اهمیت روند فارکس

جمله مشهوری در تحلیل تکنیکال وجود دارد: روند دوست شماست؛ همواره در جهت روند معامله کنید.
اهمیت حجم معاملات
در این قسمت توضیحاتی اجمالی دربارهی اهمیت حجم معاملات ارائه خواهیم کرد. میزان حجم معاملات میتواند شدت یا فوریت پنهان شده در حرکت قیمت را به ما نشان دهد. همچنین حجم معاملات سنگینتر نشان دهندهی تمایل یا فشار بیشتر است.
تحلیلگران میتوانند با بازنگری سطح معاملات همراه با حرکات قیمت، میزان تمایل یا فشار برای خرید یا فروش را در حرکت بازار بهتر ارزیابی کنند سپس میتوانند از این اطلاعات برای تأیید حرکت قیمت یا هشدار مبنی بر اینکه حرکت قیمت ممکن است عوض شود یا این حرکت نامطمئن است، استفاده کنند.
به عنوان یک قانون کلی، حجم معاملات باید در جهت روند قیمت موجود، افزایش پیدا کند یا گسترده شود. در روندهای صعودی حجم معاملات همزمان با افزایش قیمت باید افزایش پیدا کند و در مواقع بوجود آمدن حفرهها نیز باید کاهش پیدا کند. تا وقتی که الگو ادامه دارد حجم هم باید روند قیمت را تأیید کند.
اهمیت حجم معاملات
نظریه حجم معاملات به ما میگوید هر چقدر حجم معاملات بیشتر باشد نیروی بیشتری پشت حرکات قیمت وجود دارد.
همزمان با افزایش حجم معاملات، روند جاری باید به حرکت خود ادامه دهد. با این حال با دیدن کند شدن روند حرکت حجم معاملات، باز هم دلیل محکمی برای توقف روند وجود ندارد که این نکته میتواند به نوبهی خود حائز اهمیت باشد.
همچنین حجم معاملات میتواند نشانگر این باشد که ما سقف یا کف داریم.
حجم معاملات کم، همزمان با برخورد قیمت با سطح حمایت میتواند نشانگر این باشد که فشار فروش بازار کاهش پیدا کرده است یا بنا به تعبیر دیگر قدرت فروشندگان در بازار کم شده است و باید منتظر خریداران تازه نفس در بازار باشیم.
وقتی ببینیم که نزدیک کفها فشار فروش کاهش پیدا کرده است به طبع میتوانیم احتمال افزایش قیمت را بدهیم. عکس این حالت هم در سقفهای قیمتی کاملاً برقرار است.
به این معنا که در هنگامی که قیمت با سطوح بالایی یا همان مقاومتهای ما برخورد میکند، اگر حجم معاملات ما کم باشد، میتواند نشان دهنده این باشد که قدرت خریداران رو به کاهش است و کم کم فروشندگان قدرت را از خریداران میگیرند و با این اتفاق باید منتظر کاهش قیمتها در سقفها باشیم.
حجمها بسیار مهم هستند. حتی در الگوهای قیمتی و الگوهای ادامه دهنده، حجمها همیشه یک عامل تأیید کننده هستند و همیشه باید به آنها توجه داشته باشیم.
اهمیت استراتژی در فارکس
در این مقاله به بحث در مورد اهمیت داشتن استراتژی در فارکس و معاملات بازار بورس می پردازیم. ما را در سایت آموزش فارکس_ ایتسکا همراهی کنید.
معامله در بازار فارکس شرایطی را فراهم کرده که تریدرها در سراسر دنیا می توانند با کسب مهارت و تجربه به سود خوبی برسند. و البته مثل هر بازار دیگری در دنیا پیچیدگی های خودش را دارد. به همین دلیل، خیلی مهم است که برای کار کردن در این بازار استراتژی مختص خودتان را داشته باشید. فارکس به روش های مختلفی انجام می شود، پس بهتر است یک استراتژی انتخاب کنید که با سطح تجربه، بودجه و اهداف تردینگ شما سازگار باشد. علت موفقیت یا شکست در این بازار بستگی به درک کلی شما از بازار قبل از ورود به آن و انتخاب یک استراتژی مناسب است.
چرا در فارکس داشتن استراتژی مهم است؟
مقاله انگلیسی مرتبط به این مورد را میتوانید در اینوستوپدیا بخوانید
اهمیت استراتژی در فارکس 1
انتخاب یک استراتژی برای فارکس شبیه خریدن یک ماشین جدید است. گزینه های مختلف با طرح و اندازه های گوناگون پیش روی شماست. حتما قبل از اینکه یک استراتژی را در یک حساب واقعی پیاده کنید، آن را در یک حساب دمو امتحان کنید.
