تحلیل حرکات قیمت (پرایس اکشن)

روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
روند در تحلیل تکنیکال به جهت حرکت کلی بازار یا قیمت یک دارایی اطلاق میگردد. روند در تحلیل تکنیکال را با استفاده از خطوط روند (Trendlines) و یا با استفاده از حرکات قیمتی – پرایس اکشن (Price Action) – نشان میدهند.
در صورتی که پرایس اکشن نقاط بازگشت قیمتی بالاتر (Higher Swing Highs) و همچنین نقاط بازگشت قیمتی کف بالاتری (Higher Swing Lows) بسازند، نشاندهندهٔ یک روند صعودی (Uptrend) بوده و زمانی که نقاط بازگشتی کف پایینتر (Lower Swing lows) و نقاط بازگشتی سقف پایینتری (Lower Swing Highs) بسازند، نشاندهندهٔ یک روند نزولی (Downtrend) میباشند.
برای یادگیری بیشتر روند نزولی مقاله آموزشی «روند نزولی در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
بسیاری از معاملهگران، معامله در جهت روند اصلی بازار را انتخاب میکنند، در حالی که دستهٔ دیگر آنها سعی در شناخت نقاط بازگشتی قیمت (reversals) یا معاملهگری در جهت عکس روند را دارند.
روندهای صعودی و روندهای نزولی در تمامی بازارها، مانند بازار سهام، اوراق قرضه و بازارهای آتی رخ میدهند. میتوان روندها را در اطلاعاتی مانند اطلاعات اقتصادی ماهانه نیز مشاهده کرد، جایی که این اعداد ماهبهماه حرکتی صعودی یا نزولی دارند.
نکات کلیدی:
- روند، به جهت حرکت کلی قیمتها در یک بازار، دارایی و یا یک معیار گفته میشود.
- روندهای صعودی را با استفاده از قیمتهای بالارونده مانند سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر تشخیص میدهند.
- روندهای نزولی را نیز با قیمتهای پاییینرونده مانند سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر تشخیص میدهند.
- بسیاری از معاملهگران، معامله در جهت روند کلی بازار را ترجیح میدهند و سعی در کسب سود از ادامهٔ حرکت این روند دارند.
- پرایس اکشن، خطوط روند و اندیکاتورهای تکنیکالی، همگی ابزارهایی هستند که میتوانند به شما در جهت تشخیص یک روند و همچنین دادن هشدار در مورد بازگشت این روند، کمک کنند.
روندها چگونه کار میکنند؟
معاملهگران میتوانند از ابزارهای تکنیکال متفاوتی، مانند خطوط روند، پرایس اکشن، و همچنین اندیکاتورهای تکنیکالی استفاده کنند. برای مثال، باید بدانید که خطوط روند، به شما جهت حرکت یک روند را نشان میدهند، در حالی که اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) بهمنظور نمایش قدرت یک روند در طی هر نقطه زمانی، طراحی شده است.
یک روند صعودی با افزایش کلی قیمتها مشخص میشود. دقت کنید که حرکت بازار، هرگز بهصورت کامل صعودی نخواهد بود، و ما در طی این مسیر شاهد نوسانات قیمتی خواهیم بود، اما جهت کلی روند بازار باید به سمت بالا باشد تا ما بتوانیم آن را یک روند صعودی در نظر بگیریم.
کفهای قیمتی (swing lows) اخیر باید از کفهای قیمتی قبلی بالاتر باشند. همین موضوع در مورد سقفهای قیمتی (swing highs) هم برقرار است.
زمانی که ساختار شرح دادهشده شروع به درهم شکستن کند، روند صعودی قدرت حرکتی خود را از دست داده و ممکن است به یک روند نزولی تغییر وضعیت دهد. روندهای نزولی نیز با کفها و سقفهای قیمتی پایینتر شناخته میشوند.
زمانی که روند به سمت بالا است، ممکن است معاملهگران فرض کنند که حرکت صعودی قیمتی، تا زمانی که اطلاعاتی متناقض با اطلاعات کنونی بازار منتشر شوند، ادامه خواهند یافت. از این اطلاعات میتوان به شکلگیری کفها و سقفهای قیمتی پایینتر، شکسته شدن خط روند صعودی تشکیلشده و یا تغییر حالت اندیکاتورهای تکنیکالی به وضعیت نزولی (bearish) اشاره کرد. در روندهای صعودی، تمامی معاملهگران بر روی خرید تمرکز دارند، و برای کسب سود تلاش میکنند.
زمانی که روند حالت نزولی به خود میگیرد، معاملهگران بیشتر بر روی فروش تمرکز میکنند و تلاش میکنند تا ضررهای خود را حداقل کرده یا حتی از این کاهش قیمتی کسب سود کنند.
