تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در چیست؟

تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در چیست؟
خلاصه اینکه سرمایهداری و کارآفرینی نهتنها در متون اقتصادی و علمی بلکه حتی از نظر فعالان اقتصادی هم با هم سنخیتی ندارند ولی بدون شک استفاده از درایت و قدرت درک بالا در هر دو کار میتواند سود زیادی را نصیب فرد کند.
مونا مشهدیرجبی
کارآفرینی و سرمایهداری از مباحث بسیار بااهمیت در هر اقتصادی هستند. معمولاً در تمامی اقتصادهای دنیا کارآفرینی به عنوان یک فاکتور بسیار مهم اقتصادی شناخته میشود و تسهیلاتی برای کارآفرینان در نظر گرفته میشود زیرا فرصت شغلی برای افراد دیگر ایجاد میکند و ارزش افزوده اقتصادی دارد. خلاقیت در کارآفرینی وجود دارد و باعث رشد و پیشرفت اقتصادی میشود.
از طرف دیگر سرمایهداری مسالهای بحثبرانگیز است. با وجود اینکه تمامی اقتصادها از جذب سرمایهها برای توسعه فعالیتهای اقتصادی و صنعتی خود دم میزنند ولی بارها شنیده میشود که در تقبیح سرمایهداری یا کاپیتالیسم سخن میگویند و به نظریات مارکسیستی در این زمینه استناد میکنند.
مارکس از جمله اقتصاددانان مطرح دنیاست که سرمایهداری را مردود میداند. او سرمایهداری را به دو دسته تقسیم میکند و در یک بخش سرمایهدارانی را در نظر میگیرد که سرمایه خود را برای آغاز یک کار تولیدی و صنعتی به کار میگیرند و با استفاده از نوآوری زمینه را برای ایجاد ارزش افزوده اقتصادی فراهم میکنند. ولی در طرف دیگر سرمایهدارانی قرار دارند که اقدام به انجام مبادلات در بازارهای مالی و کالایی میکنند و از قبل این معاملات اقتصادی سود به دست میآورند و افرادی که در بازار سهام وارد میشوند یا در خرید اوراق قرضه دولتی سهیم میشوند یا حتی اقدام به خرید ملک و کالاهای دیگر با قیمت پایینتر و فروش آن با قیمت بالاتر بعد از مدت زمان مشخصی میکنند.
از نظر مارکس این کار که تنها با هدف کسب سود اقتصادی برای سرمایهداران صورت میگیرد و به زعم وی باعث ایجاد درآمد بادآورده و سودهای کلان در مدت کوتاه میشود برای اقتصاد آسیبرسان است. او که کاملاً مخالف این نوع از سرمایهداری است معتقد است سودی که این افراد به دنبال مبادلات خود در بازار مالی و کالا به دست میآورند معادل هزینهای است که واحدهای صنعتی و تولیدی به دلیل نبود منبع مالی برای توسعه کار خود متحمل میشوند و در واقع این مبلغ از جیب صنعتگران و تولیدکنندگان میرود.
حال آنها برای اینکه بتوانند هزینههای خود را متناسب با درآمدشان کنند مجبور هستند قیمت تمامشده محصولات تولیدی را افزایش دهند یا اینکه اقدام به کاهش دستمزد کارگران خود کنند که در هر دو حالت به افراد طبقه متوسط و پایین اقتصادی فشار وارد میشود.
مارکس با این دیدگاه در زمره اصلیترین منتقدان سرمایهداری قرار گرفته و معتقد است سرمایه در صورتی میتواند در اقتصاد نقش سازندهای داشته باشد که به عنوان نهاده تولید استفاده شود و ارزش افزودهای که ایجاد میکند از طریق دستمزد نیروی کار و ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش قدرت خرید مردم بین تمامی افراد جامعه تقسیم شود.
برخی بر این باورند که سرمایهداری نوعی از کارآفرینی است و یک سرمایهدار خوب قطعاً میتواند کارآفرین خوبی هم باشد ولی کارآفرینی و سرمایهگذاری دو مقوله کاملاً جدا هستند که تفاوتهای بسیار زیادی با هم دارند.
سرمایهداری که غالباً در زمره تعریف دوم مارکس قرار دارد با سرمایهگذاری در بازارهای مالی و کالایی و کسب سود در نتیجه معاملات در بازار ارتباط دارد و کارآفرینی به معنای استفاده از منابع مالی در کنار خلاقان برای ایجاد شغل تازه و ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد است.
الف: كارآفرين
کارآفرینان افرادی هستند که با سرمایههای شخصی یا مجموعهای از سرمایههای گروهی اقدام به راهاندازی کاری میکنند که برای تعدادی هر چند اندک فرصت شغلی فراهم میکند. آنها نسبت به آینده و تحولات اقتصادی آن خوشبین هستند و تا حد امکان به تمامی افرادی که با آنها کار میکنند اعتماد دارند.
بسیاری از اقتصاددانان کلید رشد کارآفرین در عرصه اقتصادی را اعتماد به دیگران و تقسیم کار میدانند. آنان اغلب از نیروی خلاقه خود برای آغاز کار استفاده میکنند و با تقسیم کار و مدیریت صحیح اقدام به توسعه کار میکنند. تکیه اغلب کارآفرینان به منابع مالی اندک است هرچند که برای آغاز کار یا توسعه آن بدون شک به سرمایه نیاز دارند.
کارآفرینان افرادی اجتماعی هستند که در انجام کارشان با دیگران همکاری میکنند و به تعبیر دقیقتر هیچ کاری را به تنهایی انجام نمیدهند بلکه با همکاری گروهی که خود انتخاب کردهاند در جهت تحقق اهدافشان گام برمیدارند. شاید مهمترین ویژگی یک کارآفرین موفق مردمداری و فعالیت در کنار دیگر افراد است. کارآفرینان برجسته اغلب دارای روابط اجتماعی بسیار گسترده و سازنده هستند و همین مساله باعث متمایز شدن آنها نسبت به دیگران شده است. به عنوان مثال شمار زیادی از افراد هر ساله وارد دانشکدههای هنری میشوند و به تحصیل در رشته عکاسی میپردازند. ولی از میان فارغالتحصیلان این رشته عده بسیار اندکی هستند که موفق میشوند شغلی متناسب با رشته تحصیلی خود پیدا کنند و از میان همین قشر تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در چیست؟ هم تعداد معدودی درآمد بالا به دست میآورند. آنها افرادی هستند که وارد گروه عکاسان حرفهای از هنرمندان و مکانهای تاریخی و هنری میشوند و هزاران دلار بابت هر عکس دستمزد میگیرند.