استراتژی در فارکس و معاملات چیست؟
اهمیت استراتژی در فارکس 2
استراتژی تردینگ روشی است که به تریدرها کمک می کند تا بدانند چه زمانی یک جفت ارز را بخرند یا بفروشند، و شامل استفاده از تکنیک های خاص معاملاتی است که هدف آن بدست آوردن سود از خرید و فروش ارزهای مختلف است. استراتژی های زیادی اهمیت روند فارکس وجود دارد که به شکل سیگنال های دستی یا خودکار هستند. استراتژی های جدید به شکل تکنیکال یا فاندامنتال، و یا براساس اخبار و رویدادها هستند. استراتژی های دستی، تریدر را وادار می کنند که خودش از طریق کامپیوتر سیگنال های تردینگ را پیدا کند. استراتژی خودکار برای جایی هست که یک الگوریتم که توسط یک تریدر ساخته شده است به طور خودکار این سیگنال ها را پیدا می کند و به طور اتوماتیک و بدون کمک انسان اجرا می کند.
برای شروع کار در بازار فارکس ، میتوانید از بهترین بروکر های فارکس استفاده کنید.
انواع استراتژی های فارکس:
هیچ استراتژی خاصی وجود ندارد که برای همه تریدرها مناسب باشد. هر تریدر باید استراتژی مختص خود را داشته باشد. در ادامه برخی از استراتژی های مهم فارکس را آورده ایم:
ترند تردینگ یا معامله گری روند: این یکی از ساده ترین استراتژی های فارکس است، و در عین حال معتبر نیز هست. و شامل تلاش برای بازدهی مثبت با استفاده از حرکت مستقیم بازار است.
پرایس اکشن تردینگ: در این استراتژی قیمت های قبلی به عنوان راهی برای تنظیم استراتژی های تکنیکال است و می تواند به تنهایی یا با اندیکاتور استفاده شود. در این استراتژی اصول فاندامنتال به ندرت استفاده می شوند. پرایس اکشن در دوره های بلند مدت، متوسط و کوتاه مدت استفاده می شود و به خاطر همین تنوع زمانی این استراتژی مورد علاقه بسیاری از تریدرها است.
رنج تردینگ یا معاملات محدوده نوسان: این استراتژی شامل شناسایی نقاط پشتیبانی و مقاومت است، که در آن معامله گران، ترید را در مراحل مهم وکلیدی انجام می دهند. تحلیل تکنیکال یکی از جنبه های اصلی این استراتژی است. این استراتژی در شرایطی که هیچگونه نوسان مهم و روند مشخصی در بازار وجود ندارد به خوبی عمل می کند. مدت معامله میزان مشخصی ندارد و در هر چهرچوب زمانی می تواند عمل کند.
پوزیشن تردینگ: این استراتژی در مقایسه با بقیه استراتژی ها بلند مدت تر است و بزرگ ترین تایم فرم را در بر می گیرد، و بیشتر روی فاکتورهای فاندامنتال تمرکز دارد، البته از روش های تکنیکال را نیز می توان استفاده کرد. معاملات پوزیشن چشم انداز طولانی مدت دارند(هفته ها، ماه ها و حتی سالها) و برای تریدرهایی که پشتکار زیاد دارند مناسب است. یکی از مزیت های این استراتژی داشتن حداقل سرمایه برای شروع است.
معامله روزانه: یک استراتژی کوتاه مدت که برای خرید و فروش ابزارهای مالی در یک روز معاملاتی است، به این معنی که موقعیت، قبل از بسته شدن بازار بسته می شود. در این استراتژی می توان چند معامله را به طور همزمان انجام داد.
معاملات انتقالی یا کری ترید: در این استراتژی تریدرها تمایل دارند ارزی که نرخ بهره پایینی دارد را بفروشند و ارزی با نرخ بهره بالاتر را خریداری کنند. این کار در اخر منجر به سوددهی مثبت می شود. بازارهایی با روند قوی فرصت معاملاتی مناسبی برای پیاده سازی این استراتژی هستند، چون این استراتژی به بازه زمانی طولانی تری نیاز دارد. این استراتژی دو جنبه دارد: ریسک نرخ تبادل و ریسک نرخ بهره. بهترین زمان برای آغاز پوزیشن ها در آغاز روند است، برای اینکه بتوان به طور کامل از نوسانات نرخ تبادل بهره برداری کرد. تا زمانی که ارز اول در جفت ارز نرخ بهره بالتری نسبت به ارز دوم داشته باشد، تریدر همچنان از محل اختلاف نرخ بهره سود دریافت می کند. از این استراتژی فقط در بازار فارکس استفاده می شود.