بیشتر (و نه تمامی) روندهای نزولی در نقاطی، بازگشت را تجربه میکنند، بنابراین با ادامهٔ کاهش قیمتها، قیمتها برای خرید جذاب میشوند و معاملهگران بیشتری وارد بازار شده و به خرید میپردازند. هجوم معاملهگران برای خرید نشاندهندهٔ شروع یک روند صعودی دوباره باشد.
برای یادگیری بیشتر در مورد نقط بازگشتی مقاله آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
روندها ممکن است توسط سرمایهگذارانی که بر روی تحلیل بنیادی تمرکز کردند، نیز مورد استفاده قرار بگیرد. این شکل از تحلیل بازار به بررسی تغییرات در درآمدها (revenue)، سود کسبشده (rarnings)، و یا دیگر معیارهای کسبوکاری یا اقتصادی میپردازد.
برای مثال، تحلیلگر بنیادی ممکن است به روند شکلگرفته در رشد میزان سود بهازای هر سهم (Earnings per share – EPS) نگاهی بیندازد.
اگر سود کسبشده در تمامی 3 ماهههای سال گذشته رشد کرده باشد، این نشاندهندهٔ یک روند صعودی خواهد بود. اما اگر سود کسبشده در تمامی 3 ماهههای سال گذشته افت کرده باشد، نشاندهندهٔ یک روند نزولی میباشد.
حالتی در بازارها به وجود میآید که در آن شاهد هیچگونه روندی نیستیم یا روند کلی اندکی به سمت بالا یا پایین میبینیم، به این حالت از بازار، بازار بیجهت یا (range – trendless market) اطلاق میگردد.
استفاده از خطوط روند
یکی از معمولترین روشها برای تشخیص روندهای بازار، استفاده از خطوط روند میباشد، که یک سری از قلهها (در روند نزولی) و یا کفها (در روند صعودی) را به یکدیگر متصل میکند.
روندهای صعودی یک سری از کفهای بالاتر (higher lows) را به یکدیگر وصل میکنند و یک سطح حمایتی در برابر حرکات قیمتی آینده میسازند.
روندهای نزولی یک سری از سقفهای پایینتر (lower highs) را به یکدیگر متصل میکنند و یک سطح مقاومتی در برابر حرکات آیندهٔ قیمت میسازند. بهعلاوهٔ حمایتها و مقاومتها، این خطوط روندی نشاندهندهٔ جهت حرکت کلی روند در بازار میباشند.
در حالی که خطوط روندی کار خود را در نشان دادن جهت کلی در بازار بهخوبی انجام میدهند اما معمولاً باید دوباره رسم شوند.
برای مثال، در طی یک روند صعودی، قیمت ممکن است به سطح زیرین خط روند سقوط کند، اما این لزوماً بدین معنی نیست که روند حال حاضر پایان یافته است.
ممکن است قیمت مدتی به حرکت در زیر خط روند ادامه داده و دوباره به سطح بالای آن صعود کند. در چنین مواردی، نیاز است که خط روندی جدید رسم شود تا با اطلاعات پرایس اکشنی جدید هماهنگی داشته باشد.
نباید به خطوط روند بهصورت خاص برای تشخیص روند بازار، اکتفا کرد. بسیاری از افراد حرفهای در بازار به بررسی حرکات قیمتی، در کنار اطلاعات بهدست آمده از اندیکاتورهای تکنیکالی بهمنظور یافتن انتهای یک روند، تمایل دارند.
در مثال فوق، افت قیمت به سطحی زیر سطح خط روند، لزوماً صادرکنندهٔ یک سیگنال اشتباه نیست، اما اگر قیمت به سطحی پایینتر از نقطهٔ برگشتی کف قبلی خود نزول کرده، و اندیکاتورهای تکنیکالی نیز این مورد را نشان دهند، ممکن است یک بازگشت رخ داده باشد.
مثالهایی از روند و خط روند
نمودار زیر نشاندهندهٔ خط روندی است که در کنار اندیکاتور RSI، یک روند صعودی قوی را نشان میدهند. با این وجود که حرکات قیمت دارای نوسان میباشد، اما حرکات کلی قیمتی به سمت بالا میباشند.
این نمودار نشاندهندهٔ خط روندی است که در کنار اندیکاتور RSI، یک روند صعودی قوی را نشان میدهند. با این وجود که حرکات قیمت دارای نوسان میباشد، اما حرکات کلی قیمتی به سمت بالا میباشند.
روند صعودی شروع به از دست دادن قدرت خود کرده و فشار فروش در بازار بیشتر میشود. اندیکاتور RSI به سطحی پایینتر از 70 نزول میکند، که در ادامهٔ آن یک کندل منفی بزرگ شکل میگیرد که قیمت را به خط روند رسم شده میرساند.
