نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال

وقتی این نقاط به هم متصل شوند، چنین تصویری ایجاد میشود که وضعیت کلی را به ما نشان میدهد.
تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟
به طور معمول راههای متفاوتی به منظور سرمایهگذاری وجود دارد که در اصطلاح شامل بازارهای متفاوتی هستند که به آنها بازارهای سرمایهگذاری موازی نیز گفته میشود. در همین راستا نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال بازار سرمایه به عنوان یکی از پرسودترین بازارهای سرمایهگذاری شناخته شده است و در دهههای اخیر افراد زیادی سرمایه خود را به منظور کسب سود در این بازار تزریق کردهاند. یکی از شروط مهم و پایهای در بازار بورس داشتن مهارت کافی و لازم در این حوزه است که افراد با کسب این مهارتها قادرند به بهترین شکل ممکن سرمایه خود را چند برابر کنند. البته در کنار مهارتهای موردنیاز آشنایی با بازار و اخبار مهم و در ارتباط بودن با اشخاص حرفهای و فعالین بازار نیز جزو ارکان این نوع از سرمایهگذاری نیز محسوب میشود. از قدیم از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال بهعنوان دو بازوی قدرتمند تحلیل سهام و بارز بورس یاد میشده که در زمان حال نیز همین تعریف صادق است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
همانطور که از اسم تکنیکال مشخص است، تحلیل تکنیکال با استفاده از دادههای نظیر نمودار، قیمت و حجم معاملات و ابزارهای مختلف به ارزیابی و تحلیل سهام و روند آن در روزهای آینده میپردازد. در اصل از تحلیل تکنیکال به عنوان یک نوع استراتژی معاملاتی به منظور ارزیابی سهم موردنظر و شناسایی فرصتهای خوب برای ورود و خروج به سهم یاد میشود. شما از تحلیل تکنیکال میتوانید بر روی تمام اوراق بهادری که دارای تاریخچه هستند و سوابق نوسانات و امور سرمایهگذاری آن قابلدسترس باشد استفاده نمایید. از تحلیل تکنیکال در اوراق سهم، بازار آتی و سایر اوراق استفاده میشود اما در نظر داشته باشید که عمده استفاده از این روش بیشتر در تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس کاربرد دارد.
میتوان حدس زد که از زمان گذشته فرآیند تحلیل تکنیکال دستخوش تغییرات فراوانی بوده و اظهار نظرات بسیاری در این تکنیک پیادهسازی شده و در نهایت قالب اصلی آن در اختیار عموم گذاشته شد. تحلیلگران معمولاً از الگوهای متفاوتی در این پروسه از تحلیل سهام استفاده میکنند و به نتیجه دلخواه خود دست مییابند. در ادامه قصد داریم شما را با این الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا کنیم.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تاریخچه تحلیل تکنیکال برمیگردد به شخصی به نام چارلز داو که او به عنوان متخصص امور مالی در گذشته از جایگاه بالایی بهرهمند بود و جالب این است که از او بهعنوان روزنامهنگار و کارآفرین یاد میشده. آقای داو بنیانگذار نشریه معروف والاستریت ژورنال نیز بوده و همچنین درگذر زمان شاخص صنعتی داو جونز نیز توسط وی تأسیس شد. چارلز داو به دنبال موفقیتهای پیدرپی در صنعت سرمایهگذاری، جزو اولین اشخاصی بود که قدم به عرصه تحلیل تکنیکال نهاد او با تشخیص و تعیین قیمت متوسط روزانه و هفتگی و ماهانه و نظم و ترتیب دادن به برخی الگوها به جریانات بازار پرداخت. بعدها با حضور اشخاص برجسته در بازار سرمایه و ارائه نظرات علمی و دقیق، تحلیل تکنیکال به عنوان پایه و اساس شناخت سهم و روند آن در آینده مشخص شد.
چگونه تحلیل تکنیکال کنیم
معمولاً در این حوزه تحلیلگر تکنیکال با تمام حواس و دانستههای خود در تلاش است که روند حرکت سهم در آینده و تغییرات قیمتی سهم را پیشبینی کند. در کنار دادههای مختلف به منظور تحلیل، تحلیلگر میتواند از دو عامل قیمت و حجم معاملات سهم موردنظر ارزیابی خود را پیش ببرد. معمولاً برای انجام فرآیند تحلیل تکنیکال میتوان از نظریهها و الگوهای بیشماری استفاده کرد تا به نتیجه دلخواه رسید اما هر تحلیلگری با توجه به پشتوانه علمی و تجربیات خود در حوزه بازار بورس از این علم مهم در ارزیابیهای خود استفاده میکند. جالب است بدانید که از بین تمامی ابزارهای موجود و معرفیشده در حوزه تحلیل تکنیکال، برخی از آنها بر روند کنونی و در حال حاضر سهم تمرکز دارند و برخی از آنها مختص پیشبینی روند آینده سهم هستند.
بررسی فرضیات مهم در تحلیل تکنیکال
در قسمتهای قبلی مقاله با چارلز داو آشنا شدید در این قسمت یک نقل قولی از داو وجود دارد که بیان داشت، مهمترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را مشخص میکند. در صورت آشنایی با بازار بورس و شناخت فنهای تحلیل تکنیکال متوجه خواهید شد که این نوع از تحلیل بیشتر بر تحلیل آماری نوسانات قیمت سهم تکیه دارد و در تلاش است که با بررسی الگوهای گذشته و روندهایی که طی کرده و وضعیت کنونی سهم، به پیشبینی قیمتی سهم بپردازد. شما به عنوان یک معاملهگر باید این نکته را همیشه در نظر داشته باشید که امکان دارد معادلات در نظر گرفته شده شما با انتشار یک خبر یا تزریق هیجانات در بازار جور درنیاید و روند سهم برخلاف پیشبینی شما حرکت کند.
نظریه بعدی در مورد تحلیل تکنیکال که توسط داو مطرح شد به این شکل است که نوسانات قیمتی بازار به صورت تصادفی نبوده و الگوها و روند آن در طی زمان تکرار خواهد شد. بر اساس این نظریه متوجه میشوید که این روندها ممکن است در بازه زمانی کوتاهمدت و یا بلندمدت خود را نشان دهند و در همین راستا شما با مجهز بودن به دانش تحلیل تکنیکال قادر هستید که در این بازههای زمانی از سرمایه خود در بازار بورس سود کسب کنید. در حال حاضر تحلیل تکنیکال مهم شناخته میشود که در ادامه به تشریح آنها میپردازیم.
- قیمت همهچیز را مشخص میکند: در دنیای تحلیل تکنیکال طبیعتاً عدهای هم منتقد وجود خواهند داشت که بر اساس اظهارنظر آنها این موضوع که تنها در نظر نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال گرفتن نوسانات قیمتی یک سهم برای پیشبینی روند آن سهم کافی است را قبول ندارند. اصل تحلیل تکنیکال بر این معتقد است که همه موارد از جمله فرآیند اصول بنیادی نیز در قیمت یک سهم مشخص بوده، در ادامه تنها چیزی که بسیار مهم واقع میشود تحرکات قیمتی سهم است که با استفاده از آن میتوان میزان عرضه و تقاضای بازار را سنجید.
- قیمت در روند نمودار حرکت میکند: تحلیلگران تکنیکالی بر این اصل معتقد هستند که قیمتها در روندهای زمانی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در حال حرکتاند و روال گذشته را تکرار میکنند.
- گذشته تمایل به تکرار دارد: معمولاً با فعالیت در بازار بورس و بررسی اجمالی نمودارهای سهمهای متفاوت متوجه خواهید شد که روند قیمت از گذشته تاکنون تکرار میشود. در اصل مواردی نظیر برخورد احساسی و تزریق هیجانات منفی و مثبت در بازار بورس منجر به ایجاد این تکرار میشوند.