تفاوت این عکاسان با عکاسان کمدرآمد یا افرادی که در این رشته تحصیل کردهاند ولی شغلی متناسب با رشته تحصیلشان پیدا نکردهاند در کجاست؟ مطالعات انجامشده نشان میدهد این تفاوت در مهارت آنها در عکاسی نیست بلکه تفاوت در بازاریابی، روابط اجتماعی و توانایی برای عرضه و فروش هنر و خدمتشان به متقاضیان است. اینان در جرگه کارآفرینان موفق قرار میگیرند و همین موفقیت باعث گستردهتر شدن دامنه دوستان و آشنایان آنها میشود.
ب:سرمايه دار
در طرف دیگر طیف سرمایهگذار قرار دارد که وضعیتی متفاوت از کارآفرین دارد. سرمایهگذاران به اندازه کارآفرینان به اطرافیان خود اطمینان ندارند. آنها اغلب فکر میکنند «چگونه ممکن است وضعیت تغییر کند و شرایط من را ویران کند؟ آیا میتوانم به افراد شاغل در این شرکت اعتماد کنم؟»
به تعبیر بهتر در شرایطی که کارآفرینان منتظر فرصتهای مثبت و سازنده هستند و به همه چیز با خوشبینی فکر و نگاه میکنند، سرمایهگذاران اغلب بدبین هستند و تنها به مسائلی فکر میکنند که ممکن است شرایط را خراب کند.
اغلب سرمایهگذاران موفق دارای قدرت تحلیل بالایی هستند. آنها در مدیریت بسیار موفق هستند و در تصمیمگیریهای اقتصادی تعلل نمیکنند ولی کارآفرینان به دلیل ضعیف بودن قدرت تحلیل اقتصادیشان اغلب مدیران موفقی نیستند و همین مساله سبب شده است تا در شرکتهای خود به جای یک مدیر اقدام به ایجاد هیاتمدیره یا گروه مدیران کنند.
یک سرمایهگذار موفق فردی است که تنها به سود خود میاندیشد، فردی که سریع تصمیمگیری میکند و قدرت تحلیل و پیشبینی بالایی دارد. او میتواند در بحرانهای اقتصادی هم سود کند زیرا قبل از دیگران بازارهای آسیبندیده و سودآور را شناسایی میکند.
یک سرمایهگذار یا سرمایهدار موفق میتواند به یک کارآفرین نمونه تبدیل شود اگر کار با دیگران را یاد بگیرد و به افراد دیگر اعتماد کند. اگر بخشی از وظایف را به دیگران بسپارد و برای تصمیمگیریهایش به نظریات و دیدگاههای افراد دیگر هم توجه کند- مسالهای که در مقوله سرمایهداری میتواند مخرب باشد.
نتيجه :
خلاصه اینکه سرمایهداری و کارآفرینی نهتنها در متون اقتصادی و علمی بلکه حتی از نظر فعالان اقتصادی هم با هم سنخیتی ندارند ولی بدون شک استفاده از درایت و قدرت درک بالا در هر دو کار میتواند سود زیادی را نصیب فرد کند. سودی که در حالت سرمایهداری تنها به سرمایهگذار تعلق میگیرد ولی در وضعیت کارآفرینی بین تمامی افرادی که در آن مجموعه کار میکنند تقسیم میشود و ارزش افزوده اقتصادی دارد.
تعریف معامله گر یا تریدر
تفاوت اصلی بین یک معامله گر و یک سرمایه گذار، مدت زمانی است که شخص دارایی را در اختیار دارد. سرمایه گذاران افق زمانی بلندمدتی دارند، در حالی که معامله گران دارایی ها را برای دوره های زمانی کوتاه تری نگهداری می کنند تا از روندهای کوتاه مدت استفاده کنند.
تعریف معامله گر
معامله گر (trader) عبارت است از، فردی که به خرید و فروش دارایی های مالی در هر بازار مالی، چه برای خود یا از طرف شخص یا مؤسسه دیگری مشغول است. تفاوت اصلی بین یک معامله گر و یک سرمایه گذار، مدت زمانی است که شخص دارایی را در اختیار دارد. سرمایه گذاران (investors) افق زمانی بلندمدتی دارند، در حالی که معامله گران دارایی ها را برای دوره های زمانی کوتاه تری نگهداری می کنند تا از روندهای کوتاه مدت استفاده کنند.
نکات مهم
- معامله گران افرادی هستند که به خرید و فروش کوتاه مدت یک سهام برای خود یا یک موسسه می پردازند.
- از جمله معایب معامله، مالیات بر سود سرمایه قابل استفاده در معاملات و هزینه های کارمزد به کارگزاران است.
- معاملهگران، برخلاف سرمایهگذاران، بهجای سود بلندمدت به دنبال سود سرمایه کوتاه مدت هستند.
درک معامله گران
یک معامله گر می تواند برای یک موسسه مالی کار کند، در این صورت با پول و اعتبار شرکت معامله می کند و ترکیبی از حقوق و پاداش به آنها پرداخت می شود. از طرف دیگر، یک معامله گر می تواند با پول و اعتبار خود معامله می کند و تمام سود را برای خود نگه دارد.
از جمله معایب معاملات کوتاه مدت، هزینه های کمیسیون و پرداخت گستره قیمتی خرید و فروش است. از آنجایی که معاملهگران اغلب برای دستیابی به سود از استراتژیهای معاملاتی کوتاهمدت استفاده میکنند، کارمزدهای زیادی را باید پرداخت کنند. با این حال، افزایش تعداد کارگزاریهایی که کارمزد کمتری دریافت می کنند باعث شده است که این هزینه کمتر مسئلهای ایجاد کند، ضمن اینکه پلتفرمهای معاملات الکترونیکی نیز، گستره های قیمتی را در بازار ارز کاهش دادهاند. همچنین روش مالیاتی نامطلوبی برای سود سرمایه کوتاه مدت در ایالات متحده وجود دارد.
انواع معامله گری: مقایسه نهاد ها با حساب های شخصی
بسیاری از مؤسسات مالی بزرگ، دارای مرکز کنترل معاملات مالی هستند در آن مراکز، معامله گران کارمندانی هستند که طیف وسیعی از محصولات را از طرف شرکت خرید و فروش می کنند. هر معاملهگر دارای محدودیت هایی است یعنی مقدار معامله، حداکثر انقضای معامله و حداکثر ضرر آنها در یک معامله مشخص است. شرکت دارای ریسک اصولی است و بیشتر سود را حفظ می کند و معامله گر نیز، حقوق و پاداش دریافت می کند.