ادامهٔ حرکت نزولی در روز بعد و با شکلگیری یک شکاف قیمتی (gap) در زیر خط روند تأیید میشود. میتوانستیم از این سیگنالها برای خروج از موقعیتهای معاملاتی خرید (long positions) استفاده کنیم، همچنین میتوانستیم در حین شکلگیری این سیگنالها، وارد موقعیتهای معاملاتی فروش (short positions) شویم.
با ادامهٔ حرکت قیمت به سطوح پایینتر، قیمت خریدارانی که علاقهمند به خرید میباشند را به خود جذب کند. یک خط روند دیگر (که آن را در این نمودار نمایش ندادهایم) نیز میتوانست برای حرکت نزولی ترسیم شود که نفوذ قیمت به آن خط روند تحلیل حرکات قیمت (پرایس اکشن) در میانههای ماه فوریه انجام شده است، جایی که در آن یک کف V شکل، شکل گرفته و قیمت به سمت بالا حرکت کرد.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
تحلیل تکنیکال در بورس
یکی از روش های تحلیل قیمتی در بازار های مالی مانند بورس، اوراق بهادار، ارز های دیجیتال، فارکس و غیره، تحلیل تکنیکال است. استفاده از تحلیل تکنیکال در بورس سابقه زیادی دارد و از چندین دهه پیش پایه گذاری شده است. امروزه تعداد معامله گرانی که با استفاده از تحلیل تکنیکال ترید می کنند نسبت به سایر روش های تحلیلی بسیار بیشتر شده و روز به روز نیز بر تعداد آن ها افزوده می شود.
تحلیل تکنیکال در بورس چیست؟
در تحلیل تکنیکال معامله گر با استفاده از چارت قیمت می تواند آینده احتمالی و جهت حرکت قیمت را تا حدودی تخمین بزند. به طور کلی تحلیل تکنیکال یعنی استفاده از ابزار ها و داده های روی چارت و نمودار قیمت به منظور پیش بینی حرکات قیمتی.
امروزه سبک های بسیار زیادی از تحلیل تکنیکال در بورس توسط معامله گران ابداع شده که هر یک ویژگی های منحصر به فردی دارد. روش های تکنیکال در سبک های متنوعی وجود دارند که هر یک به طریقی می تواند جهت احتمالی و حرکت قیمت را پیش بینی کند.
به طور کلی نمی توان هیچ یک از روش های تکنیکال را اشتباه دانست و هر یک از آن ها کارایی خاص خودشان را دارند. مهم این است که شما بتوانید از روش تکنیکال مورد نظر بهترین استفاده را بکنید.
روش های تحلیل تکنیکال در بورس
روش ها و سبک های بسیار متنوعی در دنیا توسط معامله گران مختلف ابداع شده است. هر یک از روش ها فوت و فن های منحصر به فرد خودشان را دارند و یک تریدر باید با روش تکنیکال خودش آشنایی کامل داشته باشد. هیچ یک از روش های تکنیکال نسبت به دیگری برتری ندارد و نکته مهم این است که معامله گر بتواند از روش تکنیکالی مورد نظرش بهترین بهره را ببرد و با تمام جزئیات روش خودش آشنایی کامل داشته باشد.
پرایس اکشن
پرایس اکشن یکی از سبک های تحلیل تکنیکال در بورس به شمار می رود که امروزه محبوب ترین روش بین معامله گران است. در سبک پرایس اکشن تنها بر حرکت قیمت و کندل ها توجه می شود و عموما از هیچ اندیکاتور یا ابزاری استفاده نمی شود.
به طور کلی اکثر اساتید در زمینه پرایس اکشن استفاده از اندیکاتور ها را اشتباه می دانند و آن ها را بسیار کند خطاب می کنند. در سبک پرایس اکشن تنها بر حرکت های قیمت و سطوح حمایت و مقاومت های داینامیک و استاتیک تمرکز می شود.
امواج الیوت
یکی دیگر از مشهور ترین روش های تحلیل تکنیکال، تئوری امواج یا همان امواج الیوت می باشد. در این روش معامله گران عمدتا به دنبال موج شماری های قیمت می باشند. در این سبک برای حرکات قیمتی چندین الگو تعریف شده و تمامی حرکات قیمت را بر طبق این الگو ها پیش بینی می کنند. در این روش، معامله گر بیشتر به پیش بینی حرکت بعدی قیمت می پردازد. تئوری امواج امروزه منتقدان خاص خودش را دارد و جزو شاخص ترین سبک های تحلیل تکنیکال در بورس به شمار می رود.
ایچیموکو
ایچیموکو یک استراتژی تحلیل تکنیکال در بورس به شمار می رود. ایچیموکو در واقع نام یک اندیکاتور است که در واقع از چندین مووینگ اوریج تشکیل شده است.
