سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال

شش اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال که نباید مرتکب شد!
تحلیل تکنیکال یکی از مرسومترین روشهای تحلیل و بخشی جداییناپذیر از پیشبینی بازارهای مالی است و زندگی مالی سرمایهگذاران بسیاری را دگرگون کرده است. با وجود اینکه یادگیری تحلیل تکنیکال به هیچ عنوان کار دشواری نیست و اغلب افراد به سرعت با این تحلیل آشنا شده و از آن استفاده میکنند اما درک جامع و هنر استفاده صحیح از تحلیل تکنیکال به هیچ عنوان کار هر کسی نیست. در ادامه میتوانید با رایجترین اشتباهاتی که افراد در استفاده از تحلیل تکنیکال مرتکب میشوند آشنا شده و از آنها دوری کنید.
سرفصلهای این آموزش
خطای اول؛ عدم جلوگیری از ضرر و زیان
همه ما ضربالمثل “جلوی ضرر را از هر جا که بگیری، منفعت است” را شنیدهایم و معنای آن را درک کردهایم. اما زمانی که بحث بازارهای مالی در میان است عمل کردن به “جلوی ضرر را گرفتن” کمی دشوار میشود. محاسبه صحیح حد ضرر و یا به طور کلی استفاده از حد ضرر یا Stop Loss تأثیر بسیار زیادی در کاهش ضرر معاملهگران خواهد داشت و این مسئله بسیار مهمی است که اغلب ایرانیان از آن چشمپوشی می کنند.
شاید پس از ورود به بازارهای مالی افراد زیادی فراموش کنند که نخستین هدف در معامله کسب سود نیست. بلکه از دست ندادن دارایی اولیهای است که میخواهید از آن سود ببرید. این موضوع آنقدر مهم است که نقلقولی معروف از ادوارد سیکوتا “Ed Seykota” بارها در میان تریدرها یادآوری میشود:
عنصر اصلی تجارت موفق سه قانون است: ۱- جلوی ضرر را بگیر ۲- جلوی ضرر را بگیر ۳- جلوی ضرر را بگیر. اگر میخواهید در دنیای معاملهگری دوام بیاورید، این قوانین را آویزه گوش خود کنید.
خطای دوم؛ بیش فعالی در بازار یا Overtrading
شاید به عنوان یک تریدر فکر کنید که هر چه بیشتر تحلیل کنید و سیگنالهای بیشتری برای ورود و خروج پیدا کنید و در ادامه تعداد معاملات خود را افزایش دهید، سود بیشتری خواهید برد ولی فراموش کنید که افراط در هر جایی اشتباه است. حتی اینجا!
واقعیت این است که در برخی مواقع بهترین کار، هیچ کاری نکردن است. دانستن این مسئله علاوه بر زندگی در بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال نیز کاربرد دارد.
علاوه بر این تعداد معاملات و تحلیلهای بیشتر، تمرکز و آرامش را از معاملهگر میرباید و درصد تصمیمات اشتباه را به صورت معنیداری افزایش میدهد.
شاید باورکردنی نباشد ولی بسیاری از معاملهگران موفق شاید در سال تنها بهاندازه انگشتان یک دست وارد معامله شوند ولی همچنان به نتیجه دلخواه برسند. فراموش نکنید که معاملهگران موافق صبورند و همیشه تلاش میکنند تا ذهنشان را از مشغولیتهای روزمره رها کرده و خارج از فشار بازار برای دست زدن به هر اقدامی، تصمیم میگیرند. حتی اگر این تصمیم دست روی دست گذاشتن باشد.
خطای سوم؛ معاملات انتقامی
شاید ایده معاملات انتقامی خیلی به نظر بچگانه برسد ولی بد نیست بدانید که اغلب فعالین حوزه ترید دست به این کار زدهاند. این اشتباه و نتیجهگیری نادرست حاصل از مجموعه تصمیمات اشتباهی است که در شرایط روحی غیرطبیعی برای معاملهگران رخ میدهد.
ممکن است پیشبینیهای شما برای یک دوره به خوبی جواب بدهد، پس شما به آنها اعتماد میکنید. حالا اگر همان پیشبینیها ناگهان دیگر جواب ندهند چه؟ غافلگیری ناشی از اعتماد بیش از حد معاملهگران به پیشبینیهای خود عامل اصلی این اشتباه است.
باید پذیرفت که بازار همیشه بر اساس تحلیلهای شما پیش نمیرود و گاهی ممکن است کنترل اوضاع از دست افراد خارج شود. بر اساس تجربه بسیاری، زمانی که بازار روی بدش را به معاملهگر نشان دهد، زنجیرهای از اتفاقات ناخوشایند به دنبال یکدیگر رخ خواهند داد تا تحلیلها یکی پس از دیگری مردود شوند.
در این شرایط تصمیمگیری برای معاملهگر دشوارتر و پرهزینهتر خواهد بود و در اینجاست که خطای معاملهگر یعنی معاملات انتقامی، رخ میدهد. او برای جبران ضررها این بار به نحوی احساسی وارد معاملات جدید شده تا خسارتهای قبلی را در کوتاهترین زمان ممکنه جبران کند و نتیجه این هم از ابتدا مشخص است. اشتباهات و ضررهای بیشتر!
