آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

«اگر بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از بین برود، هیات مدیره مکلف است بلافاصله مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام را دعوت نماید تا موضوع انحلال یا بقاء شرکت مورد شور و رای واقع شود.
هرگاه مجمع مزبور رای به انحلال ندهد باید در همان جلسه و با رعایت مقررات ماده ۶ این قانون سرمایه شرکت را به مبلغ سرمایه موجود کاهش دهد.
در صورتی که هیات مدیره برخلاف این ماده به دعوت مجمع عمومی فوق العاده مبادرت ننماید و یا مجمعی که دعوت میشود نتواند مطابق مقررات قانونی منعقد گردد، هر ذینفع میتواند انحلال شرکت را از دادگاه صلاحیتدار درخواست نماید.»
آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال :همانطور که در مقاله قبلی ذکر شد، تجزیه و تحلیل فنی برای تعیین قدرت و پیش بینی حرکات آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال آینده آن، به قیمت و حرکت فعلی یک اوراق بهادار متکی است، همانطور که در نمودار نشان داده شده است.
یکی دیگر از اشکال کلیدی تحلیل که توسط تاجران استفاده می شود، تحلیل بنیادی است. تحلیل بنیادی ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را بررسی می کند، نه اینکه صرفاً قیمت فعلی یا نوسانات تاریخی آن را ارزیابی کند.
چندین فاکتور مختلف وجود دارد که باید هنگام انجام یک تحلیل بنیادی برای پیش بینی دقیق حرکت و ارزش آینده سهام و ارزیابی قدرت فعلی آن در نظر گرفته شود.
برای پیش بینی دقیق نوسانات آینده آن، هر عاملی که ممکن است بر ارزش یک سهام تأثیر بگذارد، باید مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
تجزیه و تحلیل بنیادی پس از دستیابی به مقدار کمی از اوراق بهادار و قرار دادن آن در تضاد با ارزش واقعی بازار، به سرمایه گذاران و معامله گران اجازه می دهد که ارزش اوراق بهادار را تفسیر کنند.
سطح خرد و کلان
چندین مورد مهم مختلف از تجزیه و تحلیل بنیادی وجود دارد که باید هنگام انجام تجزیه و تحلیل سهام مورد توجه قرار گیرند. هر چیزی که ممکن است در قیمت بازار اوراق بهادار تأثیر بگذارد باید کاملاً فکر شده باشد. اینها ممکن است در سطح اقتصاد کلان یا اقتصاد خرد باشد.
نمونه هایی از عوامل اقتصاد کلان که ممکن است بر ارزش یک سهام تأثیر بگذارد شامل وضعیت صنعت یا اقتصاد گسترده تر در جمعیت بسیار بزرگترمانند یک کشور یا منطقه خود مختاراست، نه فقط جمعیتی که مستقیماً با سهام در ارتباط هستند.
در نتیجه، تحلیل گران بنیادی باید عوامل اقتصادی گسترده ای مانند نرخ اشتغال ملی، صنعت، بازده اقتصادی و تورم و همچنین عوامل اقتصادی خردتر را مطالعه کنند. این عوامل اقتصاد خرد شامل وضعیت فعلی شرکت یا کل اقتصاد مورد بحث، مدیریت آن و وضعیت مالی عمومی است.
با ترکیب همه این عوامل اقتصاد خرد و کلان، یک تحلیلگر بنیادی قصد دارد ارزش واقعی سهام را بدست آورد که سپس قابل مقایسه و ارزش بازار فعلی سهام باشد، تا تصمیم بگیرد که آیا ارزش سرمایه گذاری دارد یا خیر.
تحلیلگران بنیادی به طور منظم ترازنامه های یک شرکت را بررسی می کنند تا به خلاصه ای از وضعیت مالی آنها دسترسی پیدا کنند.
تمام داده های استفاده شده توسط یک تحلیلگر بنیادی برای ارزیابی قدرت یک سهام عمومی در دسترس است و می تواند برای تجزیه و تحلیل انواع ابزارهای مالی مورد استفاده قرار گیرد، اگرچه در درجه اول در مورد بررسی سهام استفاده می شود.
تحلیل بنیادی همچنین می تواند در Forex اعمال شود، زیرا تحلیلگران عواملی را تحت تأثیر قرار می دهند که عملکرد و ارزش کل ارز را تحت تأثیر قرار می دهند.
نشانگرهای اقتصادی
چندین شاخص مهم وجود دارد که یک تحلیلگر بنیادی در تلاش برای درک ارزش واقعی یک سهام است. همانطور که بیان شد، این شاخص ها می توانند کلان یا اقتصاد خرد باشند.
عملکرد اقتصادی و وضعیت هر کشور در گزارشاتی که به نوبه خود توسط تحلیلگران بنیادی بررسی می شود، به تفصیل شرح داده شده است .
این شاخص های اقتصادی توسط دولت ها یا سازمان های خصوصی در زمان های تعیین شده و برنامه ریزی شده قبلی منتشر می شوند. آنها به بازرگانان نشانه ای از عملکرد اقتصادی می دهند.
شاید مهمترین شاخص اقتصادی موجود برای یک تحلیلگر بنیادی، تولید ناخالص داخلی باشد که معمولاً با عنوان تولید ناخالص داخلی شناخته می شود. تولید ناخالص داخلی به عنوان تعمیم یافته ترین وضعیت اقتصادی کشور است.
این رقم را در اختیار سرمایه گذاران و بازرگانان قرار می دهد که ارزش کلی بازار برای هر محصول و خدمات تولید شده توسط یک کشور را نشان می دهد.
اگر سهام خاصی با سرعت مشابه عملکرد اقتصادی یک کشور در نوسان باشد، به تحلیلگران بنیادی اجازه می دهد درک کلی از قدرت آن داشته باشند، به دلیل ارتباط نزدیک آن با کشوری که با آن ارتباط دارد.
ثبت نام در بروکر آلپاری
و همچنین تولید ناخالص داخلی، تحلیلگران بنیادی مربوط به عوامل اقتصادی کلان می توانند شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، خرده فروشی و تولید صنعتی را تحلیل کنند. شاخص قیمت مصرف کننده نوسانات قیمت کالاها را در یک کشور خاص در چند صد دسته مختلف نشان می دهد.
یک تحلیلگر بنیادی می تواند درک کند که آیا کشوری از طریق تولید و توزیع کالاها و خدمات با کسب درآمد مستقیم یا غیرمستقیم، از طریق تقابل مستقیم CPI با صادرات خود، درآمد کسب می کند یا خیر.
برای انجام یک تحلیل بنیادی موفق، بازرگانان باید این عوامل اقتصادی کلان را در نظر گرفته و بررسی کنن، سپس یافته های خود را با فاکتورهای اقتصاد خرد ویژه این ابزار مالی ترکیب کنند.