تکنیکال کلاسیک و اندیکاتور ها
روش تکنیکال کلاسیک و اندیکاتور ها از رایج ترین سبک ها محسوب می شوند که امروزه در سطح اینترنت مقالات و پکیج های آموزشی بسیار زیادی در رابطه با آن وجود دارد و به نوعی رایج ترین سبک آموزشی به خصوص در بین مبتدی ها به شمار می رود. در تکنیکال کلاسیک عمدتا روی الگو های قیمتی در چارت تمرکز می شود. استفاده از اندیکاتور ها به دلیل راحتی و سادگی در بین معامله گران مبتدی بسیار محبوب است اما منتقدان زیادی دارد.
بهترین روش تکنیکال برای کسب درآمد در بازار های مالی
سبک های معرفی شده در توضیحات فوق تنها تعداد محدودی از روش های تکنیکال به شمار می روند. متداول ترین سوالی که برای اغلب معامله گران مبتدی به وجود می آید این است که کدام روش نسبت به دیگری بهتر است. طبیعتا هر شخصی دوست دارد تا با یادگیری بهترین روش تکنیکال، سود بیشتری از بازار بدست آورد.
به طور کلی هیچ روشی نسبت به روش دیگر برتری ندارد، مهم این است که شما بتوانید از روش مورد نظر بهترین استفاده را بکنید. امروزه می توانید در هر سبک از تحلیل تکنیکال معامله گران موفقی را پیدا کنید که توانسته اند به سوددهی مستمر از بازار برسند. در حقیقت میزان دانش و مهارت شما در یکی از آن سبک ها است که تحلیل حرکات قیمت (پرایس اکشن) می تواند از شما یک معامله گر موفق بسازد.
یکی از اشتباهات متداول معامله گران مبتدی این است که قصد دارند تا چندین روش و سبک مختلف را یاد بگیرند. آن ها تصور می کنند در صورت یادگیری سبک های مختلف و تسلط بر همه آن ها می توانند عملکرد بهتری داشته باشند. این موضوع کاملا اشتباه است زیرا علاوه بر این که تسلط یافتن بر تمامی روش ها زمان زیادی را از شما می گیرد، باعث گمراه شدن شما خواهد شد و در نهایت نمی توانید از موضوعاتی که یاد گرفته اید به خوبی درآمد کسب کنید.
بهترین توصیه برای افراد مبتدی این است که یکی روش های تحلیل تکنیکال در بورس را انتخاب کنند. روشی که فکر می کنند با آن بیشتر و بهتر ارتباط برقرار کرده و برای آن ها جذاب است، بهترین انتخاب می باشد. سپس سعی کنند در روش انتخاب شده به درک و دانش تحلیل حرکات قیمت (پرایس اکشن) عمیقی برسند و با استفاده از آن یک استراتژی سودده برای خود بسازند.
مزیت های استفاده از تحلیل تکنیکال در بورس
یکی از مزیت های بسیار مثبت تحلیل تکنیکال انعطاف پذیری آن می باشد. مهم نیست که در کدام بازار مالی فعالیت می کنید. روش ها و سبک های تکنیکال در تمامی بازار های مالی مانند فارکس ، ارز های دیجیتال، بورس کشور های مختلف و . کاربرد دارد.
مزیت دیگر تحلیل تکنیکال این است که در تمامی تایم فریم های معاملاتی قابلیت استفاده دارد. به عنوان مثال در بازار فارکس که 24 ساعته فعال است، تحلیل تکنیکال در تمامی تایم فریم ها کارایی داشته و می توان از آن استفاده کرد.
استفاده از سبک های تکنیکال برخلاف سایر روش های تحلیلی ماند بنیادی، بسیار ساده تر و سریع تر می باشد. شما برای پیش بینی حرکت قیمت نیازی به چندین ساعت تحلیل و محاسبه ندارید و تنها با چند کلیک به نتیجه می رسید.
سخن آخر
در این مقاله از مجموعه کاوش به مفهوم تحلیل تکنیکال در بورس، انواع روشها، مزیت های آن و چند توصیه کلیدی به تحلیلگران بازارهای مالی پرداخته شد. به منظور آسان سازی مدیریت سهام خود در بازارهای مالی مختلف می توانید از امکانات نرم افزار سهام کاوش بهره ببرید. به منظور آشنایی با امکانات آن و سایر نرم افزارهای حسابداری تخصصی کاوش می توانید با کارشناسان ما در بخش پشتیبانی کاوش در تماس باشید.