استراتژی اسکالپ یا نوسان گیری: اسکالپینگ شامل معاملاتی می شود که کوتاه مدت هستند و حداقل سودآوری را دارند، و معمولا بر روی نمودارهایی با تایم فرم کوتاه تر مورد استفاده قرار می گیرند. در این استراتژی جفت ارزهایی که بالاترین نقدشوندگی را دارند نسبت به بقیه برتری دارند، زیرا اسپرد کمتری دارند و با طبیعت کوتاه مدت این نوع استراتژی هماهنگ هستند. در این استراتژی تعداد معاملات بیشتری انجام می شود.
سوئینگ تردینگ: در این استراتژی تریدرها به دنبال کسب سود از بازارهای رنج در کنار بازارهای دارای روند هستند. متناسب با سقف ها و اهمیت روند فارکس کف های قیمتی مشخص شده، معامله گران می توانند وارد پوزیشن های خرید و فروش شوند. در این استراتژی فرصت های معاملاتی زیادی وجود دارد.
همانطور که دیدید برای انتخاب یک استراتژی مناسب گزینه های زیادی وجود دارد. هنگامی که استراتژی مورد نظر خود را انتخاب کردید، خیلی مهم است که زمان بگذارید و نسبت ریسک به ریوارد را تجزیه و تحلیل کنید. همچنین زمان مورد نیاز برای هر استراتژی را در نظر داشته باشید و طبق آن انتخاب کنید. همانطور که اشاره کردیم هر تریدر یک استراتژی مختص به خود دارد، پس توجه داشته باشید این موضوع بستگی زیادی به شخصیت شما، اینکه چطور با یک ریسک یا موقعیت برخورد می کنید و مقدار زمانی که می خواهید برای ترید بگذارید بستگی دارد. بهترین توصیه این است استراتژی مورد نظر را با شخصیت تان تطبیق دهید، زیرا این کار کمک می کند پایه محکمی ایجاد کنید و براساس آن تردینگ خودتان را پیش ببرید.
همچنین توصیه میکنیم که مقایسه بهترین صرافی های ارز دیجیتال را نیز بخوانید.
استراتژی Trend Trading چیست و چطور باعث موفقیت در ترید میشود؟
معاملهگری در بازار ارزهای دیجیتال از راه خرید و فروش بیت کوین و اتریوم و سایر آلتکوینها، یکی از راههای کسب درآمد از بازار رمز ارزهاست. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، ابزارهایی برای ارزیابی دقیقتر قیمتها در بازار هستند. در این مقاله قصد داریم درباره یکی از مشهورترین استراتژیهای ترید به نام Trend Trading صحبت کنیم. این روش در بازارهای بورس و فارکس مورد استفاده قرار گرفته و بازدهی مناسبی برای معاملهگران داشته است. اکنون میخواهیم چگونگی استفاده از این روش را در بازار ارزهای دیجیتال شرح دهیم.
روند در بازارهای مالی و Trend Trading
پیش از آن که بخواهیم به معرفی روش Trend Trading بپردازیم، ابتدا لازم است به معرفی روند بپردازیم. روند در بازارهای مالی چه معنایی دارد؟
تمامی بازارهای مالی مثل بازار سهام، جفت ارزها، کالاها و بازار رمز ارزها همواره دارای روند هستند؛ در واقع قیمتها همواره در یک روند قرار دارند. روند در بازارها به سه دسته کلی تقسیم میشود: روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی.
روند صعودی زمانی در بازار حاکم است که قیمت یک دارایی افزایش یابد. بازار افزایشی یا بازار گاوی اسامی دیگری است که برای این نوع بازارها استفاده میشود. در چنین بازاری فشار خرید بالاست و تقاضا بر عرضه غالب شده است. در چنین مواقعی اصطلاحا گفته میشود که کنترل بازار به دست خریداران افتاده است.
روند نزولی دقیقا برعکس روند صعودی است و این روند زمانی در بازار وجود دارد که در آن، قیمت دارایی کاهش یابد. بازار ریزشی و بازار خرسی اسامی دیگری هستند که برای این نوع روند استفاده میشود. در چنین مواقعی فشار فروش در بازار بالاست و عرضه بر تقاضا غالب شده است. در چنین مواقعی اصطلاحا گفته میشود که کنترل بازار به دست فروشندگان افتاده است.
اما زمانهایی در بازار وجود دارد که قیمت تغییرات زیادی نداشته و در یک بازه قیمتی مشخص، نوسان میکند؛ به چنین روندی در بازار، روند خنثی گفته میشود؛ روند ساید یا روند افقی نیز دیگر اسامی هستند که برای چنین بازارهایی مورد استفاده قرار میگیرند.
