پنج الگوی قدرتمند کندل استیک

پرایس اکشن (Price Action) چیست؟
در بازار بورس استراتژیها و روشهای معاملاتی بسیاری وجود دارند اما یک معاملهگر تازهوارد برای شروع کار تنها به یادگیری یک مورد احتیاج دارد. پس از کسب مهارت در یک روش تحلیلی میتواند تعداد مهارتهایش را بالا ببرد و بهترین مورد را بر اساس بازار و شخصیت خود انتخاب کند. پرایس اکشن (Price Action) یکی از این شیوههای معاملهگری است. در واقع یکی از سادهترین و مؤثرترین اشکال معامله است که میتوان یاد گرفت. اگر به تازگی معاملهگری را آغاز کردهاید، یادگیری معامله بر اساس استراتژی پرایس اکشن میتواند نقطه شروع فوقالعادهای برای شما باشد. در این مقاله با ما همراه باشید تا به این سوال که پرایس اکشن چیست؟ پاسخ دهیم.
پرایس اکشن در بورس چیست؟
پرایس اکشن روشی برای تحلیل تغییرات شکل گرفته در قیمتها و یکی از شیوههای معاملهگری است که در آن از هیچگونه اندیکاتور استفاده نمیشود و تمامی تحلیلها بر روی نمودارهای ساده قیمت انجام میشوند. در تحلیل به شیوه پرایس اکشن، تنها دادههای قیمت مبنای تحلیل قرار میگیرند تا معاملهگران به راحتی بتوانند حرکات قیمت را زیر نظر گرفته و نقاط ورود و خروج را شناسایی کنند. در اندیکاتورهای دیگر حجم زیاد اطلاعاتی وجود دارد که برخی از آنها به درد تریدر نمیخورد و باعث سردرگمی آن میشود اما در پرایس اکشن مواردی چون تحلیل فاندامنتال و استفاده از نوسانگرها برای راحتی کار در نظر گرفته نمیشود.
در واقع پرایس اکشن یکی از متدهای تحلیل تکنیکال است و عموماً بر تاریخچه قیمتی دارایی تمرکز میکند. البته بین پرایس اکشن و سایر روشهای تحلیل تکنیکال نیز تفاوتهایی وجود دارد و آن تفاوت این است که، تمرکز اصلی پرایس اکشن بر رابطه بین قیمتهای جاری و قیمتهای گذشته است. در حالی که سایر روشهای تحلیل تکنیکال صرفا بر تاریخچه و گذشته قیمتها تأکید دارند.
پرایس اکشن به معاملهگر چه میگوید؟
بنا به تعریفی که گفته شد، پرایس اکشن بر مبنای دادههای خام قیمتی عمل میکند که این دادهها در قالبهای مختلف نموداری مانند نمودار شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفته میشوند.
اندیکاتورهای دیگر مانند MACD و… برای معاملهگران نوسانی یا همان تریدرها تنها یک ابزار به حساب میآیند اما پرایس اکشن تنها ابزار نیست، بلکه منبعی از دادههاست که ابزارهای مختلف بر اساس آن دادهها ساخته شدهاند. معاملهگران به منظور تحلیل و تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمت و یافتن سطوح حمایت و مقاومت به پرایس اکشن نیاز دارند اما برای آن که تحلیل درست را ارائه دهند لازم است با چند مفهوم و اصطلاح زیر آشنا باشند.
خطوط حمایت و مقاومت
خطوط حمایت و مقاومت خطوطی هستند که هنگام برخورد قیمت با آنها و زمانی که قیمت به حدود آنها میرسد واکنش نشان میدهد. زمانی که این خطوط شکسته شوند قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را پیدا میکنند. در واقع خط حمایتی که شکسته میشود در ادامه مانعی در برابر افزایش قیمت است و به یک مقاومت تبدیل میشود. برای استفاده از این خطوط باید تایم فریم مخصوص آن را تعیین کرد. به عنوان مثال خطوط مقاومتی که برای تایم فرم هفتگی رسم شده در نمودار ساعتی کارآیی ندارد.
خطوط روند
خط روند همان خطوط اتصال کفها با سقفها هستند که یک نمای کلی حرکت سهم را به معاملهگر نشان میدهند. شناسایی خطوط روند باید در الویت کار معامله قرار بگیرد تا معاملهگر با یافتن خطوط روند و شناسایی روند کلی بتواند نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص کنند و در موقعیت مناسب تصمیم به خریدن یا فروختن سهم مورد نظر بگیرد.
الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک در بین کاربران محبوبیت و معروفیت بیشتری دارد زیرا در آن نمایش گرافیکی نوسانات و حرکات قیمتی و اطلاعاتی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایینترین قیمت سهم نمایش داده میشود و کار را برای معاملهگر سادهتر میکند.
در کندل استیک الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید وجود دارند که جزو نمونههای شناخته شده و تفسیر شده در پرایس اکشن هستند و معاملهگر با مشاهده آنها میتواند تصمیمات معینی را بگیرد. الگوهای کندل استیک بسیار است؛ با مشاهده این الگوها معاملهگر میتواند انتظار خود را در رابطه با آینده سهم پیشبینی کند. به عنوان مثال با «الگوی مثلث صعودی»، میتوان یک شکست مقاومتی را برای سهم پیشبینی کرد. پرایس اکشن در این الگو میگوید که چندین بار مقاومت توسط خریداران شکسته شده است.
پس از آشنایی با مفاهیم اولیه، نوبت به رسم نمودار میرسد. برای کاربری سادهتر از پرایس اکشن بهتر است نمودار از هر نوع شکل، خط و اندیکاتور اضافهای خالی باشد. در شروع کار معاملهگر محدودههای مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) را بر روی نمودار رسم کرده و مناطقی را که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد را تعیین میکند تا در صورت شکسته شدن این خطوط اقدام به خرید یا فروش کند.
کندل شناسی پرایس اکشن
کندل شناسی بخش اول آموزش دوره پرایس اکشن به حساب میآید. همه اطلاعاتی که میخواهیم در کندلها و شرایط قرارگیری آنها وجود دارد. در واقع کندل، بازتاب رفتار معاملهگر است و هر برخورد و دیدگاه معاملهگر در بازار باعث تغییر موقعیت کندلها میشود. کندلها به چهار دسته کندل صعودی، نزولی، قوی و ضعیف تقسیمبندی میشوند. یک کندل صعودی یا کندل گاو به رنگ سبز ظاهر میشود و هنگامی است که قیمت بسته شدن کندل پنج الگوی قدرتمند کندل استیک بالاتر از قیمت باز شدن آن باشد. کندل نزولی یا کندل خرس به رنگ قرمز ظاهر میشود و هنگامی است که قیمت بسته شدن کندل پایینتر از قیمت باز شدن آن باشد.
کندلی با بدنه سبز بلند نشان دهنده یک روند پرقدرت صعودی با قدرت خریداران بالاست و کندلی با بدنه قرمز بلند نشان از روند پرقدرت نزولی با قدرت فروشندگان بالا دارد. همچنین کندلهایی با بدنه کوتاه و سایهای بلندتر نسبت به بدنهشان، به عنوان کندل ضعیف شناخته میشوند.
الگوهای پرایس اکشن
بحث مهم بعدی الگوهای پرایس اکشن است چرا که این الگوها سرنخهای قدرتمندی را در مورد قیمت بعدی سهم در اختیار معاملهگران قرار میدهند. مهمترین الگوهای پرایس اکشن عبارتند از الگوی نوار داخلی، الگوی نوار پین و الگوی تقلبی.
الگوی نوار داخلی (inside bar)
الگوی نوار داخلی یک الگوی دو شمعی، شامل شمع مادر و شمع داخلی است. در این الگو شمع مادر شامل بدنه و سایهها و شمع داخلی باید کاملا در محدوده بالا تا پایین شمع مادر قرار میگیرد.