چگونه می توان از تحلیل بنیادی استفاده کرد؟
هنگامی که یافته های این دو تجزیه و تحلیل جداگانه تکمیل و بررسی شد، برعکس ارزش واقعی بازار اوراق بهادار، درمقایسه با ارزش واقعی بازار در آن زمان، تجزیه و تحلیل ارائه می شود.
هنگامی که تحلیلگر مقدار واقعی را با ارزشی که از تجزیه و تحلیل خود به دست آورده اند مقایسه می کند، آنها می توانند تصمیم بگیرند که آیا سهام در بازار ارزشمند می باشد یا خیر. علاوه بر این، از این روش می توان برای ارزیابی ارزش کلی شرکت و پتانسیل آینده آن استفاده کرد.
این کار با تجزیه و تحلیل سودآوری شرکت در رابطه با سرمایه گذاری سهامداران، درآمد کلی آنها، حاشیه سود آنها و سایر داده های مشابه انجام می شود.
پیشنهاد میشود این مقاله را مطالعه کرد:نکات مهم آموزش فارکس
اگر یک اوراق بهادار کم ارزش ارزیابی شود، سرمایه گذاران می توانند انتظار داشته باشند که به زودی قیمت بازار افزایش یابد که با دقت بیشتری ارزش واقعی آن را منعکس کند.
به دنبال تجزیه و تحلیل اساسی، اگر یک سرمایه گذار معتقد است که یک اوراق بهادار کم ارزش است، ممکن است یک سهام بسیار سودمند برای سرمایه گذاری باشد، زیرا انتظار می رود افزایش قریب الوقوع قیمت بازار را تجربه کند.
برعکس، اگر پس از تجزیه و تحلیل بنیادی اساسی، ارزش یک اوراق بهادار بیش از حد ارزیابی شود، انتظار می رود در آینده نزدیک ارزش کاهش یابد. در نتیجه، اوراق بهادار با ارزش بیش از حد به وضوح خرید خوبی نیست.
این مزیت قابل توجهی از تحلیل بنیادی را نشان می دهد، زیرا سرمایه گذاران و بازرگانان با تصاویر واضحی که از قیمت واقعی یک اوراق بهادار ارائه می شوند ، که لزوماً با قیمت فعلی آن در بازار ارتباط ندارد.
نتیجه گیری
دوره های آموزشی ما می تواند با یادگیری تجزیه و تحلیل بنیادی بازارهای ارز، سهام، کالاها و ارزهای رمزنگاری شده به شما کمک زیادی نماید، ضمن اینکه نمونه های واقعی از کاربردهای مختلف تجزیه و تحلیل بنیادی را نیز به شما ارائه می دهد.
دانشی که در این دوره های آموزشی کسب خواهید کرد این توانایی را به شما می دهد که اصول تجزیه و تحلیل بنیادی را در موقعیت های واقعی زندگی به کار بگیرید و به شما کمک کند در هنگام تجارت موفقیت حداکثری را کسب کنید.
تحلیل بنیادی در بورس چیست؟
اگر فعال بازار سرمایه هستید و یا حتی به تازگی وارد بازار سرمایه شده اید، حتما کلمه “تحلیل بنیادی” یا “تحلیل فاندامنتال” را بارها شنیده اید. یکی از تحلیل هایی که فعالان بازار سرمایه برای خرید سهام یک شرکت به سراغ آن می روند تحلیل بنیادی است. در ادامه با این تحلیل و مباحث آن بیشتر آشنا خواهیم شد. با ما همراه باشید.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یکی از روش های تحلیلی در بازار سرمایه است که افراد میتوانند ارزش ذاتی اوراق بهادار را با عوامل مختلف اقتصادی و مالی ارزیابی کنند. این تحلیل هر عاملی را که بر ارزش سهم تأثیر میگذارد در نظر میگیرد. تحلیل بنیادی روشی برای آنالیز کردن سهام و دست یابی به ارزش ذاتی و واقعی آن است. در این نوع تحلیل، از عوامل اقتصاد کلان مانند شرایط اقتصادی و وضعیت سایر بازارها گرفته تا عوامل اقتصاد خرد مانند بهره وری مدیریت شرکت و… مورد بررسی قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال رو هم از اینجا بخون » تحلیل تکنیکال بورس
هدف از تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل گران بازار سرمایه به چند دسته تقسیم میشوند و عده ای جزء تحلیل گران بنیادی هستند. اما، چیزی که اهمیت دارد این است که هدف از تحلیل بنیادی چیست؟! هدف اصلی این تحلیل کشف ارزش ذاتی و واقعی سهم است که بتوان این عدد کشف شده را با قیمت فعلی سهم مقایسه نمود و مورد بررسی قرار داد و در نتیجه، با توجه به این مقایسه، سرمایه گذار بتواند برای خرید یا فروش سهم تصمیمات لازم را اتخاذ کند. همچنین، هدف نهایی از انجام چنین تحلیلی این است که سرمایه گذار بتواند با توجه به قیمت فعلی سهم به این نتیجه برسد که سهم بیشتر از ارزش خود قیمت گذاری شده است و یا ارزشی کمتر از قیمت بازار دارد. (بیشتر بخون » NAV چیست؟)
روش انجام تحلیل بنیادی چگونه است؟
این تحلیل در واقع این گونه است که تحلیل گر بنیادی زمان زیادی را با مطالعه اعداد و ارقام ترازنامه، سود ها، زیان ها، بدهی ها، وضعیت جریان نقدینگی، میزان درآمد های حاصله و… صرف میکند و در نهایت با کنار هم گذاشتن نتایج این مطالعات به اعداد و ارقامی میرسد که NAV و یا ارزش ذاتی سهم نام دارد. اساس کار این تحلیل به دست آوردن همین NAV یا ارزش ذاتی سهم است.
مفهومی به نام ارزش ذاتی
ارزش ذاتی یا NAV سهام آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال شرکت ها در واقع همان ارزش واقعی بدست آمده از تحلیل بنیادی است. برای مثال فرض میکنیم ارزش واقعی یک خودکار 1000 تومان باشد اما در حال حاضر در بازار با قیمت 100 تومان به فروش میرسد. پس با اطلاع داشتن از ارزش واقعی این خودکار، در هر قیمتی زیر 1000 تومان، میتوانیم با خرید این خودکار با اندکی صبر به سود خوبی دست پیدا کنیم.