الگوهای پرایس اکشن | آموزش الگوهای پرایس اکشن
الگوهای پرایس اکشن | آموزش الگوهای پرایس اکشن
الگوهای پرایس اکشن Price Action در معامله گری روش مناسبی است که معامله گر به وسیله چارت قیمتی خام و بدون استفاده از سفارش اکسپرت و اندیکاتور؛ به معامله می پردازد. در واقع چنین استدلالی در بازارهای مالی به وسیله چارت قیمتی تغییرات قیمت را نشان می دهد که احساسات، اعتقادات و عوامل وابسته به معامله گران در بازار را نشان می دهد. در فرآیند الگوهای پرایس اکشن تلاش بر این است که با آگاهی از این موارد بتوان آینده بازار را به خوبی پیش بینی کرد.
تاریخچه پرایس اکشن
در مبحث آموزش فارکس الگوهای پرایس اکشن اصطلاحی است که صرفا حرکت قیمت یک اوراق بهادار است. افرادی که وارد بازارهای مالی می شوند و قصد معامله گری دارند باید با بررسی تاریخچه قیمتی با استفاده از استراتژی پرایس اکشن حرکت بازار را مطالعه کنند. یکی از متداول ترین الگوی پرایس اکشن، مطالعه و آگاهی از میله های قیمتی ، الگوهای کندل استیک و همچنین روندها است. این مطالعه می تواند آگاهی هایی درباره بالا و پایین شدن و همچنین باز و بسته شدن بازار و سطح قیمت را در یک بازه زمانی مشخص ارائه می دهد. در واقع هسته اصلی آموزش پرایس اکشن تجزیه و تحلیل می باشد.
الگوهای پرایس اکشنی | آموزش پرایس اکشن به زبان ساده
– کندل برگشتی:
یکی از الگوهای مهم پرایس اکشن کلاسیک که در این بخش باید با آن آشنا شوید، الگوی کندل برگشتی نام دارد، در این مورد ما به دنبال استراتژی فارکس و کندلی هستیم که بازگشت روند بازار را برای ما روشن کند. کندل ها بیشتر در خلاف جهت روند اصلی بازار شکل می گیرند، در این شرایط اگر روند ما نزولی باشد، باید برای صعودی کردن آن کندلی صعودی در قسمت بالایی کندل قبلی نصب شود که نشانه بازگشت بازار به شرایط عادی است. مطابق عکس زیر:
جهت افتتاح حساب در بروکر دارای اعتبار با کلیک بر روی بروکر amarkets ثبت نام کنید و 20 درصد شارژ هدیه ی اضافی دریافت نمایید.
چنین موضوعی به این علت اتفاق می افتد که بازار با این قیمت مقاومت و حمایت پیدا کرده و در زمان نفوذ قیمت این امکان وجود دارد که دوباره بازار به شرایط مناسب برگردد و یا حتی روند را به کلی تغییر دهد.
-پولبک با سه کندل:
بعد از شکل گیری پولبک در واقع ما در روند نزولی و صعودی این انتظار را داریم حرکتی که خلاف جهت روند اصلی شکل گرفته پولبک باشد و بعد از آن به قیمت و شرایط اصلی خود بازگردد. در این الگو در ابتدای کار کندلی جهت روند اصلی شکل می گیرد و بعد از آن خلاف جهت روند اصلی سه کندل ایجاد می شود. در پایان نیز معامله گر انتظار بازگشت قیمت به شرایط اصلی خود را دارد. مطابق عکس زیر:
-الگوی پین بار پرایس اکشن:
یکی دیگر از الگوهای پرایس اکشن که از اهمیت بالایی برخوردار است پین بار می باشد. معمولا کندلی که در این مورد شکل گرفته سایه بلند اما بدنه ای کوتاه دارد. الگوی پین بار هم در خلاف جهت روند و هم در جهت روند اصلی قابل شکل گیری است به شکلی که به خطوط مقاومت و حمایت نفوذ کرده و قیمت در سطح قبلی نمی ماند و برمی گردد این امر نشان دهنده قدرت کافی برای شکست حمایت و مقاومت را ندارد. برای فهم بهتر به مثال گفته شده توجه کنید؛ هنگامی که در فرآیند معامله روند نزولی پیش می آید و به یک حمایت در مسیر قیمت می رسیم این امکان وجود دارد که در ابتدای کار سطح حمایت بشکند اما اندکی بعد با افزایش قدرت خریداران نسبت به فروشندگان دوباره سطح قیمت به بالای خط حمایت برمی گردد و قطعا این نشانه خوبی از برگشت بازار به روند صعودی می باشد. البته نکته دیگر این که ابتدا باید کندل تکمیل شود تا چنین نتیجه مطلوبی حاصل آید. مطابق عکس زیر:
مزیت های معامله گری در پرایس اکشن
– تجزیه و تحلیل الگوهای پرایس اکشن سبب می شود تا شما ذهنیتی عینی نسبت به بازار هدف داشته باشید و به بهترین استاد پرایس اکشن تبدیل شوید و بهتر بتوانید به معامله و سرمایه گذاری بپردازید.