الگوی نوار پین
الگوی نوار پین، یک شمع با سایه بسیار بلند است. این الگو تغییر روند قیمت در بازار را نشان میدهد و عملکرد خوبی دارد مخصوصا اگر بر یک سطح حمایت یا مقاومت ظاهر شود.
الگوی تقلبی
الگوی تقلبی همان شکستن غلط الگوی نوار داخلی است. به عنوان مثال اگر یک الگوی نوار داخلی ظاهر شود و بعد از آن یک الگوی نوار پین شکل گیرد در واقع یک الگوی تقلبی داریم. دلیل نامگذاری آن به الگوی تقلبی این است که به نظر میرسد روند بازار معکوس شده است اما در اصل روند در همان جهت ادامه مییابد.
آموزش پرایس اکشن
همانطور که گفتیم با آموزش پرایس اکشن معاملهگران بدون استفاده از ابزارهای کمکی مانند اندیکاتورها و الگوها به تحلیل تکنیکال و ترید مناطق با احتمال سوددهی بالا میپردازند. آموزش پرایس سرفصلهای مختلف و بسیاری دارد که در ادامه به مهمترین سرفصلهای آن اشاره میکنیم:
- کاربرد پرایس اکشن در تشخیص قدرت نواحی (S/R)
- بررسی خطوط روند از منظر پرایس اکشن (Trend Lines)
- بررسی کانالها از منظر پرایس اکشن
- کاربرد پرایس اکشن در تشخیص قدرت روند (Trend)
- پرایس اکشن در شکاف قیمتی (Gap)
- تحلیل حجم معاملات در پرایس اکشن (Volume Analysis)
- کاربرد پرایس اکشن در تحلیل کندلها
- کاربرد پرایس اکشن در تحلیل الگوها
با ثبت نام در کلاسهای آموزش پرایس اکشن، با تمامی این مباحث آشنا خواهید شد. لازم به ذکر است که برای آموزش پرایس اکشن به اعتبار و سابقه مرکز یا سایت آموزشی توجه کنید. مراکز آموزشی منتسب به کارگزاریها میتواند گزینه مناسبی برای این دست آموزشها باشد.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
در این نوع تحلیل نسبت به شیوههای دیگر معاملهگری مزیتها و محدودیتهایی وجود دارد. از جمله محدودیتهای این روش، آن است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و باید به برخی از آنها فرصت داد. گاهی ممکن است حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملاً مختلف برسند. یکی از آنها ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری روند صعودی را انتظار داشته باشد.
مورد دوم این که با وجودی که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده هستند اما برای استفاده مناسب از آنها نیاز به تمرین فراوان است. مورد سوم در پرایس اکشن که جز مشکلات آن محسوب میشود این است که خودکار کردن استراتژیهای پرایس اکشن دشوار است یعنی شما خودتان باید مراقب ایجاد الگوها باشید و نمیتوان معامله را اتوماتیک کنید. البته برخی از این محدودیتها به تایم فرمی که معاملهگر استفاده میکند بستگی دارد. پرایس اکشن مزیتهایی هم دارد که به آنها اشاره میکنیم:
- پرایس اکشن در هر بازاری کاربرد دارد. کاربردی بودن از مزیتهای اصلی آن است. بازار سهام، بازار آتی، بورس کالا، فارکس، بیت کوئین و…
- پرایس اکشن رایگان است و معاملهگران نیازی به نرم افزارهای اضافی ندارند. کندل، بار، نقطه یا هر نوع نمودار دیگری میتواند اطلاعات لازم را به معاملهگران ارائه دهد.
- سریع است و تأخیر قیمتی در آن وجود ندارد. در واقع شما با اطلاعات تاریخ گذشته سروکار ندارید.
- پرایس اکشن، روشی همه جانبه است که شما میتوانید با استفاده از آن همه چیز را با هم ترکیب کنید در حالی که تداخل اطلاعاتی وجود نداشته باشد.
- شما با استفاده از هر نرم افزاری میتوانید تحلیل پرایس اکشن را انجام دهید. نرم افزارهایی چون: نینجا تریدر، ترید استیشن، متا تریدر و… .
- اگر از یک استراتژی پرایس اکشن مطلع باشید دیگر نیاز به تحقیق بیشتر نخواهید داشت و شما با این استراتژیها در بیشتر مواقع ورودها و خروجهای مناسبتری در مقایسه با روشهای مبتنی بر اندیکاتور خواهید داشت.
با همه مزایایی که برای پرایس اکشن شمردیم، اما همان طور که گفتیم یادگیری آن نیاز به صرف زمان و تمرین بسیار دارد. به یاد داشته باشید که تمرین مداوم پرایس اکشن و اندیکاتورها پنج الگوی قدرتمند کندل استیک شما را به یک معاملهگر حرفهای در هر بازاری بدل میکند.
نکات کلیدی پرایس اکشن
- الگوهای نموداری و همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک نمایی، خط روند و دامنه معاملاتی و… که از آنها برای پیشبینی آینده استفاده میشود؛ با استفاده از پرایس اکشن محاسبه میشوند.
- تحلیلگر پرایس اکشن برای پیشبینی به اندازه نسبی، شکل، موقعیت، رشد و حجم شمعها توجه میکند.
- بالا رفتن قیمت سهام به معاملهگر پرایس اکشن میگوید که خریدار سهم افزایش یافته در چنین حالتی معاملهگر ارزیابی میکند که آیا این روند ادامه خواهد داشت یا نه.
- در استراتژی پرایس اکشن حتی وضعیت روانی بازار را با استفاده از الگوهای شمعی میتوان تحلیل کرد.
- یک معاملهگر پرایس اکشن میتواند تنها با تحلیل روانی و رفتاری به معامله بپردازد و این به معنای نادیده گرفتن تمام روشهای تحلیل تکنیکال نیست. بلکه ممکن است تریدر استراتژی خود را صرفاً بر روی درک رفتاری در پرایس اکشن متمرکز کرده باشد.
- در پرایس اکشن معاملهگر به دنبال الگوهای مختلف است که به ترتیب خاصی شکل میگیرند و چون الگوهای پرایس اکشن با هر شمع شکل میگیرد؛ به این ترتیب ستاپ به وجود میآید که به سیگنال خرید و فروش منتهی میشود.
- برای ورود به معامله تنها یک ستاپ ساده کافی نیست؛ بلکه معاملهگر پرایس اکشن باید از ترکیب شمعها، الگوها و ستاپها استفاده کند.
- هنگامی که معاملهگر متوجه شد که سیگنال پرایس اکشن به اندازه کافی قوی است، آنگاه منتظر نقطه مناسب ورود یا خروج است که به آن تریگر میگویند. واژه تریگر به معنای «ماشه» است و به موقعیتی اطلاق میشود که معاملهگر تمامی گامهای تحلیل را برداشته و تنها منتظر فرصتی مناسب است تا به سهم موردنظر خود وارد شود.
- به طور کلی، بعد از ورود به معامله باید حد ضرر مشخص شود. (در مقاله حد ضرر چیست بطور مفصل در این باره صحبت شدهاست.)
- نقطه ورود مناسب به کنترل ریسک در معامله کمک میکند و معمولاً سود بالقوهای نیز به همراه دارد.
سخن آخر
معاملات مبتنی بر پرایس اکشن به این معناست که معاملهگر بر مبنای حرکت قیمت تصمیمگیری میکند. معاملهگر پرایس اکشن تنها منبع واقعی اطلاعات را قیمت میداند. در واقع برای یادگیری استراتژی پرایس اکشن خواندن و تفسیر حرکات نمودار قیمت اصل است و در ادامه پیادهسازی سایر ابزارهای تحلیلی مانند اندیکاتورها نیز میتواند مفید باشد. توجه داشته باشید که معاملهگری بر اساس پرایس اکشن، تضمینکننده سود نیست بلکه این کار فقط سبک بهتر و حرفهایتری از معامله را پیش پای شما قرار میدهد.
