملهگر خوبی نیست یا یک معاملهگر، تحلیلگر خوبی نخواهد بود.
برای مثال میتوان به این موضوع اشاره کرد که یک فرد تازهوارد به بازار سرمایه، در ابتدای کار تحلیل تکنیکال را در کنار تحلیل بنیادی بهطور کامل آموزش میبیند و با کسب تجربه در زمینه تحلیل به مهارت کافی میرسد، اما همین فرد زمانی که پای میز معامله مینشیند، عملکردی خلاف تحلیلها و بررسیها خواهد داشت. پس همانطور که گفته شد، یک تحلیلگر حرفهای، لزوما معاملهگر خبرهای نیست.
به چه کسی تحلیلگر بازار سرمایه گفته میشود؟
تحلیلگر بازار سرمایه چیست و چه کارهایی انجام میدهد؟ توجه داشته باشید که مهمترین نقش در روند رشد و پیشرفت کسبوکارها بر عهده تحلیلگر بازار سهام است، چراکه این فرد میتواند با تحلیل و بررسی عملکردهایی که در گذشته بازار وجود داشته، آینده بازار را به سمت منافع خود پیش ببرد. البته تحلیلگری بازار سرمایه کار چندان سادهای نیست و فرد باید از دانش و مهارت کافی برخوردار باشد تا به بهترین تحلیلگر بازار سرمایه تبدیل شود.
به تعبیری دیگر میتوان گفت تحلیلگر بازار فردی است که نیازهای مشتری و بازار را مورد بررسی قرار میدهد و این نیازها را تعیین میکند تا بتواند از این طریق مشکلات بازار را برطرف کند و راهکارهایی را نیز در این جهت ارائه دهد. همچنین فرد تحلیلگر برای آن که بتواند شرایط کنونی شرکت سازمان خود را به درستی بررسی کند، آن را با شرایط دیگر رقبا مقایسه خواهد کرد و مواردی چون میزان سود، زیان، هزینه و غیره را ثبت میکند تا متوجه رشد مثبت یا منفی آنها شود و در ادامه راهکارهایی را برای بهبود آنها ارائه دهد.
پروسه کاری تحلیلگران بازار سرمایه به چه شکل است؟
تحلیلگران بازار سرمایه برای این که متوجه شوند محصولات و خدمات خود را چگونه به بازار ارائه دهند، باید بررسی و تحلیل کاملی در رابطه با خواستهها، نیازها، عادات خرید مشتریان، سلیقه افراد، جمعیت و غیره را به دست آورند تا با بررسی آنها تصمیمات درستی در این باره بگیرند. تحلیلگران بازار باید دادهها و اطلاعاتی که به دست آوردهاند را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهند که این کار با استفاده از نرمافزارهای مخصوص انجام میشود و نتیجهها بر اساس نمودارها و جداول پیشبینی میشود و راهکارهایی در ادامه برای بهبود وضعیت ارائه خواهد شد.
وظایف و مسئولیتهای تحلیلگران بازار
- به دست آوردن اطلاعات درباره مشتریها و نیازهای آنها
- ارزیابی میزان رضایت مشتریان و کارکنان از محصولات و خدمات
- ارائه گزارشهای مکتوب تحلیل دادهها
- تجزیه و تحلیل دادهها برای پیشبینی بازار
- استفاده از روش، تکنیک و ابزارهای تجزیه و تحلیل
به چه کسی معاملهگر بازار سرمایه گفته میشود؟
معامله گر یا تریدر (Trader) در حقیقت به فردی گفته میشود که خرید و فروشهای مربوط به بازارهای مالی را انجام میدهد. بهطورمعمول تریدرها یا معاملهگران انفرادی و برای خودشان کار میکنند. بنابراین در چنین موقعیتی یک معاملهگر باید بررسیهای لازم درباره شرایط و روند تغییرات را انجام دهد تا متوجه شود چه زمانی برای ورود و چه زمانی برای خروج از بازارهای مالی مناسب است.
یک معاملهگر بازار سرمایه باید چه مهارتهایی داشته باشد؟
طبق تحقیقاتی که صورت گرفته است، معاملهگران موفق قدرت تحلیل بسیار خوبی دارند، چراکه باید در طول روز حجم بالایی از اطلاعات را مورد بررسی قرار دهند؛ بنابراین یک تریدر دائما با اعداد و ارقام، الگوهای معاملاتی، چارتهای مختلف، اندیکاتورهای متفاوت و غیره سروکار دارد، از همین رو باید مهارت تحلیل بسیار خوبی داشته باشد. همچنین یک معامله گر بازار بورس و سرمایه باید تشنه تحقیق و بررسی باشد تا بتواند اخبار مربوط به بازار را با دقت از سایتهای خبری و مجازی مطالعه کند.