از طرفی دیگر، اکثر افرادی که با حساب شخصی معامله می کنند از خانه یا در یک دفتر کوچک کار می کنند و از یک کارگزار تخفیفی (discount broker) و پلت فرم های معاملات الکترونیکی استفاده می کنند. محدودیت های آنها به وجه نقد و اعتبار خودشان بستگی دارد، اما آنها تمام سود را حفظ می کنند.
کارگذاری های تخفیفی: منبعی مهم برای معامله گران
شرکت های کارگزاری تخفیفی به ازای هر تراکنش، کارمزد بسیار کمتری دریافت می کنند، اما همچنین یا مشاوره مالی بسیار کم یا هیچ مشاوره ای را ارائه نمی کنند. افراد نمی توانند به طور مستقیم در بورس یا بورس کالا با حساب شخصی خود معامله کنند، بنابراین استفاده از کارگزار تخفیفی یک راه مقرون به صرفه برای دسترسی به بازارها است. بسیاری از کارگزاران تخفیفی، حساب های مارجین (margin accounts) را ارائه می دهند. این نوع حساب به معامله گران اجازه می دهد برای خرید سهام از کارگزار پول قرض کنند. این امر مقدار معاملات آنها را افزایش می دهد اما ضرر احتمالی را نیز افزایش می دهد.
پلتفرمهای معاملات ارزی با خریداران و فروشندگان ارز در بازارهای نقدی، آتی و اختیار معامله مطابقت دارند. آنها میزان اطلاعات قیمتی را که در اختیار معامله گران حقیقی قرار می گیرد به شدت افزایش می دهند و در نتیجه اختلاف قیمت را محدود می کنند و کارمزد را کاهش می دهند.
مالیات بر سود سرمایه کوتاه مدت
یکی از معایب سودهای معاملاتی کوتاه مدت، این است که معامله گر بر اساس نرخ مالیات بر درآمد عادی، مشمول مالیات می شود. سود سرمایه بلندمدت تا 20 درصد مشمول مالیات است، اما نیاز است که ابزار پایه حداقل برای یک سال نگهداری شود.
طبق قانون فعلی، از لحاظ فنی قوانین مالیاتی جامعی برای معامله گری وجود ندارد. وضعیت مالیاتی یک معامله گر بر اساس اطلاعاتی است که معامله گران ارائه می دهند و ممکن است برای هر فردی متفاوت باشد. برخی از مواردی که سازمان مالیاتی امریكا هنگام ارزیابی وضعیت مالیات معامله گران در نظر می گیرد عبارت اند از، مدت نگهداری اوراق بهادار، تعداد معاملات انجام شده، بازه معاملاتی و حجم معاملات.
راه حل هایی برای معامله گران وجود دارد که بدهی های مالیاتی خود را از معاملات کوتاه مدت کاهش دهند. برای مثال، آنها میتوانند هزینههای مورد استفاده در راهاندازی معاملات خود را کسر کنند، مانند یک فریلنسر یا صاحب کسبوکار کوچک. اما اگر آنها بر اساس ماده 475 عمل کنند، معاملهگران میتوانند کل معاملات خود را برای یک سال خاص ارزشگذاری کنند و حتی زیانهایی که متحمل شدهاند را لحاظ کنند.
آربیتراژ چیست؟ چطور فقط در چند لحظه به سود برسیم؟
آربیتراژ چیست؟ در دنیای سرمایهگذاریهای جایگزین، چندین استراتژی و تاکتیک وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید. این استراتژیها اغلب با تاکتیکهای معمول «خرید و نگهداری» که توسط اکثر سرمایهگذاران بلندمدت مورد استفاده قرار میگیرد، متفاوت و پیچیدهتر هستند.
آربیتراژ یکی از استراتژیهای سرمایهگذاری جایگزین است که میتواند سوددهی فوقالعادهای را در پی داشته باشد. همچنین خطراتی را به همراه دارد که باید در نظر بگیرید. برای گنجاندن موثر آربیتراژ در استراتژی سرمایهگذاری جایگزین خود، درک تفاوتهای ظریف و خطرات ناشی از آن بسیار مهم است.
با سرمایهگذاریهای ارزی، استراتژی معروف به آربیتراژ به معاملهگران اجازه میدهد تا با خرید و فروش همزمان یک اوراق بهادار، کالا یا ارز دیجیتال، در دو بازار مختلف، سود خود را قفل کنند.
آربیتراژ چیست
آربیتراژ یک استراتژی سرمایهگذاری است که در آن یک سرمایهگذار به طور همزمان دارایی را در بازارهای مختلف خرید و فروش میکند تا از تفاوت قیمت استفاده کرده و سود کسب کند. در حالی که تفاوت قیمتها اغلب کوچک و کوتاه مدت است، اما اگر در حجم زیادی ضرب شود، میتواند چشمگیر باشد. آربیتراژ بیشتر توسط سرمایهگذاران حرفهای مورد استفاده قرار میگیرد.
در واقع آربیتراژ در ارزهای دیجیتال، اقدام خرید رمز ارز در یک بازار و فروش همزمان آن در بازار دیگر با قیمت بالاتر را توصیف میکند. در نتیجه سرمایهگذاران قادرند از تفاوت موقت ارزش هر رمز ارز سود ببرند.
در بازار ارزهای دیجیتال، معاملهگران از فرصتهای آربیتراژ با خرید رمز ارز از یک صرافی که قیمت پایینتری دارد استفاده میکنند. سپس آن را در صرافی دیگری که نرخ بالاتری ارائه میدهد، میفروشند. بنابراین معاملهگر میتواند از این تفاوت قیمتی سود کسب کند. اگرچه ممکن است این یک معامله پیچیده به نظر برسد، معاملات آربیتراژ در واقع ساده هستند و بنابراین کم ریسک محسوب میشوند.
مثالی از آربیتراژ برای درک بهتر مفهوم آن
برای آنکه بهتر بدانیم آربیتراژ چیست، اجازه دهید با یک مثال این مفهوم را سادهتر کنیم. معاملات آربیتراژ مانند این است که اگر دوست ندارید شیرینی بپزید، به فروش آن مشغول شوید. تصور کنید که هر شیرینی کوکی را با 0.25 دلار خریداری میکنید و و آنها را در یک شیرینی فروشی شلوغ در محلهای دیگر با قیمت هر کدام 1.00 دلار میفروشید.
