گزینه های باینری در افغانستان

الگوهای ترکیبی سه شمعی

الگوی ORB Nr4 در نمودار بالا یک الگو شمعی صعودی است، زیرا به یک حرکت صعودی منجر می شود.

جزئیات خبر

باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی‌ فرد در تحلیل جریان گسترده‌ای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل داده‌های تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … هستند.

تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب می‌گردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصر‌به‌فردترین و دقیق‌ترین روش‌های این نوع از تحلیل است، به گونه‌ای که می‌توان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.

عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی می‌توانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال ، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.

علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان می‌دهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین (open-close-high- low) است.

علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمی‌ترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمی‌گردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد می‌شود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالات‌متحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنی‌ها در معاملات خود ازین علم بهره می‌برده‌اند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.

مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان می‌کند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:

  • شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیک‌های کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامه‌دهنده نیز همین باشد.
  • به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
  • با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)

در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقاله‌ای به جهان معرفی کرد.

بدنه کندل شمعی ژاپنی

در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل می‌نامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. به‌صورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتی‌که قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.

سایه‌ کندل شمعی ژاپنی

هر کندل می‌تواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده می‌شود. این خطوط نشان‌دهنده بالاترین و پایین‌ترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفته‌اند. در تحلیل کندل استیک این سایه‌‌ها نشان‌دهنده هیجانات بازار است.

سایه بالایی: بالاترین قیمت

سایه پایینی پایین‌ترین قیمت

هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایه‌ها و یا بلندی و کوتاهی آن‌ها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل می‌کند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز می‌توان کندل فردای بازار را پیش‌بینی کرد.

شاید با داستان پرنده افسانه‌ای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک می‌سوزد و از خاکسترش ققنوس تازه‌ای حیات می‌یابد. در مورد کندل‌ها نیز می‌توان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد می‌گردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل می‌تواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیش‌بینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل می‌شوند.

این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک می‌پردازیم.

الگوهای بازگشتی کندل استیک

۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز می‌شود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد .

۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی

این الگو در روند نزولی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز می‌شود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.

۳- الگوی دو کندلی Matching High

این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل می‌گردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو می‌تواند نشان‌دهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.

۴- الگوی دو کندلی Matching low

این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل می‌گردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی

اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچک‌تر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالی‌که در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچک‌تر است.

هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر می‌شود. همان‌طور که می‌دانیم کندل دوجی نشان‌دهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود و می‌تواند نشان‌دهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.

۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای می‌گیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.

۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی

به طور کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل می‌شود که کندل‌هایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد می‌شوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد می‌کنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونه‌ای که نقطه باز شدن سهم در قیمت‌های بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار می‌گیرد.

۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی

در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد می‌کنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه می‌شویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونه‌ای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو می‌توانند نشان‌دهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید می‌باشند.

۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید

این الگو که در روند نزولی شکل می‌گیرد، از مجموعه‌ای از کندل‌های تو خالی بلند تشکیل‌شده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پله‌ای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه

این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل می‌گیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل می‌شود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت می‌باشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)

طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کرده‌اند. این نوع از تحلیل جهت پیش‌بینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توانند رفتار قیمتی سهم را در هفته‌ها یا ماه‌های آتی پیش‌بینی کنند.

در حقیقت می‌توان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روش‌های تحلیلی آشکار می‌شود و نمی‌توان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آن‌ها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک می‌توانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آن‌ها را در روزهای آتی پیش‌بینی نماییم.

نتیجه‌گیری

در حقیقت می‌توان گفت که با استفاده از سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار می‌شود.

می‌توان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایه‌گذاری بلندمدت وارد بازار سهام می‌شوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن می‌باشد

بهترین راهنمای الگوهای شمعی (کندل‌ استیک)

بهترین راهنمای الگوهای شمعی (کندل‌ استیک)

الگوهای شمعی ژاپنی (کندل استیک) اصطلاحی است که برای نمودارهای قیمت در معاملات سهام و ارز بکار می‌رود و این اصطلاح از لحاظ تشابهی که این نمودارها با شمع دارند انتخاب گردیده است. در ژاپن صدها سال قبل استفاده از این نمودارها در معاملات برنج شروع گردیده و بعدا بتدریج در سایر خرید و فروش‌ها تعمیم داده شده است. در سال‌های اخیر استفاده از شمع های ژاپنی بعلت امتیازاتی که در مقایسه با سایر نمودارها دارند مورد استقبال فراوان قرار گرفته است.

تجارت کندل‌ استیک شایع‌ترین و ساده‌ترین نوع تجارت برای فهمیدن است. استراتژی الگوهای کندل استیک که در این راهنما معرفی شده است، به شما اسرار نحوه بازاریابی بازار Fx را نشان می‌دهد. هنگامی که شما برای اولین باربخواهید تجارت خود را شروع کنید، با مفاهیم جدید گمراه خواهید شد. فهم همه چیز می تواند بسیار گیج‌کننده باشد و قطعا این یک کار دشوار است. این دوره آموزشی نحوه خواندن نمودار کندل‌ استیک برای مبتدیان را نشان می دهد. ما قصد داریم آن را به شیوه ای ساده و به طریقی که در ذهن شما تجسم شود، توضیح دهیم. اگر شما یک تاجر حرفه‌ای هستید نیز این راهنمای کندل‌استیک برای شما مناسب است. ما قصد داریم یک استراتژی الگوهای شمعی (کندل استیک) قدرتمند را با شما به اشتراک بگذاریم. با ما همراه باشید، زیرا ما قصد داریم از برخی از بهترین الگوهای کندل استیک استفاده کنیم که فقط معامله‌گران نهادی می دانند. ابتدا با اصول بازرگانی کندل‌ استیک و چگونگی خواندن صحیح نمودار کندل‌ استیک شروع می‌کنیم.