برای جلوگیری از این اشتباه تنها کافی است که به خاطر آورید پشت هر معامله خوب و سودآور، ساعتها برنامهریزی، بررسی و استدلالهای منطقی وجود داشته است و شما هیچ چیزی را بدون زحمت به دست نیاوردید و از طرفی دیگر فراموش نکنید که روزگار همیشه بر یک قرار نمیماند.
خطای چهارم؛ مقاومت در برابر تغییر تصورات قبلی
معمولاً معاملهگران، به صورت سلیقهای با برخی بازارها یا حتی برخی ارزهای دیجیتال برخورد میکنند اما موضوع به سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال اینجا ختم نمیشود. آنها ممکن است حتی در برابر متدها و شاخصها این سلیقه را به خرج دهند و ترجیح دهند که حتی در یک بازار جدید از آموزههای گذشته و متدهایی که در بازار قبلی نتیجه داده است، استفاده کنند. به همین خاطر در برابر یادگیری و امتحان سایر متدها مقاومت می کنند.
واقعیت این است که همیشه یک استراتژی یا متد خاص در بازارهای مالی متفاوت جواب نمیدهد. اینکه چون در گذشته با کمک چند شاخص محدود و یا یک متد خاص سود کردهاید دلیل کافی برای نتیجهبخش بودن آنها در تمامی بازارها نیست. به همین خاطر بسیاری از افراد که در مواجهه با بازار ارزهای دیجیتال مشابه سایر بازارها عمل می کنند، به سرعت با شکست مواجه میشوند.
خطای پنجم؛ نتیجه تحلیل تکنیکال حتمی است!
فراموش نکنید که تحلیل تکنیکال چیزی بیشتر از یک پیشبینی نیست و لزوماً همیشه جواب نمیدهد. بازار متأثر از اتفاقات و رویدادهای متعدد روزانه است و مدام ممکن است تغییر جهت داده و از مسیر پیشبینیشده منحرف شود و تحلیل تکنیکال در این شرایط نمیتواند حرف چندانی برای گفتن داشته باشد.
یک معاملهگر کار بلد همیشه اخبار و اطلاعات صحیح را دنبال میکند و مهمترین وقایع مؤثر بر بازار را دنبال میکند و در کنار تحلیل تکنیکال برنامهای از پیش تعیین شده برای مدیریت ریسک سبد خود در نظر دارد و بر اساس همین، عاقلانهترین تصمیمی را که شاید برخلاف نتیجه تحلیل تکنیکال باشد، میگیرد.
خطای ششم؛ اتکا به تحلیلهای دیگران
یکی دیگر از بخشهای روانی تحلیل تکنیکال ثبات در تصمیمگیریها و اعتمادبهنفس است. بسیاری از معاملهگران پس از به دست آوردن نتیجه روزانه تحلیل به سراغ نظرات و آرای دیگران میرود. این بهخودیخود خیلی طبیعی و خالی از مشکل است. مشکل زمانی به وجود میآید که شما به عنوان یک معاملهگر تحلیل دیگری را نسبت به تحلیل خود در اولویت قرار دهید و اعتمادبهنفس کافی برای عمل به دست آورد خودتان را نداشته باشید.
تحلیل تکنیکال یک هنر است. به همین خاطر لزوماً برای همه تحلیلگران یکسان نخواهد بود. نتیجه تحلیل تکنیکال موفقترین تریدرها نیز ممکن است با یکدیگر در تعارض باشد. باید پذیرفت که هر شخص از دید خود به تحلیل مشغول میشود و روحیات تحلیلگر بر نتایج به نحوی عجیب تأثیر مستقیم دارد. افراد سردرگم و بی اعتمادبهنفس مدام در تحلیلهای دیگران غرق شده و اغلب بدترین تصمیمها را برای سرمایه خود میگیرند. پس فراموش نکنید که به تحلیل خود اعتماد داشته باشید مگر اینکه خلافش سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال اثبات شود و نظر هیچکسی حتی موفقترین افراد بر نظر شما مقدم نیست.
سخن پایانی
همانطور که گفتیم تحلیل تکنیکال هنری است که اگر به درستی آموخته شده باشد و مورد استفاده قرار بگیرد میتواند زندگی مالی هر معاملهگری را دگرگون کند. به دست آوردن مهارت در این علم به هیچ عنوان امری یک شبه نیست و به تلاش شبانهروزی، مطالعه مداوم و اشتیاق بیپایان برای یادگیری موضوعات جدید نیاز دارد.
فراموش نکنید که معاملهگری هم درست مانند هر حرفه دیگر به ویژگیهای شخصی متعددی نیاز دارد و مناسب افرادی است که همیشه برای شرایط پیشبینینشده برنامه دارند و در شرایط حساس و پرفشار تسلیم و غافلگیر نمیشوند. افرادی که میتوانند احساسات خود را سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال کنترل کرده و از تصمیمهای احساسی در این بازار دوری کنند و علاوه بر همه اینها همیشه به دنبال یادگیری و بهبود دانش خود در این زمینه هستند و تلاش میکنند تا از اشتباهات رایج ترید دیگران درس گرفته و حتی اگر قرار است اشتباه کنند، اشتباهات جدیدی را مرتکب شوند!