پس از این مقدمه به سراغ معرفی این روش خرید و فروش رفته و درباره استراتژی Trend Trading صحبت خواهیم کرد.
استراتژی ترید در جهت روند یا Trend Trading چیست؟
جمله مشهوری در تحلیل تکنیکال وجود دارد: روند دوست شماست؛ همواره در جهت روند معامله کنید.
این جمله اشاره به این موضوع دارد که هیچگاه نباید با روند حاکم بر بازار جنگید و در خلاف جهت آن معامله کرد. روش Trend Trading همین ایده را پیادهسازی میکند.
در این روش از ابزارهای مختلف تحلیلی به جهت شناسایی روند حاکم بر بازار استفاده میشود. این استراتژی معاملاتی محدود به تایم فریم خاصی نمیشود؛ از این روش میتوان در معاملات کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت استفاده کرد. همچنین در نمودارهای ساعتی نیز این استراتژی قابل استفاده است؛ از این جهت هیچ محدودیت زمانی برای این روش وجود ندارد.
نکته دیگری که در این استراتژی وجود دارد این است که نیازی نیست هر ساعت و هر روز قیمت را چک کنید؛ ایده اصلی این روش، خرید در محدوده حمایت و فروش در محدوده مقاومت است؛ این که قیمت چگونه این مسیر را طی خواهد کرد، اهمیتی ندارد.
ایده کلی این روش این است که روند حاکم بر بازار را شناسایی کن و در همان جهت معاملات خود را انجام بده. اگر روند صعودی بود، خرید و در صورتی که روند نزولی است اقدام به فروش دارایی کن. اما چطور باید روند حاکم بر بازار را شناسایی کرد؟
شناسایی روند بازار در Trend Trading
استراتژی Trend Trading به هدف ورود به بازار در ابتدای یک روند و خروج از آن در انتهای همان روند طراحی شده است. برای شناسایی روند بازار در تحلیل تکنیکال ابزارهای زیادی وجود دارد؛ اندیکاتورها و اسیلاتورها و همچنین استفاده از تکنیکهای پرایس اکشن در این روش معاملاتی استفاده میشود.
تمام کاری که باید در این روش انجام داد، شناسایی روند بازار و معامله در همان جهت اهمیت روند فارکس است. این معامله تا زمانی که نشانههای بازگشت در روند ظاهر نشود، ادامه خواهد داشت. یکی از المانهای این روش معاملاتی تنظیم حد ضرر برای تمامی معاملات است؛ اگر در یک روند صعودی وارد بازار شدهاید، حد ضرر معامله، ایجاد یک کف جدید در قیمتی پایینتر از کف قبلی است. برعکس زمانی که در یک روند نزولی وارد بازار شدهاید، حد ضرر معامله ایجاد یک سقف جدید در قیمتی بالاتر از سقف قبلی است.
پرایس اکشن و استراتژی Trend Trading
در صورتی که از روش پرایس اکشن یا رفتار قیمت استفاده میکنید، زمانی که خط روند یا کانال نزولی شکسته شود، روند صعودی آغاز شده و باید در این محدوده وارد بازار شد؛ تا زمانی که قیمت در یک روند صعودی باقی بماند، نباید پوزیشن معاملاتی بسته شود و به محض مشاهده نشانههای نزولی شدن بازار، باید از بازار خارج شد.
این نشانه میتواند شکست خط روند صعودی یا ظهور یک الگوی معکوس باشد. استفاده از الگوهای نموداری کلاسیک مانند الگوهای دو قله و دو دره، الگوی سرو شانه، الگوی مثلث، پرچم و غیره نیز میتواند در استراتژی معاملاتی Trend trading مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور و اسیلاتورها در روش Trend Trading
اندیکاتورها و اسلاتورها نیز میتوانند در این روش مورد استفاده قرار گیرند. اندیکاتور میانگین متحرک – Moving Average – یکی از این اندیکاتورهاست.
بدین منظور باید از دو اندیکاتور میانگین متحرک با دو دوره زمانی متفاوت استفاده کرد؛ مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه و میانگین متحرک ۲۰۰ روزه. تقاطع این دو میانگین متحرک نقطه ورود و خروج تریدر خواهد بود. برای مثال، زمانی اهمیت روند فارکس که میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به طرف بالا قطع کند (تقاطع طلایی) نشاندهنده آغاز روند صعودی است و میتواند در این قیمت وارد بازار شد.
زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به سمت پایین قطع کند (تقاطع مرگ) نشان دهنده آغاز روند نزولی است و باید در این قیمت از بازار خارج شد. خرید و فروش به این روش و با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک یکی از روشهای خرید و فروش بر اساس استراتژی Trend Trading است.
