مدیریت ریسک و سرمایه گذاری

آموزش بورس – ریسک و بازده در سرمایه گذاری
ریسک و بازده : رفتار افراد در میزان ریسک (خطر) کردن متفاوت است. برخی از انسانها کارهای پر ریسک و برخی دیگر کارهای کم ریسک را ترجیح می دهند. میزان پذیرش ریسک افراد به همراه سایر عوامل اقتصادی، سیاسی باعث می شود یک فرد در سرمایه گذاری خود سود یا ضرر کند.
بازده چیست ؟ (به انگلیس Return)
بازده پاداش (سود یا منفعت) سرمایه گذاری فرد در پروژه های متفاوت است. که در این مقاله بازده همان سود سرمایه گذاری فرد در شرکت های پذیرفته شده در بورس می باشد. دو نوع بازده در سرمایه گذاری مد نظر می باشد.
الف) بازده مورد انتظار (به انگلیسی Expected Return)
مقدار سودی است که سرمایه گذار انتطار دارد (توقع دارد / پیش بینی می کند) از سرمایه گذاری خود به دست آورد. به عنوان مثال بازده مورد انتظار شخص اول از خرید یک عدد سکه طلا و فروش آن در یک ماه بعد 500000 ریال می باشد ولی بازده مورد انتظار شخص دوم از همان مقدار سرمایه گذاری یعنی خرید یک عدد سکه طلا و فروش آن در یک ماه بعد 300000 ریال است. بنابراین بازده مورد انتظار هر شخص با شخص دیگری متفاوت است.
ب) بازده واقعی (به انگلیسی Realized Return)
مقدار سودی است که سرمایه گذار از سرمایه گذاری خود به دست می آورد(سود واقعی در پایان سرمایه گذاری). به عنوان مثال تفاوت قیمت خرید و فروش یک عدد سکه در یک ماه مشخص 475000 ریال است. حال شخصی که بازده مورد انتظار او در خرید و فروش یک عدد سکه 500000 ریال بود مبلغ 25000 ریال کمتر از انتظارش سود به دست آورده و شخصی که بازده مورد انتظار او 300000 ریال بود مبلغ 175000 ریال بیشتر از انتظارش سود به دست آورده است.
ریسک چیست؟ (به انگلیس Risk)
ریسک اختلاف بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که رخ میدهد می باشد. در اینجا اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده واقعی همان ریسک ما در سرمایه گذاری است.
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
رابطه بین ریسک و بازده یک رابطه مستقیم است. یعنی هر مقدار که شخص ریسک بیشتری کند انتظار بازده بیشتری دارد. به عنوان مثال شخصی که ریسک پذیر نمی باشد پول خود را با نرخ بهره مصوب در بانکهای دولتی سپرده می کند و سود کمی به دست می آورده اما خیالش راحت است که سرمایه اش را از دست نمی دهد. اما شخصی دیگر پول خود را با خرید سهام در بورس اوراق بهادار تهران سرمایه گذاری می کند و سطحی بالاتر از ریسک را می پذیرد. وی ممکن است زیان کند و قسمتی از پول خود را از دست بدهد و در مقابل ممکن است سودی چندین برابر سپرده گذاری در بانک دولتی به دست آورد.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
1) ریسک نرخ سود بانکی( ریسک نرخ بهره)
ریسکی که سرمایه گذار در زمان خرید اوراق بهادار می پذیرد. تغییر سود بانکی توسط بانکها باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق بهادار آن شخص می گردد به این تغییرات ریسک نوسان نرخ بهره می گویند.
2) ریسک نرخ ارز ( ارزش پول خارجی به ریال)
افزایش نرخ ارز باعث کاهش حاشیه سود شرکتهایی می شود که مواد اولیه خود را از خارج از کشور وارد می کنند می شود در حالیکه این افزایش باعث بالا رفتن حاشیه سود شرکتهایی می شود که کالا و خدمات خود را صادر می کنند. بنابراین وقتی شما در شرکت سرمایه گذاری می کنید تغییر نرخ ارز می تواند سودآوری سرمایه گذاری شما را تحت تاثیر قرار دهد. این تاثیرات همان ریسک نرخ ارز نامیده می شوند.
3) ریسک تورم
افزایش تورم باعث کاهش قدرت خرید مردم می گردد. این کاهش قدرت خرید باعث می شود که شرکت ها نتوانند محصولات خود را به فروش برسانند بنابراین سود آنها کاهش می یابد. و بالعکس کاهش تورم باعث افزایش قدرت خرید مردم می گردد و این افزایش قدرت خرید باعث افزایش فروش و در نتیجه افزایش سود شرکتها می شود.
افزایش یا کاهش تورم از عوامل کلان اقتصادی است و مدیران شرکت ها دخالتی در آن ندارند بنابراین این تغییرات نرخ تورم یک نوع ریسک در سرمایه گذاری است که می بایست در زمان سرمایه گذاری به آن دقت شود.
4) ریسک نقدینگی
به میزان قدرت نقد شوندگی داراییها ریسک نقدینگی می گویند. هر چه این قدرت پایین تر باشد ریسک بالاتر است. ریسک بالای نقدینگی باعث کاهش وجه نقد در جامعه و در نتیجه رکود و کاهش میزان داد و ستد می گردد.
5) ریسک مالی
یکی از روش های تامین منابع مالی شرکتها استقراض از بانکها یا موسسات مالی است. هر چه این استقراض بیشتر باشد ریسک سرمایه گذاری در آن شرکت بیشتر است
6) ریسک سیاسی
ریسک سیاسی مربوط به ثبات اقتصادی و سیاسی کشورها می شود. هر گاه کشوری ثبات اقتصادی بیشتری داشته باشد ریسک سیاسی آن کم است و بالعکس هر چه ثبات اقتصادی کمتر باشد ریسک سیاسی بالاتر است.