تحلیل تکنیکال چیست؟
چگونه با استفاده از تحلیل تکنیکال سرمایهگذاری بهتری داشته باشیم
از آنجایی که بازار ارزهای دیجیتال بسیار پرنوسان است، شما باید برای پیشبرد معاملات خود یک استراتژی داشته باشید. بسیاری از تریدرهای ارز دیجیتال برای ساخت استراتژی به تحلیل تکنیکال روی میآورند. این نوع تحلیل با ارائه بینشی در مورد حرکات گذشته بازار ارزهای دیجیتال، به شما کمک میکند تا پیشبینی کنید قیمتها در آینده به چه سمتی حرکت خواهند کرد.
به طور کلی، برای تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری دو روش اصلی وجود دارد:
- تحلیل فاندامنتال: شامل بررسی شرایط مالی یک شرکت، شرایط شبکه یک ارز دیجیتال و پیگیری رویدادها و اخبار آن (شامل ارائه برخی بهروزرسانیها، انتقال به شبکه اصلی، گردهمایی و …) است.
- تحلیل تکنیکال: شامل جستجوی الگوها و روندها برای تعیین حرکت آینده قیمت، پیشبینی روند آتی قیمت و درک شرایط است.
قیمت یک دارایی منعکسکننده مجموع دانش کل فعالان بازار شامل تحلیل، دیدگاهها و اقدامات آنهاست.
تحلیل تکنیکال چیست؟
برای درک نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال در معامله ارزهای دیجیتال، باید از معنای آن آگاهی داشته باشید. تحلیل تکنیکال شامل استفاده از دادههای واقعی قیمت در تلاش برای پیش بینی آینده بازار است. این کار شامل بررسی دادههای آماری گذشته ارز دیجیتال موردنظر از جمله عواملی مانند حجم معاملات و حرکات قیمت است.
تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی در روند قیمتها و الگوهای یافت شده در نمودارها به کار میرود. در واقع، تحلیل تکنیکال با نگاه به الگوها و ابزارهای تحلیل نمودار، نقاط قوت و ضعف ارز دیجیتال مورد نظر را یافته و بر اساس آن الگوهای آینده را پیشبینی میکند.
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که فعالیتهای معاملاتی و تغییرات قیمت در گذشته میتوانند شاخصهای ارزشمندی برای حرکات قیمت در آینده باشند.
تحلیل تکنیکال ممکن است با تحلیل فاندامنتال که بیشتر به امور مالی شرکت توسعهدهنده توجه دارد، در تضاد باشد.
تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟
تحلیل تکنیکال بیشتر کمی و مبتنی بر معیارهاست. از آنجایی که تحلیل تکنیکال از مدلسازی ریاضی و آماری برای درک رفتار بازار و قیمت استفاده میکند، کاربردهای گستردهای در معاملات ارزهای دیجیتال دارد.
تریدرهای داراییهای سنتیتر، از جمله سهام، کالاها، انواع ارزهای فیات، معاملات آتی و فارکس نیز از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. فرآیند استفاده از تحلیل تکنیکال در هر یک از این موارد کاملاً مشابه استفاده از آن در مورد ارزهای دیجیتال است.
درک تحلیل تکنیکال
برخلاف تحلیل فاندامنتال که تلاش میکند ارزش یک سهم یا کالا را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم معاملات متمرکز است. از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای بررسی دقیق عرضه و تقاضا که بر تغییرات قیمت، حجم معاملات و نوسانات اثرگذار است، استفاده میشود.
تحلیل تکنیکال را میتوان برای هر کالای قابل معاملهای که دادههای معاملاتی آن در گذشته در دسترس باشد، استفاده کرد. این کالا میتواند شامل سهام، معاملات آتی، مواد خام و فلزات، جفت ارزهای فیات، ارزهای دیجیتال و سایر اوراق بهادار باشد. تحلیل تکنیکال در بازار کالاها و فارکس که معاملهگران بر حرکات کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند، رواج زیادی دارد.
بنیانگذار تحلیل تکنیکال
همانطور که امروزه میدانیم، تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو (Charles Dow) و با عنوان نظریه داو در اواخر دهه 1800 ارائه شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون (William P. Hamilton)، رابرت رئا (Robert Rhea)، ادسون گولد (Edson Gould) و جان مگی (John Magee) به شکل گیری بیشتر مفاهیم نظریه داو کمک کردند. امروزه، تحلیل تکنیکال تکامل یافته و شامل صدها الگو و ابزار تحلیلی است که طی سالها تحقیق توسعه یافتهاند.
تحلیل تکنیکال با این فرض انجام میشود که فعالیتهای معاملاتی و تغییرات قیمت در گذشته میتوانند شاخصهای ارزشمندی برای حرکات قیمت در آینده باشند. تحلیلگران حرفهای اغلب از تحلیل تکنیکال به همراه سایر ابزارها استفاده میکنند. معاملهگران خرد ممکن است تنها بر اساس نمودارهای قیمت و آمار تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران حرفهای به ندرت تحقیقات خود را تنها به یکی از دو روش تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال محدود میکنند.
تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکات قیمت هر آیتم قابل معاملهای را که در معرض عرضه و تقاضا قرار دارد از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارزها را پیش بینی کند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه عرضه و تقاضا میدانند که در حرکات قیمت بازار منعکس شده است. تحلیل تکنیکال معمولاً در مورد تغییرات قیمت به کار میرود، اما برخی از تحلیلگران موارد دیگری غیر از قیمت، نظیر حجم معاملات یا قراردادهای باز را هم مورد بررسی قرار میدهند.
ابزارهای متداول در تحلیل تکنیکال
صدها الگو و ابزار وجود دارد که توسط محققان برای پشتیبانی از تحلیل تکنیکال تولید شدهاند. همچنین، تحلیلگران تکنیکال انواع مختلفی از سیستمهای معاملاتی را برای کمک به پیش بینی و معامله در زمان تغییرات قیمت ساختهاند. برخی از شاخصها (اندیکاتورها) در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار، مانند مناطق حمایت و مقاومت متمرکز هستند و برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن تمرکز دارند. معروفترین شاخصهای تکنیکال و الگوهای نمودار شامل خط روند، کانالها، میانگین متحرک و شاخصهای مومنتوم هستند.
به طور کلی، تحلیلگران تکنیکال انواع گستردهای از شاخصهای زیر را بررسی میکنند:
- روند قیمت
- الگوهای تشکیل شده در نمودار
- شاخصهای حجم معاملات و مومنتوم
- اسیلاتورها
- میانگینهای متحرک
- سطوح حمایت و مقاومت
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، در دو انتهای یک طیف قرار دارند. هر دو روش برای تحقیق و پیشبینی روند آینده قیمت استفاده میشوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایهگذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.
تحلیل فاندامنتال روشی برای ارزیابی سهام، کالا یا ارز دیجیتال از طریق تلاش جهت سنجش ارزش ذاتی آن است. تحلیلگران فاندامنتال همه چیز را بررسی میکنند، از اقتصاد کلی و شرایط صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها. درآمد، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین شاخصهها برای تحلیلگران فاندامنتال هستند.
تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال از این جهت تفاوت دارد که قیمت و حجم معاملات تنها ورودی آن هستند. فرضیه اصلی این است که تمام فاندامنتالهای شناخته شده در قیمت خلاصه میشوند. بنابراین، نیازی به توجه دقیق به آنها نیست. تحلیلگران تکنیکال برای ارزیابی ارزش ذاتی یک سهم تلاش نمیکنند، بلکه در مقابل از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده میکنند که نشان میدهند آن سهم در آینده چگونه رفتار خواهد کرد.
آموزش تحلیل تکنیکال
فصل اول – پیش فرضها
چارلز داو مجموعه مقالاتی را در مورد تئوری تحلیل تکنیکال منتشر کرد. نوشتههای او شامل دو فرض اساسی است که همچنان به شکل چارچوبی برای معامله بر پایه تحلیل تکنیکال در آمده است.
- بازارها با مقادیر نشاندهنده عواملی که بر قیمت تأثیر میگذارند، کارا هستند.
- به نظر میرسد حرکات تصادفی قیمت بازار در قالب الگوها و روندهای قابل شناسایی حرکت میکنند که تمایل دارند با گذشت زمان تکرار شوند.
سه فرضیه در تحلیل تکنیکال
امروزه زمینه تحلیل تکنیکال بر اساس کارهای داو بنا شده است. تحلیلگران حرفهای معمولاً سه فرضیه کلی را در این تحلیل میپذیرند:
- نمودار قیمت گویای همه چیز است: تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه چیز، از اصول شرکت تا عوامل گسترده بازار گرفته تا روانشناسی بازار، از قبل در نمودار قیمت موجود هستند. این نقطه نظر با فرضیه بازارهای کارا (EMH) که نتیجه مشابهی راجع به قیمتها فرض میکند، سازگار است. تنها چیزی که باقی مانده، تحلیل تحرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص در بازار میدانند.
- حرکات قیمت در روندها: تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمتها، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به تایم فریمهای مشاهده شده، روندهایی را نشان دهند. به عبارت دیگر، قیمت بیش از حرکات نامنظم، احتمالاً به روند گذشته ادامه میدهد. بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکال بر اساس این فرض است.
- تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند: تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار خودش دارد. ماهیت تکراری حرکت قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده میکند. در حالی که بیش از 100 سال است که از انواع تحلیل تکنیکال استفاده شده، اما هنوز اعتقاد بر این است که در بازارهای امروزی هم کاربرد دارد، زیرا این تحلیل الگوهای حرکات قیمت را نشان میدهد که اغلب تکرار میشوند.
در فصل اول از مقالههای آموزش تحلیل تکنیکال توضیحات کاملتری درباره پیش فرض ها و تاثیر آنها بر بازار صحبت ردهایم:
تحلیل تکنیکال سه آلت کوین: نیر (NEAR)، افتیتی (FTT) و اتر کلاسیک (ETC)
افت اخیر در قیمت بیت کوین از ۴۷٬۰۰۰ دلار به زیر ۴۲٬۰۰۰ دلار تمام آلت کوینهای مطرح را تحت تاثیر قرار داده است. تحلیل تکنیکال ۳ آلتکوین که در روزهای اخیر بیشتر مورد توجه معاملهگران قرار گرفتهاند، سطوح قیمت کلیدی را در حرکت رو به بالا و رو به پایین برای فعالان بازار مشخص میکند.
به گزارش میهن بلاکچین و به نقل از کوینتلگراف، در حال حاضر قیمت بیت کوین در تقلا برای حفظ سطح ۴۲٬۰۰۰ دلار است و شاخص ترس و طمع روی عدد ۳۲ و در محدوده ترس قرار دارد.
نقشه حرارت (Heat Map) بازار رمزارزها
در ساعات اخیر قیمت بیت کوین بار دیگر به زیر ۴۲٬۰۰۰ دلار سقوط کرد و مطابق تحلیل پیشین میهن بلاکچین احتمال دارد تا طی روزهای آینده سطح روانی ۴۰٬۰۰۰ را آزمایش کند. برای معاملهگران سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال آلت کوینها اهمیت دارد که از سطوح قیمت کلید برای هر دو سناریوی صعودی و نزولی اطلاع داشته باشند. به همین جهت در ادامه مطلب تحلیل تکنیکال قیمت سه آلت کوین نیر (NEAR)، افتیتی (FTT) و اتریوم کلاسیک (ETC) را که در روزهای اخیر حجم معاملاتی بالایی داشته اند، ارائه میکنیم.
تحلیل تکنیکال نیر (NEAR)
توکن NEAR در تاریخ ۸ آوریل (۱۹ فروردین) به شدت از مقاومت ۲۰ دلاری پس زده شد. سایه (Wick) بلند روی کندل قیمتی آن روز نیز نشان میدهد فروشندگان تا چه حد از این مقاومت دفاع میکنند.
نمودار NEAR – تایم فریم روزانه (برای بزرگنمایی کلیک کنید)
قیمت NEAR در ادامه تا میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه خود در محدوده ۱۵ دلار کاهش یافت. انتظار میرود این سطح، حمایتی قوی برای نیر باشد. بازیابی قیمت در این سطح، میتواند نشانه این باشد که خریداران همچنان به خرید در کف ادامه میدهند. پس از آن، میتوان انتظار داشت قیمت تا اوج تاریخی دیگری افزایش یابد. گفتنی است، بالاتر آمدن میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه و قرار گرفتن شاخص قدرت نسبی (RSI) در محدوده مثبت، نشان میدهد خریداران فعلا بر شرایط بازار حاکم هستند.
اما از طرف دیگر، اگر قیمت به زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه سقوط کند، میتوان آن را به تمایل معاملهگران به فروش و کسب سود نسبت داد. در این صورت، کاهش قیمت تا میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه در محدوده ۱۲ دلار محتمل است.
نمودار NEAR – تایم فریم ۴ ساعته (برای بزرگنمایی کلیک کنید)
در نمودار ۴ ساعته، قیمت نیر جهشی را پایینتر از میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه خود آغاز کرده است که نشاندهنده خرید در کف از سوی معاملهگران است. در صورتی که قیمت، از سطوح کنونی افزایش یابد و از میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه خود فراتر برود، خریداران دوباره برای ۲۰ دلاری شدن قیمت تلاش خواهند کرد.
اما اگر قیمت کاهش یابد و زیر ۱۶ دلار باقی بماند، ممکن است با فروش هیجانی معاملهگران کوتاهمدت مواجه شویم. در صورت تحقق این مهم، انتظار میرود قیمت تا ۱۴.۵۰ دلار کاهش یابد و اگر این سطح نیز شکسته شود، میتوان متوجه شد فروشندگان بار دیگر بر بازار حاکم شدهاند.
تحلیل تکنیکال افتیتی (FTT)
توکن FTT در تاریخ ۲۴ مارس (۴ فروردین) از ۴۹ دلار فراتر رفت اما خریداران نتوانستند این سطح را به حمایت تبدیل کنند و با افت قیمت مواجه بودیم. در ادامه، قیمت به زیر میانگین متحرک ساده ۲۰۰ روزه (۴۷ دلار) کاهش یافت و به میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه (۴۵ دلار) رسید.
نمودار FTT – تایم فریم روزانه (برای بزرگنمایی کلیک کنید)
نقطه قوت حرکت اخیر توکن FTT، دفاع خریداران از میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه است. در صورتی که خریداران قیمت را به بالای میانگین متحرک ساده ۲۰۰ روزه و مقاومت سربار در ۴۹ دلار افزایش دهند، میتوان متوجه شد تمایل زیادی به خرید در کف وجود دارد.
مومنتوم صعودی در ادامه میتواند افزایش یابد و قیمت را تا ۵۴ دلار بالا ببرد. پس از آن، این احتمال وجود دارد که قیمت FTT به هدف الگو در ۶۶ دلار برسد.
در سمت مقابل، اگر قیمت نتواند از میانگین متحرک ساده ۲۰۰ روزه خود عبور کند، احتمال کاهش قیمت به زیر خط روند مثلث صعودی افزایش مییابد که در این صورت، FTT ممکن است به ۴۰ دلار و پس از آن ۳۷ دلار کاهش یابد.
نمودار FTT – تایم فریم ۴ ساعته (برای بزرگنمایی کلیک کنید)
در نمودار ۴ ساعته FTT، قیمت در کانال نزولی در حال سقوط است. اگرچه فروشندگان قیمت را به زیر خط حمایت این کانال رساندند، نتوانستند به طور کامل آن را از کانال خارج و در سطوح پایینتر حفظ کنند. این نشان میدهد کاهش قیمت به زیر خط حمایت کانال ممکن است یک تله خرسی بوده باشد.
در صورتی که خریداران قیمت را به بالای میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه سوق دهند و حفظ کنند، FTT میتواند تا میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه خود افزایش یابد. این محدوده احتمالا مانند یک مقاومت رفتار خواهد کرد و در صورتی که شکسته شود، خریداران احتمالا خط بالایی کانال نزولی را هدف قرار خواهند داد. در صورتی که قیمت بالاتر از این مقاومت بسته شود، احتمالا شاهد تغییر احتمالی روند خواهیم بود.
متعاقبا، اگر قیمت از سطوح فعلی خود پایینتر برود و به زیر ۴۴ دلار سقوط کند، سناریو صعودی مذکور فاقد اعتبار خواهد شد.
تحلیل تکنیکال اتریوم کلاسیک (ETC)
اتریوم کلاسیک پس از اینکه موفق شد مقاومت سربار ۳۸ دلاری را بشکند، یک الگوی کف دو قلو تشکیل داد و در پی آن، در تاریخ ۲۹ مارس (۹ فروردین) قیمت به هدف الگو در ناحیه ۵۲ دلاری رسید. البته پس از برداشت سود توسط معاملهگران، قیمت دوباره تا ۳۸ دلار کاهش یافت.
نمودار اتریوم کلاسیک – تایم فریم روزانه (برای بزرگنمایی کلیک کنید)
در حال حاضر، خریداران در تلاشند تا محدوده ۳۸ دلاری را به سطح سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال حمایت تبدیل کنند. در صورت موفقیت، شاهد تغییر احساسات از فروش در رالیهای افزایشی به خرید در کف خواهیم بود.
در صورتی که قیمت اتریوم کلاسیک از سطوح فعلی افزایش یابد و از ۴۵ دلار فراتر رود، میتوان متوجه شد که اصلاح قیمت ممکن است به پایان رسیده باشد. پس از آن خریداران دوباره تلاش خواهند کرد تا قیمت را به ۵۳ دلار برسانند. شکسته شدن این سطح و بسته شدن کندلی بالاتر از آن، بیانگر از سرگیری حرکت صعودی خواهد بود.
اما اگر قیمت از سطوح فعلی کاهش یابد و به زیر میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه خود در محدوده ۳۵ دلاری برسد، سناریو صعودی فاقد اعتبار خواهد شد.
نمودار اتریوم کلاسیک – تایم فریم ۴ ساعته (برای بزرگنمایی کلیک کنید)
در نمودار ۴ ساعته اتریوم کلاسیک، قیمت با قدرت از ناحیه ۳۸ دلار (خط چین آبی) رشد کرده است و خریداران در تلاش برای حفظ قیمت بالاتر از میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه هستند. این نشان میدهد فروشندگان در سطوح بالاتری به دنبال فروش هستند.
خبر خوب برای اتریوم کلاسیک این است که خریداران هنوز میانگین متحرک ۲۰ روزه را به حال خود رها نکردهاند و این احتمال شکسته شدن این مقاومت را افزایش میدهد. در صورت تحقق این مهم، قیمت میتواند تا میانگین متحرک ۵۰ روزه خود افزایش یابد. در صورت ادامه افزایش قیمت، راه برای رشد احتمالی تا ۴۸ دلار و سپس تا ۵۳ دلار باز خواهد شد.
در سمت مقابل، اگر قیمت به زیر ۳۸ دلار کاهش یابد، فشار فروش ممکن است شدت بگیرد و در پی آن، شاهد سقوط قیمت تا ۳۲ دلار باشیم.
سه اصل اساسی در تحلیل تکنیکال
در بازارهای مالی همه نوع عقیده پیدا میشود افرادی که نگاه بنیادی دارند اعتقادشان این هست که تحلیل تکنیکال کاربردی در چارت ندارد و استفاده کردن از آن بی فایده است. یا برخی دیگر تحلیل را یک نوع شعبده بازی تلقی میکنند در مقابل افراد بسیار معتقدند که راه دستیابی به موفقیت و کسب درآمد از این بازارها تسلط عالی بر الگو های تحلیل تکنیکال میباشد ، در این مقاله به سه اصل اساسی در تحلیل تکنیکال میپردازیم تا دلیل هایی بر کارا بودن تحلیل تکنیکال برای شما بیاوریم .
حرکت قیمت در جهت روند
تا زمانی که چیزی مزاحم حرکت قیمت نشود ، قیمت در جهت روند خود به آرامی در حرکت خواهد بود . بعبارتی قیمت تمام تلاشش را میکند را در جهت همان روند به نوسان بپردازد مگر اینکه عواملی خارجی در آن دخالت کنند مثل تغییر سیاست های یک کشور و…
برای همینم هست که اکثر معامله گران تاکید بر این موضوع دارند که تا جای ممکن در جهت روند تحلیل و معامله کنید.
تکرار شدن تاریخ در چارت
همه ما انسان ها از زمانی که به وجود آمده ایم احساسات مشترکی با هم داریم. بطور مثال همه ما احساساتی همچون ترس، نفرت ، خوشحالی ، طمع و… را تجربه کرده ایم و در وجود تمامی انسان ها نیز نهفته است .در این مقاله نمیخواهم بپردازیم به اینکه چرا این احساسات در ما وجود دارد بلکه بحث ما در این مورد هست که تصمیم هایی که بر سر انجام دادن معاملاتمان میگیریم منشا از احساساتمان دارد و بسیار تاثیرگذار میباشد.
مطالعاتی که توسط محققین صورت گرفته این نتیجه را میدهد که اکثر افراد احساساتی مشابه با یکدیگر دارند یعنی رفتار و تمایلات یکسانی در برخی از کارها با یکدیگر دارند و مسلما به همین دلیل است که میتوانیم رفتارهای یک بازار را با توجه به گذشته آن مطالعه کنیم چرا که بارها و بارها تکرار میشوند .