معرفی سطوح مختلف تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال سطوح مختلفی دارد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
سطح اول: بررسی انواع نمودارها
نمودار یک جدول است که بر روی آن خطوط گرافیکیای درج میشوند تا بتوان تاریخچهی قیمتها را مشاهده کرد، نمودارها پایه و اساس تحلیل را شکل میدهند که قبل از هرچیزی لازم است ابتدا به آنها توجه شود.
در تحلیل تکنیکال 3 نوع نمودار معروف وجود دارند که در ادامه برای هرکدام مثالهایی خواهیم آورد:
1. خطی
نمودار خطی، یک خط زیگزاگی است که نقاط بسته شدن معاملات سهام شرکت را در بازهی زمانی نشان میدهد.
وقتی این نقاط به هم متصل شوند، چنین تصویری ایجاد میشود که وضعیت کلی را به ما نشان میدهد.
2. میلهای
هر میله در این نمودار به معنای یک بازهی زمانی است، مثلا نیم ساعت، یک ساعت یا یک روز، میلهها قیمت معاملات در آن بازهی زمانی را نشان میدهند که تا سقف و کف آن چه بوده.
3. شمعی
نمودار شمعی تقریباً مانند میلهای است اما زیباتر بوده و اطلاعات بیشتری برای درک قیمت به ما میدهد.
هر شمع به معنای یک بازهی زمانی است و رنگ هر شمع که معمولاً در دو نوع قرمز و سبز رسم میشوند، بیانگر صعود یا نزول قیمتها است. اندازهی شمع نیز تعداد معاملات در آن زمان را نشان میدهد که هر شکلی یک معنی بهخصوص دارد.
جالب است بدانید پر استفادهترین نوع نمودار شمعی است که میان معاملهگران و تحلیلگران بورس، از جایگاه ویژهای برخوردار است، چون؛ در یک نگاه، تقریباً تمام اطلاعات به چشم آمده و درک وضعیت را آسان میکند.
سطح دوم: حمایت و مقاومت
این سطح یکی از با ارزشترین سطوحی است که بعد از شناخت نمودارها، لازم است آن را فرا بگیرید، حمایت به معنای نزول قیمت بوده و مقاومت به معنای صعود قیمت است که حال جمع بندیشان نیز یک روند حمایتی یا مقاومتی را بیان میکند.
در تصویر فوق، کلیت نمودار مقاومتی است اما سطوح حمایتی نیز در آن دیده میشوند که پیشبینی این سطوح اجمالاً به همین درس مربوط است و اساس کلی آن در این سطح بررسی میشوند تا شخص بتواند اصول اولیه پیشبینی را بیاموزد.
سطح سوم: خطوط روند و رسم کانال
رسم خطوط روند باعث ایجاد کانالهایی میشوند که میتوان با استفاده از آنها بازار را بهتر روانشناسی کرد.
هر نمودار میتواند در برگیرندهی سه نوع کانال باشد:
یک نوع؛ صعودیِ آبی «رو به بالا» است.
نوع دیگر؛ نزولیِ قرمز «رو به پایین» است.
و نوع آخر: مستطیل مشکیِ ثابت است.
این کانالها با توجه به سطوح مقاومتی و حمایتی روند رسم میشوند و تا زمانی که روند تغییر جهت نداده ادامه داده میشوند.
به طور کلی کف کانال به معنای محدوده خرید بوده و سقف کانال محدوده فروش.
در حقیقت چیزی که این کانالها به معاملهگران میگویند: بیان الگوهای تکرار شونده مثل «امواج الیوت» هستند که درکشان را تسهیل بخشیده و پیشبینی روند یک نمودار نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال را ساده میکنند.
سطح چهارم: علوم فیبوناچی
بحثی که برای استفادهی حرفهای از دانستههای مربوط به نمودارها لازم است، آموزش اندیکاتور فیبوناچی میباشد.
شما بعد از شناخت کلی نمودارها، سطوح نموداری و کانالها، لازم است اصول و نسبتهایی که برای تحلیل لازم هستند را بیاموزید که متعارفاً سرفصلهای آن به فیبوناچی باز میگردد.
فیبوناچی، سطوحی هستند که برای شناخت فرصتهای ورود و خروج از سهام را نشان میدهند که به نسبتهای ریاضی مربوط میشود.
سطح پنجم: خواندن شاخصها
«شاخص» در حقیقت به معنای رقمی است که در یک بازهی زمانی به عنوان سود یا ضرر میانگین چند مشترک تعیین میشود. این مساله در بورس نیز همین معنی را میدهد.
بهطور کلی در بازار بورس ایران تعدادی زیادی شاخص اصلی و فرعی مختلف داریم که هر کدام طبق دستهبندی خود وضعیت مجموعهای از شرکتها را نشان میدهند. این سطح به بررسی این شاخصها و شناختشان میپردازد.
سطح ششم: مرور تخصصی یا استفاده پیشرفته
همانطور که میدانید، هر علمی یا دانشی در سطوح مقدماتی، متوسطه و پیشرفته تدریس میشود و یادگیری هر علم به همین شکل صورت میپذیرد. یعنی؛ نکات پیشرفته را لازم است بعد از طی کرن سطوح نامبرده انجام داد، اما چرا؟
اگر به کارکرد یادگیری انسان نگاهی بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که مغز، ابتدا موارد ساده را از میان اطلاعات بررسی کرده، ذخیره میکند و سپس به سراغ موارد پیشرفته میرود. اگر در سطوح آموزشیِ تحلیلِ تکنیکال، در هر سطح به موضوعات پیشرفته یا پیچیده نیز پرداخته شود، مغز در یادگیری آن اطلاعات و طبقهبندی آنها دچار اشکال شده و همان موضوعات پایه را نیز فراموش میکند.
به همین سبب سطوح پیشرفته اغلب برای انتهای هر آموزش استفاده میشوند تا شخص بتواند ساختار یافتهتر آن علم را آموخته و استفاده موثرتری از آن داشته باشد.
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در چیست؟
همانطور که در قسمتهای ابتدایی به این اصل اشاره کردیم، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال از بهترین و پرکاربردترین روشهای معاملاتی در بازار بورس هستند. از هر کدام از این روشها به منظور تحلیل، بررسی دادهها، ارزیابی موقعیت فعلی و پیشبینی قیمتی آینده سهم استفاده میشود که همانند عرصههای مختلف در حوزه مالی و سرمایهگذاری دارای حامیان و منتقدان خاص خود است.
در تحلیل بنیادی به طور معمول به ارزش ذاتی سهم پرداخته شده و مورد ارزیابی قرار میگیرد. این ارزیابی از دادههای اقتصادی، صنایع و شرایط مالی شرکتها و … استفاده میکند تا به تحلیل بنیادی سهم بپردازد. تحلیل تکنیکال از این جهت با تحلیل بنیادی متفاوت است که عامل قیمت و حجم سهم موردنظر، بهعنوان تنها ورودیهای ارزیابی یا تحلیل به شمار میآیند. در تحلیل تکنیکال به ارزش ذاتی سهم پرداخته نمیشود اما در عوض از نمودار سهام استفاده میشود که با تعیین الگوهای آن، رفتار سهم را در آینده نمایش داده شود.