استفاده از استراتژی Trend Trading در خرید و فروش بیت کوین
همانطور که در بالا اشاره شد، برای استفاده از این روش میتوانیم از ابزارهای متفاوتی استفاده کنیم. نقطه مشترک تمامی این ابزارها، شناسایی روند فعلی بازار و همراه شدن با آن است.
تفاوتی ندارد از چه ابزاری استفاده میشود، تنها نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که تا زمانی که نشانههای تغییر روند فعلی ظاهر نشده است، از ترید خارج نشوید تا از تمامی پتانسیل یک روند استفاده کنید. در اینجا برای نمایش این روش معاملاتی، مثالی از این استراتژی در نمودار بیت کوین را نشان خواهیم داد. لازم به ذکر است که در این مثال از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده شده و هدف آموزش این ابزارها نیست.
در تصویر بالا نمودار قیمت بیت کوین در تایمفریم روزانه انتخاب شده است. در این نمودار، شاهد شکلگیری یک خط روند نزولی هستیم. تا زمانی که قیمت در زیر این خط روند قرار دارد، روند نزولی است.
مطابق استراتژی Trend Trading نباید فعلا در چنین شرایطی اقدام به خرید کرد؛ بلکه باید منتظر ماند تا قیمت بتواند خط روند نزولی خود را شکسته و در بالای این خط روند بسته شود. زمانی که این اتفاق افتاد، وارد بازار شده و خرید بیت کوین را انجام میدهیم.
حد ضرر این خرید را زیر خط روند نزولی قرار میدهیم. به عبارتی اگر قیمت مجددا به زیر خط روند بازگردد، شکست خط روند نامعتبر بوده و روند نزولی همچنان ادامه خواهد داشت. تا اینجا قیمت خرید و حد ضرر مشخص است. برای انتخاب نقطه خروج به تصویر زیر توجه کنید.
همانطور که در تصویر بالا مشخص است، تا زمانی که قیمت در بالای خط روند صعودی قرار دارد، میتواند در معامله باقی ماند و اصلاحات قیمت نباید باعث خروج از بازار شود. قیمت همچنان در یک روند صعودی قرار دارد، لذا با روند باقی مانده و تا زمانی که روند صعودی به پایان نرسیده است، معامله خود را باز نگهداری میکنیم.
در نهایت با شکست خط روند صعودی، روند مطلوب ما به پایان رسیده و باید از بازار خارج شد. این نقطه، نقطه خروج معامله است.
همانطور که در تصویر بالا نشان داده شده است، خرید و فروش با استفاده از این استراتژی معاملاتی سود ۲۵ درصدی را به ارمغان آورده است.
سخن پایانی
بر اساس شخصیت هر فرد، روشهای معاملاتی گوناگونی معرفی شده است.
روش Trend Trading یکی از بهترین روشها برای افرادی است که صبر زیادی در بازار دارند؛ همچنین برای افرادی که زمان کافی برای حضور همیشگی در بازار را ندارند و یا نخواهند مدام قیمتها را چک کنند، این روش پیشنهاد مناسبی است. مخصوصا در مورد بازار ارزهای دیجیتال به دلیل تمام وقت بودن آن و همچنین نوسانات شدیدی که در آن امری عادی است، استفاده از این روش آرامش خاطر بیشتری را برای تریدر فراهم میکند.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم می شود؟
خط روند از مهمترین و رایج ترین موضوعات تحلیل تکنیکال می باشد. اگر به درستی رسم شود، می تواند به اندازه هر روش دیگری دقیق و کارا باشد. متاسفانه بیشتر معامله گران فارکس خط روند را به درستی رسم نمی کنند و یا سعی دارند خط را متناسب با بازار قرار دهند. روند صعودی و روند نزولی از متداول ترین تکنیک های کاربردی مابین معامله گران است. زیرا آنها اطمینان دارند، شرایط اساسی بازار تاثیر مستقیمی در پوزیشن معامله گران دارد.
خطوط روند به آسانی قابل تشخیص میباشد و معامله گر ها آن ها را روی چارت ترسیم می کنند تا یک سری از قیمت ها را به هم وصل کنند. نتیجه بدست آمده از ترسیم خطوط روند، ایده خوبی از جهت بازار و تغییرات قیمت در اختیار معامله گران قرار می دهد. در این مقاله نحوه کار کردن با این ابزار را فرا خواهید گرفت. طولی نخواهد کشید تا با ترسیم درست خط روند، شانس موفقیت خود را در بازار بورس افزایش دهید.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
خط روند و تشخیص جهت آن یکی از اساسی ترین عوامل موفقیت در استراتژی معاملاتی است. زیرا به شما کمک می کند تا معامله هایتان در جهت درست انجام شود. خطوط روند نزولی نشان دهنده تمایل بیشتر معامله گران بازار به فروش است. چنانکه در شکل بالا می بینید.
وقتی یک روند نزولی بلند مدت آغاز می شود، باید نسبت به خرید سهام و ارز دست نگه دارید. زیرا امکان افزایش قیمت ها کمی دور از ذهن است. در مقابل روند صعودی سیگنالی برای افزایش تقاضا در برابر عرضه است. زیرا بازار محتملا نشان می دهد قیمت ها به سمت بالا رشد خواهند کرد.
خطوط روند بر اساس تایم فریم و شیب خط، تغییر می کنند. برای مثال، در برخی از سهام یا جفت ارزها می توانیم شاهد خطوط روند صعودی یا نزولی برای ماه ها، روزها و حتی در عرض چند دقیقه باشیم. در حالی که برخی جفت ارزها شاید مدت ها در محدوده رنج (range-bound) قرار داشته باشند و در یک روند جانبی معامله شوند. در روند جانبی یا محدوده رنج، قیمت در یک خط افقی نوسان می کنند و تقریبا فشار عرضه و تقاضا نزدیک به هم هستند.
حمایت و مقاومت در خطوط روند
خط روند حمایت و مقاومت
خط روند یک ابزار ساده برای تشخیص جهت حرکت قیمت های بازار است. مهمتر از آن، توسط معامله گر ها برای تشخیص سطح های حمایت و مقاومت استفاده می شود. در واقع خطوط روند نشان دهنده بالاترین و پایین ترین حد نوسان قیمت ها هستند. این اطلاعات برای سرمایه گذاران در جستجوی استراتژی معاملاتی جهت ورود به معامله و حتی کنترل ریسک از طریق شناسایی نقاط حد ضرر کارساز خواهند بود.
معامله گران تحلیل تکنیکال وقتی قیمت ها به خط روند نزدیک می شوند، دقت زیادی دارند چون این نقاط در تعیین جهت کوتاه مدت قیمت ها نقش عمده ای دارند. وقتی قیمت ها به نقاط حمایتی و مقاومتی نزدیک می شوند، دو سناریو ممکن است اتفاق بیفتد:
- قیمت ها روند را شکسته و در جهت روند قبلی بازار به حرکت خود ادامه می دهند.
- یا هم قیمت ها از محدوده روند خارج شده و باعث معکوس شدن یا ضعیف شدن جهت روند قبلی شوند.
نحوه ترسیم خط روند در چارت معاملاتی
تماس نقاط بیشتر با خط روند
چنانکه قبلا اشاره کردیم، خط روند با وصل کردن یک سری از نقاط، کمک می کند تا معامله گر روند بازار و جهت حرکت قیمت ها را تشخیص دهد. سوالی برای معامله گران پیش می آید:
کدام قیمت ها در ترسیم خطوط روند باید به کار روند؟
اکثریت شما از نقاط آغازی، پایانی، بالاترین و پایین ترین قیمت ها اطلاع دارید. اما کدام یک از این نقاط در ترسیم خطوط روند باید مورد استفاده قرار گیرد؟ هیچ پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد.
سیگنال های تکنیکالی از طریق پترن ها و اندیکاتور های مختلفی صادر می شوند و خطوط روند هم از این قاعده مستثنی نیستند. بستگی به تصمیم معامله گر دارد تا از کدام نقاط در ترسیم خط روند استفاده کند و هیچ وقت دو تریدر از یک روش ترسیم مشابه تبعیت نمی کنند.
برخی از معامله گر ها تنها نقاط پایانی قیمت ها را در نظر میگیرند در حالی که برخی دیگر مجموعه از نقاط آغاز، پایانی و بالاترین حد قیمت، برای ترسیم خطوط روند استفاده می کنند. صرف نظر از اتصال قیمت ها، هرچه قیمت های زیادی در تماس با خطوط روند باشند، اعتبار خطوط روند و قدرت آن هم بالاتر است.
ترسیم خط روند صعودی یا نزولی
به طور کلی خط روند صعودی با به هم وصل کردن نقاط حمایت ایجاد می شود. خطوط روند صعودی اساسا زیر قیمت ها کشیده می شوند و تعدادی نقاط را به هم وصل می کند. در حالت برعکس خطوط روند نزولی با وصل کردن تعدادی نقاط مقاومت به وجود می آیند. باید توجه داشته باشیم از هر دو روند در یک نمودار واحد می توان استفاده کرد. هرچند این روش به عنوان کانال شناخته می شود و فراتر از محدوده این مقاله است.