معامله گران بسیار بزرگ اعتقاد دارند همین رفتار ها باعث میشود که بتوانیم پیش بینی کنیم آینده یک چارت در برخی از تحولات چگونه خواهد شد بعبارتی رفتار معامله گران تاثیر صددرصدی بر روند یک نمودار خواهد گذاشت و تاریخ مدام در حال تکرار شدن است.
تحلیل کردن قیمت
عوامل متعددی در تاثیرگذاری بر قیمت نمودار دخیل هستند. عواملی مانند جنگ، سیاست و… که طبیعتا در سالهای گذشته این تاثیرات را در برخی از بازارها مشاهده کرده ایم این موارد علت ها هستند که در تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار میگیرند اما ما در این مقاله به تحلیل بنیادی نخواهیم پرداخت چرا که علت ها در گاهی اوقات آنقدر زیاد میشوند که از حوصله و ظرفیت مغز انسان خارج خواهند شد.
ما به معلول ها خواهیم پرداخت یا بعبارتی تحلیل تکنیکال
یک معامله گر زمان که رفتارهای قیمتی چارت را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد میتواند میزان عرضه و تقاضا را تشخبص دهد .
بگذارید اینگونه تعریف کنم ، هر زمان تقاضا بر عرضه پیشه گرفت سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال قیمت نمودار افزایش پیدا خواهد و هنگامی که عرضه بر تقاضا پیشه گرفت باید شاهد افت یا کاهش قیمت در نمودار باشیم ، این مورد یکی از اصول اصلی تحلیلی در تمامی بازارهای مالی جهان میباشد .
اگر در بازارهای ارزی باشید. یا یک مثال بهتر میزنم ، اگر در بروکرهای باینری آپشن مانند الیمپ ترید olymp trade باشید و با جفت ارزها معامله کنید با اصطلاح اشباع خرید و اشباع فروش سروکار دارید این دو موقعیت بهترین زمان برای ایجاد یک معامله کم ریسک با استفاده از یک استراتژی مناسب میباشد.
شما با تحلیلی که در نمودار انجام میدهید متوجه خواهید شد که اشباع خرید یا فروش چه زمانی به اتمام میرسد و بعد از آن در جهت روند معامله ای را باز خواهید کرد .
بنابراین در این قانون که گفته شده باید قیمت را در امر تحلیل بسیار جدی بگیریم چرا که تمام هرآنچه که به تحلیل نیازداریم در قیمت نهفته است.
تعریف، اهمیت و کاربرد اصلی تحلیل تکنیکال
برای ورود به بازارهای مالی و خرید و فروش سهام لازم است با مفهوم تحلیل آشنا باشیم. تحلیل مورد استفاده فعالین بازارهای سرمایه به سه دسته تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تحلیل مالی رفتاری تقسیم می شود . هرکدام از آنها باعث افزایش شناخت ما از وضعیت بازارها خواهد شد.
بازارهای مالی جایگاه مهم و جذابی برای کسب درآمد و تولید ثروت دارند. فعالیت در این بازارها مستلزم سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال پذیرش ریسک میباشد. ریسک و خطری که جز با مسلح بودن به دانش و کسب مهارت در معامله قابل کنترل نمیباشد. بازارهای مالی زبان خاص خود را دارند. زبانی که شاید بیشتر از اقتصاد به روانشناسی شبیه باشند.
تحلیل تكنیكال چیست؟
تحلیل تکنیکال جدیدترین و مدرنترین نوع تحلیل بازارهای مالی است. تحلیل تکنیکال مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش بینی آینده روند قیمتها است. این نوع در تحلیل حدود ۳۰۰ سال عمر دارد. شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است.(چارلز داو متولد سال ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ در ایالات متحده بوده و شاخص صنعتی داو جونز و والاستریت ژورنال توسط وی به ثبت رسیده است.) گفتارها و دیدگاههای داو در مورد رفتار بازار و مباحث روند به نظریه داو شهرت یافته است.
نظریه داو چه میگوید؟
قیمت همهچیز است! در واقع قیمت تنها چیزی است که باید مورد تحلیل قرار گیرد، چراکه تمام عوامل عرضه و تقاضا بر روی قیمت اثرات خود را گذاشته است.
پایه های مباحث فلسفی و منطقی تحلیل تکنیکال به شرح زیر است :
o همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
o قیمت ها بر اساس روندها حرکت میکنند.
o تاریخ تکرار میشود.
پایه و اساس تحلیل تکنیکال این جمله است که ” همه چیز در قیمت لحاظ شده است “. هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
بیشتر اوقات در آغاز یک روند و یا در نقطه تغییر جهت قیمت از افزایش به کاهش یا برعکس هیچکس به طور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی داند ولی تحلیلگر تکنیکی به سادگی و با استفاده از الگوها و ابزارهایی می تواند این تغییر را به موقع شناسایی کند و پایداری آن را بسنجد.
هدف از ترسیم نمودار قیمت ، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت های آتی ، روند آینده را مشخص کنند.
تعاریف دیگری از تحلیل تکنیکال:
- تحلیل تکنیکال، تحلیلی است که براساس بررسی حرکات قیمت در گذشته، به بررسی و پیشبینی آینده میپردازد.