سخن آخر
با توجه به مطالب ارائه شده در مقاله تحلیل تکنیکال چیست؟ متوجه شدیم که تحلیل تکنیکال به تنهایی پتانسیل بسیار بالایی برای ارزیابی بازار و روند قیمتی سهم داشته و میتوان با تکیه بر آن تصمیمگیریهای معقولتری بهمنظور سرمایهگذاری در این بازار اتخاذ کرد. یکی از مزیتهای تحلیل تکنیکال وجود الگوها و ابزارهای متنوع در آن است که هر فردی با تکیه بر دانش و تخصص خود در آن حوزه یا الگوی به خصوص قادر به انجام ارزیابی یا تحلیل سهمها خواهد بود. پیشنهاد میکنیم به منظور شروع سرمایهگذاری موفق در بازار بورس و کسب سود عالی از فنهای تحلیل تکنیکال بهرهمند شوید.
سه نمودار پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
همه افرادی که از تحلیل تکنیکال برای بررسی بازارهای مالی استفاده میکنند، هر ساعت یا هر روز، قیمتها را بررسی و نمودار این تغییرات را ترسیم میکنند. نمودارهای تکنیکال دو بعدی هستند. معمولا محور افقی را زمان و معمولا محور عمودی را قیمت تشکیل میدهد.
نمودارها دارای انواع مختلفی هستند:
- میتوانند در بازههای زمانی مختلفی ترسیم شوند که این بازه از نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال یک دقیقه شروع شده و تا ماهیانه ادامه دارد.
- میتوانند ساده یا لگاریتمی باشند.(تفاوت نمودارهای ساده و لگاریتمی این است که نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات را به دقت نشان میدهند، اما در نمودارهای حسابی یا ساده این مورد وجود ندارد.)
در حالت کلی سه نوع نمودار در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
۱- نمودار خطی (Line Chart)
ساده ترین نموداری که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود نمودار خطی هست.
نمودار خطی از بهم پیوستن متوالی قیمت نهایی به وجود می آید.
به عنوان مثال امروز قیمت پایانی سهام اپل ۱۸۰ هست و فردا نیز قیمت پایانی سهام اپل ۱۹۰ هست.
این دو نقطه را بهم وصل میکنیم میشود نمودار خطی.
توجه داشته باشید که نمودار خطی فقط از قیمت پایانی استفاده میکند.
زیرا برخی از معامله گران فکر میکنند که قیمت پایانی مهمترین قیمت ممکن است.
۲- نمودار میلهای(Bar Chart)
یکی از ایرادهای اصلی نمودار خطی این بود که این نمودار فقط قیمت های پایانی را بهم وصل میکرد.
فرض کنید قیمت سهام اپل از ۱۹۰ در یک روز شروع میشود و در ساعت های ابتدایی روز به ۲۰۰ دلار نیز میرسد.
ما دوباره باز میگردد به سطح ۱۹۰ و در آن قیمت بسته میشود.
نمودار خطی فقط همان قیمت پایانی ۱۹۰ را نشان ما میدهد، مانند قیمت پایانی دیروز.
هنگامی که این نمودار را ببینیم انگار تغییر خاصی در نمودار رخ نداده و خیلی بازار کسل و بی روحی را تجربه کرده است.
اما حقیقت چیز دیگری بوده است.
بهتر است بخوانید : کدام روش برای تحلیل سهام بورس بهتر است؟
به همین منظور یک نمودار جدیدی به وجود آمد به اسم نمودار میله ای، که در آن قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در هر میله قابل بررسی است.
همانطور که در شکل مشاهده میکنید، نمودار میله ای تمام اطلاعاتی را که یک معامله گر درباره قیمت میخواهد در اختیار او قرار میدهد.
اینکه در کجا باز شده است، در طی روز چه اتفاقاتی افتاده است و در پایان روز در چه عددی بسته شده است.
در کنار سمت چپ هر میله خطی وجود دارد که بیانگر قیمت باز شدن و در کناره سمت راست قیمتی وجود دارد که بیانگر قیمت بسته شدن بازار است.
هر میله بیانگر یک دوره از قیمت هست، ممکن است این دوره روزانه باشد.
۳- نمودار کندل شمعی ژاپنی (Candlestick Chart)
علاوه بر نمودار میله ای که درباره قیمت اطلاعات کاملی به ما میداد، نمودار دیگری نیز وجود دارد که تمام ویژگی های نمودار میله ای را دارد و دارای کاربرد بسیار گسترده ای در بازارهای مالی هست.
نمودار شمعی سال ها پیش توسط تاجران ژاپنی کشف شد و در سال ۱۹۹۰ به صورت رسمی در غرب ارائه شد.
این نمودار در هر دوره اطلاعات قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین ترین قیمت را به ما میدهد.
بهتر است بخوانید : تحلیل تکنیکال چیست؟
قیمت در این شمعها بصورتی نمایش داده میشود که فیتیله های پایین معرف کمترین قیمت و فیتیله های بالا معرف بیشترین قیمت و بخش مستطیلی آن معرف اختلاف قیمت باز شدن و بسته شدن قیمت میباشد.
اگر بدنه شمع پر باشد، به معنی روند کاهش قیمت هست و پس قیمت بالایی قیمت باز شدن بازار هست.
اگر بدنه تو خالی باشد روند صعودی هست و قیمت پایینی قیمت باز شدن بازار هست.
نکته مهم درباره نمودارهای شمعی این هست که از طرز شکل گیری شمع ها و حالت های مختلفی که به خود میگیرند الگوهای بسیار قدرتمندی تحت عنوان الگوهای شمعی به وجود آمده که بسیار در بازار فارکس پر کاربرد هستند.
توضیحات در خصوص یک کندل
همانطور که مشاهده میکنید این دو مورد، مثالی از الگوهای کندل استیک هستند که با نگاهی مختصر به آنها میتوان فهمید که در روز معاملاتی چه اتفاقاتی برای سهم یا آن شاخص افتاده است.
در یک کندل به این نکات باید توجه داشت:
- بالای مستطیل
- پایین مستطیل
- بالای خط
- پایین خط
- رنگ مشکی در کندل
- رنگ سفید در کندل
بهنوعی که یک نقطه شروع و یک نقطه پایان داریم که دو طرف مستطیل را تشکیل میدهند و نقاط حداقل و حداکثر نیز بهصورت خط عمودی تعیین شده است. در اصطلاح در نمودار سمت چپ ابتدا سهم در یک نقطه بالایی بازگشایی شده و سپس در طول روز نوساناتی داشته و در انتهای روز در قیمت پایینتری بسته شده است و به همین دلیل برای سهمهایی که کندل با بدنه تیره تشکیل میدهند از یک نقطه بالایی بازگشاییشده و در انتهای روز در قیمت پایینتری بستهشده است.
آشنایی با انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
نمودارها نمایش گرافیکی اطلاعات مربوط به قیمت اوراق بهادار در طول زمان هستند. نمودارها دادههای تاریخی را بر اساس ترکیبی از قیمت، حجم و فواصل زمانی ترسیم میکنند. استفاده از نمودارها به قدری رایج است که تحلیلگر فنی اغلب به عنوان چارتیست شناخته میشود. در ابتدا، نمودارها به صورت دستی ترسیم میشدند اما امروزه اکثر آنها توسط رایانه رسم میشوند. با ما همراه باشید تا شما را با انواع نمودار در تحلیل تکنیکال آشنا کنیم.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
انواع نمودارهای اصلی مورد استفاده توسط تحلیلگران فنی عبارتند از نمودار خطی، نمودار میلهای، نمودار شمعی، نمودار رنکو، نمودار نقطه و شکل. نمودارها میتوانند در مقیاس حسابی یا لگاریتمی ارائه شوند. انواع نمودارها و مقیاس مورد استفاده بستگی به این دارد که تحلیلگر فنی چه اطلاعاتی را مهمتر میداند و کدام نمودار و کدام مقیاس بهطور ایدهآل آن اطلاعات را نشان میدهد.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال: نمودارهای خطی
نمودارهای خطی ابتداییترین شکل نمودارها هستند، آنها از یک خط از چپ به راست تشکیل شدهاند که قیمتهای پایانی را به هم پیوند میدهد. بهطور کلی، فقط قیمت پایانی در این نمودار لحاظ شده است که با یک نقطه ارائه میشود. نمودار خظی در ارائهها و گزارشها برای ارائه یک نمای کلی از جهت تاریخی و فعلی بازار استفاده میشود.