از دیگر مهارتهایی که یک معامله گر باید داشته باشد، میتوان به تمرکز بالا اشاره کرد. در حقیقت تمرکز یکی از فاکتورهای کلیدی برای موفقیت یک معامله گر است، از همین رو بسیاری از معاملهگران تمرینهای مخصوصی را در جهت افزایش تمرکز خود انجام میدهند تا بتوانند حجم بالای اطلاعات را مورد بررسی قرار دهند و نتیجه درستی از آنها بگیرند. البته عدهای از معاملهگران تمرکز خود را تنها روی یک سهم قرار میدهند و اطلاعات خود را در رابطه با آن سهم افزایش میدهند تا بتوانند در ادامه از این اطلاعات خود به بهترین شکل استفاده کنند.
کنترل احساسات مهارت و ویژگی دیگری است که باید در وجود یک معامله گر تقویت شود، از همین رو بهتر است که فرد قبل از ورود به یک معامله استراتژی و برنامه مشخصی را در نظر بگیرد تا بتواند بر اساس آن فعالیت خود را پیش ببرد. دقت داشته باشید که بدون برنامه و بدون فکر عمل کردن، میتواند ضررهای قابلتوجهی را برای شما به ارمغان بیاورد؛ از همین رو بسیاری از کارشناسان و معامله گران حرفهای عکسهای مربوط به تحلیل و نتیجههای نهایی معاملات را نگه میدارند تا بتوانند در ادامه بررسیهای بیشتری را روی آنها انجام دهند و از اشتباهات و خطاهایی که در گذشته مرتکب شدهاند مطلع شوند و از انجام دوباره آنها خودداری کنند.
یک معاملهگر موفق چه ویژگیهایی دارد؟
یک تریدر یا معاملهگر موفق باید ویژگی، روحیات و اخلاق منحصربهفردی داشته باشد تا بتواند عملکرد خوبی از خود در این حرفه نشان دهد. در ادامه لیستی از این ویژگیها را ذکر میکنیم تا از آنها مطلع شوید.
- واقعبین: یک معاملهگر حرفهای باید بداند که هیچ کنترلی بر روند بازار ندارد و ممکن است که در این مسیر ضرر و زیانی را نیز تجربه کند.
- صبر: صبر یکی دیگر از ویژگیهای تریدر موفق است. در حقیقت معاملهگری موفق میشود که بداند بازار سرمایه جایی برای عجله نیست و باید زمانی مشخص را به این کار اختصاص دهد تا در پایان نتیجه مورد نظر را مشاهده کند.
- قابل اعتماد و مسئولیتپذیر: معاملهگری که اشتباهات و نقصهای کار خود را گردن میگیرد و مسئولیتپذیر است، میتواند در گذر زمان به موفقیت برسد.
- تفکر خلاقانه: یکی از ویژگیهای اصلی معاملهگر موفق تفکر خلاقانه است، در حقیقت فرد باید شرایط و جرات پیادهسازی ایدههای خلاقانه خود را داشته باشد؛ چراکه این دست از تفکرات میتوانند سود قابلتوجهی را به وجود آورند.
- روحیه سازگاری قوی: در بازارهای مالی اتفاقات غیرمنتظره بسیاری رخ خواهد داد، بنابراین معاملهگر باید بتواند روحیه خود را به گونهای آماده سازد که هر اتفاق غیر قابل پیشبینی را بپذیرد و بتوانند نسبت به حل آنها اقدامات لازم را انجام دهد.
- خودآگاه: اگر معاملهگر نقاط قوت و ضعف خودش را بشناسد، میتوانند راهکارهایی را برای تقویت نقاط قوت و از بین بردن نقاط ضعف پیدا کند. بنابراین در زمینه سرمایهگذاری و بازارهای مالی نیز میتواند عملکرد مخصوص به خود را داشته باشد و رفتار بهتری از خود نشان دهد.
- متمرکز و متعهد به کار: معاملهگری یک حرفه و زمینه بسیار پیچیده است، بهطوری که اگر فرد ذهن آشفتهای داشته باشد، ممکن است بخش بزرگی از سرمایه خود را در این مسیر از دست بدهد. پس باید فضایی آرام و ساکت برای فعالیت تریدر انتخاب شود تا فرد روی فعالیت خود تمرکز بالایی داشته باشد.
- خویشتندار: حفظ آرامش در هر شرایطی از دیگر ویژگیهای مهم ضروری معاملهگر موفق است، زیرا در غیر این صورت هر احساسی میتواند موجب سود یا ضرر فرد در بازار شود.
- علاقهمند به یادگیری موضوعات جدید: مطالعه روزانه و کسب اطلاعات جدید یکی از موضوعاتی است که باید در برنامه معاملهگر قرار گیرد تا بتواند در زمان انجام معامله عملکرد درستی داشته باشد.