- تحلیل تکنیکال، تحلیلی است بر پایه رفتارهای بازار بهواسطهی بررسی نمودار قیمت، حجم معاملات، شکلگیری الگوها و سایر شاخصهای تکنیکال
- اصلیترین هنر تحلیل تکنیکال این است که در مراحل نخست تغییرات قیمتی با ورود به سهم برای كسب بازدهی به موجسواری بپردازید.
- تحلیل تكنیكال در واقع یك هنر است كه به شما این امكان را میدهد تا با استفاده از روشها و تکنیکهایی كه شامل یكسری ابزار، نمودار، اندیكاتور و… است، بهپیشبینی قیمتها بپردازید و مهمتر از آن این است كه در این نوع تحلیل به این مرحله میرسید كه میتوانید بگویید اگر این اتفاق مشخص برای سهم یا شاخصی رخ بدهد، انتظار بازار برای آن سهم یا شاخص چه خواهد بود.
نکتهای كه اینجا مطرح میشود این است كه تحلیل تکنیکال و تحلیل نموداری نهتنها در بازارهای مالی همچون بازار سرمایه به کار میرود، بلكه در سایر بازارها از جمله بازار مسکن، بازار ارز و بازارهای کالایی همچون فلزات رنگی و محصولات کشاورزی و… نیز استفاده میشود؛ بنابراین شما با تحلیل تكنیكال میتوانید تنها با تکیه بر دانش تكنیكی و نموداری خود و بدون توجه به اخبار، شایعات و عوامل بنیادی به بررسی رفتار بازار و خرید و فروش در آن بپردازید. همچنین یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد و چارتیست به راحتی می تواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. یادآور میشود که براساس آموزههای تحلیل تکنیکال همه اطلاعات مهم بازار در قیمتها و حجم معاملات منعکس شده است.
هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند و آن مشکل چیزی نیست جز پیش بینی اینکه قیمت ها تمایل دارند در چه جهتی حرکت کنند. در واقع آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد میپردازند. یک تحلیلگر فاندامنتال علت های تغییر قیمت را بررسی می کند حال آنکه یک تحلیلگر تکنیکال تاثیرات آن را به چالش میکشاند. تحلیلگر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد بداند و دانستن علت ها و دلایل این تغییرات لازم نیستند و در مقابل تحلیلگر فاندامنتال به علت های تغییر قیمت میپردازد.
اعتقاد یک تحلیلگر تکنیکال به تحلیلهایش به مراتب بیشتر از یک تحلیلگر فاندامنتال است.
در واقع بررسی نموداری ، میانبری است به بررسی عوامل فاندامنتال یا بنیادین. این امکان وجود دارد که بتوان در یک بازار مالی صرفا با دانش تکنیکال خرید و فروش انجام داد ولی تقریبا بعید به نظر می آید که شخصی بتواند صرفا بر اساس مسائل فاندامنتالی و عدم بررسی قسمت تکنیکی بازار، خرید و فروش خیلی موفقی انجام دهد.
نمودار ها به شما نمی گویند بازار به کدام سمت حرکت می کند اگر شما ندانید آنها را چگونه بخوانید خواندن نمودار یک هنر است.
یکی از روشهای اصلی تحلیل تکنیکال که به جرات می توان گفت پایه و اساس و مرجع این نوع تحلیل میباشد، امواج الیوت است. امواج الیوت یکی از روش های تحلیل تکنیکال برای شناسایی فرصتهای بازار بورس است. در این مدل قیمتهای بازار بورس بین امواج جنبشی و اصلاحی دائما در حال تغییر و جابجایی است.
تحلیل تکنیکال چیست؟ روشی برای پیشبینی قیمتها با مطالعه وضعیت گذشته بازار.
در این تحلیل، با بررسی تغییرات، نوسانهای قیمتها، حجم معاملات و عرضه و تقاضا میتوان وضعیت قیمتها در آینده را پیشبینی کرد.
علم تکنیکال به معنای بررسی قیمت نمودار است که با دیدن نوسانات قیمت نمودار، معاملهگر میتواند بهترین تصمیم در لحظه را بگیرد.
به طور کلی ما در علم تکنیکال با چارت (نمودار قیمت) سروکار داریم. یعنی ما تمام نوسانات قیمت را مشاهده میکنیم و تمام تصمیمات را طبق آن نوسانات میگیریم.
تحلیل تکنیکال چه جاهایی کاربرد دارد؟
تحلیل تکنیکال در بازار بورس، اوراق بهادار، بازار سکه، بازار طلا، بازار دلار کارایی دارد. همچنین برای تحلیل قیمت نفت، زعفران و پسته نیز کارایی دارد؛ اکنون فعالان اقتصادی در این حوزه فعالیت میکنند.
همچنین تحلیل تکنیکال برای تمامی بازارهای جهانی نظیر بازار فارکس کارآمد است. علاوه بر بازارهای گفته شده، حتی برای تحلیل ارزهای دیجیتال مثل بیت سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال کوین، لایت کوین و اتریوم کارایی دارد.
هر خبر یا اتفاقی تاثیر خودش را بر روی قیمت سهام میگذارد، قیمت سهام در قالب روند حرکت میکند و سهام نمیتواند به هر سمتی بدون هیچ توجیهی حرکت داشته باشد. تمامی رفتارهای بازار مدام تکرار میشوند و ما از این تکرار شدن رفتار قیمتی بازار میتوانیم به سود برسیم.