شما فرصتی را به دست آوردهاید. ارزش هر کوکی وقتی در شیرینی فروشی فروخته میشد از ارزش هر کوکی که خریده بودید کمتر بود.
وقتی این اتفاق در بازار سهام رخ میدهد، معامله آربیتراژ نامیده میشود. یک آربیتراژر مانند این سناریوی فروش شیرینی، فرصتهای آربیتراژ را در بازارهای مختلف پیدا میکند. فقط به جای خرید و فروش کوکیها، آربیتراژ میتواند سهام و ارزهای دیجیتال را معامله کند.
این استراتژی، معروف به آربیتراژ، توسط سرمایهگذاران حرفهای که به دنبال سود کوتاه مدت هستند و میتواند نقدینگی را به یک برنامه سرمایهگذاری بلند مدت اضافه کند، مورد استفاده قرار میگیرد.
آربیتراژ ارز دیجیتال چیست؟
آربیتراژ ارز دیجیتال یک استراتژی است که در آن سرمایهگذاران یک ارز رمزنگاریشده را در یک صرافی میخرند و سپس آن را به سرعت در صرافی دیگر با قیمتی بالاتر میفروشند.
ارزهای رمزنگاریشده مانند بیت کوین در صدها صرافی مختلف معامله میشوند. گاهی اوقات ممکن است قیمت یک سکه یا توکن در یک صرافی با بقیه متفاوت باشد. در اینجاست که استراتژی کلاسیک وال استریت در مورد «آربیتراژ» مطرح میشود.
بنابراین با آربیتراژ ارز دیجیتال، سرمایهگذاران از این فرصت استفاده میکنند و یک ارز دیجیتال که در یک صرافی با قیمت پایینتری معامله میشود، میخرند و بلافاصله آن را با قیمت بالاتری در صرافی دیگر به فروش میرسانند. در ادامه نگاهی دقیقتر به نحوه عملکرد آربیتراژ رمزنگاری و استراتژیهای معاملاتی که از این تاکتیک استفاده میکنند، میاندازیم.
انواع سود آربیتراژ چیست؟
تا به اینجا متوجه شدیم که آربیتراژ چیست. اگر یک رمز ارز یا سهام در همه صرافیها قیمت یکسانی داشته باشد، از خرید و فروش نمیتوان آن به سود آربیتراژی رسید. اول قدم برای کسب سود آربیتراژی این است که سهام را با قیمت پایین خریداری کنید و با قیمت بالاتری به فروش برسانید.
قیمت معامله دو دارایی با گردش مالی یکسانی داشته باشند، متفاوت خواهد بود. داراییهایی که قیمت آینده آن را میشود تشخیص داد را نمیتوان با قیمت آینده آن فروخت. قیمت روز یک دارایی با وجود نرخ بهره بدون ریسکی که از آن کم شده، تعیین نمیشود. به این معنا که برای تعیین قیمت یک دارایی باید عواملی مثل هزینه ذخیره و ریسکهای موجود را در نظر گرفت. این شرط در مورد کالاهایی مانند بنزین صدق میکند، و ممکن است در مورد سهام اینگونه نباشد.
انواع سود آربیتراژ را میتوان سه گروه تقسیم کرد:
آربیتراژ ساده (Simple arbitrage)
وقتی که ارزهای دیجیتال در چند صرافی مبادله شوند، آربیتراژ اتفاق می افتد. چون خرید و فروش آنها در صرافیها مختلف با قیمتهای متفاوت امکانپذیر خواهد بود.
آربیتراژ مثلثی (Triangular arbitrage)
آربیتراژ مثلثی در زمانی رخ میدهد که یک اختلاف قیمت بین سه تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در چیست؟ ارز خارجی وجود داشته باشد. یعنی زمانی که نرخ مبادله ارزها دقیقا با یکدیگر برابر نیستند. فرصتهای آربیتراژ مثلثی بسیار به ندرت پیش میآیند و خیلی رایج نیست.
در آربیتراژ مثلثی، معاملهگرها سه ارز دیجیتال را مانند بیت کوین، دلار و یورو انتخاب میکنند. سپس جفت ارزی (بیت کوین/ دلار) را با نرخی مشخص مبادله کرده و پس از آن جفت ارز را جابجا میکنند (بیت کوین/ یورو). در آخر هم آن را به ارز پایه تغییر خواهند داد (دلار/ یورو). این مراحل با پرداخت کارمزد کمی برای انجام تبادلات انجام میشود و معاملهگران به سود خالص دست مییابند.
به عنوان مثال، یک معاملهگر با دلار، اتریوم میخرد، سپس آن را در ازای دریافت یورو میفروشد و در نهایت با یوروی دریافتی دلار خریداری میکند. به این ترتیب از راه مبادله این سه ارز سود آربیتراژی کسب خواهد کرد.
آربیتراژ پوشش نرخ بهره (Price convergence arbitrage)
آربیتراژ باعث میشود که قیمت ارزهای دیجیتال در بازارهای مختلف، به سمت همگرایی برود. برای مثال اگر صرافی کوین بیس اتریوم را ارزانتر از صرافی بیترکس بفروشد، معاملهگرهایی که میخواهند سود آربیتراژی به دست آورند، از کوین بیس اتریوم میخرند و آنها را در بیترکس میفروشند. در بیشتر این موارد به دلیل این همگرایی، بازار به سمت برابری قیمتها میرود. در واقع سود معاملهگر از همگرایی قیمتها به دست میآید.
مزایای آربیتراژ چیست؟
حالا که میدانید آربیتراژ چیست، بیایید نگاهی به مزایای آن داشته باشیم.
سود کم ریسک
معاملات آربیتراژ مستلزم سود در برابر خطر بسیار کم است، زیرا خرید و فروش به طور همزمان برای سود بردن از تغییرات قیمت انجام میشود. این احتمال وجود دارد که معاملهگران دیگر از همان فرصت آربیتراژ استفاده کرده و قیمتها را به طور نامطلوب بالا و پایین کنند. بنابراین زمان در معاملات آربیتراژ بسیار مهم است و توسط مدیران صندوقها و موسسات مالی اجرا و مدیریت میشود که میتوانید از طریق آنها سرمایهگذاری کنید.