نمودار خطی یک راه ساده برای دریافت یک دید کلی از جهت حرکت قیمت در بازار است که توسط برخی از معاملهگران ترجیح داده میشود. در حالی که این نوع نمودار بینش زیادی در مورد تغییرات قیمت در روز ارائه نمیدهد، بسیاری از معاملهگران، قیمت بسته شدن را مهمتر از قیمت باز، بالا یا پایین در یک دوره معین میدانند. به همین دلیل این نوع نمودار را ترجیح میدهند.
نمودار میلهای
یکی از انواع نمودار در تحلیل تکنیکال نمودار میلهای است. نمودارهای میلهای تحت عنوان نمودارهای باز-بالا-پایین-بسته (OHLC) نیز شناخته میشوند. آنها از یک سری خطوط عمودی تشکیل شدهاند که محدوده قیمت در آن بازه زمانی را مشخص میکند.
نمودارهای میلهای معاملهگران را قادر میسازد تا الگوها را راحتتر کشف کنند. زیرا تمام قیمتها، باز، بالا، پایین و بسته را در نظر میگیرد. قیمت باز شدن به صورت نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال یک خط تیره افقی در سمت چپ خط عمودی و قیمت بسته شدن در سمت راست قرار دارد. اگر قیمت باز شدن کمتر از قیمت پایانی باشد، خط اغلب به رنگ سیاه (یا سبز) ترسیم میشود تا افزایش قیمت در طول دوره را نشان دهد. در حالت برعکس نمودار به رنگ قرمز نشان داده خواهد شد.
نمودار کندل استیک یا شمعی
نوع دیگری از نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال نمودار کندل استیک یا شمعی است. دلیل نامگذاری آن این است که جزء اصلی نمودار که قیمت را نشان میدهد شبیه یک شمعدان است که بدنهای ضخیم دارد و معمولاً خطی در بالا و پایین آن با نام سایه بالا و سایه پایین ترسیم میشود.
بالاترین قسمت سایه بالا نشاندهنده قیمت بالا است. در حالی که پایینترین قسمت سایه پایین، قیمت پایین را نشان میدهد. الگوها توسط بدنه شمعدان یا کندل و سایه آن شکل میگیرند. الگوهای شمعدانی در دورههای زمانی کوتاه بسیار مفید هستند و بیشتر در بالای روند صعودی یا پایین روند نزولی اهمیت مییابند ون شکل خاصی از آنها ممکن است نشاندهنده تغییر روند حرکت قیمت باشد. قسمت گستردهتر شمعدان بین قیمت باز و بسته شدن مشخص خواهد شد. زمانی که اوراق بهادار با قیمت پایینتری بسته میشود، معمولاً کندل به رنگ سیاه/قرمز و برعکس سفید/سبز است.
آموزش تحلیل تکنیکال به سادهترین روش ممکن
از سری مقالات مشابه این مطلب
قسمتهای نازکتر شمعدان معمولاً به عنوان فتیلههای بالایی/پایینی یا سایهها شناخته میشوند. اینها بالاترین و/یا پایینترین قیمتها در آن بازه زمانی را، در مقایسه با قیمت بسته و باز شدن، به ما نشان میدهند. رابطه بین بدنه شمعدانها برای الگوهای شمعدانی مهم است. نمودارهای شمعدانی تشخیص شکاف بین بدنهها را آسان میکند.
یک اشکال جزئی نمودار کندل استیک به عنوان یکی از انواع نمودار در تحلیل تکنیکال این است که کندلها فضای بیشتری را نسبت به میلههای OHLC اشغال میکنند. در بیشتر پلتفرمهای نمودارگیری، بیشترین چیزی که میتوانید با نمودار شمعی نشان دهید، کمتر از چیزی است که با نمودار میلهای میتوانید نمایش دهید.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال: نمودار رنکو
برخلاف نمودارهای دیگر، نمودار رنکو یک تکنیک نموداری بدون نویز است که صرفاً بر روی حرکات قیمت تمرکز میکند و زمان و استفاده از حجم را کاملاً نادیده میگیرد.
این نمودار از آجرهای سفید/سبز و سیاه/قرمز تشکیل شده است. اینها بسته به افزایش یا عدم افزایش قیمت در مقایسه با آجر قبلی قرار میگیرند. از آجرهای سفید/سبز در هنگام افزایش قیمت اوراق بهادار و از آجرهای سیاه/قرمز هنگام کاهش استفاده میشود.
ذکر این واقعیت حائز اهمیت است که یک آجر جدید فقط تحت تاثیر نوساناتی قرار میگیرد که سود یا ضرر عمدهای برای معاملهگران به همراه دارد. بسته به شرایط بازار میتوان نمای این نمودار را در حالت چند دقیقه یا روزانه قرار داد. از یک جهت این نمودار میتواند برای معاملهگرانی که به دنبال روشی ساده برای شناسایی حمایتها و مقاومتها، روند کلی و فیلتر نویز هستند مفید باشد. اما از آنجا که تعیین احساسات بازار را دشوار میکند استفاده از سایر ابزارهای تحلیل را بیفایده خواهد کرد.
هایکین اشی
هایکین اشی (Heikin Ashi) نوعی نمودار معاملاتی است که در ژاپن ایجاد شده است. نمودارهای هایکین اشی شبیه نمودارهای کندلی هستند که رنگ کندل نشاندهنده جهت حرکت قیمت است. نمودارهای هایکین اشی میتوانند روند صعودی و نزولی را با وضوح بیشتری نشان دهند. یک روند صعودی قوی زمانی است که شمعهای سبز پیوسته HA بدون سایه پایین باشند. یک روند نزولی قوی نیز زمانی است که شمعهای قرمز HA بدون سایه بالایی باشند.
تفاوت اصلی نمودارهای کندل استیک و هایکین اشی به عنوان دو مورد از انواع نمودار در تحلیل تکنیکال این است که نمودارهای HA طبق میانگین قیمت حرکت میکنند و ظاهر بهتری ایجاد مینمایند. از آنجایی که میلههای قیمت HA میانگین هستند، قیمتهای باز و بسته شدن دقیق را برای یک دوره زمانی خاص نشان نمیدهند. نمودار HA میتواند به طور مستقل به خصوص توسط معاملهگران نوسانگیر استفاده شود. در واقع معاملهگران روزانه تمایل دارند از نمودارهای HA بیشتر به عنوان یک شاخص استفاده کنند.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال: نمودارهای نقطه و شکل
این نمودار چندان شناخته شده نیست و توسط سرمایهگذاران معمولی استفاده نمیشود، اما سابقه طولانی استفاده از آنها به اولین معاملهگران فنی باز میگردد. این نمودارهای ساده تنها بر روی حرکات قابل توجه قیمت تمرکز میکنند، در حالی که “نویز” را نیز فیلتر مینمایند.
نمودارهای نقطه و شکل از ستونهایی شامل X و O تشکیل شدهاند که حرکت فیلترشده قیمت را نشان میدهد. ستون X نشاندهنده افزایش قیمت و ستون O نشاندهنده کاهش قیمت است. هر جعبه قیمت نشاندهنده مقدار خاصی است که قیمت باید به آن برسد تا X یا O را تضمین کند. زمان عاملی در نمودار P&F نیست. عدم تحرک در قیمت به معنای عدم تغییر در نمودار P&F است.
راههای متنوعی برای علامتگذاری نمودارهای P&F وجود دارد که فقط از قیمت بسته شدن یا بالا و پایین استفاده میکنند. اندازه جعبه را میتوان به صورت یک مقدار ثابت یا یک درصد تنظیم کرد. ساخت نمودارهای نقطه و شکل ترسیم خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت را ساده میکند. بههمین دلیل است که نمودارهای نقطه و شکل برای تشخیص روندها و تعیین سطوح حمایت و مقاومت ایدهآل هستند.
جمعبندی بر انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
ما در این مطلب انواع نمودار در تحلیل تکنیکال را مورد بررسی قرار دادیم. به طور خلاصه، هر نمودار کاربرد خاص خود را دارد. با این حال، استفاده از آنها بستگی به نوع معامله شما و استراتژیهایی دارد که ترجیح میدهید در عمل استفاده کنید. بنابراین، داشتن دانش کلی از گزینههایی که هنگام تجزیه و تحلیل رفتار معاملاتی دارید یک مزیت است.
تحلیل تکنیکال قوی چه ویژگی هایی دارد؟
تحلیل تکنیکال قوی یعنی هنر مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت، حجم معاملات و سایر متغیرها در یک دارایی، تا جایی که برخی آن را با نام پیشگویی تعبیر میکنند که کاری کاملاً خطاست. برای جا افتادن این مطلب بهتر است مثالی بزنیم. تصور کنید کارشناس هواشناسی اعلام میکند «فردا تهران بارانی است.» این جمله شاید ساده به نظر برسد، اما پشت آن، کلی علم و محاسبه و کار تخصصی پنهان شده است. البته گاهی اوقات هم میشود که برعکس اعلام هواشناسی، هوا آفتابی شود. به نظر شما آیا این قضیه علم هواشناسی را زیر سؤال میبرد؟ خیر! تحلیل تکنیکال نیز به همین شکل است. ممکن است تحلیلگر در محاسبات خود دچار خطا یا اشتباه شود، اما این قضیه ماهیت تحلیل تکنیکال را زیر سؤال نمیبرد.
ویژگیهای یک تحلیل تکنیکال قوی
۱.تحلیل تکنیکال قوی بر اساس جنس دارایی
برای آنکه بتوانیم تحلیل تکنیکال قوی داشته باشیم، باید بیاموزیم که هر دارایی را با توجه به جنسش تحلیل کنیم. بهعبارتی شما نمیتوانید همانطور که نمودار یک ارز دیجیتال را مورد تحلیل قرار میدهید، به همان روش نمودار دلار/ریال و یا نمودار قیمت پیاز را نیز تحلیل نمایید، زیرا جنس و ماهیت اینها با هم متفاوت است. پس نوع مؤلفههایی که برای تجزیه و تحلیل در نظر میگیرید، باید فرق کند و نگاه ما به نمودار باید متناسب با جنس دارایی باشد.
۲.تحلیل تکنیکال قوی بر اساس حرکات قیمتی و زمانی (روند قیمتی- زمانی)
وقتی از یک نمودار قیمتی بازدید میکنید، اولین نکاتی که در نگاه اول توجه شما نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال را جلب میکند این است که، تاریخچه قیمت در یک نمودار از مجموعهای از حرکات قیمتی تشکیل شده است. حرکات قیمت بعضاً صعودی و نزولی هستند و این حرکات صعودی و نزولی با یک سری حرکات خنثی (افقی) به هم وصل شدهاند. در کنار این مسائل، روند زمانی (کوتاه مدت، بلند مدت، میان مدت) نیز مورد توجه قرار میگیرد، چرا که در نمودارهای قیمتی همواره دو مؤلفه زمان و قیمت در کنار هم به ایفای نقش میپردازند. به واسطه همین تحلیلگران با ترکیب مؤلفههای قیمتی و زمانی میگویند، فلان سهم در روند صعودی میانمدت است و یا فلان سهم در روند نزولی بلندمدت قرار دارد.
ابزارهای تحلیل تکنیکال قوی
در بازار بورس، دستیابی به سود هدف اصلی سرمایهگذاران است و خرید سهم در پایینترین قیمت ممکن و فروش آن در قیمتهای بالا، یکی از مواردی است که سرمایهگذاران همیشه در پی آن بودهاند. تحلیل سهم در شکل کلی به روشهای مختلفی امکانپذیر است که مهمترین آنها عبارتند از: تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی. از آنجا که در تحلیل تکنیکال از روند گذشته سهم استفاده می گردد و گذشته سهم را میتوان در بازههای زمانی یک ماه، شش ماهه، سالانه و هر بازه زمانی در نظر گرفت، در این جستار قصد داریم به آن بپردازیم.
۱. الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال قوی
الگوهای قیمتی نمایه شکلی از نمودار سهام هستند که به دلیل تعداد بالای تکرار آنها روی نموداریهای قیمت، روند قیمت سهام بعد از آن با درصد بالایی (معمولاً بالای ۵۰ درصد) در جهت خاصی قرار خواهد گرفت (صعودی یا نزولی). در واقع الگوهای قیمتی، به تکرار گذشته سهم خود میپردازد که به دفعات زیادی تکرار شدهاند و قیمت سهم پس از این الگوها روند مشخصی را در پیش گرفته است. شناخت و شناسایی این الگوها میتواند به سهامدار در انتخاب قیمت مناسب برای خرید یا فروش کمک شایانی نماید. از معروفترین الگوهای قیمتی میتوان به الگوهایی چون: الگوی برگشتی، الگوی نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال ادامه دهنده، الگوی سر و شانه، الگوی فنجان و دسته، الگوی پرچم و قلاب، الگوی وج (wedge)، الگوی کاسهای، الگوی دو دره و دو قله، و الگوی مثلثی اشاره نمود.
۲. نمودارهای قیمتی در تحلیل تکنیکال قوی
نمودار خطی و نمودار کندل استیک از جمله معروفترین نمودارهای قیمتی در تحلیل تکنیکال قوی محسوب میشوند. نمودار کندل استیک که با نام نمودار شمعی نیز مشهور است، نسبت به نمودار خطی اطلاعات بیشتری را ارائه میدهد. در نمودار کندل استیک علاوه بر مشاهده همه اطلاعات موجود در نمودار خطی، بالاترین و پایینترین قیمت در بازههای زمانی مختلف (مثلاً یک دقیقه، یک روز، یک ماه) به نمایش گذاشته میشود. از دیگر نمودارهایی که در عین سادگی، در تحلیل تکنیکال قوی مورد استفاده قرار میگیرد، میتوان به نمودار میلهای روزانه اشاره کرد که زمان و قیمت را در دو محور خود فرا میگیرد.
۳. اسیلاتور و اندیکاتور در تحلیل تکنیکال قوی
اسیلاتور (oscillator) در زبان انگلیسی به معنای نوسانساز و اندیکاتور (indicator) به معنای شاخص و مقیاس میباشد. اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات بسیار خوبی به نمایش میگذارند. به طور معمول اندیکاتورها جهت تأیید روند سهم پیشبینی شده و اعتبار آن مورد استفاده قرار میگیرند و به دو دسته پیشرو (leading) و دنبالهرو (lagging) تقسیم میشوند.در مقابل اندیکاتور، اسیلاتور برای مشاهده هیجانات بازار مورد استفاده قرار میگیرد و از جمله ابزارهایی است که در تحلیل تکنیکال قوی، برای زمان خنثی و ثبات قیمتها استفاده میشود که در ذیل به نمونههای پرطرفدار اسیلاتور و اندیکاتور جهت تحلیل تکنیکال قوی خواهیم پرداخت.