کندل دوجی
الگوی نمودار ” کندل دوجی ” یکی از منحصر به فرد ترین سازنده های تجارت در جهان و از باارزش ترین الگوهای کندل استیک به شمار می رود.
ما در این مطلب از وب سایت رسمی حمید حسین زاده توضیح می دهیم که چگونه الگوهای آن شکل می گیرد و چگونه می توان پنج نمونه برتر مورد استفاده در تجارت فارکس و سهام را شناسایی کرد.
کندل دوجی چیست؟
به باز و بسته شدن سهام در یک سطح برابر اشاره دارد و مشابه صلیب یا علامت جمع است. از دیدگاه نظریه حراج، بیانگر بی طرفی در سمت خریداران و فروشندگان است.
خریداران و فروشندگان در این مدل با هم برابر هستند، بنابراین قیمت جا به جا نمی شود و یک وضعیت بن بست رخ می دهد. برخی از تحلیلگران این را علامت واژگونی می دانند و معمولاً می تواند به تحلیلگران در شناسایی شكاف های احتمالی قیمت كمك كند.
الگوی نمودار کندل دوجی
الگوی آن چهار مجموعه داده دارد که به تعریف شکل آن کمک می کند. براساس این شکل، تحلیلگران می توانند فرضیاتی در مورد رفتار قیمت ارائه دهند.
هر کندل بر پایه باز (قیمت آغازین)، بسته (قیمت پایانی)، بالاترین قیمت و پایین قیمت بنا شده است.
خط افقی الگوی دوجی را بدنه و خط عمودی الگو دوجی را سایه یا فتیله می گویند.
طول فتیله می تواند متفاوت باشد اگر بالا باشد نشان دهنده بالاترین قیمت است و اگر پایین باشد نشان دهنده پایین ترین قیمت است.
بدنه نمایانگر تفاوت بین قیمت باز (آغازین) و بسته (پایانی) است.
بنابراین عنصر طول می تواند متفاوت باشد اما عنصر عرض آن نمی تواند متفاوت باشد.
به طور کلی، دوجی نشان دهنده بی احتیاطی در بازار است و می تواند نشانه کند شدن سرعت روند فارکس موجود باشد.
الگوی نمودار کندل دوجی، هنگامی تشکیل می شود که قیمت باز و بسته شدن یک جفت فارکس یا سهام در محدوده زمانی نمودار یکی باشد. حتی ممکن است قیمت ها بین باز و بسته شدن حرکت کنند. این واقعیت که باز و بسته شدن تقریباً با همان قیمت اتفاق می افتد، همان چیزی است که نشان می دهد بازار نتوانسته است تصمیم بگیرد که از چه راهی برای گرفتن ارز (به سمت صعودی یا نزولی) استفاده نماید.
تجارت با کندل دوجی
از آنجایی که این تجارت، نشانی از تردید و دو دلی در بازار فارکس و سهام است این موضوع بسیار پراهمیت می شود که درک کنیم این کندل ها چگونه به وجود می آیند و این قضیه می تواند برای فهمیدن حرکت قیمت های آینده در بازار سهام مفید باشد.
کندل دوجی سیگنال بازار و احتمال تغییر جهت را نشان می دهد. هنگام مشاهده الگوی آن، روش های زیادی برای تجارت وجود دارد.
ابتدا به دنبال سیگنال هایی باشید که الگو را تکمیل می کند. بیشتر معامله گران از شاخص های حرکت برای تأیید احتمال واژگونی سیگنال دوجی استفاده می کنند زیرا این شاخص ها می توانند به تعیین قدرت یک روند کمک کنند.
به عنوان مثال، اگر فکر می کنید که یک الگو دوجی در اتمام یک روند نزولی به معنی یک روند بازگشتی احتمالی است می توانید با استفاده از نوسان ساز تصادفی، روند صعودی را آزمایش کنید.
این شاخص، سرعت و شتاب بازار را طی یک بازه زمانی مشخص دنبال کرده و حرکت قیمت را پیش بینی می کند. اگر سیگنال تأیید شود ممکن است بخواهید تجارت را به مدت طولانی تری ادامه دهید.
بنابراین هنگام ظاهر شدن یکی از الگوهای دوجی، می توانید یک موقعیت طولانی یا یک موقعیت کوتاه باز کنید. آن ها از محبوبیت بالایی برخوردار بوده و در تجارت بسیار مورد استفاده قرار می گیرند زیرا یکی از کندل های آسان جهت شناسایی و راهنمایی بسیار خوب در جهت توقف مکان معامله گر را فراهم می کند.
پنج الگو برتر
جدا از کندل دوجی که در گذشته برجسته شده بود، نمونه های مختلفی از الگو ها نیز به وجود آمده اند.
برای مثال در حالی که دوجی ستاره ای بیانگر عدم قطعیت است، تغییرات دیگر می توانند مسائل متفاوتی را بیان کنند بنابراین بر استراتژی و تصمیماتی که معامله گران می گذارند تأثیردارد.
علاوه بر این بسیار بعید است که یک دوجی کامل و بی عیب و نقص را در بازار فارکس مشاهده نمایید.
الگو 1) دوجی استاندارد (DojiStandard)
این الگو یک کندل منفرد است که به خودی خود اهمیت زیادی ندارد و همان الگوی اصلی می باشد که در بخش های اولیه مشاهده کردید.
نمودار زیر، بازگشت از روند صعودی را بیان می کند که اهمیت تأیید پس از وقوع دوجی است.
الگو 2) دوجی پایه بلند (DojiLong-legged)
دوجی پایه بلند، بدنه بزرگ تری از سایه های بالا و پایین دارد. این نشان می دهد که در بازه زمانی نمودار عملکرد قیمت به طرز چشمگیری بالا و پایین می رود و دارای نوسان است اما در نهایت قیمت پایانی با قیمت آغازین یکسان خواهد بود. این مسئله عدم اطمینان بین خریداران و فروشندگان را نشان می دهد.
در نقطهای که دوجی پایه بلند ظاهر می شود (طبق نمودار زیر) بدیهی است که قیمت پس از یک حرکت نسبتاً قوی در روند نزولی باز می گردد. در این صورت کندل دوجی نماینده نمایش این تغییر روند است و یک معامله گر می تواند تردید و تغییر بالقوه جهت را از این طریق تفسیر کند.
الگو 3) دوجی سنجاقکی (Dragonfly Doji)
این الگو قادر است در بالای روند صعودی یا پایین روند نزولی آشکار شود یعنی دقیقا جایی که قیمت، بسته شده باز می شود و پتانسیل تغییر جهت را نشان می دهد. در این الگو هیچ خطی بالاتر از نوار افقی وجود ندارد که به شکل ” T ” است و نشان می دهد که قیمت ها بالاتر از قیمت آغازین نمی روند.
الگو 4) دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)
این الگو بالعکس سنجاقک است. دوجی سنگ قبر، در زمانی که عملکرد قیمت باز و بسته پایین تر از محدوده معاملات است آشکار می شود به این معنا که پس از باز شدن کندل، خریداران توانستند قیمت را بالا ببرند اما با توجه به بسته شدن قیمت آنها قادر به تقویت حرکت صعودی نبودند و قیمت بازگشته است. این مدل در صدر حرکت صعودی، یک سیگنال نزولی به حساب می آید.