مقایسه هدف تحلیلگر و معاملهگر
از اصلیترین دلایلی که گفته میشود معاملهگر و تحلیلگر با یکدیگر تفاوت دارند، این است که این دو گروه هدفی متفاوت نسبت به یکدیگر دارند و هر کدام مسیر جداگانهای را دنبال میکنند. در حقیقت میتوان اینگونه گفت که یک معاملهگر دنیای مربوط به سرمایه را تنها در جهت کسب سود بیشتر دنبال میکند و مفاهیم بازار را نیز بر اساس سود و ضرر خود میچیند، در حالی که هدف تحلیلگر متفاوت است و به دنبال یافتن روند بازار، استراتژیهای سرمایهگذاران و پیاده کردن سناریوهای مختلف است و در راستای این موارد به ضرر و زیان فکر نمیکند. به بیان سادهتر معاملهگر به چیزی جز سود و ضرر فکر نمیکند، در حالی که تحلیلگر به سود و ضرر کاری ندارد.
تفاوت تحلیلگر و معاملهگر چیست؟
به غیر از هدف که از تفاوتهای اساسی میان تحلیلگر و معاملهگر است، میتوان موارد دیگری را نیز بهعنوان تفاوت در نظر گرفت، برای مثال میتوان به نوع نگاه و گستره بررسی بازارهای سرمایه اشاره کرد. یک معاملهگر به بازار طوری نگاه میکند که بتواند استراتژی معاملاتی خود را پیش ببرد، در حقیقت بررسی آن محدود به فعالیت خودش است، در حالی که تحلیلگر تمام جنبهها و جهتهای مختلف بازار را مورد بررسی قرار میدهد تا از تمام شرایط مطلع شود.
دیگر تفاوت بین معاملهگر بازار های مالی و تحلیلگر در نوع برداشتهایی است که از بازار سرمایه دارند. بهطورکلی یک تحلیلگر با توجه به بررسیهایی که انجام میدهد، تحلیل دقیقی دارد و احتمال خطا برای او بسیار کم است، در حالی که معاملهگر همیشه درصدی را به خطاهای معاملاتی اختصاص میدهد.
آکادمیک بودن دیگر تفاوت بین معاملهگر و تحلیلگر بازار سرمایه است. به زبان سادهتر میتوان گفت تحلیلگر توسط یک فضای آکادمیک مانند دانشگاه زاده میشود؛ در حالی که برای معامله گر شرایط اینچنین نیست و اکثرا خود بازار چنین فردی را میسازد.
ریسکی که یک معامله گر تجربه میکند با ریسک یک تحلیل گر بسیار تفاوت دارد. در واقع به سبب این که یک معامله گر با مفهوم سود و ضرر در ارتباط است، قطعا ریسک بیشتری را نیز تجربه خواهد کرد؛ اما از طرف دیگر تحلیلگر است که بهصورت نظری با بازار ارتباط دارد و سود و زیانی را تجربه نخواهد کرد. در نتیجه ریسکی که در طول فعالیتش حس میکند نیز کمتر خواهد بود.
تحلیلگر باشیم یا معاملهگر؟
اگر تصمیم به فعالیت در بازار سرمایه دارید، باید بدانید که تحلیلگری و معاملهگری هردو برای موفقیت لازم هستند. از همین رو بسیاری از افراد که تازه فعالیت خود در این بازار را شروع کردهاند، ابتدا به دنبال کسب اطلاعات در رابطه با تحلیلگری هستند و سپس تصمیم دارند که به انجام معامله بپردازند. البته توجه داشته باشید که استعداد هر فرد در این دو حوزه با یکدیگر متفاوت خواهد بود و شما باید با توجه به شناختی که از خود دارید تصمیم بگیرید که در زمینه تحلیل گری فعالیت داشته باشید یا معاملهگری!
جمعبندی
همانطور که مطالعه کردید در این مقاله از دلفین وست با دو مفهوم مهم در بازار سرمایه یعنی تحلیلگر و معاملهگر آشنا شدیم هر آنچه باید در رابطه با این دو بدانید را در اختیارتان قرار دادیم. اکنون شما میتوانید با توجه به شناختی که از خود دارید متوجه شوید که برای فعالیت در کدام یک از حوزهها مناسب هستید تا با انتخاب یکی از آنها به موفقیت برسید.
تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در چیست؟
معمولا دو واژهی معاملهگر و سرمایهگذار به اشتباه جای یکدیگر بهکار میروند. معاملهگران و سرمایهگذاران حرفهای بهدرستی فرق این دو را میدانند؛ این دو مفهوم کاملا از یکدیگر مجزا تفاوت معامله گر با سرمایه گذار هستند. شاید یکی از دلایل اشتباه در تشخیص این دو مفهوم آن است که هردوی آنها از یک هدف مشترک برخوردار هستند؛ یعنی کسب درآمد از بازار سهام.