حال آنکه اطمینان داریم خودکار دیر یا زود به قیمت ارزش ذاتی خود میرسد و چه بسا از آن پیشی هم بگیرد. همچنین باید بدانیم که اگر ارزش ذاتی به دست آمده بیشتر از قیمت فعلی سهم در بازار باشد، به اصطلاح گفته میشود که سهم کم قیمت گذاری شده است و دارای حباب منفی بوده که انتظار می رود سهم رشد کرده و حباب منفی خود را پر نماید و به قیمت واقعی خود برسد و در نقطه مقابل اگر ارزش ذاتی سهم کمتر از قیمت فعلی بازار باشد گفته میشود که سهم بالاتر قیمت گذاری شده است و اصطلاحا سهم دارای حباب مثبت بوده و انتظار میرود که قیمت بازار آن کاهش یابد.
برخی از اطلاعات و صورت های مالی شرکت ها در سایت Codal.ir موجوده » سامانه کدام چیه؟
عوامل کمی و کیفی در تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی هر عاملی که مرتبط با شرایط اقتصادی و مربوط به وضعیت کلی یک شرکت باشد، اهمیت دارد. از جمله این عوامل میتوان به موارد کمی همچون درآمد و سود تا موارد کیفی همچون کیفیت مدیریت و اعتبار یک شرکت که تعیین کننده و مهم هستند، اشاره کرد. عوامل کمی که قابل اندازه گیری هستند و به صورت اعداد و ارقام میباشند و دقت بیشتری را در ارائه تحلیل نشان میدهند. مانند سود سالیانه، میزان داراییها، بدهیها، مخارج و… که جزء عوامل کمی هستند. همچنین شایان ذکر است که این عوامل کمی از صورت های مالی همچون ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد بدست می آیند.
عوامل کیفی که مورد بررسی در بنیاد شرکتها هستند بر اساس میزان کیفیت و سایر مشخصات غیرقابل اندازهگیری میباشند. عوامل کیفی شامل کیفیت نحوه مدیریت مدیران اجرایی، مجوزها و گواهینامهها، اعتبار نام تجاری و تکنولوژیهای مورد استفاده شرکت هستند که دقت کمتری در ارزیابی دارند.
نتیجه گیری
یکی از تحلیل های موجود در بازار سرمایه بنیادی است که این نوع تحلیل بر خلاف تحلیل تکنیکال، دشوارتر است و تنها افراد خبره و آگاه قادر به انجام چنین تحلیلی هستند. همچنین آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال این روزها، بازار سرمایه به شدت تحت الشعاع سهم های بنیادی و شاخص ساز است که در تعیین مثبت یا منفی بودن شاخص کل تاثیرگذارند. پس با داشتن اطلاعات کافی و بررسی های لازم حتما در سبد سهام تان سهم بنیادی داشته باشید و حد الامکان برای بلند مدت نگهداری کنید تا سود های قابل توجهی نصیب شما شود. موفق و پر سود باشید.
سوالات متداول در رابطه با تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی روشی برای آنالیز کردن سهام و دست یابی به ارزش ذاتی و واقعی آن است.
هدف از تحلیل بنیادی محاسبه ارزش ذاتی یا NAV سهام شرکت هاست که در واقع همان ارزش واقعی سهم میباشد.
درآمد، دارایی، فروش، بازدهی، بدهی، حاشیه سود و رشد در آینده عواملی هستند که برای تخمین ارزش و پتانسیل رشد شرکت موردتوجه قرار میگیرند. همه آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال این اطلاعات در صورتهای مالی یک شرکت در دسترس است.
تحلیل بنیادی میتواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورداستفاده قرار گیرد.
📚به زبان ساده تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی از واژگان پر تکرار بین تحلیل گران و معامله گران بازار بورس است. در این مقاله به طور کامل به تحلیل بنیادی می پردازیم و در فرصتی دیگر تحلیل تکنیکال را شرح میدهیم. فهرست مطالب این مقاله به شرح زیر است.
- تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال چیست؟
- سایت های بورسی تحلیل بنیادی چیست؟
- صورت های مالی
- ترازنامه
- صورت سود و زیان
- EPS
- DPS
- ارزش اسمی
- ارزش بازار
- ارزش ذاتی
- نسبت های مالی
- P/E
- صورت گردش وجوه نقد
- ای پی اس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
- nav چیست و چگونه محاسبه میشود؟
- افزایش سرمایه
- مجمع عمومی سالیانه
- ماده 141 قانون تجارت
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
درس های شب امتحانی در دوران دانشجویی همه ما، وجود دارد. درس هایی که شب امتحان بیدار مانده و با هر لطایف و حیلی اطلاعات لازم را در مغز یا جیب خود فرو برده و تنها هدف، نمره است. حال هر چی بیشتر بهتر! اما برخی از دروس مهم و کاربردی از ابتدای ترم مورد توجه و مطالعه قرار میگرفت. منابع مختلف برای آن تهیه میشد و خلاصه ریشه و بنیادش را بیرون میکشیدیم.
تحلیل بنیادی مانند دروس مهم و کاربردی دوران مدرسه و دانشگاه هستند؛ تحلیل تکنیکال همان دروس شب امتحانی و نمره بیار! در تحلیل تکنیکال نقطه ورود و خروج به سهم برای کسب سود مهم است. در تحلیل بنیادی، بنیاد سهم را بررسی خواهیم کرد.
بنیاد سهم چیست؟
این خبر در مرداد ماه 1399 در روزنامه ها و سایت های خبری منتشر شد:
شرکت سولیران با نماد فسلیر، با این که صف خرید بود، شامل ماده 141 قانون تجارت شد و تعطیل شد.
کدام سوال زیر صحیح است؟
چرا سهمی که صف خرید است، باید منحل شود.
چرا برای شرکتی که ورشکسته و منحل است، صف خرید میلیونی شکل گرفته است.؟
احتمال زیاد سوال دوم را به عنوان سوال صحیح انتخاب کرده اید. برگردیم به سوال اصلی : بنیاد سهم چیست؟
بنیاد سهم تحلیل شرکت، دارایی ها، میزان فروش و هر ان چه که باعث قیمت گذاری، ورشکستگی یا توزیع سود بیشتر به سهامدار میشود را گوییم.
ماده 141 قانون تجارت
«اگر بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از بین برود، هیات مدیره مکلف است بلافاصله مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام را دعوت نماید تا موضوع انحلال یا بقاء شرکت مورد شور و رای واقع شود.
هرگاه مجمع مزبور رای به انحلال ندهد باید در همان جلسه و با رعایت مقررات ماده ۶ این قانون سرمایه شرکت را به مبلغ سرمایه موجود کاهش دهد.
در صورتی که هیات مدیره برخلاف این ماده به دعوت مجمع عمومی فوق العاده مبادرت ننماید و یا مجمعی که دعوت میشود نتواند مطابق مقررات قانونی منعقد گردد، هر ذینفع میتواند انحلال شرکت را از دادگاه صلاحیتدار درخواست نماید.»