7) ریسک بازار
ریسک حاصل از تغییرات بنیادی در اقتصاد یک کشور مانند رکود اقتصادی، جنگ و اغتشاشات و … را ریسک بازار می نامند. این تغییرات بنیادی در اقتصاد یک کشور باعث تغییر در بازده مورد انتظار سرمایه گذاران می شود.
انواع ریسک
بطور کلی ریسک به دو دسته ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم بندی می شود.
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
الف) ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب)
ریسکی است، که در اثر عوامل کلی بازار به وجود میآید، که بهطور همزمان بر قیمت کل اوراق بهادار موجود در بازار مالی تأثیر دارد. عواملی که موجب ایجاد این نوع ریسک میشوند، شامل تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مانند تغییر نرخ ارز، چرخههای تجاری، سیاستهای پولی و مالی دولت است.
ریسک سیستماتیک مختص یک شرکت نبوده بلکه ارزش سهام تمامی شرکتها را در برمی گیرد
ب) ریسک غیر سیستماتیک(قابل اجتناب)
ریسک غیر سیستماتیک را «ریسک مشخص» هم میگویند. این ریسک یکی از انواع ریسکهای سرمایهگذاری بوده و ناشی از ریسک منحصر بفرد شرکت یا صنعتی خاص است که در آن سرمایهگذاری میکنید. ریسک غیرسیستماتیک مربوط به اخبار مختص یک سهم یا یک صنعت خاص است؛ مثلا وقتی کارکنان شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاید، اعتصاب میکنند؛ ریسک غیر سیستماتیک بر قیمت سهام آن تاثیر گذاشته ارزش آن سهام کاهش می مدیریت ریسک و سرمایه گذاری یابد.
چگونه ریسک سرمایه گذاری را ارزیابی و مدیریت کنیم!
به عنوان یک سرمایه گذار، یکی از مهم ترین اهداف ما از سرمایه گذاری اطمینان پیدا کردن از این امر است که به یک هدف مالی برنامهریزی شده در آینده دست پیدا کنیم. این هدف می تواند پس انداز کافی برای دوران بازنشستگی، خرید خانه، راه اندازی کسب و کار و . باشد که نگرانی امروز ما، نرسیدن به این اهداف است. حالا این ما هستیم که تصمیم میگیریم برای آنکه احتمال دستیابی به این اهداف را افزایش دهیم، چه رویکردی را در پیش بگیریم.
اولین ریسک در سرمایه گذاری، عدم اطلاعات کافی از روش های سرمایه گذاری است. حتی اگر سرمایه گذار یکی از شیوه های سرمایهگذاری بدون ریسک مثل سرمایه گذاری در سپرده بانکی و اوراق مشارکت را نیز انتخاب کند باز هم ممکن است با مشکلاتی همراه باشد. پس اولین گام برای مدیریت ریسک سرمایه گذار، کسب اطلاعات کافی از منابع معتبر در خصوص شیوه های سرمایه گذاری با توجه به مبلغ و نوع سرمایه گذاری است.
دومین ریسک در سرمایه گذاری عدم توجه به تورم است. همیشه در سرمایه گذاری باید این نکته را در نظر بگیرید که آیا نرخ سود حاصل از سرمایه گذاری از نرخ تورم بیشتر است یا خیر؟! اگر عامل تورم در ارزیابی شیوه های سرمایه گذاری و نرخ سود هریک از انها در نظر گرفته نشود، سرمایه گذاری ارزشمندی در انتظار ما نیست.
برای دستیابی به یک هدف مالی خاص و انتخاب بهترین شیوه ی سرمایه گذاری باید به 3 سوال اصلی پاسخ دهیم:
1-می خواهیم چقدر سرمایه گذاری کنیم؟
2-چه مقدار بازده خالص از این سرمایه گذاری انتظار داریم؟
3- میخواهیم چه مدت سرمایه گذاری کنیم؟
ما باید بین هدف، توانایی سرمایه گذاری، انتخاب درست از بین گزینه های سرمایه گذاری و دوره زمانی تعادل برقرار کنیم و گزینه ای را مدیریت ریسک و سرمایه گذاری انتخاب کنیم که برای ما مناسب باشد.
اما سرمایه گذاری با ریسک هایی نظیر عدم دستیابی به بازده مورد انتظار و حتی ریسک از بین رفتن سرمایه نیز همراه است که اصلیترین شیوه ی مدیریت آن، مشورت با افراد متخصص و بهره مندی از خدمات سبدگردانی و صندوق های سرمایه گذاری با نهادهای مالی معتبر می باشد.
معرفی ۹ مورد عمده ریسک سرمایه گذاری
ریسک سرمایه گذاری : در این مقاله با انواع ریسکهای سرمایه گذاری آشنا میشوید.
ریسک بازار
خطر کاهش ارزش سرمایهگذاریها به دلیل تحولات اقتصادی یا سایر رویدادهایی که کل بازار را تحت تأثیر قرار میدهد، همیشه وجود دارد. انواع اصلی ریسک بازار عبارتند از:
- ریسک حقوق صاحبان سهام
- ریسک نرخ بهره
- ریسک ارزی
قیمت بازار سهام بسته به تقاضا و عرضه در تمام مدت متفاوت است. ریسک حقوق صاحبان سهام به دلیل افت قیمت بازار سهام، در معرض خطر ضرر بالاتری قرار دارد.
نرخ بهره در مورد بدهی اعمال میشود و سرمایه گذاریهایی مانند اوراق قرضه را شامل میگردد. این خطر از دست دادن پول به دلیل تغییر در نرخ بهره است. به عنوان مثال، اگر نرخ بهره بالا رود، ارزش اوراق قرضه کاهش خواهد یافت.
ریسک ارزی هنگامی اعمال میشود که صاحب سرمایهگذاری خارجی باشید. این خطر از دست دادن پول به دلیل تغییر در نرخ ارز صورت میگیرد. به عنوان مثال، اگر ارزش دلار آمریکا نسبت به دلار کانادا کمتر شود، ارزش سهام ایالات متحده در دلار کانادا کمتر خواهد بود.