فهم نمودارهای کندل‌استیک برای مبتدیان

کندل استیک به معنای شمعدان، نوعی نمودار قیمت است که قیمت‌های بالا، پایین، و همچنین قیمت باز شدن و بسته شدن معاملات را در یک بازه معاملاتی مشخص نشان می‌دهد.

قیمت باز (OPEN): اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت می‌گیرد.

قیمت بسته (CLOSE): آخرین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله‌ای صورت گرفته است.

قیمت بالا (HIGH): بیشترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله‌ای صورت گرفته است.

قیمت پایین (LOW): کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله‌ای صورت گرفته است.

نکته ۱٫ بر خلاف نمودار رنکو، نمودار کندل‌ استیک شامل عنصر زمان می باشد.

مهم‌ترین اطلاعاتی که به عنوان یک معامله‌گر به آن نیاز دارید، قیمت امروز و قیمت‌های قبلی است. و نمودار قیمت کندل‌ استیک دقیقا به شما می گوید که قیمت ها در زمان داده شده چه می‌کنند. قیمت کندل‌ استیک به شما یک بینش منحصر به فرد در مورد نوسانات بازار می دهد. نمودار قیمت کندل‌ استیک از تعداد زیادی کندل‌های فردی ساخته شده که دارای اشکال مختلفی هستند و الگوهای کندل‌ استیک مختلف را تشکیل می‌دهند.

در اینجا سه نوع کندل استیک وجود دارد:

  • الگوی اینگالف صعودی (Bullish ): این کندل‌ها سبز رنگ هستند و نشان‌دهنده افزایش قیمت در مدت زمان انتخاب شده هستند. به عبارت دیگر قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است.
  • الگوی اینگالف نزولی یا (bearish): این کندل ها قرمز رنگ هستند و نشان‌دهنده کاهش قیمت در مدت زمان انتخاب شده هستند. به عبارت دیگر قیمت پایانی پایین‌تر از قیمت آغازین است.
  • کندل استیک طبیعی: این کندل ها بدون بدنه هستند و قیمت آغازین هم برابر قیمت یا پایانی است.

الگوی اینگالف نزولی یا (bearish)در برابر الگوی اینگالف صعودی (Bullish )

میله های بالا و پایین بدنه سایه نامیده می شوند. در اصطلاحات فارکس آنها را فتیله یا دم نیز می‌نامند.

علاوه بر قیمت باز شدن و بسته شدن، نمودار کندل‌ استیک اطلاعاتی در مورد بالاترین و پایین‌ترین قیمت را در دوره زمانی انتخاب شده به ما می دهد.

در تجزیه و تحلیل فنی، کندل‌ استیک (نمودار شمعی ژاپنی) می تواند انواع مختلفی از قیمت‌گذاری را نشان دهد که اساس بسیاری از استراتژی‌های الگوهای کندل استیک است.

در حال حاضر، ما قصد داریم بر روی بهترین الگوهای کندل‌ استیک که بسیاری از بانک‌ها در برابر معامله‌گران خرده‌فروشی استفاده می کنند، تمرکز کنیم.

استراتژی الگوهای کندل‌ استیک

اگر می خواهید بیشتر از آنچه که کندل‌ استیک ها نشان می دهند بهره ببرید، بهترین الگوهای کندل‌ استیک را که می توانید از آنها استفاده کنید را کشف کنید.

ما در اینجا قصد داریم که برخی از الگوهای کندل استیک را به شما معرفی کنیم. اگر شما فلسفه آنچه کندل‌ استیک نشان می‌دهد را درک کنید، فهمش برای شما ساده‌تر خواهد شد.

نمودار کندل استیک نه تنها این امکان را به شما می دهد که بینشی نسبت به نبرد بین خریداران و فروشندگان حاصل کنید، بلکه از الگوهای نمودار می‌توانید برای هدایت معاملات خود نیز استفاده کنید.

در این راهنما ما قصد داریم تا محبوب‌ترین الگوی کندل‌ استیک را در بین معامله‌گران بانکی نشان دهیم. الگوهای شمعدانی فارکس که ما در حال صحبت کردن در مورد آن هستیم، الگوی ORB Nr4 است، الگویی که توسط توبی کرابل (Toby Crabel)، مدیر صندوق سرمایه گذاری ایجاد شده است.

دلیل این که ما کار توبی کرابل را ذکر می‌کنیم، این است که وی پدر الگوی ORB است که به عنوان قدرتمندترین ابزار در ۲۵ سال گذشته محسوب می‌شود. این روش تجاری قدرتمند به لری ویلیامز، معامله‌گر افسانه ای گورو کمک کرد تا سرمایه اش از ۱۰،۰۰۰ دلار به یک میلیون دلار در کمتر از یک سال تبدیل شود.

مرحله ۱: چگونه ORB Nr4 را شناسایی کنید

الگوی ORB به عنوان یک تجارت با مقدار ثابت و در یک بازه معاملاتی تعریف شده است.