اما وجه تمایز این دو قشر آن است که رویکردهای آنها در راستای دستیابی به این هدف مشترک متضاد است. به سادهترین بیان، میتوان گفت که معاملهگران بورس، سهام خرید و فروش میکنند و سرمایهگذاران، در شرکتها سرمایهگذاری میکنند. حال بیایید با تمرکز بر سه مفهوم اصلی مرتبط با هر یک از این دو فعالیت، موضوع را برایتان روشنتر کنیم:
فلسفهی اصلی
سرمایهگذاران در درجهی اول از دیدگاه فاندامنتال به بازار سهام نگاه میکنند. هنگام انتخاب یک سهم، سرمایهگذاران کاملاً روی آنچه شرکت انجام میدهد و قرار است در آینده نیز انجام بدهد، سرمایهگذاری میکنند. آنها بیشتر به نتیجه نهایی اهمیت میدهند. آنها گزارشهای مالی شرکت را میبینند که شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و سایر اسنادی میشود که شرکت موظف است برای سهامداران خود افشا کند.
این گزارشها، میزان بدهی شرکت نسبت به جریان نقدی کل، سهم شرکت از بازار نسبت به رقبا، میزان رشد و پیشبینیها و از همه مهمتر میزان سودآوری آنها را به سهامداران نشان میدهند. سرمایه گذران کنفرانسهای عمومی شرکت در طول فصل انتشار گزارشات درآمد را گوش میکنند. از دیگر اطلاعات موردتوجه سرمایه گذاران میزان سود تقسیمی در هر سه ماهه (در آمریکا برخی از شرکتها هر سه ماه سود تقسیمی پرداخت میکنند در حالی که در ایران سالانه پرداخت میشود) و هرگونه اطلاعات مفید دیگری است که برای تصمیمگیری درمورد خرید سهام شرکت میتواند مؤثر واقع شود.
اما معامله گران در درجهی اول از دید تکنیکال به بازار سهام نگاه میکنند. معامله گران از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند که سرمایهگذاران کمتر از آنها بهره میگیرند. یکی از این ابزارها، اسکنر (دیدهبان دارای فیلتر) سهام میباشد؛ ابزاری حیاتی که به معاملهگران کمک میکند تا در هر لحظه، با فیلتر کردن دیدهبان با تنظیمات خاص و دلخواه سهم مورد نظر خود را پیدا کنند. با اسکنر سهام، معاملهگران میتوانند هر سهمی را، خواه رو به بالا و خواه رو به پایین باشد، چه ارزش بازار آن کوچک و چه بزرگ داشته باشد و چه دارای حجم زیاد یا کم و شناوری بالا یا پایین باشد، انتخاب کنند. اینها اصطلاحات تکنیکال هستند که احتمالاً سرمایهگذاران به دنبال انها نیستند. نکته این است که معامله گران به دنبال شکار این حرکات بزرگ در نوسانات قیمت باهدف کسب سودهای احتمالی هستند و فیلترهای درون اسکنر سهام میتواند کمک کند تا به این مقصود برسند. (سایت finviz یک نمونه برای پیگیری دیدهبان بازار سهام آمریکا است)
در حالی که سرمایهگذاران گزارشهای مالی یک شرکت را رصد میکنند، معاملهگران بادقت نمودار سهام شرکت را مورد بررسی قرار میدهند. در این نمودارها ، معاملهگران بسیاری از اندیکاتورهای مورد مطالعه در برنامه معاملاتی خود را اعمال میکنند تا نقاط ورود و خروج مناسب را کشف کنند. آنها شاخصهایی مانند میانگینهای متحرک (ابزاری برای ارزیابی صعودی یا نزولی بودن روند سهام) و یا اندیکاتور شاخص مقاومت نسبی RSI (ابزاری برای تعیین اشباع فروش یا خرید سهام) را مورد استفاده قرار میدهند.
اما قبل از اینکه معاملهگران شروع به معامله یک سهام کنند، درصدد رصد الگوهای خاصی در آن نمودار برمیآیند. هر معاملهگر یک استراتژی دارد و از این رو، به دنبال الگویی است که در حوزه استراتژی او جای بگیرد. پس از آن، معاملهگران سطح حمایت یا مقاومت شکستهشده را پیدا میکنند. آنها تعداد بیشماری از فاکتورها مانند فاصله قیمت خرید و فروش، نوع معاملات انجامشده در حال حاضر و نوع کندل ایجادشده در زمان ورود به معامله خرید را بررسی میکنند. همهی این ابزارها به طور ویژهای برای معاملهگران روزانه مهم هستند.
مدت زمان
همانطور که هر سرمایهگذار عادی نیز میگوید، هرگز سعی نکنید برای بازار زمان تعیین کنید. سرمایهگذاران برخلاف معاملهگران میل ندارند تا به حرکت روزانه و یا حتی حرکت هفتگی قیمتها توجه کنند و آنها را مورد بررسی قرار بدهند. آنها به اندازهی یک معاملهگر به نوسانات بازار توجه ندارند. آنها اساساً چشمانداز بلندمدتتری نسبت به معاملهگران دارند؛ این چشمانداز مطمئناً بیشتر از یک سال بوده و میتواند حداقل ۵ سال باشد. از دیدگاه این گروه، زمانبندی کردن بازار کاری احمقانه است.