– فریم های زمانی سودمند و مفید بالاتر را اجازه دارید استفاده کنید.
– تجزیه و تحلیل پرایس اکشن این امکان را برای شما فراهم می کند تا با نظم و انضباط بیشتری به معامله بپردازید و به برتری برسید.
– پرایس اکشن نمودار خالصی را در مقابل خود دارند نه تماشای شاخص های متعدد که معامله گر و تحلیل گر را دچار اشتباه می کند.
– در الگوی پرایس اکشن معامله گران مجبور نیستند به حل معمای شرایطی بپردازند و چندین شاخص همزمان در نتایج متناقض را نشان دهند.
روش های پرایس اکشن بسیار متنوع و گسترده هستند که در توضیحات زیر به معرفی محبوب ترین روش ها و تفاوت سبک های پرایس اکشن پرداخته ایم.
انواع روش های پرایس اکشن کدامند؟
پرایس اکشن به طور کلی تنها بر حرکات قیمت در چارت تمرکز دارد و در آن هیچ اندیکاتوری جهت تحلیل استفاده نمی شود. در طی سال های اخیر روش های متعددی توسط اساتید مختلف برای پرایس اکشن ابداع شده است. در حال حاضر 3 روش زیر محبوب ترین سبک های پرایس اکشن به شمار می روند.
- پرایس اکشن به سبک ال بروکس
- پرایس اکشن به سبک تحلیل حرکات قیمت (پرایس اکشن) لنس بگز
- پرایس اکشن به سبک RTM یا همان عرضه و تقاضا
معرفی سبک های مختلف پرایس اکشن
- پرایس اکشن به سبک ال بروکس
در بین تمامی روش های پرایس اکشن، سبک ال بروکس محبوب ترین و پراستفاده ترین روش معاملاتی در دنیا به شمار می رود. این سبک بیشتر بر روی الگو ها کندلی، سطوح افقی و ترند لاین ها تمرکز دارد. سبک پرایس اکشن ال بروکس دقت بالاتری نسبت به سایر روش ها دارد و استراتژی های بسیار زیادی را می توان با ستاپ های ال بروکس ایجاد کرد.
- پرایس اکشن به سبک لنس بگز
لنس بگز یکی از اساتید برجسته دنیا در زمینه پرایس اکشن به شمار می رود. سبک لنس بگز عمدتا بر روند قیمت تمرکز دارد. در این سبک، معامله گر باید قدرت و ضعف روند را تشخیص دهد و با توجه به آن، در سطح مهم معامله کند. لنس بگز، ستاپ های متعددی دارد که با توجه به آن ها می توان قدرت و ضعف روند را تشخیص داد و در جهت یا خلاف جهت روند معامله انجام داد.
- پرایس اکشن به سبک RTM
این روش به تازگی طرفداران زیادی پیدا کرده است. در این روش، تریدر به دنبال یافتن نواحی عرضه و تقاضا بر روی چارت قیمت است. در روش RTM، تمرکز اصلی بر روی سطوح افقی است. تریدر با استفاده از سبک RTM می تواند نواحی که در آن عرضه و یا تقاضا زیاد است را پیدا کند.
مقایسه انواع روش های پرایس اکشن
روش ال بروکس در تحلیل بسیار جامع و گسترده است. دیدگاه ال بروکس به چارت همواره به صورت سایکل های اسپایک، کانال و تردینگ رنج است. در این سبک به الگو های کندلی توجه زیادی می شود و یکی از شروط ورود به معامله محسوب می شود.
سبک لنس بگز، تا حد زیادی روی ضعف یا قدرت روند توجه دارد. این سبک دارای 6 ستاپ مختلف جهت ورود به معامله است و در حالت کلی نسبت به سایر روش های پرایس اکشن کمی آسان تر است.
سبک RTM نسبت به سایر روش های پرایس اکشن کمی سخت تر بوده و تسلط یافتن بر آن کمی زمانبر است. در این روش عمدتا تریدر به دنبال شکار سود های بزرگ تر است.
کلام آخر
همان طور که در بیشتر مقالات مطالعه کرده اید، روش ها، جزوه پرایس اکشن و ابزارها تماما به ما کمک می کند تا با تحلیل از شرایط قیمت در آینده آگاه شویم. البته توجه داشته باشید که هیچ گاه موضوعی قطعی به شما نشان داده نمی شود و این مورد درباره الگوهای پرایس اکشن هم صادق است. منطقه شکل گیری نیز در سیگنال ها تاثیر بسیار خوبی دارد. به طور کلی هیچ رویکرد تحلیل گری و معامله گری به روش ایده آل وجود ندارد و بیشتر اطلاعات توسط پرایس اکشن فراهم می آیند.