اگر تجارت ORB پس از روزی که محدوده روزانه آن کمتر از ۳ روز گذشته است، صورت گیرد، موثرتر خواهد بود. شما سه کندل دارید که با یک کندل دیگر که محدوده روزانه اش کمتر از سه روز گذشته است، دنبال می‌شوند.

نکته ۲ : روز چهارم لزوما نیاز ندارد که در یک روز باشد، فقط باید محدوده روزانه‌اش کمتر از ۳ روز گذشته باشد.

الگوی ORB Nr4 می تواند بهترین الگوی کندل‌استیک برای تجارت روزانه باشد. شما فقط باید چارچوب قواعد مشابهی که در این راهنما وجود دارد را در نمودار روزانه مورد علاقه خود، بکار بگیرید. ۴۰ درصد زمان اولیه تجارت فقط در مورد نوسانات بازار در آن روز است. استراتژی الگوهای کندل‌استیک ما این رفتار قیمتی را در برمی‌گیرد تا بتوانید ریسک خود را بهتر مدیریت کنید و اهداف خود را تنظیم کنید.

اساسا شما می توانید یک معامله‌گر حرفه‌ای شوید.

ما قصد داریم قوانین معاملاتی را با استفاده از مثال های تجاری واقعی که از بهترین الگوهای کندل‌ استیک استفاده کرده و در این راهنما آورده شده است را برای شما بیان کنیم.

مرحله ۲: بهترین الگوهای کندل استیک را شناسایی کنید و بالا و پایین کندل چهارم را علامت بزنید

هنگامی که شما ORB Nr4 را در الگوی نمودار کندل‌استیک جستجو می کنید، دو چیز را در نظر داشته باشید:

  • محدوده روزانه کندل چهارم باید نسبت به ۳ کندل قبلی باریک‌تر و کوچکتر باشد.
  • محدوده قیمت کندل چهارم نیز باید در محدوده کندل ۳ باشد.

بهترین الگوهای شمعی (کندل استیک) برای معاملات روزانه

الگوی ORB Nr4 در نمودار بالا یک الگو شمعی صعودی است، زیرا به یک حرکت صعودی منجر می شود.

محدوده معاملات روزانه باریک نشان دهنده کسادی و رکود است و کسادی و رکود همیشه منجر به توسعه می شود. این یک قاعده کلی است، زیرا بازار از دوران کسادی و رکود به دوران توسعه می رسد.

به همین دلیل است که الگوی کندل‌ استیک ORB Nr4 بسیار قدرتمند است.

گام ۳: چارچوب زمانی یعنی مدت زمانی که طول می کشد تا یک کندل استیک تشکیل شود.

تجارت ما روز بعد از اینکه الگوی ORB Nr4 نشان داده شد، انجام می شود. برای داشتن دید روشنی از اقدامات کوتاه‌مدت قیمت، ما نیاز داریم که بر یک چهارچوب زمانی ۱ ساعته تمرکز کنیم.

نکته ۳٫ اگر شکست در ۵ ساعت اول روز معاملاتی اتفاق می افتد، فقط خرید یا فروش داشته باشید.

الگوی اینگالف صعودی (Bullish )

ما از تکنیک orb برای به دست آوردن شرایط بازار استفاده می کنیم، بدین ترتیب یک ورود موثر به بازار خواهیم داشت.

در حال حاضر، اگر تجارت شما یک بازدهی به موقع را نشان نمی دهد، تجارت شما با خطر مواجه خواهد شد. به عنوان یک قاعده کلی، اگر پس از اولین روز معاملاتی، تجارت شما در قسمت سبز نیست، می توانید با خیال راحت تجارت در بازار را متوقف کنید.

الگوی اینگالف صعودی (Bullish)، سیگنال کاهش قیمت را اعلام می‌کند. این الگو، حرکتی بزرگ به سمت بالا است. زمانی که شکل کندل اینگالف را مشاهده کردید، بایستی منتظر کندل بعدی بمانید و سپس موقعیت خود را آغاز کنید. حد ضرر یا (SL) خود را پایین کندل اینگالف قرار دهید.

الگوی اینگالف نزولی (bearish)

الگوی اینگالف نزولی (bearish) پیشرو در کاهش شدید قیمت است. زمانی که شکل کندل اینگالف را مشاهده کردید، بایستی منتظر کندل بعدی بمانید و سپس موقعیت خود را آغاز کنید. حد ضرر یا (SL) خود را بالای کندل اینگالف قرار دهید. پس از مشاهده این الگو باید صبر کرد تا بازار به حالت عادی خود باز گردد.

نتیجه گیری

این راهنما، نتیجه یک سری تحقیقاتی است که گرایش های بازار قابل معامله را برای ما به ارمغان آورده است. کندل استیک‌ها احساسات و هیجانات سرمایه‌گذاران در بازار را به شکل تصویری در می‌آورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال می‌توانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل نمودارهای شمعی تشخیص دهند.

برخی از بهترین الگوهای شمعدانی، زمانی قابل پیش بینی است که شما یک چارچوب حول محور این الگوهای نمودار ایجاد کرده باشید. به عنوان یک تاجر، تعهدات شما بر این است که این مفاهیم تجاری را در درک خود از بازار اعمال کنید.

اگر شما این دو مورد را بخوبی با هم ترکیب کنید، به راحتی استراتژی الگوهای کندل استیک را در اختیار خواهید داشت.

کندل های شمعی CANDLESTICK

در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .

کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.

برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:

آنالیز کردن داده ها روی نمودار توسط کندل استیک

همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .

قیمت باز شدن ( OPEN )

قیمت بسته شده ( CLOSE )

بالاترین قیمت ( HIGH )

پایینترین قیمت ( LOW )

داده های مهم در کندل استیک قیمت باز و بسته شدن همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت

کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:

کندل های صعودی

کندل های نزولی


به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.

و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.

کندل های صعودی رنگ سبز دارند

و کندل های نزولی رنگ قرمز

که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟

پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.

پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:

کندل شناسی

از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی الگوهای ترکیبی سه شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:

الگوهای برگشتی

الگوهای ادامه دهنده

که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.

الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )

به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.

(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)

برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .

خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.

الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):

الگوی مرد دارآویز

خصوصیات الگو:

الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید

رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)

حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)

وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.

هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)

سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.

هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.

نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.

خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو

الگوی چکش:

الگوی چکش کندل شناسی

خصوصیات الگو:

1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .

3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )

حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:

الگوش چکش برعکس کندل شناسی

2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).

3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.

4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).

5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.

برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر می‌کنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمی‌کرد.

کندل تایید (کانفرمیشن)

حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،

الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :

الگوی ستاره ثاقب

الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )

الگوی پوشای صعودی:

این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:

الگوی پوشای صعودی

ویژگی های این الگو:

در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.

معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.

شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.

بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.

گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:

تغییر روند با الگوی پوشای صعودی

الگوی پوشای نزولی:

این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.

خصوصیات الگوی پوشای نزولی:

می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.

کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشنده‌ها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.

پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی

الگوی پوشای نزولی

الگوی ابر سیاه:

الگوی ابر سیاه

خصوصیات الگوی ابر سیاه:

این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.

این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.

شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.

بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.

اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.

به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.

نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.

نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی الگوهای ترکیبی سه شمعی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.

نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.

الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :

حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .

الگوی نفوذی

این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.

در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.

این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ

ستاره ها ( Stars ) :

یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می‌شوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .

ستاره ها در کندل شناسی

خصوصیات الگو را یادداشت کنید:

باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .

رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.

(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)

ستاره دوجی نشانه‌ای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.

به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.

فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.

در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.

در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.

دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.

دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:

روانشناسی الگوهای شمعی در بورس و انواع آنها

در این مقاله ابتدا به بررسی کندل های ماروبوزو، فرفره و دوجی پرداخته می شود و از لحاظ روانشناسی، دلیل شکل گیری این الگوهای تک کندلی بررسی می شود. در پایان این مقاله نیز انواع الگوهای شمعی در بورس معرفی می شوند تا در مقاله های بعدی بتوان به صورت دقیق تر به بررسی هر الگو پرداخت. با ما همراه باشید.

در نمودارهای شمعی، برای هر کندل تنوع بسیار زیادی از لحاظ طول بدنه و همچنین طول سایه های پایینی و بالایی وجود دارد. باید توجه داشت که برای بررسی کندل ها، واژه های کوتاه، متوسط و بلند به صورت نسبی می باشند و همواره هر کندل با کندل های قبلی خود مقایسه می شود. در شکل 1، یک کندل صعودی همراه با بدنه اصلی، سایه های بالا و پایینی و اطلاعات مختلف قیمتی آورده شده است. در صورتی که قیمت آخرین معامله (قیمت بسته) بیشتر از قیمت اولین معامله (قیمت باز) باشد، کندل صعودی خواهد بود و معمولا در نرم افزارهای مختلف تحلیل تکنیکال، چنین کندلی با رنگ سفید یا سبز و یا حتی آبی نشان داده می شود. از طرفی اگر قیمت آخرین معامله کمتر از قیمت اولین معامله باشد، چنین کندلی نزولی خواهد بود و در نرم افزارهای مختلف تحلیل تکنیکال با رنگ مشکی یا قرمز نشان داده می شود. باید توجه داشت که در بازار سرمایه برخلاف بازارهای بین المللی، قیمت آخرین معامله با قیمت پایانی متفاوت می باشد.

کندل شمعی ژاپنی

شکل 1- اجزای یک کندل ژاپنی

اندازه بدنه اصلی و همچنین نحوه شکل گیری سایه های بالایی و پایینی هر کندل، از لحاظ روانشناسی و خرد جمعی اهالی بازار، دلایل متعددی دارد که در ادامه این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم.

بدنه های بلند در مقایسه با بدنه های کوتاه

به روزهایی که اختلاف بین قیمت اولین معامله و آخرین معامله زیاد باشد، روزهای بزرگ یا بلند گفته می شود و به کندل های دارای چنین بدنه های بلندی، کندل بلند گفته می شود. از طرفی به روزهایی که اختلاف بین قیمت اولین معامله و آخرین معامله کم باشد، روزهای کوچک یا کوتاه گفته می شود و به کندل های دارای چنین بدنه های کوتاهی، کندل کوتاه گفته می شود. بایستی توجه داشت که این نوع نامگذاری، به صورت ساده بر اساس طول بدنه صورت گرفته و در آن سایه های بالایی یا پایینی مد نظر قرار نمی گیرد.