الگو 5) دوجی 4-قیمت (4-PriceDoji)
یک خط افقی است و هیچ خط عمودی در بالا یا زیر آن وجود ندارد. این الگو بیانگر تردید و عدم تشخیص نهایی است زیرا قیمت بالا، پایین، باز و بسته (هر چهار قیمت ارائه شده توسط کندل) یکسان هستند. دوجی 4-قیمت یک الگوی منحصر به فرد است که بار دیگر بی احتیاطی یا یک بازار بسیار آرام را نشان می دهد.
مزایا استفاده از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال :
بسیار ارزشمند باشد زیرا لحظه ای تردید و تأمل را به معامله گران فارکس می دهد. بازار هنگامی که الگوی آن ظاهر می شود به سمت روند صعودی رفته و می تواند نشانه ای از کاهش سرعت حرکت خرید و فروش باشد. م
عامله گران ممکن است این را نشانه خروج از تجارت طولانی مدت موجود بدانند. با این وجود، مهم است که این شکل گیری آن را در رابطه با یک شاخص فنی یا استراتژی ویژه در رابطه با خروج از تجارت در نظر بگیرند.
معامله گران فقط باید اطمینان حاصل کنند که نشانگر یا استراتژی خروجی تأیید کننده آنچه دوجی پیشنهاد می کند باشد. بنابراین انجام تجزیه و تحلیل دقیق قبل از خروج از یک موقعیت بسیار مهم است.
محدودیت ها :
یک شاخص خنثی است که اطلاعات کمی در اختیار شما قرار می دهد. علاوه بر این، این نمودار یک اتفاق رایج نبوده و ابزاری قابل اطمینان برای کشف مواردی مانند واژگونی قیمت ها نیست. هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از تایید، قیمت در جهت پیش بینی شده ادامه یابد.
تخمین سود تجارت آگاهانه با دوجی نیز دشوار است زیرا الگوهای آن معمولاً اهداف قیمت را ارائه نمی دهند. برای خروج از تجارت در صورت سودآوری، تکنیک های دیگری مانند سایر الگوهای کندل استیک، شاخص ها یا راهکارها مورد نیاز است.
با تشکر از همراهی شما امیدوارم مطالب این بخش برای انجام داد و ستد شما مفید واقع شود و بهتر بتوانید به مبادله بپردازید.
پیشنهاد می کنیم مطالب زیر را نیز مطالعه بفرمایید:
جهت مشاوره تلفنی وام های بانکی بر روی لینک زیر کلیک نمایید:
چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
معامله گران می خواستند پین بار صعودی (چكش) را مشاهده کنند و بگویند افزایش قیمت پس از شكل گيري پین بار اتفاق افتاده است ، آنها معتقدند که الگوي شمعي چكش همان چیزی است که باعث بالا رفتن قيمت شده است زیرا به آنها اينگونه گفته شده است.
يا زمانيكه معامله گران پین بار نزولي (ستاره دنبالهدار) را می بینند می گویند که این ميله شمعي کار کرده است زیرا باعث معکوس شدن بازار شده است و این همان کاری است که میله های پین بار انجام می دهند.
پس الگوها بايد عمل كنند.
حال هنگامی که معاملهگران پین بار نزولی را مشاهده ميكنند، انتظار دارند که بازار معکوس شود ، این همان چیزی است که به آنها گفته شده است كه در صورت ظاهر شدن در بازار ، میله های پین بار انجام می دهند و نسبت به آن عمل ميكنند.
بعد از اينكه نسبت به الگوي ظاهر شده هدفي مشخص ميكنند و خود را براي ريزش بازار آماده مينمايند با اتفاقي خلاف تصورات و آموختههاي موجود در كتابها و سايتها روبرو هنگامی که پین به نتیجه نرسید ، معاملهگران دچار شك و ترديد در مورد دانستهها و نحوه عملكرد خود ميشوند و حتي گاهي به الگوها شك ميكنند و آن را مقصر می دانند. آنها فکر خواهند کرد که تقصیر آنها نیست و دلیل این کار نکردن را به عدم کارآیی الگو نسبت ميدهند.
.معاملهگر نمیدانند پینبار باعث معکوس شدن بازار نمی شود و اين رفتار معاملهگران است كه باعث شكلگيري الگوها ميشود و حتي دليل ظاهر شدن اين الگوها با هم يكسان نخواهد بود.
براي شرح اتفاقي كه در بالا رخ داده :
ما این را میدانیم كه برخي از معامله گران كه در جهت خريد بودند سود معاملاتی را که قبلاً مشخص کرده بودند ، برميدارند يا قسمتي از آن را خارج ميكنند ، كه اين امر باعث ايجاد يكسري سفارشات فروش و خلاف جهت روند بصورت موقت ميشود و دليل شكلگيري پين بار در بالا ميباشد، براي همین قیمت همچنان بعد از ظاهر شدن پینبار نزولی به حركت به سمت بالا ادامه ميدهد.
معاملهگران این موضوع را نمی دانند زیرا از اطلاعاتی که در مورد الگوهای شمعي و میله های پینبار دریافت کردهاند فرض می کند که هر الگو به یک شکل تشکیل و فقط با یک عمل ایجاد می شود ، مانند عمل فروش در مورد میله های پینبار نزولي.
این دلیل اصلی است که معامله گران الگوهای شمعی درمعاملات از موفقیت کمی برخوردار هستند ، اطلاعاتی که در مورد الگوها خوانده اند و چرايي تشكيل آنها همیشه درست تصور می شود ، بنابراین وقتی یک الگو نسبت به آنچه در نظر گرفته شده است ناموفق باشد ، معامله گران خود را مقصر بدانند درحالی که اصلاً تقصیر آنها نیست ، این به دلیل اطلاعاتی است که آنها در مورد علت شکل گیری این الگو در بازار خواندهاند.
موقعیت 50 درصدی
مطالعات زیادی در مورد سودآوری الگوهای شمعی انجام شده است ، به نظر می رسد که به طور کلی تحليلگران معتقدند احتمال موفقیت یک الگوی شمعی در حدود 50٪ باشد. این بدان معناست که اگر ما از 5000 میله پینبار که در بازار ظاهر شده اند نمونه بگیریم ، 2500 عدد از آنها با سودآوری کار می کنند و 2500 عدد ديگر باعث از دست رفتن پول ما خواهد شد.
« بخشي از مطالعه در مورد الگوهاي بازگشتي ميلهاي شمعي در نماد S&P500 »
برای درک کارآیی و سودآوری این سیگنالها ، به دو معیار عملکرد توجه شده:
تعداد معاملات: تعداد دفعاتی است که در طول دوره مطالعه اتفاق افتاده است.
ميزان بازدهي: نشانگر تعداد دفعاتی است که این سیگنال خاص سودآور بوده است.
تست های بازگشتی در 15 سال گذشته بر روی نمادهای S&P500 انجام شده است.
اکنون نمی خواهيم درباره این موضوع بحث كنيم كه 50% الگوهای شمعی با موفقیت عمل میكنند یا نه ، اما اگر الگوها دارای احتمال موفقيت 50/50 باشند. پس شايد بتوان گفت ميتوان راهي پيدا كرد كه احتمال بازدهي ما را بالا ببرد راهی برای تعریف اینکه کدام الگوها با سودآوری کار می کنند و کدام باعث از دست رفتن پول ما میشوند.
خیلی اوقات ، معامله گرانی را می بینيم که نمی توانند معنای نمودار قیمت را درک کنند.
آنها انواع مختلف شمعها و الگوهای شمعي را به تنهايي نگاه می كنند بدون آنكه از معنا و مفهوم آن اطلاعي داشته باشند. و فقط با ظاهرشدن اين الگوها وارد عمل ميشوند، این نوع معامله گران ، الگوهايی را شناسایی می کنند که در واقع هیچ کدام وجود ندارند و عاقبت زيان سنگيني را متحمل می شوند.