خطر نقدینگی
خطر ناتوانی در فروش سرمایه خود با قیمت مناسب و خروج پول خود در صورت تمایل وجود دارد. برای فروش سرمایه ممکن است لازم باشد قیمت پایینتری را قبول کنید.
در برخی موارد، مانند سرمایهگذاریهای معاف در بازار، ممکن است به هیچ وجه امکان فروش سرمایه وجود نداشته باشد.
خطر تمرکز
خطر ضرر وجود دارد زیرا پول شما تنها در یک نوع سرمایهگذاری مدیریت ریسک و سرمایه گذاری متمرکز شده است. هنگامی که سرمایه گذاریهای خود را متنوع کنید، خطر را در انواع مختلف سرمایه گذاریها، صنایع و موقعیتهای جغرافیایی پراکنده ساخته و کاهش میدهید.
ریسک اعتباری
با این خطر نهاد دولتی یا شرکتی که اوراق قرضه صادر کرده است، روبرو است. در این نوع ریسک، نهاد مربوطه با مشکلات مالی روبرو شده و قادر به پرداخت سود مدیریت ریسک و سرمایه گذاری یا بازپرداخت سرمایه نیست.
با مشاهده رتبه بندی اعتبار میتوانید ریسک اعتباری را ارزیابی کنید. به عنوان مثال، اوراق قرضه دولتی کانادا دارای اعتبار AAA هستند که نشانگر کمترین خطر اعتباری ممکن است.
ریسک سرمایه گذاری مجدد
این نوع خطر از بین رفتن سرمایه اصلی یا درآمد با نرخ بهره پایینتر را شامل میشود. فرض کنید یک اوراق قرضه را با پرداخت ۵٪ خریداری کردهاید. ریسک سرمایهگذاری مجدد در صورت کاهش نرخ بهره، شما را تحت تأثیر قرار میدهد و مجبورید سرمایه حاصل از پرداخت منظم را با ۴٪ مجددا سرمایه گذاری کنید.
ریسک سرمایه گذاری مجدد نیز در سررسید اوراق قرضه اعمال میشود و شما باید اصل سرمایه را با کمتر از ۵ درصد بازپرداخت کنید.
خطر تورم
این خطر مربوط به از دست دادن قدرت خرید میباشد زیرا ارزش سرمایه گذاریها با نرخ تورم همگام نیست. تورم به مرور زمان قدرت خرید پول را از بین میبرد و در واقع با مقدار معینی پول میتوان کالاها و خدمات کمتری را خریداری کرد.
خطر تورم به خصوص اگر صاحب پول نقد یا بدهی مانند اوراق قرضه باشید، بسیار مهم است. سهام تا حدودی در برابر تورم محافظت میشوند زیرا بیشتر شرکتها میتوانند قیمتهای فروش به مصرف کننده را افزایش دهند.
ویدئو پیشنهادی : دوره آموزش بورس
بنابراین در این نوع ریسک قیمتها باید متناسب با تورم افزایش یابند. املاک همچنین در این نوع ریسک محافظت میشوند زیرا صاحبان خانه میتوانند با گذشت زمان اجارهها را افزایش دهند.
خطر افق
این خطر ممکن است به دلیل یک اتفاق پیش بینی نشده مثلاً از دست دادن شغل پیش بیاید و افق سرمایه گذاری شما کوتاه شود. این ریسک ممکن است شما را مجبور به فروش سرمایه گذاریهایی کند که انتظار داشتید آنها را برای بلند مدت نگه دارید.
اگر مجبور باشید در زمانی که قیمتها در بازار پایین است، سرمایه مدیریت ریسک و سرمایه گذاری خود را بفروشید در این حالت احتمال ضرر بالا خواهد بود.
خطر ماندگاری
خطر زنده ماندن پس انداز شما وجود دارد. این خطر به ویژه برای افرادی که بازنشسته میشوند یا در آستانه بازنشستگی هستند، بسیار مهم است.
ریسک سرمایه گذاری خارجی
خطر ضرر هنگام سرمایهگذاری در کشورهای خارجی وجود دارد. هنگام خرید سرمایههای خارجی به عنوان مثال سهام شرکتهای نوظهور، با خطراتی مثلا خطر ملی شدن روبرو میشوید.
ویدیو پیشنهادی :آموزش رایگان تابلوخوانی و روان شناسی بازار سرمایه
تعریف ریسک سرمایه گذاری :
ریسک در اصطلاح مالی به عنوان فرصتی برای تفاوت یک نتیجه یا سود واقعی سرمایه گذاری با یک نتیجه یا بازده مورد انتظار تعریف میشود. ریسک شامل از دست دادن برخی یا کل سرمایه گذاری اصلی است.
به صورت کمّی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی ارزیابی میشود. در امور مالی، انحراف معیار یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار اندازه گیری نوسانات قیمت داراییها را در مقایسه با میانگینهای تاریخی آنها در یک بازه زمانی مشخص ارائه میدهد. انحراف معیار بالا نشان دهنده نوسانات زیاد و در نتیجه درجه بالای خطر است.
به طور کلی، مدیریت ریسک سرمایه گذاری از طریق درک اصول ریسک و چگونگی اندازه گیری آن امکان پذیر است. یادگیری ریسکهایی که میتوانند برای سناریوهای مختلف و برخی از راههای مدیریت کلی آنها اعمال شوند، به انواع سرمایه گذاران و مدیران مشاغل کمک میکند تا از ضررهای غیرضروری و پرهزینه جلوگیری کنند.
ویدئو پیشنهادی : سرمایه گذاری
مبانی ریسک سرمایه گذاری
افراد هر روز در معرض نوعی خطر قرار میگیرند. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایه گذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایه گذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته میشود.
هر سرمایه گذار مشخصات ریسک منحصر به فردی دارد که تمایل و توانایی وی را برای مقاومت در برابر ریسک، تعیین میکند. به طور کلی، با افزایش ریسک سرمایه گذاری، سرمایه گذاران انتظار دارند بازده بالاتری داشته باشند تا این ریسکها را جبران کنند.
یک ایده اساسی در امور مالی رابطه بین ریسک و بازده است. هرچه میزان سرمایه گذاری بیشتر باشد، بازده بالقوه آن نیز بیشتر خواهد بود. خطرات از طرق مختلفی ممکن است به وجود بیایند و سرمایه گذاران باید بخاطر پذیرفتن ریسک اضافی، آنها را جبران کنند.
به عنوان مثال، اوراق خزانه داری ایالات متحده یکی از مطمئنترین سرمایه گذاریها محسوب میشود و در مقایسه با اوراق قرضه شرکتی، نرخ بازده کمتری را ارائه میدهد.
احتمال ورشکستگی یک شرکت سهامی بیشتر از دولت ایالات متحده است. از آنجا که خطر پیش فرض سرمایه گذاری در اوراق قرضه شرکتی بیشتر است، نرخ بازده بالاتری به سرمایه گذاران پیشنهاد میشود.
افراد، مشاوران مالی و شرکتها می توانند استراتژیهای مدیریت ریسک را برای کمک به مدیریت ریسک سرمایه گذاریها و فعالیتهای تجاری خود تدوین کنند. از نظر آکادمیک، چندین نظریه، معیار و استراتژی وجود دارد که برای اندازه گیری، تحلیل و مدیریت ریسکها شناسایی شدهاند. برخی از این موارد عبارتند از: انحراف معیار، بتا، ارزش در معرض خطر(VaR) و مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه(CAPM).
ویدیو پیشنهادی : آموزش پرایس اکشن
اندازه گیری و کمّی سازی ریسک اغلب به سرمایه گذاران، بازرگانان و مدیران مشاغل اجازه میدهد تا با استفاده از استراتژیهای مختلف از جمله متنوع سازی و موقعیتهای مشتق، برخی از ریسکها را دور بزنند.
نکات کلیدی:
- ریسک سرمایه گذاری اشکال مختلفی دارد اما به طور کلی دستهبندی میشود که احتمال دارد یک نتیجه واقعی یا سود واقعی با نتیجه یا بازده مورد انتظار متفاوت باشد.
- ریسک سرمایه گذاری شامل احتمال از دست دادن بخشی یا کل سرمایه است.
- انواع مختلفی از ریسک برای تعیین کمیت ریسک جهت ارزیابیهای تحلیلی وجود دارد.
- با استفاده از استراتژیهای متنوع سازی و پوششدهی میتوان ریسک را کاهش داد.
فرمول محاسبه ریسک:
ریسک سرمایه گذاری عبارت است از هر تهدیدی که بر یک رویداد یا عملی یا کسب و کار و اهداف آن تأثیر منفی بگذارد. ریسک را میتوان ترکیبی از احتمال وقوع یک واقعه و عواقب آن در صورت وقوع آن تعریف کرد. عبارت زیر یک فرمول ساده برای اندازه گیری سطح ریسک سرمایه گذاری در هر شرایطی ارائه میدهد.
مقاله پیشنهادی : تحلیل فاندامنتال چیست و چه کاربردی دارد؟
ریسک = احتمال x شدت
ریسک سرمایه گذاری برای یک تجارت میتواند از درون نشات بگیرد، به عنوان مثال ریسک میتواند از طریق عملکرد نادرست کارمندان، تصمیمات نادرست مدیریتی یا انتخاب جریان وجوه نقد و سیاستهای حسابداری غلط ایجاد شود.
همچنین تهدیدهای خارجی وجود دارند. خطرات ناشی از عواملی که خارج از کنترل شرکت یا مدیران آن هستند.
با خرید سهام، شما در حال خرید مالکیت یک شرکت هستید. با یک اوراق قرضه، شما در حال وام دادن به یک شرکت هستید. بازده حاصل از هر دو سرمایه گذاری مستلزم ادامه فعالیت شرکت است.
اگر شرکتی ورشکست شود و داراییهای آن منحل شود، سهامداران عادی آخرین نفر برای سهیم شدن در عواید هستند. در صورت وجود دارایی، ابتدا به دارندگان اوراق قرضه شرکت و سپس به دارندگان سهام ممتاز پرداخت میشود. اگر سهامدار عادی باشید، هر آنچه باقی مانده است را به دست میآورید که ممکن است چیز خاصی نباشد.
اگر در حال خرید مدیریت ریسک و سرمایه گذاری یک سنوات هستید، اطمینان حاصل کنید که قدرت مالی شرکت بیمه صادرکننده را در نظر گرفتهاید. شما بایستی مطمئن شوید که شرکت در مرحله پرداخت به شما همچنان وجود خارجی داشته و از نظر اقتصادی سالم است و در حال فعالیت میباشد.
کمترین ریسک در سرمایه گذاری:
تمامی افرادی هنگام سرمایه گذاری با پول مازاد خود، تمامی راهکارهای پیش رو را مانند سرمایه گذاری سنتی در بازار مسکن و طلا و روشهای مدرنتر مانند سرمایه گذاری در رمز ارزها را بررسی میکنند. در این میان، افرادی که ریسک گریز هستند و تحمل زیادی در مقابل ضرر و زیان ندارند، به دنبال گزینههایی میگردندکه کمترین ریسک در سرمایه گذاری را دارند.
بسیاری از سرمایه گذاران تلاش میکنند تا از ریسک سرمایه گذاری دوری کنند و حاضر نیستند که سرمایه خود را به خطر بیندازند.
نکتهای که وجود دارد این است که برخی از بازارها ذاتا پرریسک هستند. فرقی هم نمیکند در آن حرفهای هستید یا خیر! برای مثال، بازار ارزهای دیجیتال یک بازار پرریسک است و کسب سود در آن نیاز به توانایی و ریسک پذیری بالایی دارد.
فراموش نکنید که نمیتوانید ریسک سرمایه گذاری را به طور کامل حذف کنید و امکان شکست در بازارهای مالی را از بین ببرید. اما میتوانید با مدیریت صحیح سرمایه، کمترین ریسک در سرمایه گذاری را تجربه کنید؛ بدون آنکه سرمایه مازاد خود را از دست دهید.
فراموش نکنید که ریسک انواع سرمایه گذاری با یکدیگر فرق دارد. به طور کلی، هرچقدر بازده سرمایه گذاری بیشتر باشد، ریسک سرمایه گذاری نیز بالاتر خواهد بود. با این وجود قصد داریم یک سرمایه گذاری کم ریسک با سود قابل قبول به شما همراهان همیشگی معرفی نماییم.
صندوقهای سرمایه گذاری یکی از راههایی است که به افراد کمک میکند تا کمترین ریسک در سرمایه گذاری را تجربه کنند. در حقیقت صندوقهای سرمایه گذاری، بدون ریسک هستند. انواع صندوقهای سرمایه گذاری را میتوان به دستههای زیر تقسیم کرد :
- صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت
- صندوق سرمایه گذاری در سهام
- صندوق سرمایه گذاری مختلط
- صندوق سرمایه گذاری بازارگردانی
- صندوق سرمایه گذاری طلا
موارد ذکر شده در بالا، گزینههای مناسبی برای سرمایه گذاری بدون ریسک یا کم ریسک هستند.
ریسک سرمایه گذاری در بورس:
امروزه بازار بورس یکی از داغترین و پرطرفدارترین بازارهای سرمایه گذاری است. اما ترس از ریسک سرمایه گذاری در بازار بورس مانع از ورود افراد تازه وارد به این بازار میشود. مطمئنا بسیاری از شما با جمله ” بورس باعث از دست رفتن کل سرمایه در یک شب میشود.” مواجه شدهاید. به همین خاطر قصد داریم در این بخش، ریسک سرمایه گذاری در بورس را بررسی کنیم.
قبل از هر چیزی لازم به ذکر است که کسب سود قابل قبول نیاز به ریسک پذیری دارد. هرچه ریسک سرمایه گذاری کمتر باشد، سود کمتری کسب خواهید کرد. برای مثال، سرمایه گذاری در بانک یک سرمایه گذاری با ریسک کم است. با گذاشتن سرمایه مازاد خود در بانک، هر ماه مبلغ کمی را به عنوان سود دریافت خواهید کرد. اما در نهایت تورم موجود در جامعه باعث میشود که ارزش پولتان روز به روز کاهش یابد.
نکتهای که وجود دارد این است که ریسک بازار بورس برای سرمایه گذاران مختلف متفاوت است. برای مثال، کسانی که در صندوقهای بورسی سرمایه گذاری میکنند، ریسک کمتری را تجربه خواهند کرد. همچنین برخی از افراد ماهر و قدیمی شرایطی را سرمایه گذاران تازه وارد فراهم میکنند تا ریسک سرمایه گذاری در بورس افراد تازه وارد کاهش پیدا کند.
یکی دیگر از راههای سرمایه گذاری در بورس با ریسک کم، مشارکت در صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت است. این افراد ریسک کمی را تجربه میکنند و با مشارکت در صندوقهای ذکر شده در اوراق اجاره، اوراق قرضه دولتی و… یک سرمایه گذاری کم ریسک را تجربه میکنند.
چگونه ریسک سرمایهگذاریهای خود را مدیریت کنیم؟
دنیای اقتصاد : گروه بورس– : معمولا سرمایهگذاری با چشمپوشی از منافع کنونی به منظور دستیابی به رفاه بیشتر در آینده صورت میگیرد. در واقع، مقوله سرمایهگذاری (investment) با گستره و تنوع وسیعی روبهرو است. سرمایهگذاری در گواهی سپرده، اوراق قرضه، سهام عادی، صندوق مشترک سرمایهگذاری و… میتواند نمونههایی از انواع سرمایهگذاری محسوب شود.
سرمایهگذاری، نیازمند مدیریت است زیرا دستیابی به ثروت سود ناشی از سرمایهگذاری از آنجا که با گذشت زمان ارتباط دارد، همواره با مقوله ای به نام مخاطره یا ریسک توام است.
از بین رشتههای سرمایهگذاری گوناگون، مدیریت ریسک در بازار سهام بسیار پیچیده است. زیرا برای تصمیمگیری در بازار سرمایه مدیریت ریسک و سرمایه گذاری موارد متعددی نقش و تاثیر خواهند داشت؛ از جمله اینکه چه نوع سهمی در چه زمانی، به چه قیمتی و به چه مقداری از کل سبد باید خریده و فروخته شود تا ریسک به حداقل رسیده و انتظار سود به حداکثر برسد.
از این رو، برای کاهش ریسک در بازار سرمایه، انتخاب ترکیب بهینه یا به تعبیر دقیق تر یک پرتفولیو که شامل سهام متنوع است، صورت میگیرد. بدیهیاست درجه ریسکپذیری در سرمایهگذاران مختلف متفاوت بوده و سرمایهگذارانی که ریسک بالایی را میپذیرند، انتظار بازدهی بالایی را دارند و بالعکس سرمایهگذاران ریسک گریز با کاهش مخاطره ریسک کمتری را دریافت میکنند.
در گفتوگوی زیر که با محسن صادقی، از کارشناسان سازمان بورس اوراق بهادار صورت گرفته، جزئیات کامل از نحوه مدیریت ریسک در سرمایهگذاریهای بورسی تشریح شده است.
تعریف شما از ریسک چیست؟
ریسک عبارت از احتمال بروز نتایج متفاوت با پیشبینیها یا انتظارات است، به عبارتی ریسک به معنی انحراف «نتایج واقعی» از «نتایج مورد انتظار» است. بنابراین، در جایی که نتایج مورد انتظار یک پدیده به طور قطعی مشخص نباشد و همراه با احتمال باشد، با موقعیت ریسکی مواجه خواهیم بود. به عنوان مثال پیشبینی شخص این است که قیمت سهام X در روز آینده به ۱۱۵ تومان برسد ولی اطمینان کامل ندارد و احتمال میدهد که دامنه انحراف آن ۵ تومان باشد. بنابراین، این یک موقعیت ریسکی است، چون ممکن است فردا قیمت مورد انتظار (۱۱۵ تومان) محقق نشود، بلکه قیمت بین ۱۱۰ تومان و مدیریت ریسک و سرمایه گذاری ۱۲۰ تومان نوسان داشته باشد. بر این اساس، در موقعیتهای ریسکی چند نتیجه ممکن وجود دارد که احتمال رخداد هر کدام نیز مشخص است.
بازار سهام در افواه عامه به بازار پرریسک شهرت یافته است. علت این تصور عمومی چیست؟
معمولا بازار سهام نسبت به سایر بازارها ریسک بیشتری دارد و نوسانات آن نیز شدیدتر است. چون در این بازار قیمت سهام بر اساس جریانهای نقدی آتی پیشبینی میشود که مقدار و نیز زمانبندی آنها کاملا متغیر است و تعهدی برای پرداخت مبالغ مشخص، در زمانهای معین برای آنها وجود ندارد. این موضوع را با بازار اوراق با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت مقایسه نمایید که تعهد مشخصی برای پرداخت مبالغ مشخصی در زمانهای معینی وجود دارد و بنابراین، سرمایهگذار با دقت زیادی جریانهای نقدی آینده و زمانبندی آنها را پیشبینی میکند. پس به دلیل اینکه قیمتهای سهام مبتنی بر انتظارات آینده در مورد شرکتها است دارای ریسک زیادی است. از طرفی، افق سرمایهگذاری در سهام طولانی است و هرچه افق سرمایهگذاری طولانیتر باشد، ریسک رویدادهای غیر منتظره بیشتر است.
در اصول مالی گفته می شود رابطه ریسک و بازده با یکدیگر مستقیم است. مفهوم این عبارت در عمل چیست؟
یکی از اصول اساسی مالی، بده بستان یا توازن بین ریسک و بازده است. هرچه ریسک یک فرصت سرمایهگذاری بیشتر باشد، بازده مورد انتظار آن نیز بالاتر خواهد بود. به عبارت بهتر هر چه ریسک یک فرصت سرمایهگذاری بیشتر باشد، باید سود مورد انتظار بالاتری داشته باشد تا سرمایهگذار را ترغیب به سرمایهگذاری نماید. اگر چنین نباشد تقاضا برای آن فرصت سرمایهگذاری کاهش مییابد و بازار خود به خود قیمت آن را کاهش میدهد تا برای سرمایهگذاران جذاب گردد. بنابراین رابطه تعادلی بین ریسک و بازده در بازار اجتنابناپذیر است و خود به خود شکل میگیرد.
در بازار سهام چه ریسکهایی بر سرمایهگذاری مترتب است؟
ریسک بر اساس رویکردهای مختلفی تقسیمبندی میشود. یکی از دستهبندیهای ریسک، بر اساس عامل ایجاد ریسک است که بعضی از موارد آنها عبارتند از:
• ریسک قدرت خرید (تورم): احتمال اینکه قدرت خرید ناشی از جریانهای نقدی کسب شده در آینده متفاوت از میزان پیش بینی شده باشد. به عبارتی در اثر تورم، قدرت خرید پول تغییر پیدا کند.
• ریسک سیاسی: عبارتاست از احتمال وقوع رخدادهای سیاسی که میتواند بر بازده یا ریسک فرصتهای سرمایهگذاری تاثیرگذار باشد و باعث نوسان قیمتهای سهام شود.
• ریسک نرخ سود: همواره این احتمال وجود دارد که در اثر تصمیمات بانک مرکزی و یا سایر عوامل، نرخ سود در اقتصاد تغییر کند و باعث تغییر قیمتها شود.
• ریسک نرخ ارز: احتمال نوسان نرخ ارز و تغییر ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها که میتواند میزان جریانهای نقدی واقعی را تغییر دهد.
تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟
ریسک بر اساس اینکه خاص یک سهام باشد و یا بر روی عموم سهام تاثیرگذار باشد به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک طبقهبندی میشود. ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته میشود که بر روی تمام بازار (البته با مقادیر مختلف) تاثیرگذار است و به عبارتی تمام سهام به میزان متفاوتی تحت تاثیر آن هستند. این نوع ریسک در هر صورت وجود دارد و سرمایهگذار برای کسب بازده ناچار به تحمل آن هستند. ولی ریسک غیرسیستماتیک تنها بر یک سهام مشخص تاثیر دارد. این نوع ریسک را با تشکیل سبد متنوعی از سهام میتوان کاهش داد. چون با تشکیل یک سبد سهام، برآیند ریسکهای غیرسیستماتیک مربوط به سهام مختلف به صفر نزدیک میشود.
تشکیل سبد سرمایهگذاریها چگونه باعث کنترل ریسک سرمایهگذاری در بازار سهام می شود؟
تشکیل سبد سرمایهگذاریها یکی از اصول مالی «متنوعسازی» است. بر اساس روابط ریاضی میتوان ثابت کرد که با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تکتک سهام خواهد شد. این موضوع به این صورت نیز قابل بررسی و توضیح است که اگر دو یا چند سهام در بازار وجود داشته باشند که رفتار قیمتی آنها ۱۰۰ درصد مشابه همدیگر نباشد، با سرمایهگذاری در ترکیبی از آنها میتوانیم نوسانات مجموع سبد خود را کاهش دهیم؛ چون در شرایط مختلف بازار نوسانهای مختلف سهام مدیریت ریسک و سرمایه گذاری موجود در سبد، میتوانند تا حدودی یکدیگر را خنثی نمایند و اثر یکدیگر را پوشش دهند.
آیا تشکیل هر نوع سبد باعث کاهش ریسک میشود؟
خیر. تنها در صورتی میتوان با تشکیل سبد ریسک را کاهش داد که نوسانات سهام انتخابی دقیقا مشابه یکدیگر نباشد و به عبارت آماری ضریب همبستگی آنها کمتر از عدد ۱ باشد. چون زمانی که دو یا چند سهم به طور کاملا یکسان رفتار کنند، تفاوتی ندارد که کدام سهام را و با چه ترکیبی بخریم. در این شرایط نیازی به تشکیل پرتفولیو نیست و خرید یکی از سهام کافی است. هر چه ضریب همبستگی کمتر از یک باشد بیشتر به کاهش ریسک سبد کمک میکند. اگر ضریب همبستگی سهام منفی باشد، میتوان ریسک سبد سهام را به شدت کاهش داد چون در این حالت، زمانی که یکی از سهام روند منفی طی میکند سهام دیگری با سیر مثبت آن را جبران میکند و بنابراین روند کلی بازده سبد سهام هموارتر میشود.
توصیه شما به سرمایهگذاران بازار سهام برای مدیریت ریسک سرمایهگذاریهای خود چیست؟
۱- در صورتی که اطلاعات سرمایهگذاری آنها محدود است، بهتر است به طور غیرمستقیم واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری را خریداری کنند و مستقیما درگیر فعالیت سرمایهگذاری نشوند.
۲- تنها پس از بررسی کامل و کسب اطمینان کافی نسبت به دانش خود در مورد سهام، سرمایهگذاری کنند.
۳- بلندمدت فکر کنند و با افق سرمایهگذاری کوتاهمدت وارد این بازار نشوند.
۴- هیجانات بازار سهام ممکن است سرمایهگذار را به سوی تصمیمات پر ریسک رهنمون سازد. بنابراین، باید از رفتارهای شتابزده و تصمیمات غیرآگاهانه اجتناب نمایند.
۵- اگر قصد سرمایهگذاری بلندمدت ندارند، حدود قیمتی مشخصی را برای ورود و خروج از یک سهم داشته باشند. با این رویکرد، سرمایهگذار به محض رسیدن به قیمت مشخص شده از آن خارج میشود. این قاعده سرمایهگذاری باعث میشود که سرمایهگذار نه طمع بیش از حد داشته باشد و به طور افراطی بر تصمیمات غلط قبلی خود اصرار نماید.
۶- همواره در یک سبد از سهامی که همبستگی بالایی با هم ندارند سرمایهگذاری کنند و تمام سرمایه خود را به خرید یک سهام اختصاص ندهند.
۷- همواره ریسک قابل تحمل خود را در نظر داشته باشند و بر مبنای آن سرمایهگذاری کنند.
۸- حداکثر زیان قابل تحمل برای سبد خود را از پیش تعیین کنند تا اجازه ندهند ارزش سبدشان به کمتر از مبلغ مشخص شده برسد و بهاین ترتیب برای شرایط بحرانی استراتژی خروج معینی داشته باشند.
نوع شناسی ابزارهای مدیریت ریسک؛ مزایا و کارکردها
پس از بررسی دقیق ادبیات موجود در بازارهای مالی دنیا، ٦ کارکرد بالقوه قراردادهای آتی کالا شناسایی شدند. سه کارکرد نخست را می توان کارکردهای اصلی نامید که معاملات آتی کالا انجام می دهند: کشف قیمت، مدیریت ریسک قیمت (پوشش ریسک یا هجینگ) و مکانی برای سرمایه گذاری. در شماره قبلی از سری گزارش های «بورس کالا و اقتصاد»، به بیان توجیهات و خلاصه فرضیات تاثیرات دومین کارکرد معاملات آتی یعنی مدیریت ریسک پرداخته شد و در این شماره، ادامه کارکرد دوم را مورد بررسی قرار داده ایم.
به گزارش اختصاصی گروه مطالعات «کالاخبر»؛ مدیریت ریسک قیمت می تواند در قراردادهای معاملات فیزیکی میان فعالان بازار در امتداد زنجیره عرضه نیز گنجانده شود. همچنین مدیریت ریسک را می توان در قراردادهای میان یک فعال بخش کالا و یک تامین کننده خدمات از قبیل یک تامین کننده مالی یا تامین کننده نهاده ها گنجاند. بر اساس این ترتیبات، طرف معامله، پوشش ریسک را انجام می دهد و منافع حاصل از آن را به تولیدکننده منتقل می کند؛ مثلا در اینجا امکان دارد که قیمت از قبل تعیین شود و یا با توجه به معیار مورد توافق طرفین در زمان تحویل تثبیت می شود؛ این مدیریت ریسک و سرمایه گذاری موضوع به طور قطع منافعی برای تولیدکننده دارد.
ابزارهای رایج مدیریت ریسک
همانطور که در تصویر شماره یک آمده، قراردادهای سلف، آتی، اختیار و سواپ رایج ترین ابزارهای موجود برای مدیریت ریسک قیمت کالا هستند. با وجود این، هر ابزاری دارای کارکرد، الزامات کاربرد و پیامدهای هزینه ای متفاوت است و این مسئله انتخاب ابزار را به نوع کاربر و مشخصات وضعیت کاربر وابسته می سازد که در جدول ذیل، کارکردها و الزامات کاربرد و پیامدهای هزینه ای هر کدام از این ابزارها آمده است.
یک گروه بین المللی مدیریت ریسک کالا، بر خرید "قراردادهای اختیار فروش"، به عنوان مناسب ترین راه حل برای تولیدکنندگان کالا تاکید می کند؛ اختیاری که براساس آن دارنده حق دارد، ولی متعهد نیست، که کالای خود را به قیمت معینی در تاریخ یا قبل از تاریخ سررسید بفروشد.
برای تامین کنندگان منابع مالی، مهمترین محدودیت تجارت با تولیدکنندگان کالا در کشورهای درحال توسعه، ریسک اعتبار است. سامان بخشیدن به ساختار معاملات و کسب و کار با استفاده از یک قرارداد مشتقه ساده اختیار معامله، ریسک اعتبار را از نظر تامین کننده حذف می کند و درهای معامله با مشتریانی را می گشاید که در غیراین صورت امکان معامله با آنها وجود نداشت.