۳-۱. اسیلاتور مکدی ( MACD )
اسیلاتور MACD یکی از سادهترین و تاثیرگذارترین اسیلاتورهای شتابسنج در تحلیل تکنیکال قوی است که دو میانگین متحرک را از طریق کمکردن میانگین متحرک طولانیتر (۲۴ روزه) از میانگین متحرک کوتاهتر (۱۲ روزه) به یک شتابسنج روند تبدیل مینماید. همانطور که میانگینهای متحرک همگرا و واگر میشوند و یکدیگر را قطع میکنند، MACD در بالا و پایین خط صفر در نوسان است و از آنجا که مکدی بیمرز است، معمولاً برای تشخیص اشباع خرید و اشباع فروش کاربردی ندارد.
۳-۲.اسیلاتور RSI
آر اس آی اسیلاتوری است که در تحلیل تکنیکال قوی مورد استفاده قرار میگیرد و برای ارزیابی قدرت و یا ضعف حرکات قیمت و ارزیابی شتاب قیمت استفاده میشود. به طور معمول این ارزیابی را با مقایسه افزایش و کاهش قیمت در طی یک دوره زمانی خاص آنجام میدهد.
۳-۳. اسیلاتور MFI
اسیلاتور شاخص گردش نقدینگی (MFI) با استفاده از قیمت و حجم معاملات ساخته میشود و برای ارزیابی فشار خرید و فروش مورد استفاده قرار میگیرد. شاخص گردش نقدینگی (MFI) مانند RSI بین ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است و زمانی که تقاضا افزایش یابد و قیمت رشد کند، به سمت بالا در حرکت خواهد بود.. برعکس، زمانی که قیمت کاهش یابد و عرضهها زیاد شود، به سمت پایین نزول میکند. MFI به عنوان یک اسیلاتور شتابسنج، جهت تشخیص نقاط بازگشتی و قیمتهایی که رشد افراطی داشتهاند گزینه خوبی است. بزرگترین تفاوت این اسیلاتور با RSI در حجم معاملات است، زیرا حجم در معادلات آن به کار برده میشود.
۳-۴. اندیکاتور باندهای بولینگر (bollinger bands)
باندهای بولینگر که اندیکاتوری دیگر در تحلیل تکنیکال قوی است، دو نوار نوسانی است که در بالا و پایین یک میانگین متحرک حرکت میکند. باندهای این اندیکاتور زمانی که میزان نوسانات افزایش مییابد پهن شده و زمانی که نوسانات کاهش مییابد، فاصله باندها از هم کمتر میشود. کمتر شدن فاصله بین باندها، گاهی به عنوان سیگنالی جهت تغییر روند سهم است. ذات پویای این اندیکاتور باعث شده جهت تحلیل تکنیکال قوی انواع اوراق بهادار مورد استفاده قرار گیرد.
۳-۵. اندیکاتور ابر ایچیموکو (ichimoku cloud)
ابر ایچیموکو، که با نام «ایچیموکو کینکو هیو» نیز شناخته میشود، اندیکاتوری همهکاره است که برای تشخیص حمایت و مقاومت، تشخیص روند قیمت، سنجش شتاب و یافتن سیگنالهای معاملاتی مورد استفاده قرار میگیرد. ایچیموکو کینکو هیو ( Ichimoku Kinko Hyo ) به معنی «نمودار تعادلی در یک نگاه» است، چرا که تحلیلگر در تحلیل تکنیکال قوی میتواند روند را تشخیص دهد و سیگنالهای احتمالی را در آن روند بیابد. این اندیکاتور بسیار ساده و کاربردی است و مفاهیم آن به سادگی قابل درک هستند.
۳-۶.اندیکاتور میانگین متحرک (moving average)
میانگینهای متحرک، اندیکاتور دنبالکننده روند در تحلیل تکنیکال قوی است که از دادههای قیمت بهره میبرد. این اندیکاتور قیمت آینده را پیشبینی نمیکند، بلکه مسیر فعلی را مشخص مینماید. تحرک و نوسان میانگینهای متحرک نسبت به قیمت کمتر است، چون بر اساس میانگین قیمتهای گذشته رسم میشود.
۴. الگوهای شمعی یا کندل استیک در تحلیل تکنیکال قوی
نمودارهای شمعی که از ژاپن متولد شدند و در تحلیل تکنیکال قوی مورد استفاده قرار میگیرند، بیانکننده احساسات بازار هستند و بدنه آن، جهت نمایش قدرت زیاد یا کم خرید و فروش حائز اهمیت است. برای مثال بدنه کوچکتر قدرت کم نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال خرید و فروش را به نمایش میگذارد و بدنه بزرگتر قدرت بیشتر. این الگو نیز به دو دسته کلی ادامه دهنده و برگشتی تقسیم میشود که تبیین آن در قالب این جستار نمیگنجد.
۵. الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال قوی
شناسایی نقاط بازگشت در بازار، بر اساس الگوهای ویژه از وظایف الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال قوی است. این الگوها از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موجهای حرکتی بازار به وجود میآیند. بهرهگیری از الگوهای هارمونیک نسبت به الگوهای کلاسیک کمی پیچیدهتر است؛ چرا که شناسایی آنها تجربه بیشتری را میطلبد.
۶. پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال قوی
پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال قوی، یعنی معامله کردن با استفاده از اطلاعات واقعی و فقط بر اساس نمودار قیمت. در این روش، مبنای کار قیمت فعلی سهم است و سپس با استفاده از برخی اصول، روند حرکتی که بیشترین درصد رخ دادن را دارد مورد محاسبه قرار میگیرد.
۷. خطوط فیبوناچی در تحلیل تکنیکال قوی
نسبت های فیبوناچی که توسط ریاضیدانی ایتالیایی کشف شد، در مسائل گوناگونی مورد استفاده قرار گرفت که یک تحلیل تکنیکال قوی نیز از آن بی بهره نیست. ابزارهای فیبوناچی در بازارهای مالی جهت تشخیص بازگشت قیمت یا ادامه روند مورد استفاده قرار میگیرد. انواع ابزارهای فیبوناچی نشاندهنده محدودههای حمایت و مقاومت است که با روشهای گوناگون ترسیم میشود. این سطوح بازگشتی میتوانند علاوه بر قیمتی خاص، یک منحنی روی نمودار، خطی مورب یا زمان خاصی را به عنوان نقاط حساس حمایت و مقاومت تعریف کنند. درصدها در فیبوناچی حائز اهمیتند. بیشتر این درصدها از نسبت درصدهایی بین اعداد فیبوناچی به دست میآیند، به جز چند عدد ابتدای دنباله فیبوناچی، هر کدام از اعداد دنباله، تقریبا ۱٫۶۱۸ برابر عدد قبلی خود هستند و هر عدد ۰٫۶۱۸ برابر عدد بعد از خود است. بنابراین اگر این نسبتها را به درصد محاسبه کنیم، به ترتیب ۱۶۱٫۸ درصد و ۶۱٫۸ درصد خواهند بود.
درصدهای دیگر نیز مهمند و در دنباله فیبوناچی وجود دارند اما تلاش ما بر آن است که ابزارهای فیبوناچی را که در تحلیل تکنیکال قوی جهت شناسایی بازگشت یا ادامه روند مورد استفاده قرار میگیرند، به شما معرفی کنیم؛ ابزارهایی مانند: فیبوناچی ریتریسمنت، فیبوناچی اکستنشن، فیبوناچی Projection، فیبوناچی اکسپنشن، فیبوناچی Arcs، فیبوناچی Fan، فیبوناچی زمانی که از معروفترین و کاربردیترین ابزارهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال قوی هستند.
۷-۱.فیبوناچی ریتریسمنت ( Retracement )
فیبوناچی اصلاحی یا ریتریسمنت ( retracement ) سادهترین و کاربردیترین نوع از ابزارهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال قوی است. سطوح فیبوناچی از خطوط افقی برای نمایه زنی نواحی مقاومت و حمایت در سطوح کلیدی فیبوناچی استفاده میکنند و پیش از اینکه روند در مسیر اصلی خود حرکت کند، به این خطوط واکنش نشان میدهند. این سطوح با رسم یک خط روند بین قله و دره قیمت و سپس تقسیم فاصله عمودی به سطوح کلیدی فیبوناچی ۲۳٫۶ درصد، ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد، ۶۱٫۸ درصد و ۱۰۰ درصد مشخص میشود.
ریتریسمنت از پرطرفدارترین ابزارهاست که نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال توسط بسیاری از تحلیلگران تحلیل تکنیکال قوی برای تشخیص نقاط استراتژیک خرید و فروش، حد ضررها و اهداف قیمتی مورد استفاده قرار میگیرد. برخلاف سطوح ایجاد شده ثابت که توسط اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک ایجاد می شوند، سطوح فیبوناچی اصلاحی، سطوحی ثابتند که قابل تغییر نیستند. ذات ثابت بودن سطوح قیمت در این ابزار، اجازه میدهد تا به آسانی قابل شناسایی باشند. این مورد به معاملهگران و سرمایهگذاران اجازه میدهد قیمت را پیشبینی کرده و به صورتی عاقلانه رفتار نمایند. در واقع این سطوح را میتوان به عنوان نقاط عطفی دانست و تحرکات قیمت مختلف مانند شکست یا بازگشت قیمت را از آن انتظار داشت.
۷-۲.فیبوناچی Arcs
فیبوناچی Arcs از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال قوی است که شامل سه خط خمیده میشود و با هدف پیشبینی نقاط حمایت و مقاومت احتمالی ترسیم میگردد. برای رسم فیبوناچی Arcs ابتدا خط روند نامرئی بین دو نقطه سقف و کف در یک بازه زمانی کشیده میشود، سپس سه خط خمیده که این خط روند نامرئی را به سطوح ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد و ۶۱٫۸ درصد فیبوناچی تقسیم میکند. معمولاً تصمیم برای معامله، زمانی گرفته میشود که قیمت از این سطوح کلیدی بگذرد.
۷-۳. فیبوناچی فن (FAN)
فیبوناچی فن که ابزاری جهت تحلیل تکنیکال قوی است، از سه خط مورب با درصدهای فیبوناچی ترسیم میشود تا نقاط کلیدی حمایت و مقاومت به دست آید. برای رسم فیبوناچی فن، یک خط روند از دو نقطه سقف و کف ترسیم میشود و سپس فاصله عمودی بین دو نقطه بالایی و پایینی به درصدهای فیبوناچی ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد و ۶۱٫۸ درصد تقسیم میگردد. در نتیجه این بخشبندی، نقاطی در فاصله بین دو نقطه بالا و پایین روی نمودار قیمت به وجود خواهد آمد.سپس سه خط فن با رسم خط از نقطه سمت چپ به هر کدام از سه نقطهای که نماینده یکی از نسبتهای فیبوناچی است ایجاد میشود.
۷-۴. فیبوناچی اکستنشن (Extensions)
این ابزار که نمونهای دیگر از ابزارهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال قوی است، نوعی فیبوناچی اصلاحی است که جهت تشخیص نواحی مقاومت و حمایت بازار مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع فیبوناچی، نقاط بازگشت بیش از ۱۰۰ درصد را برای تشخیص اهداف قیمت پیشبینی میکند. در واقع اگر سهم بیش از ۱۰۰ درصد از حرکت قبلی خود تغییر قیمت داشته باشد، میتوان از فیبوناچی اکستنشن استفاده نمود.
۷-۵. فیبوناچی پروجکشن ( Projection )
فیبوناچی پروجکشن جهت تشخیص نقاط بازگشتی بیش از ۱۰۰ درصد هر موج است. فیبوناچی پروجکشن فاصله بین دو نقطه روی نمودار را ارزیابی مینماید و سپس براساس فاصله بین این دو نقطه، در آینده قیمت منعکس میشود تا نقاط حمایت و مقاومت احتمالی به دست آید. برای رسم این نوع از فیبوناچی، دو نقطه نیاز است و رسم آن باید در مسیر روند قیمت صورت گیرد.
۷-۶. فیبوناچی اکسپنشن ( Expansion )
فیبوناچی اکسپنشن یکی دیگر از ابزارها در تحلیل تکنیکال قوی است که ادامه روند صعودی یا نزولی را تا نقطه پایان محاسبه میکند. در این فیبوناچی فقط به درصدهای نقطه A و B نیاز داریم و مطابق درصدهایی که برای فیبوناچی اکستنشن ذکر شد، انتظار حرکت بازار تا ۱۶۱٫۸ ، ۲۶۱٫۸ و ۴۲۳٫۶ درصد از نقطه شروع حرکت وجود دارد. به همین خاطر فیبوناچی اکسپنشن را ترکیبی از فیبوناچی اکستنشن و پروجکشن میدانند.
اموزش جامع تحلیل تکنیکال
اگر شما هم به دنبال راهی برای سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال هستید؛ اما به دلیل پیچیدگی و دشواری این بازار سر در گم شدهاید و نمیدانید در این بازار چگونه باید به سودآوری رسید، پیشنهاد میکنم تا آخر این مقاله ما را همراهی کنید. در این مقاله به اموزش تحلیل تکنیکال بازار پرداختهایم. سرمایهگذاران از طریق این تحلیل میتوانند با نگاهی منطقی و مطمئن معاملات خود را انجام بدهند. قطعا با این روش شما هم سودآوری بیشتری خواهید داشت و هم با آسودگی خاطر به انجام معاملات خود خواهید پرداخت.
فعالان بازار سرمایه برای پیش بینی آیندهی سهام در بورس و گرفتن بهترین تصمیم در لحظه از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. اگر سهام شرکتی از لحاظ تکنیکالی موقعیت و شرایط خوبی داشته باشد سهام آن شرکت را خریداری میکنند، سپس با علم تکنیکال آیندهی قیمتی سهام را پیش بینی میکنند. آنها با این روش در بازار به سوددهی خواهند رسید. برای تکمیل اطلاعات خود در زمینه اموزش تحلیل تکنیکال با این مقاله از بیت سرور ارائه دهنده سرور مجازی، همراه باشید.نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از متداولترین و معروفترین روشهای تحلیل در بازارهای مالی، تحلیل تکنیکال است. در این تحلیل بر دادهها و نمودار بازارها تمرکز عمیقی دارید و شما با استفاده از آن، الگوها و روندهای موجود را شناسایی میکنید. پس از آن میتوانید به پیشبینی قابل اعتمادی از آینده بازار دست پیدا کنید. در بیان کلی در این بازار به بررسی تغییرات، نوسانهای قیمتها، حجم معاملات و عرضه و تقاضا میپردازید.
- علم تکنیکال به معنای بررسی قیمت نمودار است. در این روش با دیدن نوسانات قیمت نمودار، تریدر میتواند بهترین تصمیم را در لحظه بگیرد.
- تحلیل تکنیکال دانشی برای ثبت تاریخچه معاملات است.
- تحلیل تکنیکال به این معنا است که به جای توجه کردن به کالا به رفتار بازار توجه کنیم.
- در تحلیل تکنیکال با چارت (نمودار قیمت) سر و کار خواهید داشت. در واقع به بررسی نوسانات قیمت میپردازید و تصمیمات خود را طبق آن نوسانات میگیرید.
کاربرد تحلیل تکنیکال بر معاملات
قبل از هر چیزی، بهتر است کاربردهای روش تحلیل تکنیکال را برای شما بازگو کنیم. قطعا میدانید که پرداختن به معامله بدون دانش و استفاده از یک روش تحلیل، کار بیهوده و پر خطری است. این کار ریسک قابل توجهی را برای سرمایهگذار به همراه خواهد داشت. شما با آموزش تحلیل تکنیکال، کلیدی را در دست خواهید داشت که با آن میتوانید قیمت داراییهای خود را بررسی کرده و همچنین زمان مناسب برای خرید و فروش را پیدا کنید.
- در تمامی بازارهایی که نمودار قیمتی دارند میتوانید از تحلیل تکنیکال استفاده کنید.
- در بازارهای بورس، اوراق بهادار، بازار سکه، بازار طلا، بازار دلار تحلیل تکنیکال کارایی دارد. همچنین برای تحلیل قیمت نفت، زعفران و پسته نیزاستفاده میشود. اکنون فعالان اقتصادی زیادی در سراسر جهان در این حوزه فعالیت میکنند.
- همچنین تحلیل تکنیکال علاوه بر بازار ارزهای دیجیتال، برای تمامی بازارهای جهانی نظیر بازار فارکس مورد استفاده قرار میگیرد. علاوه بر بازارهای گفته شده، حتی برای تحلیل ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین، لایت کوین و اتریوم کارایی دارد.
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی
به طور کلی در تحلیل بنیادی شما از ارزش ذاتی یک ورقه بهادر با خبر خواهید شد و قیمت آن را با قیمت روز مقایسه خواهید کرد. در تحلیل تکنیکال بر اساس روند تاریخچهای قیمت اوراق، شاخصها و هر آنچه عرضه و تقاضا بر قیمت آن مؤثر است، کمک میکند رفتار قیمت آنها را پیشبینی کنیم.
تریدرهای حرفهای از تمام روش های تحلیل بهره میبرند تا بهترین تصمیم را بگیرند. برای ارتقای دانش معاملهگری خود نیاز است تا هر دو مهارت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی را با هم داشته باشید. طبعا این کار برای شما زمان زیادی خواهد برد.
نمودارهای قیمت
برای اموزش بهتر تحلیل تکنیکال بهتر است با نمودارها آشنایی پیدا کنید. نمودار قیمت، نموداری است که دنبالهای از قیمتها در بازه زمانی خاصی در آن ترسیم شده است. در نمودارهای قیمت، محور عمودی نشان دهنده مقیاس قیمت و محور افقی نشان دهنده مقیاس زمان است.
انواع نمودارها
همانطور که گفته شد، نمودارها اطلاعات قیمت اوراق بهادر را در طول زمان به صورت گرافیکی نشان میدهند. در اموزش تحلیل تکنیکال ۴ نوع نمودار مورد استفاده قرار میگبرند. این که تحلیلگر از کدام نوع از نمودارها استفاده میکند، به نوع اطلاعاتی که به دنبال آن هستند و سطح مهارت فردی آنها بستگی دارد. این ۴ نمودار عبارتند از:
- نمودار خطی
- نمودار میله ای
- نمودار کندل استیک
- نمودار نقطه و شکل
نمودار خطی
نمودار خطی صرفا برای نوسانات قیمت مورد استفاده قرار میگیرد. در این نمودار قیمت آخرین معاملات را به وسیلهی خط به یکدیگر وصل میکنند. همانطور که گفته شد این نمودار صرفا برای نوسانات قیمت است و نسبت به نمودارهای شمعی ژاپنی و میلهای کاربرد کمتری در تحلیل تکنیکال دارد.
نمودار میلهای
از نمودارهای میلهای در تحلیل تکنیکال، برای نشان دادن حرکت قیمت اوراق بهادار در یک دوره زمانی استفاده میکنند. شما در یک نمودار میلهای میتوانید قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالا و پایین سهام یا سایر ابزارهای مالی را مشاهده کنید. میلهها در این نمودارها به صورت خطوط عمودی قرار دارند. مجموعه این میلهها، هر نقطه قیمتی در بازه زمانی تعیین شده را نشان میدهد.
نمودار کندل استیک
نمودار کندل استیک در واقع شامل قیمتهای افتتاحیه، بالا، پایین و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک روز است. هر کندل یک قسمت پهن دارد که به آن بدنه میگویند. این بخشها نشان میدهد که آیا قیمت بستهشدن اوراق بهادار بالاتر از قیمت افتتاحیه (سیاه / قرمز) یا پایینتر (سفید / سبز) است یا خیر. همچنین خطوط نازک بلند بالا و پایین بدنه نمایانگر دامنه بالا / پایین است و به آنها سایه گفته میشود.
در نمودارهای کندل استیک مشاهده خواهید کرد که بدنه موجود در آنها به دو گونه توخالی و پر است. در کندلهای استیک توخالی در جایی که قیمت بستهشدن بیشتر از قیمت افتتاحیه است، فشار خرید را نشان خواهد داد. در مقابل آن، در کندل استیکهای پر شده، در جایی که قیمت بسته شدن کمتر از قیمت افتتاحیه باشد، فشار فروش را نشان خواهد داد.
در حالت کلی نمودار کندل استیک تأثیر احساسات سرمایهگذاران را بر قیمت اوراق بهادار نشان میدهد. این نمودار در اموزش تحلیل تکنیکال توسط معاملهگران برای تعیین زمان ورود یا خروج از معاملات استفاده میشود.
https://bitserver.in/wp-content/uploads/2021/09/bitserver_post-7.jpg
مفهوم حجم در تحلیل تکنیکال
در این نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال قسمت از اموزش تحلیل تکنیکال میخواهیم به معرفی مفهوم حجم در این روش بپردازیم. به صورت کلی به تعداد سهام یا قراردادهایی که در یک بازه زمانی مشخص در طول روز معامله میشود، حجم میگویند. از جنبههای بسیار مهم تحلیل تکنیکال میشود به حجم معاملات اشاره کرد. این به این دلیل است که حجم برای تایید روندها و الگوها مورد استفاده قرار میگیرد.
هر گونه حرکت قیمتی به سمت بالا یا پایین با حجم نسبتاً زیاد، قویتر تلقی میشود. میزان حجم توسط تحلیلگران تحت نظارت قرار میگیرد تا به ایدههایی در مورد تغییر روند آینده برسند. اگر حجم در روند صعودی شروع به کاهش کند، معمولاً نشانه پایان روند صعودی است.
در این مقاله به اموزش تحلیل تکنیکال پرداختیم. تحلیل تکنیکال در واقع یک هنر است که به شما این امکان را میدهد تا با استفاده از روشها و تکنیکهایی که شامل یک سری ابزار، نمودار، اندیکاتور و… است، به تحلیل سهام بپردازید. مهمتر از آن این است که در این نوع تحلیل به این مرحلهای میرسید که اگر اتفاقی برای سهم یا شاخصی رخ بدهد، انتظار بازار برای آن سهم یا شاخص چه خواهد بود.
در مقالههای قبلی وبسایت بیت سرور به معرفی سایر روشهای تحلیل پرداخته بودیم. استراتژی هیکین اشی، از نمونههای آن است. شما میتوانید برای افزایش دانش خود به مطالعه ی مقالههای سایت ما بپردازید و مهارت خود را در بازارهای مالی به خصوص ارزهای دیجیتال افزایش دهید.