« غالبا آنها به معامله گرانی تبدیل می شوند که دیگر به الگوها اعتقادی ندارند. »
بسیاری از معامله گران در حال حاضر سعی می کنند با دیدن اینکه آیا الگوی شمعی با سایر سطوح فنی (مانند حمايت ، مقاومت ، خطوط روند يا كانال ، سطوح فيبوناچي و …) دارای تلاقی است ، این کار را انجام دهند. اگر یک الگوی شمعی دارای یک خط حمایت یا مقاومت در طی مسیرش باشد ، ظاهراً این الگو احتمال موفقیت بیشتری نسبت به الگویی که یک خط حمایت یا مقاومت درمسیر آن نیست، دارد.
این یک روش موثر اما ناقص است زیرا هیچ بررسی در مورد اینکه چرا الگوی شمعی در بازار شکل گرفته است ، انجام نمی شود ، چرا كه درک اینکه چرا اتفاق می افتد بسیار مهمتر از فقط دیدن آن است.
این به ما می گوید الگوهاي شمعي که در سطوح فنی ظاهر ميشوند احتمال موفقيت بيشتري نسبت به استفاده تنها از اين الگوها دارد ،اما باز هم كافي نيست. اگر این طور بود ، مردم میتوانستند با استفاده از آن پول زیادی بدست آورند ، که ظاهرا اینگونه نیست.
فقط به تجزیه و تحلیل کمی نیاز هست تا ببینید که تعداد زیادی الگوهای شمعي وجود دارد که در صورت عدم موفقیت با سطوح فنی یا دارای خصوصیات مختلف مانند یک سايه طولاني ، ناموفق هستند. این تنها میتواند به این معنا باشد، تعاریف و دستورالعمل های ارائه شده براي الگوهای شمعی نادرست هستند.
اینگونه نیست که الگوی شمعی کار نمی کند ، بلکه این تعریف که الگو قرار است كاري انجام دهد مانند اينكه ادامه دهنده يا بازگرداننده مسير حركت قيمت باشد، اشتباه است.
بنابراین ما سعی خواهيم کرد تا به شما نشان دهيم که با کاربرد مناسب آنها کار می کنند و میتوانید الگویی را در متدولوژی خود بگنجانید.
چرا الگو؟
ذهن انسان در تشخیص الگو عالی است و بطور ذاتي براي درك سريع تر و بهتر بدنبال ساخت و دريافت الگو ميباشد. هدف از ساخت الگوها در جهت شناخت بهتر براي بهرهوري بيشتر است.
از خصوصيات الگو سازي: آسان سازي راه رسيدن به موفقيت ، بالا بردن سرعت آموزش ، انتخابي و بصورت آگاهانه انجام ميپذيرد.
به همين دليل است كه براي موفقيت بيشتر و سريعتر به دنبال ساخت الگو در بازارهاي مالي هستيم. هر فرد بنا به شخصيت و روحيات خود در جهت موفقيت در بازار الگويي خاص را دنبال ميكند.
معامله گران غالبا به اشتباه معتقدند که این الگوها هستند که بازارها را هدایت می کنند. اولین نکته مهمی که باید بدانید این است که شما نمی توانید الگوهای شمعی را مبنای عملکرد و رفتار بازار قرار دهید ، چیزی که 99% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است!
وقتی یک معامله گر می داند چگونه “میلههای شمعی را بخواند” ، او قادر خواهد بود درک کند که چه الگویی به او (در مورد پویایی بازار ، رفتار معامله گران و اینکه آیا خریداران یا فروشندگان کنترل دارند و …… ) در راه رسیدن به کسب سود کمک خواهد کرد.
معاملهگری که می تواند مسیر قیمت را دنبال کند و کسی که می داند چگونه تفکر اندیشه سایر فعالان مالی را تفسیر کند ، می تواند از این دانش استفاده کند و با خواندن نمودارهای خود مانند یک حرفه ای ، از عملکرد قیمت به نفع خود استفاده کند.
حقایق الگوهای شمعی – درک کلیه ساختار شمع ها
ده ها الگوی شمعی در بازار وجود دارد ، اما ما شما را از تلاش برای یادگیری همه آنها منصرف می کنیم زیرا این شما را به یک معامله گر بهتر تبدیل نمی کند. درعوض ، بیاموزید که قیمت را بخوانید و اینکه چگونه حرکت قیمت درمورد آنچه در بازار اتفاق می افتد ، به شما می گوید. روشی که باید برای کلیه الگوهای شمعی و عملکرد قیمت اعمال شود. وقتی فهمیدید که این موضوع مربوط به شناسایی دقیق الگوها نیست ، بلکه درباره دانستن نحوه خواندن حرکات قیمت است ، می توانید نمودارها را به روشی کاملا جدید تحلیل کنید.
سه جزء اصلی از هر الگوی شمعی وجود دارد:
1. اندازه
آیا شمع ها بزرگتر یا کوچکتر می شوند؟ هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت ، همیشه اندازه جدیدترین کندل ها را مقایسه کنید تا تصوری از آنچه در حال انجام است و چه چیزی حرکت را انجام می دهد ، بدست آورید.
2. فتیله ها (سایه ها)
فتیله می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را ارائه دهد: یک فتیله می تواند پس زده شدن قیمت در یک سطح را مانند الگوی پینبار نشان دهد ، اما همچنین می تواند در بازارهایی مانند الگوی دوجی، بی جهتی را نشان دهد وقتی که سایهها به هر دو طرف بدنه می چسبد و یا یک شمع بزرگ بدون سایه اغلب نشانگر قدرت و اطمینان بیشتر است.
3. بسته شدن
همانطور که قبلاً ذکر شد ، شمعی که در نزدیکی بالا یا پایین بسته می شود و در نتیجه فتیله ندارد ، قدرت بیشتری نشان می دهد. تجزیه و تحلیل نزدیک شمع در ترکیب با اندازه می تواند بینش قابل توجهی در مورد قدرت فعلی و تعادل بین گاوها و خرس ها ارائه دهد. هنگامی که قیمت در سطح حمایت و مقاومت مهم معامله می شود ، بسته شدن آن نیز بسیار مهم است و اغلب می تواند احتمال نگه داشتن یا شکستن سطح را نشان دهد. برای درک بهتر هر کندل را به سه قسمت تقسیم کنید:
1. یک سوم بالایی نشاگر صعودی بودن و قدرت خریداران
2. یک سوم میانی نشانگر خنثی بودن و تعادل بین خریداران و فروشندگان
3. یک سوم پایینی نشانگر نزولی بودن و قدرت فروشندگان
شما می توانید این سه مفهوم را در مورد سایر الگوهای شمعی موجود بکار ببرید و خیلی سریع خواهید فهمید که تنها چیزی که باید درباره الگوهای شمعی بدانید ، این سه جنبه است.
دو مؤلفه دیگر در معاملات
علاوه بر درک آنچه که یک الگوی شمعی منفرد به شما می گوید ، دو مفهوم اضافی وجود دارد که به شما کمک می کنند تا سیگنال های با احتمال زیاد را شناسایی کنید و از سیگنال هایی که بیشتر اوقات شکست میخورند ، جلوگیری کنید.
1. مقایسه شمعها
این اغلب یک جنبه بسیار نادیده گرفته شده از معاملات است زیرا بیشتر معامله گران فقط به دنبال الگوها هستند و روی شمعهای فردی تمرکز می کنند. با این حال ، اگر می خواهید با موفقیت معامله کنید ، باید اقدام اخیر قیمت را در رابطه با آنچه قبلاً اتفاق افتاده است بسنجید. یک پینبار کوچک پس از یک روند با شمع های بزرگ نسبت به یک پینبار بزرگ پس از یک روند با شمع های کوچک اهمیت کمتری دارد.