سیستم های قابل اعتماد و پیچیده معاملات آربیتراژ را مدیریت می کنند
سرعت، مبالغ هنگفت پول و حجم عظیمی از سهام در معاملات آربیتراژ نقش دارند. معاملهگران به نرم افزارهای کامپیوتری پیچیده و بسیار کارآمد تکیه میکنند تا با تشخیص تغییرات جزئی قیمت و انجام معاملات خرید و فروش سهام در هزاران مورد، فرصتهای آربیتراژ را شناسایی کرده و کسب سود کنند.
معاملات ایمن و سریع
معاملات آربیتراژ به طور مطمئن و سریع توسط نرم افزارهای تجاری هوشمند انجام میشود که در برابر مداخله یا خطای انسانی نفوذناپذیر است. اینها سرمایهگذاریهای کوتاه مدت هستند که ریسک پایینی دارند و میتوانند سود را تضمین کرده و از اختلاف قیمت موجود استفاده کنند. هیچ نقدینگی وجود ندارد که تحت تاثیر نیروهای بازار قرار بگیرد و دچار نوسان شود.
چطور با آربیتراژ معامله کنیم؟
آربیتراژ اغلب شامل تجارت در بازارهای بینالمللی است. این امر بیشتر با تحقیق و نظارت کامل بر اخبار بینالمللی آغاز میشود. سپس، یک آربیتراژر به دنبال تنوع بین قیمتها در بازارها میگردد و لحظه دقیق خرید و فروش سهام را در صرافیهای مختلف پیدا میکند، ارزهای دیجیتال را میخرد و همان موقع با قیمت بیشتر در صرافی دیگری میفروشد.
چگونه با آربیتراژ معامله کنیم؟ فرض کنید اتریوم در صرافی بایننس و کوین بیس ثبت شده است. در این سناریو، میتوانید با نظارت بر نوسانات قیمت و اقدام در لحظه مناسب، سود کوتاهمدت به دست آورید.
با درنظر گرفتن مثالی که در ابتدای مقاله درباره شیرینی فروشی گفته شد، تصور کنید که قیمت اتریوم در صرافی بایننس 2850 دلار است و این رمز ارز در صرافی کوین بیس با قیمت2860 دلار معامله میشود. یک سرمایهگذار میتواند به این موضوع توجه کرده و از اختلاف قیمت و همچنین نوسانات تقاضا و شرایط در هر بازار استفاده کند و همزمان ارز دیجیتال را از بازار ارزان قیمت بخرد و در بازار با ارزش بالاتری بفروشد. زمان دقیق تجارت آربیتراژ بر اختلاف قیمت دو معامله تاثیر میگذارد.
در حالی که مثال بالا نحوه کار آربیتراژ را نشان میدهد، این یک نمونه واقعبینانه از سود نیست که ممکن است با این نوع معاملات انتظار داشته باشید. هنگامی که نرخ ارز را محاسبه میکنید، سود حاصل از معاملات آربیتراژ به احتمال زیاد بهعنوان پول به جای دلار نشان داده میشود. در نتیجه، برای به دست آوردن سود زیاد به سرمایهگذاری اولیه قابل توجه، حجم بالای سهام و معاملات بزرگ نیاز است.
آیا آربیتراژ بدون ریسک است؟
معاملات آربیتراژ در تئوری ساده، اما در عمل بسیار ظریف است. متغیرهای زیادی وجود دارد که یک سرمایهگذار باید قبل از دستیابی به سود کوتاه مدت از طریق معاملات آربیتراژ بداند. برای موفقیت باید از بازارهای مختلف و تفاوت قیمتها آگاهی کامل داشته باشید.
به همین دلیل، آربیتراژ بیشتر توسط موسسات مالی بزرگ و سرمایهگذاران حرفهای که دارای منابع و تخصص کافی هستند، اجرا میشود. معاملات آربیتراژ همچنین مستلزم داشتن دانش کافی درباره ارزهای دیجیتال و تحلیل و شناخت بازار است.
آربیتراژ در کجا میتواند اشتباه باشد؟
از آنجا که آربیتراژ بر اساس تفاوت قیمت در زمان واقعی است، نه برآورد ارزش آینده، یک تاکتیک به نسبت ساده محسوب میشود. اما در عمل، متغیرهایی وجود دارد که سرمایهگذاران مناسب هنگام تکمیل معاملات آربیتراژ باید به آنها توجه کنند. در واقع آربیتراژ برای بیشتر سرمایهگذاران مناسب نیست.
آربیتراژ به دلیل ناکارآمدی بازار و اشتباهات قیمتگذاری اتفاق میافتد. این موارد میتوانند غیرقابل پیشبینی باشند. خواندن اخبار و مطالعه بازارها در این زمینه کمک میکند. همچنین ایجاد درک عمیق از بازارهای سهام میتواند بهبود موفقیت یک سرمایهگذار را سبب شود.
در آربیتراژ، زمانبندی همه چیز است. به عنوان مثال اگر سهام خود را حفظ کنید در حالی که بازارها اصلاح میکنند، ممکن است مغایرتهای قیمتی را که برای سودآوری لازم دارید، از دست بدهید.
نرخ ارز خارجی و کارمزد کارگزاری میتواند سود مورد انتظار شما را کاهش دهد. هنگام تلاش برای معامله آربیتراژ، سرمایهگذاران باید این هزینههای معامله را در محاسبات خود لحاظ کنند. داشتن هر دارایی میتواند یک ریسک باشد، زیرا ممکن است سهام ارزش خود را از دست بدهند.
آیا آربیتراژ ارزش دارد؟
ممکن است فکر کنید که آربیتراژ کار زیادی با سود اندک به نظر میرسد و ممکن است حق با شما باشد. آربیتراژ تضمینکننده بازدهی نیست و اغلب تنها در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که شما تحقیقات خود را انجام داده، در زمانبندی اطمینان داشته باشید و در شرایط مالی قرار بگیرید که به شما امکان میدهد به یک سود در مدت کوتاهی برسید. مانند هر استراتژی سرمایهگذاری، آربیتراژ هم شامل این خطر است که هر چیزی خریداری میکنید، ممکن است کل ارزش خود را از دست بدهد.