شمع با بدنه کوتاه و بلند

شکل 2- کندل با بدنه کوتاه و بلند

به طور کلی، کندل های با بدنه بلند، نشان دهنده قدرت زیاد خریدارها یا فروشنده ها و همچنین شمع های با بدنه کوتاه، نشان دهنده تثبیت قیمت می باشند. اگر شمع های بلند، بدنه سفید داشته باشند، نشان دهنده این موضوع است که فشار زیادی برای خرید وجود دارد و در صورتی که در انتهای یک روند نزولی، در محدوده حمایتی معتبر، جنین کندلی را شاهد باشیم، می توانیم انتظار رشد قیمت را داشته باشیم. در صورتی که چنین کندلی در محدوده حمایتی معتبر شکل نگیرد، نمی توان برداشت خاصی از آن کرد و حتی ممکن است چند روز معاملاتی بعد، افت قیمت را هم شاهد باشیم.

از طرفی کندل های با بدنه مشکی بلند، حاکی از این موضوع است که فشار زیادی برای فروش وجود دارد و در صورتی که در انتهای یک روند صعودی، در محدوده مقاومتی معتبر، چنین کندلی را شاهد باشیم، می توانیم بعد از آن انتظار افت قیمت را داشته باشیم اما اگر چنین کندلی در محدوده مقاومتی معتبر، شکل نگیرد، نمی توان برداشت خاصی از آن کرد و حتی ممکن است با فاصله زمانی کمی از شکل گیری این کندل، شاهد رشد قیمت باشیم. در صورتی که در یک روند نزولی، شاهد بک کندل با بدنه مشکی بلند باشیم، می توان از آن اضطراب و ترس ناگهانی فعالان بازار را برداشت کرد.

1- کندل یا الگوی ماروبوزو (Marubozu)

الگوی ماروبوزو از الگوهای شمعی در بورس می باشد و به کندل هایی که دارای بدنه بلند می باشند و سایه های بالایی یا پایینی ندارند، گفته می شود. البته باید توجه داشت که گاهی اوقات الگوی ماروبوزو دارای سایه های کوتاهی در بالا یا پایین می باشد اما در صورتی که سایه های بالایی و پایینی وجود نداشته باشد، قدرت کندل بیشتر خواهد بود. کندل ماروبوزو با بدنه سفید (ماروبوزو سفید) زمانی شکل می گیرد که قیمت اولین معامله برابر با قیمت پایینی (Low) و قیمت آخرین معامله برابر با قیمت بالایی (High) باشد. از طرفی کندل ماروبوزو با بدنه مشکی زمانی شکل می گیرد که قیمت اولین معامله برابر با قیمت بالایی و قیمت آخرین معامله برابر با قیمت پایینی باشد. در شکل 3 انواع کندل های ماروبوز آورده شده است.

الگوی ماروبوزو

شکل 3- انواع کندل های ماروبوزو

سایه های بلند در مقایسه با سایه های کوتاه

کندل های با سایه های کوتاه، نشان می دهند که بیشتر معاملات در محدوده قیمت های اولین معامله و آخرین معامله صورت گرفته اند و شمع های دارای سایه های بلند، نشان دهنده این موضوع هستند که معاملات برای مدتی با قیمت های اولین معامله و آخرین معامله فاصله زیادی گرفته اند. در شکل 4، دو کندل با سایه های بلند بالایی و پایینی آورده شده است.

کندل فرفره

شکل 4- کندل های دارای سایه های بلند بالایی و پایینی

کندل های دارای سایه های بلند بالایی و کوتاه پایینی حاکی از این موضوع هستند که ابتدا خریداران بر فروشندگان غالب و موجب رشد قیمت شده اند اما در نهایت فروشندگان بر خریداران غالب شده و در پایان روز معاملاتی موجب افت قیمت و نزدیک شدن قیمت آخرین معامله به قیمت اولین معامله شده اند. از طرفی کندل های دارای سایه های بلند پایینی و کوتاه بالایی نشان دهنده این موضوع هستند که ابتدا فروشندگان بر خریداران غالب و افت قیمت را موجب شده اند اما در ادامه خریداران موفق به غلبه بر فروشندگان شده اند و در نهایت در پایان روز معاملاتی، با نزدیک شدن قیمت آخرین معامله به قیمت آغازین، سایه بلند پایینی شکل گرفته است.

2- کندل فرفره (Spinning Tops) از الگوهای شمعی در بورس

کندل هایی که دارای سایه های بلند بالایی و پایینی و همچنین بدنه اصلی کوچکی می باشند، فرفره نامیده می شوند. تشکیل کندل های فرفره نشان از شک و تردید میان معامله گران می باشد. در کندل های فرفره، بدنه اصلی کوچک، تغییرات اندک قیمت اولین معامله تا آخرین معامله را نشان می دهد، از طرفی سایه های بلند بالایی و پایینی نشان دهنده این موضوع هستند که هم خریداران و هم فروشندگان طی دوره زمانی معاملاتی فعال بوده اند و تغییرات زیادی را در قیمت رقم زده اند. در کندل های فرفره می توان اینطور برداشت کرد که هیچ یک از فروشندگان و خریداران نتوانسته اند بر دیگری غالب شوند و در نهایت رقابت بین آنها با مساوی خاتمه یافته است.

کندل فرفره

شکل 5- کندل های فرفره صعودی و نزولی

در صورتی که در یک روند صعودی، پس از یک کندل سفید با بدنه بلند، کندل فرفره شکل بگیرد، می توان انتظار تغییر روند یا حداقل توقف روند صعودی را داشت. از طرفی در صورتی که در یک روند نزولی، پس از یک کندل سیاه با بدنه بلند، کندل فرفره شکل بگیرد، می توان تغییر روند یا حداقل توقف روند نزولی را انتظار داشت.