شمع انگلفینگی که به سختی میله قبلی خود را پوشانده ، قدرت پیش بینی کمتری نسبت به شمعی دارد که میله قبلی خود را به راحتی میپوشاند.
همیشه نمودار خود را به عنوان یک کل نگاه کنید ، تا همه چیز را در چشم انداز درست قرار دهید.
2. موقعيت مكاني
مفهوم موقعیت مکانی بدان معنی است که شما فقط در مورد سیگنالهای با احتمال زیاد ، مربوط به سطح اقدام به معامله را انجام می دهيد. به جای پرش بر روی هر سیگنال که می بینید ، می توانید با معامله فقط در مناطق حمايتي و مقاومتي یا سطح عرضه و تقاضا ، شانس خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. اگرچه باید صبورتر باشید ، اما معاملات شما نیز سود قابل توجهی خواهد داشت.
و این تنها چیزی است که شما باید هنگام درک الگوهای شمعي و معاملات بدانید. آن را پیچیده تر از آنچه هست انجام ندهید و روی آنچه که واقعاً مهم است تمرکز کنید.
فراموش نکنید:
شمعها فقط راهی برای تجسم اطلاعات قیمت است. این یک مظهر رفتار معاملهگران در بازارها است. شمعها معمولا برای معامله نسبت به خودشان معنی ندارند ، اما با تلفیق رفتار قيمت با سایر مفاهیم معاملاتي ، می توانید یک استراتژي قوی ایجاد کنید.
آشنایی با کندل استیک
افرادی که به عنوان معامله گر بورس شناخته می شود به طور معمول از سه نمودار خطی، میلهای و کندل استیک برای انجام معاملات خود استفاده می کنند. از بین این سه نمودار به خاطر مزیت ها و ویژگی هایی که کندل استیک دارد بیشتر از آن استفاده شده و محبوبیت بیشتری در بین معامله گران پیدا کرده است. یکی از این مزیت ها که برای سایر افراد مبتدی و حرفه ای مناسب است استفاده راحت از این نمودار خواهد بود و از دیگر مزیت های ویژه کندل استیک تشخیص روند های سعودی و نزولی به صورت مجزا از یکدیگر است.
برای استفاده از نمودار کندل استیک نیاز به شرایط خاصی است. اولین و مهمترین شرط این است که تغییراتی که در قیمت سهم به وجود می آیند روند صعودی و نزولی داشته باشند. دقت کنید که به صورت کلی می توان گفت که کندل استیک از چهار بخش تشکیل شده است. این چهار بخش عبارتند از: قیمت آغازی، قیمت پایانی، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در بازه زمانی. چیزی که در کندل استیک ها اهمیت دارد اندازه بدنه آنها و سایه ای است که در قسمت بالایی و پایینی آنها مشخص می شود.
زمانی که کندل یا شمع، خالی باشد و سایهای کوتاه داشته باشد به این مفهوم است که قیمت پایانی از قیمت آغازین بالاتر است. در حالت برعکس چیزی که گفته شد کندل یا شمع به صورت تو پر نمایش داده می شود.
ویژگی های بدنه در کندل استیک ها
می توان از طریق ویژگی های و خصوصیاتی که در بدنه کندل استیک ها وجود دارد اطلاعاتی را متوجه شد. زمانی که اندازه بدنه مخصوص کندل استیک ها بزرگ باشد نشان از قدرت بالای خرید و فروش خواهد بود. زمانی که کندل هایی با بدنه های بزرگ مشاهده می کنید می توانید به سادگی متوجه قدرت بالای خریداران و فروشندگان شوید. در این حالت زمانی که قصد دارید خریداران و فروشندگان را مشخص کنید باید به درون کندل ها توجه کنید. که توپر هستند یا درون آنها خالی است.
اگر کندل ها به رنگ سفید یا توخالی باشد، نشان دهنده قوی بودن خریداران خواهد بود و در حالتی که کندل مشکی یا توپر باشد نشان دهنده قدرت فروشندگان است. در کندل استیک سایه هایی که در بالا یا پایین کندل ها نشان داده می شوند هم معانی خاص دارند. اگر سایه نشان داده شده ب روی کندل بلند باشد مشخص می کند که معالاتی که بر روی یک سهم انجام گرفته است، در خارج از محدوده قیمتی که برای باز و بسته شدن در نظر بوده شکل گرفته است. در صورتی که سایه بالایی یک کندل بلند باشد، نشانگر این است که خریدار سهم بسیار قوی بوده است که در این صورت قیمت سهم افزایش پیدا می کند.
کندل استیک را می توان در الگوهای مختلفی استفاده کرد. از جکله این الگوها می توان به ماروبزو، دوجی، دوجی پایه بلند، دوجی سنگ قبر و …. اشاره کرد که توضیح این الگوها در این مقاله نیامده است. در محتواهای آینده شاهد توضیحات تکمیلی در زمینه الگوهای کندل استیک خواهیم بود. برای آشنایی بیشتر با نمودار کندل استیک و کاربرد آن می توانید فیلم آموزشی تهیه شده در زیر را مشاهده کنید.
کندل استیک در تحلیل تکنیکال
تجارت با الگوهای کندلی در نمودارهای دوره های زمانی خاص ، درک بهتر بازار را فراهم می کند. نمودارهای شمعدان عمق اطلاعات بیشتری نسبت به نمودارهای میله ای قیمت سنتی دارند.
نمودار های شمعی یا کندل استیک در تحلیل تکنیکال
کندل استیک نوارهای نمایشی در نمودارها هستند که نشان دهنده حرکت قیمت برای دوره های خاص از قیمت افتتاحیه ، بالاترین قیمت ، پایین ترین قیمت و قیمت پایانی است. در قرون وسطی توسط بازرگانان شرق به منظور تعیین و پیگیری قیمت برنج و کالاهای غذایی از آن استفاده می شد.
شمع های ژاپنی باید سیگنال های دیداری مختلفی ارائه دهند که درک عملکرد را آسان تر می کند. تجارت با الگوهای کندلی در نمودارهای دوره های زمانی خاص ، درک بهتر بازار را فراهم می کند. نمودارهای شمعدان عمق اطلاعات بیشتری نسبت به نمودارهای میله ای قیمت سنتی دارند.
شمعدان های ژاپنی بر رابطه بین قیمت افتتاحیه و قیمت بسته شدن تمرکز می کنند. نمودار شمعدان ژاپن شرح مفصلی از نمودار قیمت را با یک تصویر تقریباً سه بعدی در اختیار معامله گران قرار داده است.برخلاف شمعدان ها ، نمودارهای میله ای بیش از هر چیز روی بالا و پایین قرار دارند.
مهمترین نکته در مورد کشیدن کندل استیک بر روی نمودارها این است که شما می توانید الگوهای واضح تری را در مقایسه با انواع دیگر نمودارها مشاهده کنید. یک معامله گر که از کندل استیک مختلفی استفاده می کند ، باید انواع مختلفی از اقدامات همراه را نیز شناسایی کند ، که تمایل به پیش بینی معکوس یا ادامه روند دارد. علاوه بر این ، وقتی آن را با سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی ترکیب می کنیم ، باید تخمین دقیق تری از حرکات بالقوه قیمت بدست آوریم.
همانطور که از تصویر بالا می بینیم ، بستن شمع ها با قیمتی بالاتر از قیمت باز شده باعث ایجاد شمع های سفید (صعودی) می شود. از طرف دیگر ، بستن شمع ها با قیمتی کمتر از قیمت باز شده باعث ایجاد شمع های سیاه (نزولی) می شود. وجوهی که با اقدام قیمت تشکیل می شوند “بدنه” نامیده می شوند. افراط در حرکت قیمت روزانه ، که با خطوطی از بدن نشان داده می شود ، دم نامیده می شود – (فتیله یا سایه).