جمعبندی
با مقاله آربیتراژ چیست ، همراه ما بودید. آربیتراژ در بازارهای سرمایه، در سهام، اوراق بهادار، کالاها و ارزهای دیجیتال وجود دارد؛ هر جا که دارایی یکسانی با قیمتهای متفاوت در بازارهای مختلف معامله شود. از آنجا که ارزهای رمزنگاریشده، دیجیتالی هستند و دارایی زیربنایی محسوب نمیشود، تعیین ارزش آنها سختتر است و قراردادهای قیمتی مشابه سهام و اوراق قرضه که با عملکرد یک شرکت، شهرداری یا کشور مرتبط است، ندارند.
ارز دیجیتال پیچیده است و استراتژیهای آربیتراژ میتواند حتی پیچیدهتر باشد. اما این عمل قانونی است و میتواند پاداشهای بالایی را به همراه داشته باشد و در عین حال سرمایهگذار را در معرض ریسک بالا قرار دهد.
مانند هر استراتژی سرمایهگذاری، برای سرمایهگذاران مهم است که هنگام بررسی آربیتراژ ارز دیجیتال، تحقیقات خود را انجام دهند، از جمله بررسی رمز ارزهای متفاوت و کمتر شناختهشده و نرم افزارهای موجود برای ردیابی مبادلات رمز ارزها در زمان واقعی.
آیا شما تا به حال از روش آربیتراژ و اختلاف قیمتی برای کسب سود استفاده کردهاید؟
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
تفاوت ترید و سرمایه گذاری در چیست؟
شاید تریدینگ در ارز های دیجیتال از بازار های موازی بیشتر کاربرد دارد. دلیلش هم آن است که ارزهای دیجیتال گاهی نوسانات چند هزار دلاری میکنند و شما میتوانید با استفاده از روش های مختلف سود بیشتری از هولد کردن و سرمایه گذاری کسب کنید.
به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، ترید و سرمایه گذاری هر دو به معنی ایجاد یک پوزیشن در بازار مالی و سودآوی از نوسان قیمت هاست. با این حال، دنبال کردن این هدف از روش های مختلف ممکن است. در حالی که سرمایه گذاران به طور عینی دارایی مورد نظر را خریداری می کنند، تریدر ها در خصوص موضع اصلی قیمت بازار، جهت گیری می کنند.
سرمایه گذاران با دیدی بلند مدت به بازار نگاه می کنند و آینده و رشد یک شرکت را طی سالها و حتی ده ها بررسی می کنند. در مقابل تریدر ها، برای آنکه بتوانند از نوسانات بازار سود بدست آورند، بازار های رو به رشد و سقوط را در بازه های زمانی کوتاه تر بررسی می کنند.
اگرچه در ادامه مفصلا به تفاوت ترید ارز های دیجیتال و سرمایه گذاری می پردازیم اما قبل از آن توجه شما را به جدول زیر که خلاصه ای از تفاوت های کلیدی را بازگو می کنند، جلب می کنیم:
ترید (Trading) | سرمایه گذاری (Investing) | |
بازار ها | سهام ، ETF ، شاخص ها، جفت ارزها، بازار آپشن ها، ارز های دیجیتال و … | سهام ، ETF |
روش ها | روش های مشتق شده مانند CFD و اسپرد | ISA ، SIPP |
بازه زمانی | کوتاه مدت تا متوسط | متوسط تا بلند مدت |
ریسک | عمدتا توسط اهرم یا لوریج بیشتر می شود. | محدود به هزینه اولیه است. |
سبک | ترید روزانه، سوئینگ تریدینگ، ترند تریدینگ و … | سرمایه گذاری Passive و Active |
ترید چیست؟
ترید (Trade) یا معامله یا مبادله به زبان بسیار ساده خرید و فروش، داد و ستد و گاهی تجارت نیز معنی میشود و از زمان قدیم در قالب مبادله کالا به کالا به کار میرفت.
از وقتی که پول اختراع شد ما هر روز بدون اینکه متوجه شویم در حال ترید های مختلف هستیم. حتی وقتی بابت خرید یک بستنی پول میدهیم در حال تریدینگ هستیم.
از وقتی که پول های سنتی جاب خود را به ارز های دیجتال دادند، روش تریدینگ و مبادلات هم عوض شد. مثلا در ازای خرید بیت کوین دلار میدهیم یا در پرداخت با بیت کوین کالا تحویل میگیریم.
نباید بدون علم کافی وارد این حوزه شد وگرنه دچار زیان های جبران ناپذیری می شویم.
هیچوقت نباید بدون علم کافی وارد این حوزه شد وگرنه دچار زیان های جبران ناپذیری می شویم.
شاید تریدینگ در ارز های دیجیتال از بازار های موازی بیشتر کاربرد دارد. دلیلش هم آن است که ارزهای دیجیتال گاهی نوسانات چند هزار دلاری میکنند و شما میتوانید با استفاده از روش های مختلف سود بیشتری از هولد کردن و سرمایه گذاری کسب کنید.
شاید مشتاق باشید بدانید تریدر ها چگونه آینده قیمت یک سهم را پیش بینی میکنند؛ آنها معمولا از دو روش تحلیل های فاندامنتال و تحلیل های تکنیکال استفاده میکنند و با استفاده از نمودار های قیمتی آینده قیمت یک سهم را پیش بینی میکنند.
تفاوت ترید و سرمایه گذاری
سرمایه گذاران معمولا از دو حالت معاملات بلند مدت و کوتاه مدت استفاده میکنند تا سرمایه خود را افزایش دهند. حال آنکه تریدر ها عموما با معامله کردن سود میکنند، پس طبیعی است از معاملات کوتاه مدت و حتی لحظه ای استفاده کنند تا یک شبه سرمایه خود را چند برابر کنند.
به این روش خریدوفروش فوری (Scalping) میگویند
معمولا تریدر ها از دو ویژگی در بازار های مالی به عنوان برگ برنده خود استفاده میکنند:
با این روش شما میتوانید از زیان کردن یک سهم هم سود کنید. اساس این روش مثل شرط بندی است، یعنی شما پیش بینی می کنید که قیمت آن ارز قرار است پایین بیاید و تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در چیست؟ با صرافی وارد قراردادی بر همین اساس میشوید. بعد از کاهش قیمت شما سود میکنید. به همین سادگی!
اهرم در بازار های مالی حکم چند برابر کردن سود و ریسک را دارد. مثلا با ۱ دلار میتوانید معامله ای با حجم ۱۰۰ دلار ببنیدید و سود بیشتری کنید.دقت کنید که همانطور که درآمد از این روش بالاست ریسک ه آن نیز بالاتر است.