حال از کجا باید فهمید که شرکتی شامل این ماده می باشد یا نه! یا این که افرادی که در صف خرید فسلیر بودند، چرا از این موضوع اطلاع پیدا نکردند.
سایت های بورسی که هر معامله گری باید بشناسد
با افزایش ضریب نفوذ اینترنت، تالار شیشه ای بورس جای خود را به سایت های بورسی داد تا سهولت و سرعت را وارد بازار بورس ایران کند.
سایت کدال برای تحلیل بنیادی بورس
سایت کدال به نشانی CODAL.IR مهم ترین سایت برای تحلیل گران بنیادی است. اطلاعات ناشران در این سایت به اشتراک گذاشته می شود. شفافیت در شرکت های بورسی از واجبات است. اطلاعات زیر را با مراجعه به کدال و جستجوی نماد مورد نظر به راحتی به دست آورید:
- تمام صورت های مالی، سود و زیان، ترازنامه به صورت حسابرسی شده یا نشده (برای تحلیل سعی بر استفاده از صورت های مالی حسابرسی شده است.)
- آگهی ثبت افزایش سرمایه
- اعلامیه پذیره نویسی عمومی
- مهلت استفاده از حق تقدم خرید سهام
- اظهارنظر حسابرس و بازرس قانونی نسبت به گزارش توجیهی هیئت مدیره در خصوص افزایش سرمایه
- مدارک و مستندات درخواست افزایش سرمایه
- زمان بندی پرداخت سود به سهامداران
- آگهی دعوت به مجمع عمومی عادی سالیانه
- آگهی دعوت به مجمع عمومی فوق العاده
- تصمیمات مجمع
- معرفی یا تغییر در ترکیب اعضای هیئت مدیره
- افشای اطلاعات بااهمیت گروه الف
- افشای اطلاعات بااهمیت گروه ب
- شفاف سازی در خصوص شایعه، خبر یا گزارش منتشر شده
- درخواست تکمیل مشخصات سهامداران
گزارش فعالیت هیئت مدیره
در گزارش فعالیت هیئت مدیره وضعیت کلی شرکت، چشم انداز آینده شرکت، بودجه و سود سازی شرکت ارائه میشود.
اطلاعات و صورتهای مالی میان دوره ای
صورت جریان وجه نقد، صورت سود و زیان و ترازنامه برای تحلیل و بررسی در اختیار سهامداران و معامله گران قرار میگیرد.
گزارش فعالیت ماهانه
مبلغ و مقدار فروش محصولات، نرخ تولید محصول، مقدار تولید محصولات
آگهی دعوت به مجمع عمومی عادی سالیانه
تعیین پاداش هیئت مدیره ، تعیین سود تقسیمی، تصویب صورتهای مالی
سایت tsetmc.ir برای تابلو خوانی
در صفحه اول سایت tsetmc.ir با تابلوی بورس و فرابورس در یک نگاه روبه رو می شویم. همچنین با عوض کردن تب های بالای صفحه، میتوان به اطلاعات بورس کالا،بورس انرژی، فرابورس، صندوقهای سرمایه گذاری دست یافت. با جستجوی نماد مورد نظر می توان به اطلاعات جامعی از سهم مورد نظر رسید.
- نمایش فهرست
- دیده بان بازار
- جستجوی نماد
- اطلاعات معاملاتی
- روند تغییرات قیمت سهم
- خریدار و فروشنده(تعداد و مقدار)
- سابقه معاملاتی سهم
- سهامداران عمده
- شرکت های هم گروه
- eps گذشته نگر سهم
- p/e گذشته نگر سهم
بررسی ترازنامه از صورت های مالی شرکت برای تحلیل بنیادی بازار بورس
همان طور که در قبل اشاره کردیم، صورت های مالی شرکت را می توان از سایت کدال دریافت کرد. برای تحلیل صورت های مالی حسابرسی شده اولویت دارند. اما گاهی اوقات مجبور می شویم از حسابرسی نشده استفاده کنیم.
بررسی صورت گردش وجوه نقد
یکی دیگر از صورت های مالی که باید در تحلیل بنیادی مورد توجه و بررسی قرار بگیرد، صورت گردش وجوه نقد است. همان طور که از نام این صورت مالی مشخص است، نحوه تامین نقدینگی و مصرف آن را در این صورت میتوان بررسی کرد.
بررسی صورت سود و زیان در تحلیل بنیادی سهام
بررسی سود آور یا زیان ده بودن شرکت بر روند قیمت آن سهم و حتی ماده 141 نشدن تاثیر گذار است.
نسبت های مالی و کاربرد آن ها در تحلیل بنیادی
با محاسبه نسبت های مالی میتوان درک بهتری نسبت به سهم ها و مقایسه آن ها با هم داشت. در ادامه فرمول نسبت های مالی در تحلیل بنیادی را میبینیم.
همان طور که در تصویر دوم میبینید، نسبت جاری، توان پرداخت بدهی های جاری توسط دارایی های جاری را متصور میشود. در جای دیگر به معرفی تمام نسبت های مالی میپردازیم و به طور کامل آن ها را شرح میدهیم.
ارزش گذاری سهام و شرکت ها در تحلیل بنیادی
ارزش گذاری شرکت ها و سهام آنها اصلی ترین رکن برای خرید و فروش سهام در تحلیل بنیادی است. اگر از ارزش سهم آگاه باشیم، می توانیم تصمیم به خرید یا فروش بگیریم. فرض کنید سهام شرکت تولید مواداولیه داروپخش (دتماد) را ارزش گذاری کردیم و به عدد 60000 رسیدیم. اگر قیمت روز سهم 45000 باشد، خرید میکنیم و اگر بیشتر بود میفروشیم. البته به یاد داشته باشید که خریدار و فروشنده بر مبنای تحلیل خود دست به معامله میزنند. بنابراین واضح است که یکی از آن ها تحلیل اشتباه انجام داده است.
مدل های ارزش گذاری سهام در بورس
ارزش گذاری به دو نوع اصلی مستقل و وابسته تقسیم میشوند.
ارزش گذاری مستقل
- مبتنی بر دارایی
ارزش نقد شوندگی
ارزش جایگزینی
ارزش دفتری تعدیل شده - مبتنی بر تنزیل جریانات عادی
تنزیل جریانات نقد
تنزیل جریانات نقد آزاد
تنزیل سود تقسیمی
ارزشگذاری وابسته
ارزش گذاری وابسته همگی از نوع نسبی هستند.
- درآمدی همان روش p/e است
- عایدی p/cf , p/f
- ارزش دفتری p/bv
- بخش های خاص
سهام شرکتها و ویژگی آنها
سهام شرکت های بورسی در تحلیل بنیادی را میتوان به دو نوع رشدی و ارزشی طبقه بندی کرد.