با این حال، از دیدگاه یک معاملهگر، زمانبندی بازار همهچیز است. معاملهگران سوئینگ در تایمفریمهای متفاوت با بهرهگیری از نوسانات قیمت به دنبال خرید در قیمت کم و فروش در قیمت بالا (و یا خرید در قیمت بالا و فروش در قیمت کم) هستند؛ نکتهای که یک سرمایهگذار معمولاً اهمیتی به آن نمیدهد و فقط آرام مینشیند. یک معاملهگر روند، سعی دارد در قیمت بالا خرید کند و در قیمت بالاتر بفروشد (و یا در قیمت پایین بفروشد و در قیمت پایینتر معامله را با سود ببندد). به عبارت دیگر، یک معاملهگر سهام را با دید کوتاهمدت یا میانمدت؛ و یک سرمایهگذار همان سهام را با دید طولانیمدت خریداری خواهد کرد.
تشخیص نوع معاملهگری فرد نیز مهم است. یک معاملهگر روزانه، سهام را در همان روز ظرف چند ساعت، چند دقیقه یا حتی چند ثانیه خریداری میکند و میفروشد؛ در حالی که یک معاملهگر سوئینگ، سهام را حداقل برای یک روز نگه میدارد. (برای آگاهی از انواع استراتژیهای معاملاتی در بازار این مقاله را بخوانید)
سطح مهارت
هرچه وقت بیشتری در بازار صرف کنید، به طور طبیعی در معرض ریسک بیشتری قرار میگیرید. زمان حضور یک معاملهگر (از نظر خرید و فروش در بازار)، میتواند به طور قابلتوجهی طولانیتر از یک سرمایهگذار باشد؛ بنابراین به سطح مهارت بیشتری برای موفقیت در کسب درآمد نیاز دارد.
یک معاملهگر مجبور است زیان خود را سریع کنترل کند؛ در صورتی که یک سرمایهگذار میتواند در صورت مواجههی شرکت با یک مانع، تا زمانی که اصول تحلیل بنیادی آن دستنخورده باشد، صبر کند.
هر یک از این فعالیتها به اصول فکری دیگری نیز احتیاج دارند. سرمایهگذاران باید از نوعی باور و ادراک در مورد شرکتی که سهام آن را خریداری میکنند، برخوردار باشند. از آن سو، رویکرد یک معاملهگر کمتر احساسی است؛ در واقع، تصمیمات آنها در هنگام تحلیل تکنیکال سهام باید بر اساس منطق باشد.
نتیجه نهایی
صرف نظر از رویکرد شما نسبت به بازار سهام، بدون شک برای انجام هر کار، تحقیقات گستردهای لازم است. یک معاملهگر باید بسیاری از شرایط تکنیکال را بررسی کند تا سهامی را که ارزش معامله دارد، بیابد؛ و یک سرمایهگذار باید ریز و درشت شرکت را مطالعه کند تا متوجه پایداری یا عدم پایداری فلسفهی مالی، محصول نهایی و یا خدمات شرکت در بلندمدت شود.
تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟
اصطلاح «سرمایه گذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوتهای کلیدی زیادی باهم دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده میشوند. هدف از سرمایه گذاری، جمع کردن سود در میان مدت و بلند است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایه گذاری و تریدینگ و همچنین اصلیترین شباهتها و تفاوتهای این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن داراییها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب میشود. ممکن است یک سرمایهگذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایهگذاری افزایش قیمت داراییها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برلی سرمایهگذار به ارمغان میآورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری میکند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز میکند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش پرداخت خانه پسانداز میکند، ممکن است افق زمانی ۵ سالهای داشته باشد.
در سرمایه گذاری یک اصل اساسی و مهم وجود دارد که میگوید:
«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته میشود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایهگذار از «بازدهی پیشبینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایهگذار، فرصتهای بیشتری برای سرمایهگذاریهای بهتر با ریسک بیشتر ارائه میدهد. دلیل آن هم این است که آنها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.
اگر یک سرمایهگذار افق زمانی کوتاهتری دارد، باید در انتخابهای خود محتاط باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازارهای مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش مییابد، توسط اکثر سرمایهگذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آنها مکررا زمانهای عملکرد ضعیف را پشت سر میگذارند به این امید که ارزش داراییها در نهایت افزایش تفاوت معامله گر با سرمایه گذار تفاوت معامله گر با سرمایه گذار یابد و هرگونه ضرر کوتاهمدت جبران شود.
آشنایی با شیوههای سرمایه گذاری
بهطور کلی،دو شیوه کلی برای انجام سرمایه گذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:
سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاران از استراتژی سرمایه گذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال داراییهای موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده میکنند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام بهخصوص را خریداری میکند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ – شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است- افزایش یابد.
سرمایهگذاری غیرفعال
هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایهگذاران در این استراتژی داراییهای خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمیکنند؛ در عوض، آنها پول خود را در صندوقهای مشخصی مانند صندوقهای قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایه گذاری شاخصی که سعی میکنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار میدهند.