روش های مرسوم تریدینگ
خرید و فروش فوری (Scalping)
در این روش معامله گر با سود کم معامله ای در حد چند ثانیه و یا دقیقه میبندد و با مهارت بالا سعی در استفاده از لوریج میکند.
خرید و فروش روزانه (Day Trading)
در این روش معاملات تریدر مدت زمان بیشتری میبرد و در نتیجه سود بیشتری هم میکند.
خرید و فروش نوسانی (Swing Trading)
جذاب ترین روش تریدینگ نوسان گیری نام دارد. تریدر با استفاده از تحلیل های تکنیکال سعی در پیش بینی قیمت آینده ارز دیجیتال دارد و با معاملات متعدد سعی میکند از افزایش یا کاهش قیمت سهم نوسانات شدید بگیرد.
موقعیت گیری (Position Trading)
اساس عملکرد این روش مانند سرمایه گذاری است و تریدر بعد از خرید یک سهم منتظر افزایش قیمت آن میماند و سپس میفروشد.
ترید را از کجا شروع کنیم؟
توصیه میکنیم ابتدا از صفحه از کجا شروع کنم با مفاهیم پایه ارز های دیجیتال آشنا شوید. سپس با تحلیل های فاندامنتال و تحلیل های تکنیکال آشنا شوید. هر هفته کلیپ های رایگانی برای آموزش این تحلیل ها در آپارات و یوتیوب ما قرار میگیرد. حال وقت آن است در یک صرافی ارز دیجیتال معتبر مثل بایننس یا بیتمکس حساب باز کنید و بعد از ایجاد یک کیف پول ارز دیجیتال شروع به تریدینگ کنید.
بهترین مکان برای تریدینگ ارز های دیجیتال صرافی های آنلاین خارجی است زیرا:
۱.قانون مشخص و شفافی دارند و اگر هویت غیر ایرانی داشته باشید می توانید از قوانین پیروی کنید.
۲. جامعه آماری آنها بین المللی است و تریدر های زیادی روزانه از سامانه آنها استفاده میکنند، پس در صورت ایچجاد مشکل به سرعت بر طرف میشود.
چگونه یک تریدر موفق شویم؟
معامله گری موفق نیاز به تجربه فراوان در کنار علم تکنیکال و فاندامنتال دارد. این تجربه از معامله کردن به دست می آید و با کلیپ و یوتیوب نمیشود تریدر شد. اما اگر به زندگی تریدر های موفق نگاهی بیاندازیم ویژگی های مشترکی میبینیم مثل:
احساس در تجارت میتواند باعث به خطر انداختن سلامتی شود
با خواندن مصاحبه افراد موفقی مثل وارن بافت متوجه اصول پایه ای می شویم که ۴ مورد آن را ذکر میکنیم:
اگر تریدر نتواند احساساتش را در معاملات کنترل کند بهتر است همین الان جمع کند برود!
یادگیری را متوقف نکنید
اگر میخواهید در بازار های مالی شکست نخوردی هیچگاه به فکر تکامل نباشید. هیچ اندیکاتوری نمیتواند آینده را به طور ۱۰۰% پیش بینی کند. هیچ تحلیل گری نمیتواند با قطعیت تحلیل کند. اینها تنها الگوریتم های ریاضی هستند که با تجربه ثابت شده عملکرد خوبی داشته اند.
گاهی بعضی از تحلیل گران برای فریب بقیه از روش های ساده و پیش پا افتاده ای تحلیل میکنند تا به شما بفهمانند سود کردن کار خیلی آسانی است. در این صورت شما با تقلید روش های مندرآوردی این تحلیل گران خود را از چاله به چاه می اندازید.
معمولا تازه کار ها بعد از اولین سود بلافاصله پوزیشن را میبندند. حال آنکا افراد قدیمی بیبشتر به حد ضرر خود توجه میکنند تا هدف و سود!
این هنر با تجربه زیاد به دست می آید و آموختنی نیست.
معامله گر حرفه ای صبر دارد و علاوه بر مداومت در کار، دست به خرید و فروش عجولانه نمی زند.
سوالات متداول
آیا ترید نیازمند سرمایه اولیه است؟
بله بدون سرمایه اولیه ورود به بازار های مالی توجیهی ندارد، اما میزان این سرمایه در ارز های دیجیتال بسیار کمتر از بازار های موازی است. شما میتوانید از وام صرافی ها هم استفاده کنید.
آیا تریدینگ به تنهایی میتواند شغل محسوب شود؟
بله قطعا تریدینگ یک شغل کامل با سود مناسب است. اما معمولا افراد مبتدی با ورود به بازار های مالی دچار هیجانات می شوند، لذا اگر مبتدی هستید هیچوقت شغل اصلی خود را به خاطر تریدینگ از دست ندهید!
تریدینگ چه مزیتی نسبت به سرمایه گذاری دارد؟
سود و بازدهی بسیار بالاتر، مقدار سرمایه اولیه کمتر
معایب تریدینگ چیست؟
به میزان سود زیادش ضرر زیاد هم میتواند داشته باشد. ریسک زیاد در دراز مدت باعث مشکلات اعصاب می شود.
ترید را از کجا شروع کنم؟
اول از همه یک حساب کاربری باز میکنید و سپس علم تحلیل تکنیکال و فاندامنتل را برای پیش بینی اداوه روند یک سهم می آموزید. سپس از یک حساب دمو یا مجازی عمل معامله را انجام میدهید.
حد ضرر چیست؟
هدف مشترک تمام افراد از انجام معامله به خصوص دربازارهای سودآوری مثل بورس، کسب سود و منفعت است.
حفظ اصل سرمایه در بورس از سودی که به ارمغان میآورد مهمتر است. بنابراین باید علاوهبر توجه به انتخاب سهام مناسب و سودی که دارد، باید به ضرری هم که ممکن است از طریق آن سهام وارد شود توجه کافی داشت.
ممکن است سهمی را خریداری کنیم و سپس، آن سهم دچار افت قیمت شود. در چنین شراطی حد ضرر کمک میکند که متوجه شویم تا چه زمانی و چه قیمتی سهم را نگه داریم و یا چه زمانی تصمیم به فروش آن بگیریم.
زمانی که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت میکند اگر به موقع از بازار خارج شویم، در واقع از گسترش زیان جلوگیری میکنیم و سرمایه خود را حفظ میکنیم.
یکی از ملزومات طراحی یک پلن معاملاتی موفق در اصل تعیین حد ضرر است.