سهام رشدی چه سهامی است؟
برای سهم های رشدی ویژگی های زیر را برشمرد
- انتظار افزایش قیمت سهم در آینده
- عدم تقسیم سود نقدی یا تقسیم سود ناچیز
- گرانتر نسبت به ارزش ذاتی
استراتژی در مورد این سهم ها خرید و نگهداری است تا سهم را در سقف قیمت به فروش برسانیم.
سهام ارزشی چه سهامی است؟
برای این سهام در تحلیل بنیادی ویژگی های زیر را داریم:
- انتظار نوسان قیمت نداریم
- سود تقسیمی بالا
- ارزانتر از ارزش ذاتی
استراتژی در مورد سهام ارزشی خرید و فروش است.
شرکتهای سرمایه گذاری بورسی
شرکتهای سرمایه گذاری به عنوان یکی از مصادیق نهادهای مالی با دریافت مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار پس از ثبت نزد ثبت شرکتها، براساس قراردادهای جزء اقدام به جمع آوری وجوه و سپرده های مردم نموده و در بخش های مختلف به قصد کسب منفعت در شرکتهای دیگر به صورت مستقیم یا غیر مستقیم سرمایه گذاری می نمایند.
ارزش گذاری شرکت های سرمایه گذاری با روش NAV
تعریف خالص ارزش دارایی NAV:
ارزش خالص دارایی شرکت (Net Asset Value) برابر است با ارزش دارایی های شرکت پس از کسر بدهی های آن . در واقع ارزش خالص دارایی های شرکت معادل حقوق صاحبان سهام آن است.
در این مقاله سعی بر آن بود تا مقداری با اصطلاحات و روش های تحلیل بنیادی آشنا شوید. برای تسلط کامل دوره آموزش تحلیل بنیادی را ببینید.
بررسی تفاوت، مزایا و معایب تحلیل تکنیکال و بنیادی
ابتدا به بررسی معنای هر یک از تحلیل تکنیکال و بنیادی به صورت جداگانه می پردازیم :
زمانیکه می خواهید اطلاعاتی را در مورد آینده وضعیت و قیمت سهام یک شرکت بدست بیاورید نیاز به تحلیل دارید که مهمترین تحلیل ها عبارتند از تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis و تحلیل بنیادی یا Fundamental Analysis می باشد .
تحلیل تکنیکال چیست؟ در تحلیل تکنیکال به اعداد، ارقام و خود کالا توجه نمی شود بلکه توجه اصلی بر رفتار بازار و نمودارهای ( در مقاله انواع نمودار تحلیل تکنیکال به بررسی کامل این نمودارهای پرداخته ایم . ) نشان دهنده وضعیت بازار می باشد. در این روش به پیش بینی وضعیت آینده بازار، قیمت کالاها می پردازیم. با بررسی اطلاعات قدیمی می توان روند قیمت را پیدا کرد و حتی می توان به اطلاعاتی روش بنیادی نیز دست یافت.
تحلیل بنیادی چیست؟ این روش به دنبال پیدا کردن دلیل اصلی تغییرات قیمت در بازار است و برعکس تحلیل تکنیکال، به اخبار و گزارشات منتشر شده توجه بسیاری می شود. به عبارتی دیگر در این روش تمام تلاش کارشناسان ابن است که ارزش ذاتی دارایی را محاسبه کنند. در تحلیل بنیادی باید سه تحلیل اقتصاد، شرکت و صنعت انجام گیرد.
بررسی مزایا و معایب تحلیل تکنیکال :
مزایا:
- مشخص نمودن زمان مناسب برای ورود و خروج بازار
- یادگیری تحلیل تکنیکال بسیار ساده و آسان است.
- قیمت فعلی کالا را به سرمایه گذاران ارائه می کند
- نمودارهای موجود در روش تحلیل تکنیکال می تواند راهنمای مناسبی برای خرید و فروش باشد
- از تحلیل تکنیکال می توان برای هر نوع معامله ای در هر زمانی استفاده نمود
- تحلیل تکنیکال نیاز به هزینه و زمان کمی دارد.
- یافتن الگو های مخفی در حرکت قیمت
معایب :
- در تحلیل تکنیکال علایق شخص بر این تحلیل تاثیرگذار است.
- همیشه جواب نهایی در این تحلیل درست نیست زیرا این روش از یک سری قوانینی پیروی میکنید که همیشه این قوانین صدق نمیکنند.
- امکان تفسیر های مختلف
- از تحلیل تکنیکال برای کالاهای جدید نمی توان استفاده کرد زیرا این کالاها فاقد اطلاعات قدیمی هستند.
- تحلیل تکنیکال هیچ گاه توانایی پی بردن به ارزش ذاتی را ندارد و این امر باعث افزایش ریسک سرمایه گذاری می شود.
بررسی مزایا و معایب تحلیل بنیادی :
مزایا :
- سهامی را که دارای موقعیت خوبی است، برای بلندمدت شناسایی میکند.
- تحلیل بنیادی برای سرمایه گذاری های بلند مدت بسیار خوب است.
- تحلیل بنیادی شرکت هایی را که دارای دارایی و سهام ارزشمند هستند را مشخص می کند.
- پی بردن به ارزش ذاتی هر سهم موثرترین تحلیل و روش می باشد.
- برای محاسبه بتا به عنوان عامل ریسک سیستماتیک نقشی اساسی دارد.
معایب :
- در تحلیل بنیادی نیاز به بررسی متغیرها وجود دارد که این امری است پر هزینه.
- نتیجه بررسی متغیرها در این تحلیل تنها برای یک مدت کوتاهی سودمند می باشد.
- یادگیری تحلیل بنیادی بسیار زمان بر و پیچیده می باشد.
- توانایی مشخص نمودن حداقل و حداکثر قیمت برای خرید و فروش را ندارد.
- تحلیل بنیادی کیفیت درونی شرکتها را جستجو می کنند.
محاسبه ارزش ذاتی شرکت با روش تحلیل بنیادی :
ارزش ذاتی یک شرکت یکی از اساسی ترین و مهمترین مواردی است که می توان براساس آن به خرید و فروش پرداخت. یکی از بهترین روش های برای بدست آوردن ارزش ذاتی یک شرکت استفاده از تحلیل بنیادی می باشد. اگر از دید سرمایهگذاران، ارزش ذاتی یک سهم بالاتر از ارزش بازار باشد، گزینه مناسبی برای خرید خواهد بود، اما اگر ارزش ذاتی یک سهم کمتر از ارزش بازار آن باشد، سهم مذکور گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری به آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال شمار نمیرود.
آموزش مبانی بورس؛ آشنایی با تحلیل بنیادین یا فاندامنتال
یکی از روشهای مهم برای تحلیل بازار سهام، روش تحلیل بنیادین است. برای شروع کار باید چه مبانی را بلد باشیم؟ در این مقاله، قصد داریم مبانی مربوط به تحلیل بنیادین را بهصورت خلاصه و ساده آموزش دهیم.
روش تحلیل بنیادین یکی از روشهای مرسوم و بسیار پیچیده برای انتخاب سهم مدنظر است. در این روش، معاملهگر باید به طیف وسیعی از علوم مانند مدیریت مالی، حسابداری، اقتصاد کلان، اقتصاد خرد و. تسلط داشته باشد و علاوهبرآن، بهطور مداوم اخبار و اطلاعات مربوط به بازار را رصد و خود را بهروز کند. در این مطلب، قصد داریم روش تحلیل بنیادین را خلاصه و گذرا به شما آموزش دهیم. بدیهی است که در این مطلب کوتاه، گنجایش ارائهی تمام مطالب وجود ندارد و تنها به اشارهای گذرا بسنده میکنیم؛ اما مطالعهی این مطلب میتواند دید کلی و مناسبی برای شروع معاملهگری و تحلیل بنیادی سهام به خوانندگان ارائه کند.
صورتهای مالی
در روش تجزیهوتحلیل بنیادین، سعی میشود تا با استفاده از اطلاعات گذشته و ترکیبکردن آن با اطلاعات بهروز شرکت درکنار روند و جهت کلی صنعت ارزش ذاتی سهام نماد مدنظر اندازهگیری شود. برای بهدستآوردن اطلاعات گذشتهی شرکت، از صورتهای مالی آن شرکت استفاده میشود. صورتهای مالی گزارشهای دورهای هستند که شرکت موظف است آنها را منتشر کند و دراختیار سرمایهگذاران قرار دهد. درادامه، به بعضی از صورتهای مالی مهم اشاره میکنیم:
۱. ترازنامه
ترازنامه یکی از گزارشهای مهمی است که هر شرکت بهصورت دورهای منتشر میکند. این گزارش وضعیت داراییها و بدهیها و حقوق مالکان شرکت را در تاریخی معین نشان میدهد و میتواند اطلاعات مفیدی دربارهی نقدینگی و انعطافپذیری شرکت ارائه دهد. منظور از نقدینگی مدت زمانی است که طول میکشد تا داراییها به وجه نقد تبدیل شود.
مجموعه مقالات آموزشی بازارهای سرمایه
در هر ترازنامه دو بخش مهم وجود دارد یا بهبیانبهتر، ترازنامه نشاندهندهی معادلهای است که در یک طرف آن داراییها قرار دارد و در طرف دیگر تساویها و مجموع داراییها و بدهیها و حقوق صاحبان سهام قرار میگیرد. این موضوع بدینمعنا است که همواره دو گروه دربرابر داراییهای شرکت ادعا دارند: ۱. بستانکاران؛ ۲. صاحبان سهام.
الف. انواع داراییها
داراییهای جاری: آن دسته از داراییهایی است که در کمتر از یک سال یا چرخهی کامل عملیات میتوان به وجه نقد تبدیل کرد. ازجمله داراییهای جاری عبارتاند از: وجوه نقد و معادل نقد، سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، مطالبات (دریافتنیهای کوتاهمدت) و موجودی کالا (شامل مواد خام و کالای در جریان ساخت و کالای ساختهشده).
داراییهای غیر جاری: آن دسته از داراییهایی است که انتظار نمیرود در یک سال یا چرخهی کامل عملیات به وجه نقد تبدیل یا مصرف شود. ازجمله داراییهای غیرجاری عبارتاند از: سرمایهگذاریهای درازمدت، وجوه نگهداریشده برای مصارف خاص، داراییهای ثابت یا مشهود (مانند اموال و ماشین آلات و تجهیزات) و داراییهای نامشهود (مانند حقالامتیاز، علایم تجاری، سرقفلی) اشاره کرد.
ب. انواع بدهیها
بدهیهای جاری: بدهیهایی است که شرکت وظیفه دارد کمتر از یک سال یا چرخهی عملیات آنها را تسویه کند؛ مانند اسناد پرداختنی کوتاهمدت، حسابهای پرداختنی، هزینههای موقت و.
بدهیهای بلندمدت: بدهیهایی است که شرکت بیش از یک سال یا چرخهی عملیات فرصت دارد آنها را تسویه کند؛ مانند اوراق مشارکت، تعهدات بازنشستگی و.
حقوق صاحبان سهام: حقوق صاحبان سهام از دو بخش عمده تشکیل میشود: ۱. سرمایهای است که سهامداران با خود به شرکت آوردهاند. هنگامیکه سهامی میخرید، قیمت برگهی سهم همان سرمایهای است که به شرکت آوردهاید؛س۲. ود انباشتهای است که شرکت سالانه کسب میکند.
۲. صورت سود و زیان
یکی دیگر از صورتهای مالی کاربردی در تحلیل بنیادین صورت سود و زیان است. این گزارش نتیجهی عملیات شرکت را در یک دورهی مالی نشان میدهد و مشخص میکند شرکت در یک دورهی فعالیتش چقدر سود یا ضرر کرده است. تحلیلگران ازطریق تحلیل صورت سود و زیان متوجه خواهند شد کدام بخش از عملیات شرکت بیشترین تأثیر را بر سوددهی شرکت میگذارد و دورنمای شرکت در بلندمدت و کوتاهمدت چگونه است.
۳. صورت جریانهای نقدی
این گزارش نشان میدهد شرکت در سال وجوه نقد خود را از چه منابعی بهدست آورده و در چه راههایی خرج کرده است. درواقع، این گزارش جزئیات مربوط به داراییهای جاری و بدهیهای جاری است که در ترازنامه میآید. صورت جریانهای نقدی تأثیر مهمی بر میزان ریسک سرمایهگذاری در هر سهم میگذارد.
انواع تجزیهوتحلیل
۱. تجزیهوتحلیل افقی
در تجزیهوتحلیل افقی، وضعیت مالی و عملکرد شرکت در طول زمان بررسی میشود. بدینمنظور یک سال را بهمنزلهی سال پایه تعریف و تغییرات اقلام موجود در ترازنامه و صورت سود و زیان بهصورت درصدی از سال پایه در نظر گرفته میشود. در این روش، هدف این است که تغییرات عمدهی رخداده در صورتهای مالی در طول زمان و تأثیرات آنها بر قیمت سهم را بسنجیم. میتوان این روش را با نسبتهای مالی ترکیب کرد که جلوتر توضیح خواهیم داد تا به درکی عمیقتر دربارهی عملکرد شرکت دست یافت.
۲. تجزیهوتحلیل عمودی
در این روش، یکی از عوامل پایهای در صورتهای مالی را بهعنوان ارزش پایه در نظر میگیرند و سایر عوامل را با آن مقایسه میکنند. معمولا در ترازنامه جمع کل داراییها و درصورت سود و زیان، معمولا میزان فروش بهعنوان مهمترین عامل در نظر گرفته میشود و سایر عوامل بهعنوان درصدی از این دو عامل ذکر میشود. هدف از تجزیهوتحلیل عمودی تعیین میزان بهرهوری شرکت و اندازهگیری مهمترین عوامل در هزینهکرد شرکت است. بهعنوان مثال، اگر شرکتی هزینهی زیادی بهعنوان هزینههای غیرعملیاتی صرف کند، مشخص میشود شرکت در این زمینه بهرهوری لازم را ندارد.
۳. تجزیهوتحلیل نسبتهای مالی
در این روش، برای بررسی وضعیت شرکت در زمینههای مختلف ارقام موجود در ترازنامه و صورت سود و زیان را در قالب نسبتهایی محاسبه میکنیم. نسبتهای مالی را میتوان براساس کارکرد آنها طبقهبندی کرد که این طبقهبندی نسبتهای نقدینگی و نسبتهای فعالیت و نسبتهای سودآوری را شامل میشود. تعداد بسیار زیادی از نسبتهای مالی را میتوان از ترازنامه و صورت سود و زیان استخراج کرد که درادامه، به چند نمونه از نسبتهای مهم اشاره میکنیم:
عوامل مؤثر بر قیمت سهام
همانطورکه گفته شد، در تحلیلهای بنیادین نمیتوان فقط به تجزیهوتحلیل صورتهای مالی اکتفا و باید بهطور مداوم سایر عوامل تأثیرگذار بر صنعت و اقتصاد را نیز رصد کرد و تأثیر آن را بر قیمت سهم سنجید. بهعنوان مثال، افزایش قیمت جهانی مس میتواند بر محصولات شرکتهایی تأثیرگذار باشد که بهنوعی با این فلز سروکار دارند یا محدودیتهای تجاری میتواند باعث کاهش سوددهی شرکت شود. تحلیلگر باید بهطور مداوم اطلاعات خود را بهروز نگه دارد و به عوامل تأثیرگذار بر قیمت سهام اشراف کامل داشته باشد.
عوامل تأثیرگذار بر قیمت سهام را میتوان به دو دسته عوامل کلان و خرد و عوامل مرتبط با صنعت تقسیم کرد:
الف. عوامل کلان
این عوامل کاملا از اختیار شرکتها خارج هستند؛ اما ارزش سهام شرکتها را تحت تأثیر قرار میدهند.
وضعیت سیاسی و اقتصادی: تنشهای سیاسی یا بیثباتی اقتصادی میتواند بر ارزش سهام شرکتها تأثیرگذار باشد.
سیاستهای کلان پولی و مالی و ارزی: یکی دیگر از عوامل مهمی که میتواند روی روند فعالیت و سودآوری و درنتیجه قیمت سهام تأثیرگذار باشد، سیاستهای پولی و مالی دولت است. بهعنوان مثال، اگر شرکتی صادرکنندهی محصولاتی باشد، درصورت افزایش قیمت ارز سودآوری آن شرکت افزایش پیدا میکند؛ اما اگر شرکتی قسمت عمده از مواد اولیه خود را وارد کند، با افزایش قیمت ارز سودآوری شرکت و درنتیجه قیمت سهام آن کاهش پیدا میکند.
بودجهی سالانهی کشور: بودجهی سالانه کشور جهت کلی حرکت دولت در اقتصاد را نشان میدهد. بهعنوان مثال، اگر دولت در بودجهی سال آینده خود برنامهی گستردهای برای توسعهی صنعت پتروشیمی در نظر گرفته باشد، طبیعتا شرکتهای فعال در این صنعت تحتتأثیر برنامههای دولت، رشد خوبی خواهند کرد.
قوانین و مقررات: قوانینی که در اقتصاد کشور وضع میشوند، تأثیر بسزایی بر قیمت سهام میگذارند. بهعنوان مثال، اگر دولت برای واردات محصولات لبنی تعرفه قرار دهد، شرکتهای تولیدکنندهی آن محصول با افزایش سودآوری و درنتیجه افزایش قیمت سهام مواجه خواهند شد. همچنین، اگر دولت برای صادرات محصولاتی تعرفه قرار دهد، صادرکنندگان آن محصول احتمالا با کاهش سودآوری و درنتیجه کاهش قیمت سهام مواجه خواهند شد.
ب. عوامل مرتبط با صنعت
این دسته از عوامل نیز کاملا از اختیار شرکتها خارج هستند؛ اما شرکت میتواند بهطورت غیرمستقیم بر آنها تأثیر بگذارد:
نحوهی قیمتگذاری محصولات: تصور کنید نه دولتها، بلکه عرضه و تقاضا در بازار محصولات شرکتهای خودروسازی را قیمتگذاری میکردند. آیا بازهم میزان سودآوری این شرکتها مانند امروز بود؟ اینکه چه سازوکاری قیمتهای محصول را مشخص میکند، ازجمله عواملی است که میتواند بر قیمت سهام تأثیر بگذارد.
میزان عرضه و تقاضا برای محصول: میزان عرضه و تقاضا یکی از عوامل مهم برای سودآوری شرکت است. بهعنوان مثال، هنگامیکه صنعت ساختمانسازی رونق میگیرد، تقاضا برای محصولات ساختمانی ازجمله سیمان افزایش پیدا میکند و این امر موجب افزایش ارزش سهام شرکتهای سیمانی میشود.
رقابتی یا انحصاری بودن صنعت: انحصاریبودن صنعت ارتباط مستقیمی ببا میزان سودآوری آن شرکت دارد. البته باید این نکته را بهخاطر داشت که انحصار فقط بهمعنای بستهبودن اقتصاد نیست؛ زیرا بسیاری از شرکتها در بازارهای آزاد نیز آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال بهصورت انحصاری فعالیت میکنند. بهعنوان مثال، محصولات اپل را میتوان نمونهای از انحصار در بازار آزاد نام برد و ارزش چشمگیر این برند نیز بهدلیل همین انحصاری است که ایجاد کرده.
حجم سرمایهگذاری در صنعت: هرچه سرمایهگذاری در صنعت بیشتر باشد، نشاندهندهی این نکته است که دولت و بخش خصوصی آیندهی روشنی برای آن صنعت متصور هستند.
وضعیت صنایع مرتبط: یکی از عوامل تأثیرگذار بر قیمت سهام شرکت، وضعیت صنایع مرتبط با آن صنعت است. بهعنوان مثال، صنعت فولاد ارتباط مستقیمی با صنعت خودروسازی و صنعت استخراج سنگآهن دارد؛ چراکه از یک سو مواد اولیه صنایع فولاد از معادن سنگآهن استخراج میشود و از سوی دیگر محصولات این صنعت در خودروسازی بهکار میرود. پس رکود در هریک از این سه صنعت موجب تأثیرگذاری بر دیگری میشود.
تحولات فناوری: هرچه سرعت تغییر فناوری در صنعت بیشتر باشد، از یک طرف سودآوری آن صنعت نیز افزایش پیدا میکند و از طرف دیگر ریسک سرمایهگذاری روی آن صنعت نیز بهتبعش زیاد خواهد شد.
ج. عوامل خُرد
برخلاف دو دستهی قبل، عوامل خُرد آن دسته از عواملی هستند که مستقیما به خود شرکت مرتبط است:
میزان سودآوری و ثبات شرکت: هرچه شرکت در سالیان متمادی سودآوری مقبولتر و باثباتتری از خود نشان داده باشد، قیمت سهام آن بیشتر خواهد بود. سرمایهگذاران اعتماد کمی به شرکتهایی میکنند که چند سال زیانده و چند سال سودده هستند.
میزان شناوری سهم: میزان شناوری سهم آن بخش از کل سهام است که شخصیتهای حقیقی دادوستد میکنند. شناوری زیاد برای سهم چند مزیت مثبت دارد: ۱. نقدشوندگی سهام را افزایش میدهد؛ چراکه هروقت افراد خواستار فروش سهم باشند، فردی پیدا خواهد شد که سهم را از آنها بخرد؛ ۲. امکان دستکاری عدهای خاص (سفتهبازها) در قیمت سهم کاهش مییابد.
وضعیت داراییها و بدهیها: هرچه شرکت از نظر بدهی و نسبت دارایی به بدهی وضع بهتری داشته باشد، قطعا برای سرمایهگذاری مناسبتر است و احتمال ورشکستگی آن کاهش مییابد.
طرحهای توسعه شرکت: شرکتهایی که طرحهای توسعهای عظیم در دستورکار دارند، معمولا سهامشان ارزش بیشتری خواهد داشت. البته باید توجه کرد طرحهای توسعهای به یک میزان در سودآوری شرکت تأثیر نمیگذارند. بهعنوان مثال، سهام شرکتی که قصد دارد ماشینآلات فرسودهی خود را تعویض کند، درمقایسهبا سهام شرکتی که قصد دارد خطتولید جدیدی راهاندازی کند، از افزایش قیمت کمتری سود میبرد.
ترکیب سهامداران: وجود برخی نهادها و سازمانهای بزرگ بهمثابهی سهامداران عمده در شرکت، ویژگی مثبت آن شرکت محسوب میشوند؛ زیرا این سهامداران در موقعیتهای خاص میتوانند مانع افت قیمت سهام شوند. البته وجود چنین سهامدارانی لزوما بهمعنی حمایت آنان نیست و باید پیشینهی آنها در این زمینه بررسی شود.
ارزیابی انواع مختلف شرکتها
نحوهی ارزیابی شرکتهای مختلف با یکدیگر متفاوت است که درادامه، بهطور خلاصه توضیح داده میشود:
شرکتهای تولیدی: نحوهی ارزیابی شرکتهای تولیدی برمبنای میزان و حجم تولید، میزان فروش، هزینههای تولید و فروش، قیمت محصولات و مواد اولیه و. تعیین میشود. تغییر در هریک از این عوامل روی سودآوری شرکت و درنتیجه قیمت سهام تأثیرگذار است.
شرکتهای سرمایهگذاری: این شرکتها به دو شیوه ارزیابی میشوند: ۱. تحلیل و ارزیابی سبد سهام شرکت: یعنی اینکه شرکت چه سهامی خریده و این سهام تاکنون چقدر سودآوری داشته است؛ ۲. سوددهی شرکت: در این روش بدون توجه به سایر عوامل، تنها سود شرکت در سالهای گذشته و نیز پیشبینی سودآوری شرکت در زمان حال ارزیابی میشوند.
شرکتهای ساختمانی: نکاتی که باید دربارهی این شرکتها در نظر گرفت، بهای تمامشده پروژههای تکمیلشده و آماده برای فروش و قیمت فروش این پروژهها است. هرچه این دو مقدار از یکدیگر فاصله داشته باشند، نشاندهندهی حاشیهی سود بیشتر و سوددهی بیشتر برای شرکت است.
شرکتهای پیمانکاری: ارزیابی این شرکتها پیچیدگی خاص خود را دارد؛ چراکه در این شرکتها محصولی تولید نمیشود که بتوان براساس آن محصول فعالیت شرکت را بررسی کرد. بهترین راه برای بررسی شرکتهای پیمانکاری، چشمانداز صنعتی است که در آن فعالیت میکنند. اگر شرکت در صنعت ساختمانسازی فعالیت میکند و چشمانداز مثبتی برای این صنعت متصور هستیم؛ پس میتوان امیدوار بود شرکت رشد مطلوبی کرده است.
بانکها و سایر واسطههای مالی: مهمترین عامل برای سودآوری بانکها تفاوت سود سپردههایی است که دریافت میکنند و سود تسهیلاتی است که پرداخت میکنند؛ اما در کشور ما، ازآنجاکه سود سپرده و سود تسهیلات تمام بانکها با یکدیگر برابر است، حجم سپردهها عامل مهمی است که میزان سودآوری بانکها را مشخص میکند. همچنین، سایر سرمایهگذاریهای بانکها نیز باید در کانون توجه قرار گیرد.
واسطههای مالی نیز ماهیتی مانند بانکها آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال دارند. در این شرکتها نیز، سود وامهایی که دریافت و سود تسهیلاتی که پرداخت میکنند، تعیینکنندهی میزان سودآوری شرکت است. نکتهی دیگر در ارزیابی این شرکتها نوع صنعتی است که در آن فعالیت میکنند و سهامداران عمدهی این شرکتها است. بهعنوان مثال، شرکتهای لیزینگی که تحت مالکیت بانکها هستند، بیشتر از شرکتهای خصوصی منابع مالی دراختیار دارند.
سخن پایانی
تحلیل بنیادین هر سهم به دانشی وسیع و بینشی عمیق نیاز دارد. همچنین، فرد باید دقت و تلاشی بسیار زیاد بهخرج دهد تا بتواند تحلیلی دقیق از روند و آیندهی سهم ارائه بدهد. آنچه در این مطلب گفته شد، تنها مبانی و پایههای بحث تحلیل بنیادین است و کسانی که تمایل دارند وارد عرصهی خرید و فروش سهام شوند، باید در این زمینه بسیار مطالعه و همواره خود را با شیوههای جدید بهروز کنند.