برای جمع بندی بهتر – کندل استیک حاوی اجزای زیر هستند:
بدنه : ضخیم ترین قسمت شمع که نشان دهنده تقابل قیمت باز و بسته شدن است.
فتیله یا دم : می توان آن را (سایه شمع) نامید. نامها متفاوت است ، اما همه آنها به خط بالا و پایین بدن شمع اشاره دارند ، که نشان دهنده کل مسیر قیمت در یک بازه زمانی خاص است ، که نشانگر حداکثر و حداقل بدنه شمع در نمودار قیمت است.
رنگ : به ما این امکان را می دهد که شمع صعودی است یا نزولی ، یعنی قیمت آن بالا یا پایین می رود. این رنگ ها را می توان با توجه به ترجیحات خود معامله گر سفارشی کرد.
نمودار معاملات شمعدان ژاپن با قابلیت استفاده از آنها در قالب های زمانی مختلفH1) ، D1 و غیره) چهار داده اساسی در آن بازه زمانی انتخاب شده به ما ارائه می دهد:
قیمت شروع:پس از بسته شدن شمع قبلی ، شمع جدیدی شروع به شکل گیری می کند و نقطه شروع ، سطح بسته شدن شمع قبلی است. اگر شکافی در بازار وجود داشته باشد ممکن است موارد استثنایی وجود داشته باشد.
قیمت بسته شدن:اگر صعودی باشد بالاترین سطح بدن شمع است. در صورت افسردگی ، پایین ترین نقطه در بدن خواهد بود. از این سطح ، در شرایط عادی ، شمع بعدی شروع می شود.
بالاترین قیمت:این بالاترین سطحی است که در دوره زمانی مربوطه به قیمت رسیده است. قیمت نوسان دارد و در انتهای فتیله به حداکثر خود می رسد. هنگامی که قیمت بسته شدن در انتهای بالای شمع قرار دارد کمتر قابل مشاهده است.
پایین ترین قیمت:این کمترین سطحی است که قیمت در دوره زمانی مربوطه به آن رسیده است. قیمت نوسان دارد و در انتهای فتیله به حداقل می رسد. وقتی قیمت بسته شدن در انتهای پایین شمع است کمتر قابل مشاهده است.
نحوه اندازه گیری طول کندل استیک:
شمع از بالاترین سطح تا کمترین سطح خود در پیپ اندازه گیری می شود ، بالاترین سطح شمع نشان دهنده نقطه مقاومت است و کمترین سطح شمع نشان دهنده نقطه پشتیبانی است. و هرچه اندازه شمع بزرگتر باشد ، سطح پشتیبانی و مقاومت آن بیشتر خواهد بود ،
اگر نشانگر ماوس را روی شمع ژاپنی که می خواهید اندازه بگیرید قرار دهید ، تمام اطلاعات لازم در پایین سمت راست سکوی تجارت ظاهر می شود:
تاریخ شمع مربوطه
O : قیمت باز شمع الشمع
H: حداکثر قیمت رسیده است
L : حداقل قیمت رسیده است
c : قیمت بسته شدن شمع
همبستگی بین سطح باز و بسته شدن کندل استیک:
از آنجا که بدنه رنگی شمع نشان دهنده قرائت مثبت یا منفی در طی روند صعودی است ، یا در شرایط بازار صعودی ، خرید معمولاً در فضای باز انجام می شود. قیمت باید افزایش یابد ، و یک شمعدان توخالی سفید (به عنوان مثال بالا سفید) تشکیل می شود. گاوها یا “معامله گران روند صعودی” حرکت قیمت بازار را کنترل می کنند و طول یا فاصله باز و بسته نشان دهنده تسلط آنها بر حرکات بازار است.
در شرایط بازار خرس ، یا در طی روند نزولی شدید ، شمع های سیاه بدنی (مانند مثال) تشکیل می شوند. این نماینده فروشندگانی است که در فضای باز وارد بازار می شوند و در آن زمان خاص تسلط دارند. نمودارهای الگوی شمعدان ژاپنی ، در مقایسه با نمودارهای میله ای ، تجزیه و تحلیل بسیار خوبی از شکل و رنگ بدنه شمع انجام می دهند.
سایه ها و ارتباط آنها با بدنه شمع:
طول فتیله نشان دهنده گرانی و / یا پایین آمدن شمع است ، در مقایسه با قیمت باز و بسته شدن نشان داده شده در بدنه واقعی شمع ، که همچنین می تواند نشان دهنده انکار سطح حمایت یا مقاومت در بازار باشد. اگر شاهد دم های بلند ، سایه ها یا فتیله ها باشیم ، عامل مهمی که باید در نظر گرفت این است که آیا بعد از یک روند نزولی طولانی مدت تشکیل می شوند یا خیر ، زیرا این نشان می دهد که روند روند خود را از بین می برد ، تقاضا در حال افزایش است یا عرضه در حال کاهش است.
اگر دم ، سایه یا فتیله هایی روی قسمت شمع های ژاپنی ایجاد کنیم ، به خصوص پس از افزایش طولانی قیمت ، این نشان می دهد تقاضا رو به کاهش است و عرضه در حال افزایش است. سایه بزرگتر ، مهمتر است که آن را در رابطه با بدنه شمع تجزیه و تحلیل کنید ، زیرا این ممکن است قدرت واژگونی را نشان دهد. قوی ترین این شمع ها Pin Bar یا Pins است. مانند مورد سوم:
در تصویر بالا ، دم نوار Bullish Pin آویزان است و پشتیبانی را رد می کند. ما از این نوع شمعدان با عنوان Bullish Pin Bar یاد می کنیم ، پس از شکل گیری میله صعودی صعودی ، معمولاً شاهد رونق “خریداران در آن لحظه” هستیم و بنابراین قیمت افزایش می یابد. برعکس ، وقتی دم نوار Bearish Pin Bar بیشتر شود و مقاومت را رد کند ، شاهد رونق “فروشنده ها در حال حاضر” خواهیم بود و قیمت در این حالت معمولاً کاهش می یابد. قوی ترین شمع های رفلکسولوژی دارای فتیله هایی بسیار طولانی تر از بدن و بینی بسیار کوچک یا گاهی اوقات فاقد بینی هستند.
۱۲ مورد از محبوب ترین الگوهای نمودار کندل استیک:
الگوهای شمعدانی ژاپنی اغلب در بازارهای فارکس و CFD بر روی سهام و شاخص ها (سهام) ظاهر می شوند. بیایید با آنها آشنا شویم و نحوه تشخیص آنها را در نمودار سیستم عامل های مختلف تجاری – ۹ مدل محبوب:
۲. شمع چکش معکوس
۴٫شمع Star Shooting
۵. شمعدان آویزان
۶٫شمعدان Piercing Line
۷. شمعدان بلعنده / صعودی
۸. شمعدان ابر تاریک
۹. شمعدان سه کلاغ سیاه
۱۰. شمعدان های ۳ سرباز
۱۱٫شمعدان Morning Star
۱۲. شمعدان ستاره شب
۱. شمعدان چکش
شمع چکش سایه کمتری دارد که معمولاً دو برابر بدن واقعی است. این یک الگوی شمع معکوس صعودی است ، که معمولاً در پایین روند نزولی مشاهده می شود. بدن می تواند صعودی یا نزولی باشد ، اما در صورت صعودی قدرت آن در نظر گرفته می شود.
۲. شمعدان وارونه
همانطور که از نام آن پیداست ، شمع چکشی وارونه ژاپنی همان شباهت نشان داده شده در قسمت قبل را دارد ، اما تفاوت در این است که به طور متقارن معکوس است. این بدان معنی است که فتیله بلندی که این بار چکش را متمایز می کند قسمت بالایی است که روی بدنه قرار دارد.
این سیگنال برای چکش معتبر باقی مانده و همچنین سیگنال صعودی احتمالی را نشان می دهد.
۳- الگوی ستاره
شمع ستاره در یک روند صعودی ظاهر می شود ، که نشان دهنده برگشت احتمالی روند است. فتیله بلند در جهت بازار ، وارونه و طولانی تر از بدنه شمع است. بدن می تواند صعودی یا نزولی باشد ، اما اگر نزولی باشد ، قویتر در نظر گرفته می شود.
۴- شمعدان ابر تاریکی
شمع ابر تیره یک الگوی معکوس نزولی است که در روند صعودی ظاهر می شود. این شامل دو شمع است: اولی صعودی ، و دومی نزولی است. شمع ابر تیره با باز شدن شمع دوم در بالای سطح بسته شدن شمع اول تشکیل می شود ، اما سپس پایین می آید و بالاتر از قیمت باز شدن شمع اول صعودی قرار می گیرد.
۵- شمعدان سه کلاغ سیاه
این نوع شمعدان ژاپنی از ۳ شمع تشکیل شده است ، بازار با روند صعودی مشخص می شود و مشاهده می شود که ۳ شمع قرمز متوالی روی نمودار وجود دارد و هر شمع در داخل بدنه شمع قبلی باز می شود و هر شمع در پایین ترین سطح بسته می شود
نوع الگو: ادامه روند
جهت: نزولی
۶- سه سرباز سفید
برای شناسایی صحیح این الگو باید ۳ شمع مشاهده کنیم. هر شمع در سطوح بالاتر از شمع قبلی باز و بسته می شود.
به هر شمع توجه کنید ، قیمت باز شدن باید در بدنه شمع قبلی باشد.
این سه شمع متوالی آبی (صعودی) هستند ، در حالی که بازار روند صعودی دارد.
نوع الگو: ادامه روند
جهت: به سمت بالا
۷- شمعدان ستاره صبح
این نوع الگوی شمعدان ژاپنی نیز از ۳ شمع تشکیل شده است و در نمودارهای بازار خرس دیده می شود. این الگو با یک شمع سیاه نزولی شروع می شود و به دنبال آن یک Doji یا یک شمع کوچک کوچک سیاه و سفید ، و سپس یک شمع موتوری سفید صعودی ایجاد می شود که جهت را معکوس می کند.
۸- شمعدان ستاره شب
بازار در این حالت با صعود مشخص می شود ، و الگوی آن توسط ۳ شمع تشکیل می شود ، اولین شمع صعودی سفید است و پس از آن یک شمع بدن کوتاه و یک فتیله بلند با روند صعودی. و بلافاصله پس از آن ، یک شمع سیاه نزولی روی نمودار ظاهر می شود.
شمع های Marbuzo High Momentum چیست؟
شمع های با تکانه زیاد که معمولاً در سطح پشتیبانی یا مقاومت باز می شوند ، شمع Marubozu نامیده می شوند. شمع ماروبوزو یک شمع مومنتوم است که یا دم کوچکی دارد و یا اصلاً دم و سایه ندارد. این نوع شمعدان بسیار قدرتمند است و از نظر عملکرد قیمت معنی زیادی دارد. ماروبوزو فروش در سطح مقاومت یا خرید در سطح پشتیبانی را نشان می دهد. ماروبوزو به ژاپنی به معنی “سر طاس” یا “سر تراشیده” است.
به این دلیل که این شمع حداقل یک سایه ندارد ، یا سایه بسیار کوچک است. در معاملات بازار مدرن ، ماروبوسو همچنین می تواند یک فتیله بسیار کوچک در هر دو طرف داشته باشد و هنوز هم ممکن است با همان نام خوانده شود.
به همین دلیل است که از اصطلاح شمع های مومنتوم استفاده می شود. شمع آبی ماربوزو که در روند صعودی ظاهر می شود ممکن است نشان دهنده ادامه روند باشد ، در حالی که در روند نزولی ، شمع آبی مارپوزو می تواند الگوی برگشت صعودی را نشان دهد.
برعکس ، ماربوزوی قرمز در روند نزولی ممکن است نشان دهنده ادامه آن باشد ، در حالی که در روند صعودی ، ماربوزوی قرمز در روند نزولی می تواند الگوی برگشت احتمالی نزولی را نشان دهد.
شمع دوجی چیست؟
شمعی که قیمت بسته شدن آن همان مکانی باشد که باز کرده یا بسیار نزدیک به محل باز شدن آن است ، شمع دوجی نامیده می شود.
به خاطر سپردن نام و شرح الگوهای شمعدان ژاپنی ، شرط لازم برای تجارت موفق نیست. با این حال ، برای هر معامله گر اقدام مفید است. با نگاهی به انواع شمعدان ، می توانید حرکت ، روند ، خریداران و فروشندگان فعلی و همچنین تعصب کلی بازار را ببینید.
نحوه اعتبارسنجی کندل استیک
۱-تا زمان بسته شدن آخرین شمع صبر کنید تا الگو تأیید شود
۲-تأیید الگوهای شمعدان ژاپنی با سطح پشتیبانی و مقاومت
۳-الگوهای شمعدان را در استراتژی تجارت خود بگنجانید
اکنون که می دانید چطور الگوهای شمعدان ژاپنی را که به هم ریخته نیستند شناسایی کنید ، باید یاد بگیرید که این شکل گیری ها را به وجود بیاورید یا اعتبار دهید.
شکل گیری شمع های ژاپنی سیگنالی است که احساسات سرمایه گذاران را در یک زمان خاص در بازار ترجمه می کند. مانند هر سیگنال ، به تنهایی کافی نیست و قبل از توجیه باز کردن موقعیت ، به تأیید نیاز دارد.
الگوی شمعدان ژاپنی را با آخرین بسته شدن شمع تأیید کنید
اولین قدم اساسی در تأیید شکل گیری الگوی شمعدان جدید ژاپن بستن آخرین شمع است.
کندل استیک روانشناسی سرمایه گذاران را برای یک واحد زمانی خاص ترجمه می کنند. تا زمانی که شمع بسته نباشد ، این موارد را نخواهید داشت: فقط می توانید آن را حدس بزنید.
اگر متوجه شدید که الگوی خاصی در حال شکل گیری است و شمع فعلی بسته پنج الگوی قدرتمند کندل استیک نشده است ، باید صبر کنید تا این شمع بسته شود تا سیگنال درست شود. در واقع ، شما می توانید نوسانات لحظه آخر را داشته باشید که ظاهر شمع را کاملا تغییر داده و الگویی را که فکر می کردید می دانید لغو کند.
تأیید کندل استیک با پشتیبانی و مقاومت
شمع های ژاپنی و ترکیبات فنی آنها ابزاری قدرتمند برای پیش بینی توسعه قیمت است. با این حال ، ممکن است ترکیب آنها با سطح قیمت روانشناختی در بازار برای تأیید سیگنالهای الگوهای شمعدان مناسب باشد.
برای تأیید ، مثلاً تغییر روند یا لحظه های بلاتکلیفی ، می توانید از سطوح پشتیبانی و مقاومت استفاده کنید. نقاط محوری نیز سطح قیمت روانشناختی است که می تواند به ویژه برای تأیید نشانه های الگوهای شمعدان ، به ویژه برای معامله گران روز مفید باشد.
الگوهای کندل استیک را به استراتژی تجارت خود اضافه کنید
سازه های شمعدان ژاپنی در معاملات اطلاعات مهمی در مورد روانشناسی سرمایه گذاران بازار به دست می دهد. این اطلاعات برای تأیید سیگنال های استراتژی تجارت شما مفید است.