تریدینگ چیست؟
تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایه گذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدرها معمولا داراییهای خود را درمدت زمان کوتاهی نگه میدارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب میکنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش داراییها سود میبرند در حالی که سرمایهگذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود میبرند. از سوی دیگر معاملهگران بهجای تمرکز بر احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایهگذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار میرود قیمت دارایی پیش برود تمرکز میکنند و سعی میکنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.
سرمایهگذاران معمولا منتظر میمانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدرها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیانآور استفاده میکنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایهگذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به تفاوت معامله گر با سرمایه گذار طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه خود را حفظ کند.
شیوههای تریدینگ
تریدرهای از سبکهای معاملاتی مختلفی استفاده میکنند، برخی از این سبکها در ادامه آورده شده است:
اسکالپینگ
اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته میشود که تریدر برای کسب سودهای متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده میکند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.
معاملات روزانه
معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیتهای معاملاتی را در یک روز باز و بسته میکنید. بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش میدهد.
معامات پوزیشن
هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند میگویند.
معاملات سوئینگ
به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیتها ممکن است برای روزها تا هفتهها با این روش حفظ شوند.
سوشیال تریدینگ چیست؟
سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی از ترید کردن است که به کاربران امکان میدهد از تاکتیکهای معاملاتی تریدرهای باتجربهتر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرمها از این ویژگی پشتیبانی میکنند. در این پلتفرمها تریدرهای مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط میگیرند و در مورد تحلیلها بحث میکنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدرها یکی از برجستهترین ویژگیهای سوشیال تریدینگ است.
مزایای سوشیال تریدینگ
- به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک میکند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آنها میتوانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آنها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
- کار با یکدیگر و به اشتراکگذاری ایدهها به تریدرها اجازه میدهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
- در زمان بسیاری از تریدهای دیگر صرفهجویی میشودف چرا که آنها همه چیز را به اشتراک میگذارند.
- میتوان از آن در طیف گستردهای از کلاسهای دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارزها، کالاها و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.
تفاوتهای تریدینگ و سرمایه گذاری
جدا از تفاوتهایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایه گذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:
بازارهای مالی
بازار سهام (Stock) محبوبترین نوع دارایی در بین سرمایهگذاران است. این نوع بازارها نشان دهنده سرمایهگذاری یک شخص در یک شرکت است. این نوع بازارها معمولا گزینهی مناسبی برای سرمایهگذاری بلند مدت است. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی بسیار خوبی را به سرمایهگذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایهگذاریها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان میدهد.
سرمایهگذاران میتوانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایهگذاری در بازار سهام استفاده میکنند. سرمایهگذاران سایر داراییها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه میکنند. برای مثال، یک سرمایهگذار میتواند علاوه صندوقها مالک کالاهایی مانند طلا نقره و حتی ارزهای دیجیتال باشد. اما تریدها نسبت به سرمایهگذاران در زمینههای بیشتری فعالیت میکنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارزها، کالاها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجای کار تریدرها با نوسانات است، معمولا از بازارهای بیثباتتر استفاده میکنند.
تریدرهای برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده میکنند، اما سرمایهگذاران معمولاً داراییها را به طور کامل خریداری میکنند. CFDها ابزارهای مالی هستند که به تریدها اجازه میدهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدرها میتوانند با استفاده از CFD و اهرم مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی به ارزش ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از لورج شما میتوانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش کنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.
تحقیق و تحلیل
یکی دیگر از تفاوتهای بین تریدر و سرمایهگذار، نحوه تحقیق و تحلیلهای آنها از بازار است. سرمایهگذاران معمولا بر روی تحلیلهای بنیادی تمرکز میکنند. در این نوع، یک سرمایهگذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار میدهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایهگذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی میکند.
در صورتی که تریدرها بیشتر به تحلیلهای تکنیکال میپردازند. در این نوع تحلیل تریدرها به مشاهده نمودارهای قیمت و تجزیه و تحلیل روندها، الگوها و نشانهها میپردازند تا پیشبینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت میکند. به بیان بهتر تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیشبینی تغییرات قیمت در آینده استفاده میشود.
سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:
معاملات روند
این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معاملهگر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکانپذیر باشد.
خط مقاومت و حمایت
در این استراتژی تریدرها با یافتن سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی سود میکنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته میشود. سطح مقاومت نقطهای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش مییابد. پس از یافتن این مکانها، معاملهگران میتوانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.
معاملات شکست مقاومت
تریدر با این استراتژی میتواند با پیدا کردن داراییهایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کردهاند سود کسب کند. شکستها ممکن است سیگنالهای قدرتمندی باشند، بهویژه زمانی که توسط سایر شاخصهای تحلیل تکنیکال تأیید شوند.
ریسک و مدیریت آن
هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این رو، هم سرمایهگذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی که سرمایهگذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک بازار: به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته میشود.
- ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.
هر سرمایهگذار میتواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول بین انواع سرمایهگذاریها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از داراییها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدرها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
- ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته میشود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین میتواند منجر به ضرر و زیان شما شود.