پرایس اکشن چیست و چگونه از آن استفاده می شود ؟
پرایس اکشن ، حرکت قیمت یک سهام است که در طول زمان شکل می گیرد . پرایس اکشن پایه و اساس کلیه تحلیل های تکنیکال سهام ، کالا یا نمودار دارایی دیگر است . بسیاری از تریدرهای کوتاه مدت منحصراً به تصمیم قیمت و شکل گیری ها و روندهای برآورد شده از آن برای تصمیم گیری در معاملات اعتماد می کنند . تحلیل تکنیکی به عنوان یک عمل مشتق از پرایس اکشن است زیرا از قیمت های گذشته در محاسبات استفاده می کند و سپس می تواند برای اطلاع رسانی تصمیمات ترید استفاده شود .
روشهای کلیدی
- پرایس اکشن به طور کلی به حرکت بالا و پایین قیمت یک سهام هنگامی که در طول زمان شکل می گیرد ، اشاره دارد .
- برای آشکارتر کردن روند عملکرد قیمت در بین تریدرها ، می توان برای نمودارهای مختلفی آن را به کار برد .
- شکل گیری های تجزیه و تحلیل تکنیکال و الگوهای نمودار از پرایس اکشن بدست آمده اند . ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک از عملکرد قیمت محاسبه می شوند و برای آگاهی از معاملات در آینده پیش بینی می شوند .
پرایس اکشن به شما چه می گوید ؟
پرایس اکشن را می توان با استفاده از نمودارهایی که قیمت ها را در طول زمان ترسیم می کنند ، مشاهده و تفسیر کرد . تریدرها از ترکیب نمودارهای مختلف برای بهبود توانایی خود در ردیابی و تفسیر روندها ، شکست ها و برگشت استفاده می کنند . بسیاری از تریدرها از نمودارهای کندل استیک استفاده می کنند زیرا با نمایش مقادیر باز ، بالا ، پایین و نزدیک در سطح بالا یا پایین ، به تجسم بهتر حرکات قیمت کمک می کنند .
تعداد بیشتری از کندل استیک ها وجود دارند که در نتیجه قیمت تولید می شوند تا انتظارات بعدی را تنظیم کنند .
علاوه بر تشکیلات تصویری موجود در نمودار ، بسیاری از تحلیلگران تکنیکال هنگام محاسبه شاخص های تکنیکال از داده های پرایس اکشن استفاده می کنند . هدف یافتن نظم در حرکات گاه به ظاهر تصادفی قیمت است . به عنوان مثال ، یک الگوی مثلث صعودی تشکیل شده با اعمال خط روند د ر نمودار پرایس اکشن ممکن است برای پیش بینی شکست بالقوه استفاده شود زیرا عملکرد قیمت نشان می دهد که گاوها چندین بار اقدام به شکست کرده اند و هر بار شتاب بیشتری پیدا کرده اند .
نحوه استفاده از پرایس اکشن
پرایس اکشن به طور کلی به عنوان یک ابزار ترید مانند یک شاخص دیده نمی شود ، بلکه منبع داده ای است که همه ابزارها از آن ساخته شده اند . تریدرهای نوسان و تریدرهای روند معمولاً با پرایس اکشن بیشتر کار می کنند و از هرگونه تحلیل اساسی به نفع تمرکز صرف بر سطح حمایت و مقاومت برای پیش بینی شکست و ادغام اجتناب می کنند . حتی این تریدرها باید به فاکتورهای دیگری فراتر از قیمت فعلی توجه داشته باشند ، زیرا حجم معاملات و مدت زمانی که برای تعیین سطح استفاده می شود همه در احتمال دقیق بودن تفسیر آنها تأثیر دارد .
محدودیت های پرایس اکشن
تفسیر پرایس اکشن بسیار ذهنی است . معمول است که دو تریدر هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت مشابه ، به نتایج مختلفی می رسند . یک تریدر ممکن است روند نزولی را ببیند و تریدر دیگر ممکن است معتقد باشد که پرایس تحلیل حرکات قیمت (پرایس اکشن) اکشن ها یک چرخش کوتاه مدت بالقوه را نشان می دهند . البته ، دوره زمانی مورد استفاده نیز تأثیر بسزایی در بین تریدرها دارد که سهام ها می توانند روند نزولی روزانه زیادی داشته باشند در حالی که در یک ماه نسبت به ماه قبل روند صعودی داشته باشند . نکته مهمی که باید بخاطر بسپارید این است که پیش بینی معاملات با استفاده از پرایس اکشن در هر مقیاس زمانی ، حدس و گمان است . هرچه ابزار بیشتری برای تأیید آن بتوانید در پیش بینی معاملات خود اعمال کنید ، بهتر است . در پایان ، با این حال ، عملکرد قیمت گذشته یک سهام تضمینی برای اقدام قیمت گذاری در آینده نیست . معاملات با احتمال زیاد بالا همچنان معاملات سوداگرانه است ، این بدان معناست که تریدرها برای دستیابی به سود احتمالی ریسک می کنند .