برای نشان دادن مفهوم ترسیم یک روند صعودی، تصمیم داریم معاملات تجاری یک شرکت را مابین ماه های اوت ۲۰۰۴ تا دسامبر ۲۰۰۵ بررسی کنیم. چنانکه در تصویر بالا میبینید، خط سیاه نقاط پایینی قیمت ها را به هم اهمیت روند فارکس وصل می کند. هر وقت یک خط روند ایجاد شد، معامله گرها انتظار دارند تا وقتی قیمت ها در محدوده نقاط حمایتی جدید ایجاد می شوند، روند به حرکت قبلی خود ادامه خواهد داد.
به مرور زمان با تصویر زیر برخورد خواهیم کرد. قیمت ها در سال ۲۰۰۵ دوباره با نقاط حمایتی روند تماس پیدا کرده اند. این خیلی مهم است، زیرا هر چه بیشتر قیمت ها با خطوط روند در تماس باشد، تاثیر و اعتبار آن خط نیز بیشتر خواهد بود. در این حالت، معامله گر ها دنبال نقاط ورود می گردند و هرچه پوزیشن ورود به معامله نزدیک خطوط روند باشد بهتر خواهد بود.
خط روند صعودی به مرور زمان نقاط بیشتر را لمس می کند
ورود به معامله از طریق خط روند
هر وقت یک معامله گر در نزدیکی خط روند اقدام به خرید می کند، پوزیشن معاملاتی خود را باز نگه می دارد تا زمانی که قیمت ها به پایین نقاط حمایتی روند نزول کنند. بیشتر معامله گرها تا وقتی که جهت روند رو به بالاست، دستور استاپ لاس خود را به موقعیت های بالاتر انتقال می دهند. با استفاده از این روش یعنی تغییر دادن مکان استاپ لاس، یک معامله گر می تواند به زودی از معامله خارج نشود و آخرین حد سود را به دست آورد.
پایین نگه داشتن حد ضرر یا استاپ لاس زیر خط روند یک روش استراتژیک است. زیرا قیمت ها فضای کافی برای نوسان خواهند داشت و احتمال برخورد قیمت ها با حد ضرر کمتر خواهد بود. در روند صعودی شکل زیر، کاربرد استراتژی ذکر شده یعنی تغییر حد ضرر به نقاط بالاتر می تواند سود قابل توجهی را نصیب معامله گر ها کند.
حد ضرر را زیر خط روند حمایتی تنظیم کنید
تعداد خط روند در یک سهم
نمودار یک سهم پر از نقاطی است که میتوان با اتصال آنها به یکدیگر خط روند را رسم کرد. حال مسئلهای که در اینجا پیش میآید این است که اگر بخواهیم تمام این نقاط را به هم وصل کنیم، عملا در هر سهم تعداد زیادی از خطوط روند را خواهیم داشت. در آن صورت کدامیک از این خطوط معتبر هستند؟ به کدامیک میتوان اعتماد کرد و بر اساس آن روند سهم را تشخیص داد؟
تعداد خط روند برای هر سهم
اگر این خطوط را تصادفی رسم کنید نباید توقع داشته باشید که بازار از آنها پیروی کنند. پس با ترسیم خطوط متعدد و نامعتبر، بیهوده نباید خود را با انبوهی از اطلاعات نادرست گمراه کنید. به این امر توجه کنید که نمودار قیمت سهم در چه نقاطی با خط روند برخورد میکند. قطعا اگر روی خطی تنها دو برخورد وجود دارد و روی خط دیگر چهار برخورد، خط اول را نادیده میگیریم. قرار نیست هر دو نقطه را به هم وصل کنیم. این امر معمولا برای افرادی که تجربهی چندانی با این مسائل ندارند مشکلآفرین میشود. به این ترتیب گاه ممکن است با ترسیم نادرست خطوط روند، نتیجهای نادرست بگیرند و تصمیمی اشتباه را بر اساس آن اتخاذ کنند.
اما برای جلوگیری از این مشکل چه باید کرد؟ اگر خطی رسم کردید و مطمئن نبودید که این خط درست است یا خیر، تنها باید صبر کنید و با گذشت زمان از صحت خط ترسیمی مطمئن شوید. به این ترتیب اگر برخوردهای بیشتری با خط صورت گیرد میتوانید بیشتر به آن اعتماد کنید و این روند را در استراتژی معاملاتی خود دخیل کنید. اما زمانی که خطی را ترسیم میکنید و پس از مدتی متوجه میشوید که برخورد دیگری میان خط روند و نمودار قیمت وجود ندارد، مشخص است که صحت این خط زیر سوال خواهد رفت و روندی که خط آن را ترسیم کردهاید با روند سهم همخوانی ندارد.