معامله گران میتوانند از استراتژیهای مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:
- انتخاب اندازه مناسب برای نقش خود
- تنظیم توقف ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
- اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج
تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر است؟
هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان دادهاند که استراتژیهای مؤثری برای بهرهمندی از بازارهای مالی جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد. برخی از این اهداف عبارتند از:
تریدر (معامله گر) کیست؟
زمانیکه پول وجود نداشت انسانها برای تامین نیازهای خود به مبادله مستقیم کالاها و خدمات میپرداختند. پس از آن با اختراع پول و پیشرفت اقتصاد، معاملات و داراییها شکل دیگری به خود گرفتند و تریدرها دیگر از طریق مبادله پول و ارز به ترید میپرداختند.
تریدر به فردی گفته میشود که در بازارهای مالی، اقدام به خرید و فروش میکند. تفاوت اساسی بین سرمایهگذار و معاملهگر، در این است که سرمایهگذاران افق دید بلند مدت دارند و داراییهای خود را برای رسیدن به سود، برای بازه زمانی بلندی نگه میدارند، برعکس معاملهگران، به سودهای کوتاه مدت فکر میکنند.
ترید کردن نیازمند دانش گسترده و تخصصی مرتبط با بازار مالی مورد نظر، زمان زیاد برای پیگیری مداوم اخبار و بررسی وضعیت بازار و مهارت و قدرت تحلیل بالا است. به همین دلیل، معاملهگری را میتوان یک کار دشوار، پرهیجان، زمانبر و نیازمند روحیه ریسکپذیر دانست.
خانه ترید با تلاش خود سعی بر فراهم نمودن پلت فرمی جامع نموده که دغدغههای علاقمندان به ترید را برطرف نماید. در این پلتفرم تمام موارد موردنیاز برای ترید در یکجا جمع آوری شده است که شامل:
توانایی دسترسی به اخبار لحظهای و مهم دنیای کریپتو
توانایی تشکیل و شرکت در گروه و انجمنها برای تحلیل و تفسیر روند بازار
دسترسی به قیمتهای لحظهایی و نمودارها
تریدرها با توجه به ویژگی رفتاری خود عکسالعملهای متفاوتی را نسبت به روند بازار در پیش میگیرند.
انواع تریدرها بر حسب ویژگی شخصیتی
تریدر ماجراجو
همیشه برای انجام معاملات جدید مشتاق است و از این رو، در مدیریت سرمایهاش محافظه کاری کمتری دارد و ریسک بیشتری میکند.
تریدر تقلیدکار
برای ترید کردن متکی به خودش نیست، اما مشاهدهگر بسیار خوبی است. این تریدر ترجیح میدهد رفتار معاملهگران دیگر را که قبول دارد تقلید نماید.
تریدر محتاط
قبل از هر چیزی، به امنیت مالی اش فکر میکند. اکثر مواقع معاملات کمی انجام میدهد و برای هر معامله، باید زمان زیادی را به فکر و بررسی کردن بپردازد.
تریدر قمارباز
در معاملات بزرگ سرمایه گذاری میکند و خود را در معرض ریسک بالایی قرار میدهد. هدف او بدست آوردن هر چه سریعتر پول هنگفت است.
تریدر تحصیل کرده
وقتش را برای یادگیری و ارتقا مهارتهای خود اختصاص داده است. او روش های مختلف تجزیه و تحلیل را به خوبی و کامل میآموزد و از آنها استفاده میکند.
انواع تریدرها بر اساس رویکرد عملی و رفتاری
گذشته از انواع روشهای معامله، رویکرد دیگری در تقسیم بندی تریدرها با توجه به شاخصه رفتاری که دارند در نظر گرفته میشود.
گاو نر
شاخصه رفتاری: از پایین تا بالا را با شاخ میزند!
ویژگی: ریشه شناسی انتخاب این اسامی هنوز به طور دقیق معلوم نیست ولی گمان بر نحوه رفتار این حیوان در زمان حمله و مبارزه است. «گاو» (Bull) یکی از دو شرکتکنندهی اصلی در بازارهای سهام و ارزهای دیجیتال محسوب میشود. این اسم مستعار اولین بار برای قماربازان در قرن ۱۸ ابداع شد. گاوهای نر به هنگام حمله شاخهای خود را از پایین به سمت بالا حرکت میدهند، پس در روند صعودی از این اصطلاح استفاده میشود.
اصطلاح “بازار گاوی” بهطور معمول یکی از حالات بازار مالی است که در آن قیمت ها در حال افزایش هستند یا انتظار میرود که افزایش پیدا کنند بازارهای گاوی چند ماه یا حتی سالها دوام دارند.
شاخصه رفتاری: از بالا به پایین پنجه میکشد!
ویژگی: آنها به هنگام مواجهه با رقیب یا طعمه، خود را بر روی آن میاندازند و همواره با پنجه های خود از بالا به پایین ضربه می زنند. خرسها دومین دسته بزرگی میباشند که در معاملات مقابل گاوهای نر قرار میگیرند. پس این اصطلاح برای روند نزولی و کاهش قیمتها استفاده میشود.
خرسها ارزهای دیجیتال خود را به این امید میفروشند که قیمت در آینده افت کند. یعنی، وظیفهی خرس شامل این قاعده میشود: «در قیمت بالا بفروش، با قیمت کمتر بخر»
اصطلاح بازار خرسی (Bear Market) در تحلیل تکنیکال به بازاری اطلاق میشود که طی مدتی طولانی روند قیمتها در آن نزولی باشد. این اصلاح شرایطی را بیان میکند که در آن قیمت سهام افت حداقل 20 درصد یا بیشتر را نسبت به بالاترین قیمت اخیرش تجربه کرده باشد.
شاخصه رفتاری: مبلغ قابل توجهی ارز دیجیتال نگه میدارد!
ویژگی: نهنگ آبی با وزن سنگین 170 تنی خود با کوچکترین حرکتش موجهای بزرگی در دریا ایجاد میکند همین موضوع وجه تشابه آنها با سرمایه گذارانی است که از 1000 تا بیش از 5000 واحد بیتکوین دارند. نهنگها مافیای بازی محسوب میشوند و میخواهند بازی را به دست بگیرند. از آنجاییکه نهنگها صبورند، نگهدارندههای خوبی هستند.
به عنوان یک قاعده، نهنگها دستهای از بازیگران بازار هستند که ذات یک ارز دیجیتال را بهسرعت فهمیده و در همان آغاز وارد این بازار شدهاند. نهنگها با آرامش، بازیهای گاوها و خرسها را مشاهده میکنند که از نظر حجم برای آنها رقمی نیستند.
انواع تریدرها براساس شاخصه زمان
تریدرها بسته به زمان حضور خود در بازارهای مالی، به چند نوع تقسیمبندی میشوند:
تریدر اسکالپر (Scalper)
اسکالپینگ مشابه فیلم های اکشن و ترسناک پر هیجان است و به معنای سریع باز و بسته کردن یک پوزیشن میباشد.در اسکالپ تریدینگ معاملات حداقل عمر ممکن را دارند. یعنی ممکن است فاصله خرید تا فروش کالا یا خدمات به کمتر از چند دقیقه یا حتی چند ثانیه برسد.
تریدر روزانه (Day Trader)
اگر وقت بیشتری در طول روز برای ترید دارید این روش را انتخاب کنید. تریدر روزانه خرید و فروشهایی با عمر طولانیتر از استراتژی اسکالپ تریدینگ را با بهرهگیری از استراتژی معاملاتی دی تریدینگ انجام میدهد. عمر این ترید معمولاً یک روز است. تریدر در ابتدای روز سرمایه را وارد بازار کرده و در پایان روز، آن را خارج میکند.
تریدر نوسانی (swing trader)
ترید نوسانی نسبت به دو نوع استراتژی ترید دیگر طولانیتر است و سودهای معاملات میان مدت تا کوتاه مدت ممکن است طی دو تا چند روز عمر کند.
تریدر بلندمدت (Position Trader)
تریدر بلندمدت استراتژی ترید موقعیت معاملاتی با طول عمر بیشتر را انجام میدهند و سودهای بزرگتر در اهداف آنها جای میگیرد.
انواع معاملات ارزهای دیجیتال
معاملات اسپات (Spot Trading)
این روش مانند خرید و فروشهای روزانهای است که مردم در بازارهای سنتی و فیزیکی انجام میدهند. برای مثال، وقتی شما با هدف خرید یک کالای مصرفی به فروشگاه میروید، همان لحظه وجه کالا را پرداخت کرده و آن را بهصورت آنی تحویل میگیرید. این نوع خرید و فروش در حالت بزرگتر، بهعنوان معامله اسپات، معامله فیزیکی، معامله مایع یا حتی معاملهی نقدی شناخته میشود.
معاملات مارجین چیست؟
معاملات مارجین نوعی شرطبندی روی پیشبینی قیمت یک کوین یا توکن است که سرمایه آن را شخص ثالث تامین میکند. اکثر صرافیها (شخص ثالث) تا ۲۰ برابر یعنی با نسبت ۱ به ۲۰ به شما اهرم یا لوریج میدهند. معامله کردن به صورت مارجین خطرناک و پر ریسک است.
معاملات آربیتراژ چیست ؟
آربیتراژ (Arbitrage) ترید یک استراتژی معاملاتی است که هدف آن خرید یک سهم یا ارز در یک پلتفرم و فروش آن در پلتفرم دیگر است.
به دلایل متعددی عرضه و تقاضا در بازارهای مختلف یکسان نیست و قیمتها با هم تفاوت جزئی دارند. تریدر آربیتراژ از این اختلاف قیمت استفاده میکند و به عنوان مثال، ارزی را در صرافی «بایننس» میخرد و در «کوینکس» با قیمت بالاتر میفروشد.