3- کندل دوجی (Doji)

الگوی دوجی از دیگر الگوهای شمعی در بورس می باشد و به کندل هایی که بدنه ندارند یا بدنه بسیار کوچکی دارند، گفته می شود. وقتی کندلی بدنه ندارد، به این معنی است که فاصله بین قیمت اولین معامله و آخرین معامله آن تقریبا برابر با صفر است و به همین خاطر، در این نوع کندل ها، به جای بدنه یک خط افقی وجود دارد. وقتی کندل دوجی سایه بالایی و پایینی نداشته باشد، به این معنی است که نماد معاملاتی با صف خرید یا صف فروش همراه بوده است. چنین کندلی در بازارهای مالی بین المللی وجود ندارد و صرفا در بورس اوراق بهادار تهران دیده می شود. این نوع کندل دوجی (بدون سایه های بالایی و پایینی) اهمیت کمتری دارد مگر اینکه با حجم قابل توجهی همراه شود که در این صورت می توان آن را حائز اهمیت دانست.

کندل های دوجی با توجه به طول سایه های بالایی و پایینی اشکال مختلفی دارند، برخی از کندل های دوجی، به شکل صلیب، برخی به شکل صلیب معکوس و برخی هم به شکل علامت جمع می باشند. انواع مختلف کندل های دوجی عبارتند از :

  • دوجی پایه بلند (Long Legged Doji) : این نوع کندل دوجی، سایه های بالایی و پایینی بلندی دارد و در آن قدرت خریدارن و فروشندگان یکسان است لذا نشان دهنده بی تصمیمی و شک و تردید میان معامله گران می باشد.
  • دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) : سایه بالایی بلندی دارد اما سایه پایینی ندارد. سایه بالایی در این نوع کندل دوجی، نشان دهنده قدرت فروشندگان و ضعف خریداران می باشد.
  • دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) : برعکس دوجی سنگ قبر است یعنی سایه پایینی بلندی دارد اما سایه بالایی ندارد و معمولا نشان دهنده این موضوع است که قدرت خریداران زیاد است.

انواع کندل دوجی از الگوی شمعی ژاپنی

شکل 6 : انواع کندل دوجی، از الگوهای شمعی در بورس

کندل دوجی نشان می دهد که قدرت خریداران و فروشندگان تقریبا یکسان می باشد و به زودی روند حاکم تغییر خواهد کرد. البته باید توجه داشت که کندل دوجی به تنهایی نمی تواند دلیلی برای تغییر روند باشد و باید به ترکیب آن با سایر الگوهای شمعی بازگشتی اهمیت ویژه ای داد. کاربرد کندل دوجی به روند بازار و همچنین کندل های قبل از خود وابسته است. در صورتی که در یک روند صعودی، پس از یک کندل صعودی با بدنه بلند، کندل دوجی شکل بگیرد، نشان دهنده ضعف خریداران و تغییر روند صعودی می باشد. از طرفی اگر در یک روند نزولی، پس از یک کندل نزولی با بدنه بلند، کندل دوجی شکل بگیرد، نشان دهنده ضعف فروشندگان و تغییر روند نزولی به خنثی یا حتی تغییر روند نزولی به صعودی می باشد. همانطور که در شکل 7 ملاحظه می کنید، شکل گیری کندل دوجی پس از یک کندل صعودی با بدنه بلند، موجب تغییر روند اصلی و به تبع آن افت قیمت شده است.

الگوهای شمعی در بورس

شکل 7- اصلاح قیمت پس از شکل گیری کندل دوجی از الگوهای شمعی در بورس

روانشناسی کندل های ژاپنی

الگوهای شمعی ژاپنی رقابت بین خریداران و فروشندگان را در یک دوره زمانی نشان می دهد و در نهایت با غلبه یکی بر دیگری، قیمت افزایش یا کاهش می یابد. کندل های ژاپنی با توجه به شکلی که دارند، مفهوم خاص خود را دارند. در ادامه به روانشناسی تک کندل های ژاپنی می پردازیم :

  • شمع سفید با بدنه بلند، نشان دهنده قدرت زیاد خریداران در مقایسه با فروشندگان در بیشتر اوقات یک دوره زمانی است.
  • شمع سیاه با بدنه بلند، نشان دهنده غالب بودن قدرت فروشندگان در بیشتر اوقات یک دوره زمانی است.
  • شمع با بدنه کوتاه نشان دهنده این موضوع است که هیچ کدام از خریداران و فروشندگان نتوانسته اند بر دیگری غلبه کنند و بازار تقریبا در همان جایی که باز شده، بسته شده است.
  • شمع دارای یک سایه بلند پایینی نشان دهنده این است که در بخشی از بازار فروشندگان غالب بوده اند اما در نهایت خریداران بر فروشندگان غلبه کرده و موجب رشد قیمت شده اند.
  • شمع دارای یک سایه بلند بالایی نشان دهنده این است که در بخشی از بازار خریداران غالب بوده اند اما در نهایت فروشندگان بر خریداران غلبه کرده و موجب افت قیمت شده اند.
  • شمع دارای سایه های بلند بالایی و پایینی نشان دهنده این موضوع است که علیرغم تلاش مستمر فروشندگان و خریداران، هیچ کدام نتوانسته اند بر دیگری غلبه کنند، در نتیجه رقابت بین آن ها به صورت مساوی خاتمه یافته است.