تعریف و کاربرد رویکرد «پرایس اکشن» (Price Action) در تحلیل بازار
پرایس اکشن یک رویکرد در تحلیل است که مبتنی بر «حرکت قیمت» یک ورقه بهادار است. این رویکرد در واقع بنیادی را برای تحلیل تکنیکال فراهم میکند تا از طریق رفتار قیمتی دست به استخراج انواع نمودارها و اندیکارتوها بزند.
پرایس اکشن در واقع به نوعی روانشناسی بازار محسوب میشود که دست به تحلیل رفتار معاملهگران با استفاده از کندلها و چرایی حرکت قیمتها میزند. به همین دلیل عموما معاملهگرانی که بر اساس پرایس اکشن تحلیل میکنند از هیچ ابزار تکنیکالی استفاده نمیکنند و تنها به تحلیل نمودار قیمت اکتفا میکنند.
الگوها و شکلهایی که در تحلیل تکنیکال استخراج میشوند از حرکت قیمت یا همان پرایس اکشن مشتق میشوند. به عنوان مثال بسیاری از الگوهای نمودار شمعی از جمله هارامی، کندل پوششی و یا سهسرباز از جمله ابزارهای معاملاتی هستند که از طریق تمرکز بر پرایس اکشن استخراج میشوند.
معاملهگران پرایس اکشن معمولا از نمودارهای ساده قیمت بدون هیچ ابزاری استفاده میکنند و به همین دلیل است که پرایس اکشن به «سادگی» معروف است. پرایس اکشن یک ابزار معاملاتی نیست بلکه یک نوع نگاه و یک نوع رویکرد به نمودار است که ابزارها بر مبنای آن ایجاد میشوند.
اگر بخواهیم پرایس اکشن را به سادگی تعریف کنیم باید بگوییم که پرایس اکشن چگونگی تغییرات قیمت را نشان میدهد و در بازارهایی که دارای حجم بالایی از نقدینگی هستند کارکرد بهتری از خود نشان میدهد.
یکی دیگر از ویژگیهای پرایس اکشن این است که اساسا توجهی به تحلیل بنیادین ندارد و بر عکس به قیمت توجه میکند چرا که مبتنی بر این فرض مهم تحلیل تکنیکال است که همه فاکتورها و عوامل مهم اقتصادی خود را در قیمت نشان میدهند.
تفاوت مهم پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال در این است که بر خلاف تحلیل تکنیکال که مبتنی بر استخراج دادههای دست دوم از نمودار قیمت است بر رابطه بین قیمت فعلی برگه بهادار با قیمتهای گذشته متمرکز است. به عبارت دیگر پرایس اکشن فرم ناب تحلیل تکنیکال بدون هیچ ابزار دست دوم یا هیچ نوع اندیکاتوری است. معاملهگران پرایس اکشن با دادههای دست اول که همان قیمت در لحظه است سر و کار دارند و از طریق همان قیمت رفتار بازار را کنترل میکنند.
پرایس اکشن به معاملهگران اجازه میدهد که سناریوهای مختلفی را در ذهن بر اساس ساختار کنونی قیمت ترسیم کنند. بررسی گذشته قیمتی یک ورقه بهادار در راستای فهم نقاط حمایت و مقاومت برای یک معاملهگر پرایس اکشن اهمیت زیادی دارد.
فهم رفتار معاملهگران یا به نوعی روانشناسی بازار بر اساس حرکت قیمت از مهمترین ویژگیهای پرایس اکشن است که این رویکرد را از دیگر ابزارهای منطقی تحلیل متمایز میسازد. در واقع این رویکرد به نوعی نگاهی پویا به حرکت قیمتی دارد و از اتخاذ یک نگاه ایستا و ثابت بر اساس دادههای دست دوم اجتناب میکند. به همین دلیل رویکرد پرایس اکشن را معمولا «معاملهگری بر روی چارت تمیز»، «معاملهگری عریان» و یا «معاملهگری طبیعی یا خام» نامگذاری میکنند.
رویکرد پرایس اکشن دارای استراتژیهای مختلفی است که در نوشتههای بعدی به آنها پرداخته خواهد شد. این استراتژیها عمدتا مبتنی بر روانشناسی بازار بر اساس شکلگیری ساختار قیمتی در کندلهاست.