مشتریان کشورهای درحال توسعه همچنین تمایلی به استفاده از راهبردهای پوشش ریسک پیچیده ندارند، بلکه ترجیح می دهند در ابتدا از ابزارهای ساده تری استفاده کنند. آنها پس از اینکه از پختگی بیشتری در استفاده از ابزارهای پوششی برخوردار شدند و وثیقه قابل قبول برای تامین کننده را یافتند، می توانند به سوی استفاده از سایر شکل های ابزارهای پوشش ریسک حرکت کنند.
چالش اصلی این گروه بین المللی مدیریت ریسک کالا، ایجاد مدل های کارآمد همکاری با استفاده از تجمیع کننده های محلی بوده است و بنابراین، هدف اصلی این گروه بر ارایه کمک های فنی و آموزش و ایجاد تفاهم میان جوامع کشاورز متمرکز است. سهولت نسبی معاملات اختیار فروش در این زمینه کمک بسیاری کرده است. با وجود این، دو مسئله مطرح شده است:
نخست، معاملات اختیار گاهی می تواند بیش از حد گران باشد، چون حق معامله ها اغلب دقیقا در مواقعی که بیش از همیشه به آنها نیاز است گران ترین قیمت را دارند و دوم اینکه این ابزارها معمولا فقیرترین فقرا را هدف نمی گیرند، بلکه برای کشاورزانی مناسب هستند که به تجارت گرایش دارند.
بنابراین یک درس اصلی که از تجربه این گروه بین المللی مدیریتی می گیریم، این است که سازماندهی و آشنایی کشاورزان با اصول تجارت، پیش نیاز استفاده سودمند آنها از ابزارهای مدیریت ریسک قیمت است.
در کشورهای در حال توسعه، استفاده از بورس های محلی برای مدیریت ریسک می تواند در برخی شرایط خاص، در مقایسه با استفاده از بورس های بین المللی با سابقه، سودمندتر باشد. چالش هایی که در راه دسترسی به بورس های بین المللی وجود دارد معمولا شامل کنترل جریان های نقدینگی، سرمایه و کالا، نوسان نرخ های ارز مدیریت ریسک و سرمایه گذاری و الزامات سختگیرانه اعتباری و شناسایی مشتریان است که اغلب مانع از این می شود که کارگزاران کشورهای توسعه یافته بتوانند با کشورهای در حال توسعه معامله کنند.
نکته بسیار حساس دیگر این است که در اکثر موارد ریسک مبنای گسترده ای از قبیل واگرایی اساسی میان قیمت بازارهای معاملات آتی بین المللی و بازارهای نقدی داخلی نیز وجود دارد مدیریت ریسک و سرمایه گذاری که اثربخشی ابزارهای پوشش ریسک را تضعیف می کند. بسیاری از این مسایل را می توان با یک سکوی داخلی به شیوه ای رضایت بخش پاسخ داد.
از سوی دیگر، بسیاری از بورس ها در تلاش برای معرفی قرارداد کالایی، که با قرارداد معیار بین المللی تفاوت دارد و معامله آن با پول ملی و براساس یک سکوی محلی با مشکلات زیادی مواجه شده اند.
هماهنگ سازی بهتر قیمت بازار نقدی و آتی با تجربه بورس های جهانی
در پاره ای از موارد بورس ها تلاش کرده اند تا با عاریت گرفتن مشخصات قرارداد و قیمت آن از یک بورس بین المللی و در نهایت تسویه قرارداد براساس پول ملی خود، بر مشکلات گفته شده غلبه کنند. این رویکرد می تواند عملکردهای بازارهای نقدی محلی را با بازارهای بین المللی ریشه دار، هم راستا کند؛ چون فعالان محلی خود را با ویژگی های قراردادهای بین المللی وفق می دهند. این رویکرد همچنین از توان بالقوه سودآوری در هر دو بازار نقدی و آتی (به صورت محلی و بین المللی ) به منظور هماهنگ سازی بهتر قیمت های این دو نوع بازار نیز برخوردار است.
۴ مزیت
بررسی ها نشان می دهد که بهره گیری دولت ها از قراردادهای آتی به منظور مدیریت ریسک که راه حلی مبتنی بر بازار به شمار می رود توانسته در نااطمینانی فعالان بازار ها در قیمت کالاها اثر مثبتی بگذارد. چهار مزیت دخالت نکردن دولت ها در بازار و بهره گیری از ابزارهای مالی همچون قراردادهای آتی به شرح زیر است:
• با ابزارهای مالی به جای قیمت هایی که به صورت دستوری تعیین شده، بر قیمت هایی تاکید می شود که بازار تعیین کرده است.
• ریسک را به دستگاه هایی منتقل می کنند که برای پذیرش ریسک از توانایی و تمایل بیشتری برخوردارند.
• می توانند با ابزارهای تامین مالی مرتبط شوند و در برخی موارد، تامین مالی با هزینه پاینتر را میسر سازند.
• در برخی موارد، هزینه آنها کمتر از برنامه های دولتی دخالت در قیمت هاست.
در پایان اینکه یک رویکرد بازارنگر که از ابزارهای معاملاتی بورس استفاده می کند ممکن است بتواند تقریبا به صورت مستقیم برنامه های موجود دولت را تکرار کند. به عنوان مثال، در سنوات گذشته طبق برخی رویکردها مطرح شده بود که استفاده مناسب از قراردادهای اختیار معامله در بورس می تواند جایگزین برنامه دولت هند برای اتخاذ راهکار حداقل قیمت حمایتی برای گندم شود که این رویکرد اجرایی شد و بسته به ساختار و هدف برنامه، توانست بین ۳۵ تا ۱۵۱ دلار در هر تن در هزینه ها صرفه جویی کند.