انواع الگوهای شمعی ژاپنی

تا به امروز کتاب و مقاله های زیادی در رابطه با انواع الگوهای شمعی در بورس نگاشته شده است. در برخی از این منابع، حدود 55 تا 68 الگو و در برخی هم حدود 105 الگو معرفی شده است. بیشتر الگوهای معرفی شده به صورت بازگشتی و فقط تعداد کمی از آنها ادامه دهنده می باشند. الگوهایی که در انتهای روند صعودی مشابه انتهای روند نزولی موجب بازگشت قیمت و تغییر روند می شوند، معمولا یک اسم دارند اما تعداد کمی از الگوهای شمعی بازگشتی در انتهای روند صعودی با قرینه خود در انتهای روند نزولی نام های متفاوتی دارند. در ادامه به انواع الگوهای شمعی در بورس (بازگشتی و ادامه دهنده) می پردازیم :

1- الگوهای شمعی بازگشتی

الگوهای شمعی بازگشتی، ترکیبی از چند کندل ژاپنی می باشند که معمولا تغییر روند اصلی را نشان می دهند. منظور از الگوی بازگشتی صعودی این است که پس از وقوع این الگو می توان انتظار رشد قیمت را داشت، بنابراین چنین الگویی در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود و باید توجه داشت که هیچ گاه در ادامه یک روند صعودی نباید انتظار شکل گیری چنین الگویی را داشت. از طرفی الگوهای بازگشتی نزولی در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شوند و پس از وقوع آن ها می توان انتظار افت قیمت را داشت. معمولا الگوهای شمعی بازگشتی صعودی و نزولی، از 1 تا 3 کندل تشکیل می شوند، بنابراین باید برای تشخیص این الگوها، علاوه بر آخرین کندل به 1 یا 2 کندل قبلی نیز توجه ویژه ای داشت. به طور کلی مهم ترین الگوهای بازگشتی عبارتند از :

  • الگوی دوجی (Doji)
  • الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing)
  • الگوی پوشاننده نزولی (Bearish Engulfing)
  • الگوی همر یا چکش (Hammer)
  • الگوی همر یا چکش معکوس (Inverted Hammer)
  • الگوی مرد دار آویخته (Hanging Man)
  • الگوی نافذ (Piercing Pattern)
  • الگوی ابر سیاه (Dark Cloud)
  • الگوی هارامی صعودی (Bullish Harami)
  • الگوی هارامی نزولی (Bearish Harami)
  • الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
  • الگوی ستاره شامگاهی (Evening Star)
  • الگوی ستاره ثاقب (Shooting Star)
  • الگوی لگد زن (Hicker Signal)
  • الگوی سه ستاره (The Tri Star)
  • الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
  • الگوی دو کلاغ (Two Crows)
  • الگوی دو کلاغ و شکاف صعودی (Upside Gap Two Crows)
  • الگوی کمربند (Belt Hold)
  • الگوی سه ستاره جنوبی (Three Stars In The South)
  • الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
  • خطوط برخوردی (Meeting Lines)
  • الگوی ساندویچ استیک (Stick Sandwich)
  • الگوی سه رودخانه کف ویژه (Unique Three River Bottom)
  • الگوی تطبیق کف (Matching Low)
  • الگوی شکست یا فرار (The Breakaway)
  • الگوی سه شمع درونی صعودی و نزولی (Three Inside Up & Three Inside Down)
  • الگوی نردبان کف (Ladder Bottom)
  • الگوی بازگشت کبوتر (Homing Pigeon)
  • الگوی بلع کودک مخفی شده (Concealing Baby Swallow)
  • الگوی سد صعودی (Advance Block)
  • الگوی تامل (Deliberation)

2- الگوهای شمعی ادامه دهنده

الگوهای شمعی ادامه دهنده ترکیبی از کندل های ژاپنی می باشند که معمولا تداوم یک روند را نشان می دهند. الگوهای شمعی ادامه دهنده نیز مشابه الگوهای شمعی بازگشتی دارای 2 نوع صعودی و نزولی می باشند. الگوهای ادامه دهنده صعودی در میانه یک روند صعودی و الگوهای ادامه دهنده نزولی در میانه یک روند نزولی شکل می گیرند. معمولا الگوهای شمعی ادامه دهنده از 1 تا 3 کندل تشکیل می شوند، بنابراین برای شناسایی آنها باید علاوه بر کندل آخر، به 1 یا 2 کندل قبلی نیز توجه ویژه ای داشت. به طور کلی مهم ترین الگوهای شمعی ادامه دهنده عبارتند از :

  • الگوی شکاف تاسوکی صعودی (Upside Tasuki Gap)
  • الگوی شکاف تاسوکی نزولی (Downside Tasuki Gap)
  • الگوهای بالا گردن (On and In Neck Line)
  • الگوی رخنه (Thrusting)
  • الگوی شمع های سفید پهلو به پهلو (Side By Side White Lines)
  • الگوی سه شمع یورشی (Three Line Strike)
  • الگوی سه گانه های صعودی (Rising Three Method)
  • الگوی سه گانه های نزولی (Falling Three Method)
  • الگوی خطوط تفکیکی (Separating Lines)
  • الگوی سه گانه های شکاف دار صعودی (Upside Gap Three Method)
  • الگوی دیلم (Mat Hold)
درباره محمد حسن دانشور

موفقیت در بازارهای مالی نیازمند مهارت های متعددی است. صرف اطلاع از برخی از مفاهیم تحلیل تکنیکال نه تنها نمی تواند به درآمدزایی شما در بازارهای مالی کمک کند بلکه می تواند موجب اشتباه و از دست رفتن سرمایه شما شود. در "پارس سرمایه" تلاش می کنیم با رویکردی متفاوت به آموزش و مشاوره بازارهای مالی بپردازیم تا شما را به متخصصین این عرصه تبدیل کنیم.