آیا میتوان به سیگنالهای خط روند اعتماد کرد؟
همانند بسیاری دیگر از مفاهیم تحلیلی، استفاده از خط روند به عنوان سیگنال هم امری است که باید با احتیاط فراوان انجام شود. در واقع ورود یا خروج سریع از سهم بلافاصله پس از شکست خطوط روند، امر عاقلانهای نیست. در واقع بهتر است اینگونه بگوییم که استفاده از این عامل به عنوان سیگنال ورود یا خروج امری است که ممکن است با ریسکهای فراوانی همراه باشد. همانطور که بسیار تاکید میشود که تنها با مشاهدهی یک عامل یا بر اساس یک اندیکاتور تصمیم نگیرید، این امر در خطوط روند نیز صادق است.
اهمیت و جایگاه تحلیل تکنیکال در فارکس
تاریخچه تحلیل تکنیکال بسیار جالب است و دانستن آن هچنین باعث کمک به طرز تصمیم گیری میشود. این تحلیل نه تنها در فارکس بلکه در هر تصمیم اقتصادی قابل توجه و ارزیابی است.
تحلیل تکنیکال که همچنین به تحلیل تکنیکی در بازار معاملات فارکس یا هر بازار معاملات دیگری معروف می باشد، یک روش بسیار مناسب و کارآمد در زمینه پیش بینی قیمت ها در بازار به حساب آمده و هدف اصلی از به کارگیری تحلیل تکنیکال این است تا به کمک آن بتوانیم به مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت های بازار و همچنین حجم معاملات در بازار وجود دارد به صورت کاملا علمی و تایید شده بپردازیم. در صورتی که شما عزیزان می خواهید در مورد تحلیل تکنیکال اطلاعات مناسب کسب کنید و قصد سرمایهگذاری در بازار معاملات فارکس را دارید با ما در ادامه این مقاله همراه باشید:
نگاهی به صفحات تاریخ در مورد تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال و تحلیل فنی در طول تاریخ چیزی در حدود ۳۰۰ سال اعتبار و قدمت دارد و اینکه بخواهیم در طی معاملات و تبادلات از نمودار های تکنیکال و همچنین شاخص های تکنیکال استفاده کنیم بر طبق نوشته های تاریخی این موارد در قرن هفدهم به بعد دیده شده است نخستین فردی که به صورت کاملا رسمی و معتبر از تحلیل تکنیکال در مسیر اقتصادی استفاده کرده است، فردی به نام چارلز داو نام دارد که به عنوان موسس و بنیانگذار وال استریت ژورنال شناخته شده و همچنین به عنوان طراح شاخص میانگین صنعتی داو جونز شناخته می شود. این طرح با وجود تمام نقصی هایی که دارد به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی در سراسر دنیا شناخته می گردد.
تحلیل تکنیکال یا همان تحلیل تکنیکی این امکان را دارد تا در انواع مختلف بازار های فارکس، بازار ارز، بازار بورس، بازار اوراق بهادار، بازار بورس کالا و غیره مورد استفاده قرار گرفته و کمک بسیار زیادی به افراد معامله گر که قصد تبادل و خرید و فروش در این بازارها را دارند نماید.
کاربرد تحلیل تکنیکال
بیشتر افرادی که به انجام معاملات در بازارهای مختلف از جمله فارکس با استفاده از بروکر های مختلفی مانند آلپاری می پردازند اطلاعات زیادی در مورد روشهای به کار رفته در تحلیل تکنیکال و همچنین تحلیل نموداری نداشته و بیشتر به صورت سنتی و به صورت تحلیل بنیادی به بررسی بازار پرداخته و در نهایت معاملات خود را انجام می دهند. در واقع زمانی که این گونه به تحلیل در این بازار یا هر بازار دیگری بپردازیم در واقع ما فقط یک بخش از بازار را مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار داده ایم.
زمانی که یک معامله گر از تحلیل تکنیکال استفاده می کند بر این باور است که تمامی اطلاعات یک ارز و یا سهام در سابقه قیمتی آن نهفته شده و اگر روند حرکت قیمت یک ارز مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد می توان قیمت آینده ارز مورد نظر را تا حدودی حدس بزند در حالت کلی استفاده از تحلیل تکنیکال این امکان را به فرد معامله گر می دهد تا بتواند تعداد بسیار زیادی از سهام و ارزهای مختلف را مورد تجزیه و تحلیل و آنالیز قرار داده و همچنین بدون احتیاج به دانش بالا در زمینه اقتصاد و سیاست انجام معاملات در بازار فارکس در بازار دیگری بپردازد. در حال حاضر تحلیل تکنیکال در بسیاری از بورس های معتبر دنیا از جمله بازار فارکس رواج داشته و طرفداران بسیار زیادی دارد که از طریق آن به انجام معاملات و کسب سود می پردازند.