حد ضرر چیست؟
حد ضرر یا stop loss شرطی است که شما میگذارید که اگر سهم به یک حد مشخص رسید، پوزیشن شما را در آن قیمت ببندد که غالبا با ضرر همراه است.
به عبارت سادهتر شما سهمی را خریداری میکنید و بعد از مدتی متوجه میشوید که روند قیمتی آن سهم برخلاف میل شما بوده، پس برای اینکه سریعتر بتوانید جلوی ضرر را بگیرید، بهتر است قبل از خرید هر سهمی حد ضرر را برای خودتان مشخص کنید.
زمانی که حد ضرر شما در بازار فعال شد شما میتوانید حتی با میزان ضرر کمی از بازار خارج شوید و هرچقدر که اجازهی پیشروی حد ضرر داده شود در واقع شما باید سود بیشتری از بازار کسب کنید تا اصل پولتان را دریافت کنید.
به عنوان مثال شما اگر 10 درصد در بازار ضرر کنید باید حدود 12 درصد سود کنید تا به اصل پولتان برسید و اگر 50 درصد ضرر کنید باید 100 درصد سود کنید تا به اصل پول خود برسید.
برای حد ضرر فاکتورها و الزامات زیادی داریم که یکی از ملزومات تعیین حد ضرر، حجم خرید است. یعنی اگر حجم معاملاتی بالایی داشته باشید، نمیتوانید حد ضرر کوتاهی را انتخاب کنید؛ پس باید یک سهم را در نقطه مناسب خریداری کنیم.
همچنین نمیتوان در سقف قیمتی یا در مقاومتهای ماژور و عمده سهم را خریداری کرد و بعد حد ضرر هم تعیین کرد.
قبل از خرید باید حتما حد ضرر را مشخص کرد و این حد ضرر زمانی که فعال شود شما را ملزم میکند به موقع از بازار خارج شوید.
اگر در یک روند صعودی خرید داشته باشید، بهترین روش در تعیین حد ضرر این است که آن را به صورت دستی بالا ببرید.
مثلا اگر سهمی را 100 تومن میخرید باید رقمی معادل 95 تومان را برای حد ضرر آن در نظر بگیرید.
وقتی مقاومتهای سهمی را تعیین کردید باید با شکست هر مقاومتی، حد ضرر را هم بالا ببرید تا بتوانید سودتان را از بازار حفظ کنید.
چگونه حد ضرر را تعیین میکنیم؟
مشخص کردن محدوده ضرر به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد به همین دلیل نمیتوان یک راهکار را برای عموم در نظر گرفت.
تعیین محدوده ضرر به این بستگی دارد که خریدهایتان را براساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید یا تحلیل بنیادین!
اما برخی نکات هستند که حتما باید به آنها توجه داشت که در ادامه به این موارد اشاره خواهیم کرد؛
یکی از رایجترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است یعنی زمانی که قیمت به حد ضرر نزدیک میشود، معاملهگر آن را تغییر یا حذف میکند و منتظر کمتر شدن ضرر و یا از بین رفتن آن میماند.
شاید این اقدام در مواردی موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود ولی در بلندمدت موجب از بین رفتن استراتژی سرمایهگذاری خواهد شد.
حد ضرر نباید بیشتر از 10 درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از 10 درصد نباید از دست بدهید.
حد ضرر را نباید با فاصله خیلی زیاد یا با فاصله خیلی کم قرار دهید.
در تعیین حد ضرر دیدگاه زمانی یک سرمایهگذار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چراکه تعیین حد برای معاملههای کوتاه مدت با معاملههای بلندمدت بسیار متفاوت است.
در خریدهای بلندمدت حد ضرر را روی محدودههای حمایتی معتبر تعیین کنید یعنی بین 10 تا 20 درصد پایینتر از قیمت خرید باشد.
در معاملات کوتاه مدت حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار بدهید البته اگر بین 8تا 10 درصد باشد باید این کار را انجام داد.
اگر روند بازار صعودی باشد باید بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، حد را تعیین کنیم.
اگر روند بازار نزولی باشد باید بعد از رسیدن به حد سود، یا کاملا از بازار خارج شویم یا بخشی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی آن، حد ضرر شناور در نظر بگیریم.
زمانی ک مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوه مقاومتی تثبیت شد، باید حد را روی مقاومت شکسته شده که به عنوان حمایت عمل میکند قرار بدهید.
همیشه به حد ضرر تعیین شده عمل کنید و اگر بعد از عمل کردن به حد ضرر رشد سهم شروع شد، سعی کنید خودتان را ملامت نکنید و خوشحال باشید که براساس استراتژیتان معامله را انجام دادید نه براساس طمع!
اشخاصی که قصد سرمایهگذاری بلندمدت دارند اعتقادی به تعیین حد ضرر ندارند. اما اگر شما هم چنین قصدی دارید ابتدا باید نسبت به وضعیت بنیادی شرکت مطمئن شوید و سپس سرمایهگذاری بیش از 9 ماهه را بدون تعیین حد ضرر انجام دهید.
تفاوت معاملهگر حرفهای در مواجه با زیان
یکی از تفاوتهای اصلی معاملهگران حرفهای در قبال سایر معاملهگران نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار است.
اگر زمانی که قیمت برخلاف آنچه تصور میکردیم حرکت کند، از بازار خارج شویم از افزایش زیان جلوگیری میشود و سرمایه ما حفظ میشود که این یکی از کارهایی است که معاملهگران حرفهای به موقع آن را انجام میدهند.
تفاوت دیگر این است که معاملهگر غیرحرفهای بعد از رسیدن به حد ضرر و خارج شدن از معامله، چنانچه قیمت سهام افزایش پیدا کند از مشخص کردن حد ضرر پشیمان میشود اما معاملهگر حرفهای به دنبال ضعف و اشکال موجود در استراتژی معاملاتی خود است.
در نتیجه…
همانطور که پیشتر هم به اهمیت تعیین حد ضرر اشاره کردیم، تعیین حد از سوی سرمایهگذار گاهی مهمتر از خود معامله است و عدم تعیین حد ضرر به معنی عدم مدیریت سرمایه به حساب میآید.
نکته مهم اینجاست که همیشه باید به حد ضرر پایبند باشید و طمع نکنید!
رعایت تمام این نکات و اصولها موجب حفظ سرمایه و به دست آوردن سود میشود اما غافل ماندن از هرکدام آنها، موجب ضرر میشود.
اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید و از دو امکان جذاب و جدیدمون استفاده کنید 🙂