نگاهی به کندل ها و الگوهای کندلی (بخش پایانی)

این الگوها از ترکیب سه کندل ساخته شده اند. از مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

ستاره صبحگاهی

ستاره شامگاهی

ستاره صبحگاهی یا Morning Star

محل قرارگیری این الگو در پایان یک حرکت نزولی می باشد و پس از مشاهده این الگو انتظار صعود قیمت را داریم. ابتدا یک کندل نزولی در چارت مشاهده می شود. سپس کندل کوچکی داریم که در واقع نشان دهنده بی تصمیمی در بازار است. در نهایت سومین کندل یک کندل صعودی می باشد که تقریبا بیش از نیمی از کندل اول را پوشش داده است. البته گاهی اوقات کندل سوم به صورت کامل کندل اول را پوشش می دهد و یا حتی از الگوهای ترکیبی سه شمعی آن فراتر می رود که نشان دهنده قدرت الگو می باشد.

پس از مشاهده این الگو می توان وارد پوزیشن خرید شد.

ستاره شامگاهی یا Evening Star

این الگو در اواخر یک حرکت صعودی دیده می شود. ابتدا یک کندل صعودی داریم و سپس یک کندل کوچکتر مشاهده می شود. بعد از آن کندل نزولی بوجود می آید که بیش از نیمی از کندل اول را پوشش می دهد. البته اگر بتواند کل کندل اول را پوشش بدهد نیز حالت بسیار مناسبی خواهد بود.

پس از شکل گیری الگوی ستاره شامگاهی می توان اقدام به فروش کرد.

البته ستاره شامگاهی و صبحگاهی بیشتر در زمینه تشکیل ساختارهای قیمتی و جریان سفارشات کاربرد دارند که این مباحث مربوط به سطوح پیشرفته تحلیل تکنیکال می باشند.

دوجی ها (Doji)

دوجی ها نیز نوعی دیگر از کندل ها می باشند. مهمترین مشخص دوجی ها داشتن بدنه های بسیار کوچک است. در واقع در یک دوجی، قیمت آغازین (Open) و قیمت پایانی (Close) به یکدیگر نزدیک هست.

چهار نوع دوجی در چارت مشاهده می شود که عبارتند از:

دوجی نرمال (Normal Doji)

دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)

دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)

دوجی چهار قیمت (Four Price Doji)

دوجی نرمال

این دوجی حالت بی تصمیمی را نشان می دهد و این را میتوانیم از بدنه کوچکی که در وسط کندل ایجاد شده است متوجه شویم. در واقع قیمت نوساناتی را به سمت بالا و پایین ایجاد کرده است اما نه خریداران و نه فروشندگان در کنترل اوضاع موفق نبوده اند. در نهایت قیمت پایانی در نزدیکی قیمت آغازین تثبیت شده است و یک دوجی نرمال بوجود آمده است.

این الگو در مبحث جریان سفارشات کاربرد زیادی دارد.

دوجی سنگ قبر

حتما نظرتان به سایه بالای این الگو جلب شده است. بله احتمالا درست متوجه شده اید. این دوجی در حال نمایش قدرت فروشندگان است. بنابراین اگر پس از یک حرکت صعودی مشاهده شود، می توان از آن به عنوان سیگنالی در جهت فروش استفاده کرد.

دوجی سنجاقک

کاملا معکوس دوجی سنگ قبر است. در این یک سایه بلند در پایین داریم که نمایانگر قدرت خریداران است. بنابراین اگر این الگو در پایان یک حرکت نزولی مشاهده شود، می تواند سیگنالی در جهت خرید باشد.

دوجی چهار قیمت

این دوجی کاربرد خاصی ندارد. تنها چیزی که نشان می دهد این است که بالاترین، پایین ترین، قیمت آغازین و قیمت پایانی همگی در یک قیمت بوده اند و تغییر خاصی نکرده اند. به عنوان مثال در روزهایی که در بازار سهام ایران صف های خرید و فروش تشکیل می شوند، چون قیمت در همان ابتدای کار ۵ درصد صعود و یا نزول را تجربه کرده و سپس صف خریداران یا فروشندگان تشکیل می شود، پس قیمت open, high, low, close همگی در یک سطح هستند.

یا زمان هایی که در بازار هیچ معامله انجام نمی شود (مخصوصا در تایم فریم های پایین تر) یک دوجی چهار قیمت شکل می گیرد تا نشان دهد که نوسانی در بازار وجود نداشته است.

ابهام زدایی: در بازارهای معاملات ارز و فلزات چون تعداد معاملات بسیار زیاد است، هیچگاه یک دوجی چهار قیمت مشاهده نمی شود. اما اگر این دوجی را در یک روز کاری عادی مشاهده کردید، احتمالا به دلیل مشکل در پلتفرم معاملاتی کارگزاری شماست. گاهی اوقات دوجی های چهار قیمت را در روزهای تعطیل بازار مثل شنبه و یکشنبه نیز مشاهده میکنیم که باز هم مسئله مربوط به کارگزار می شود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا