معاملات فارکس

میانگین کم کردن در بورس چیست؟

منظور از حد ضرر (stop loss) در معاملات سهام چیست؟

حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) یکی از اصول اساسی در معاملات سهام برای حفظ سرمایه است. استاپ لاس با محدود کردن اندازه ضرر در معاملاتی که با شکست مواجه هستند، می تواند از سرمایه معاملاتی شما محافظت کند. هر معامله ای به سود نمی انجامد، حتی با وجود معاملات سودده، جبران خسارت تعداد کمی از ضرر و زیان های بزرگ کار سختی است.

تریلینگ حد ضرر چیست؟

استاپ لاس مفهوم بسیار مهمی است که سرمایه‌گذاران حرفه‌ای به خوبی از آن بهره می‌برند. افراد ناآگاه نمی‌توانند از سودهای خود محافظت کنند و معمولا با از دست دادن بخشی از سرمایه، ناامید می‌شوند و از بازار بورس خارج می‌شوند. اما حرفه‌ای‌ها که زیر و بم بازار را خوب می‌شناسند به کمک حد ضرر سودهای خود را حفظ می‌کنند و به موفقیت می‌رسند.

همان‌طور که می‌دانیم هدف از تعیین استاپ لاس کاهش زیان و حفظ سود است. زمانی که حد ضرر را در معامله‌ای تعیین می‌کنیم، در واقع به این ترتیب مشخص می‌کنیم که چه زمانی برای خروج از سهم مناسب است.

در روش حد ضرر متحرک، هم‌چنان که سهم به روند حرکتی خود ادامه می‌دهد، میزان استاپ لاس نیز تغییر خواهد کرد. در واقع جابجا کردن حد ضرر راهکاری است که برای محافظت از سود به دست آمده مورد استفاده قرار می‌گیرد. این شیوه در حرکات صعودی سهم کاربرد دارد.

اجازه دهید توضیحات را با یک مثال دنبال کنیم. در نظر بگیرید که سهمی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کرده‌اید و حد ضرر خود را روی مبلغ ۹۵۰ تومان تعیین کرده‌اید. فرض کنید سهم تا ۱۵۰۰ تومان رشد می‌کند. در چنین حالتی مشخص است که شما سود زیادی به دست آورده‌اید. اما ناگهان روند سهم تغییر می‌کند و قیمت کم می‌شود. به این ترتیب اگر شما هم‌چنان حد ضرر خود را روی مبلغ ۹۵۰ تومان نگه داشته باشید، نه تنها سودهای خود را از دست می‌دهید، بلکه متضرر نیز خواهید شد. پس مهم است که با حرکت سهم، میزان استاپ لاس را تغییر دهید. به این ترتیب می‌توانید از سود به‌دست‌آمده محافظت کنید.

بسیاری از افرادی که از تریلینگ استاپ لاس استفاده می‌کنند می‌دانند که نوسان ذات بازار سهام است. آن‌ها با توجه به حرکت سهم و برای حفظ سود خود از این شیوه استفاده می‌کنند. به طور کلی هم‌زمان با روند صعودی سهم، حد ضرر نیز تغییر می‌کند و افزایش می‌یابد. از جمله مزایای این عمل، کاهش ریسک معاملاتی است. در تعیین حد ضرر متحرک می‌توانید از اندیکاتورها نیز کمک بگیرید و عملکرد بهتری از خود نشان دهید.

حد ضرر ثابت چیست؟

در بازار بورس حد ضررها یا ثابت هستند یا متحرک. حد ضرر متحرک همان تریلینگ استاپ لاس است که در بخش قبلی به آن اشاره کردیم. اما حد ضرر ثابت همان‌طور که از نامش مشخص است به حد ضرری اشاره دارد که میزان آن تغییر نمی‌کند. بر این اساس علاوه بر تعیین درصد به عنوان نقطه‌ی خروج از سهم، می‌توان از شیوه‌های دیگری نیز استفاده کرد.

اما یکی از رایج‌ترین شیوه‌های تعیین استاپ لاس، تعیین یک عدد ثابت به عنوان نقطه‌ی خروج از سهم است. فرض کنید سهامی را در قیمت ۱۲۰۰ تومان خریداری می‌کنید. شما می‌توانید مبلغ ۱۱۳۰ تومان را به عنوان حد ضرر تعیین کنید. به این صورت فارغ از این‌که سهم تا چه میزان سود می‌کند، حد ضرر شما روی همان عدد باقی خواهند ماند. عیب این شیوه آن است که موجب از دست رفتن سودهایی می‌شود که تا کنون کسب کرده‌اید.

یکی دیگر از روش‌های رایج در تعیین استاپ لاس، رسیدن دارایی به قیمت خرید است. افرادی که ریسک‌پذیر نیستند، حد ضرر خود را طوری تعیین می‌کنند که در بدترین حالت بدون هیچ سود و ضرری از دارایی خارج شوند. زمانی که قیمت سهم پس از رشد، تا قیمت نقطه‌ی ورود پایین می‌آید، به اصطلاح به آن نقطه‌ی سربه‌سر می‌گویند. به این ترتیب در چنین روشی اگر شما سهمی را به مبلغ ۱۲۰۰ تومان خریداری کرده باشید، فارغ از این‌که چه میزان سود کرده‌اید، حد ضرر برابر با ۱۲۰۰ تومان خواهد بود. یعنی ممکن است تمام سودهای خود را از دست بدهید اما ضرر و زیانی متحمل نشوید.

استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس در هر معامله ای این تضمین را به شما می دهد تا ضرر های شما قابل کنترل باشد. در نهایت این اطمینان را خواهید داشت، حساب معاملاتی تان در یک ریسک بزرگ قرار ندارد. رعایت استاپ لاس از نکات مهم و اساسی برای موفقیت در بورس است.

حد ضرر یک دستور است و در بروکر تنظیم می شود. وقتی ما سهامی را خریداری کردیم، یک استاپ لاس برای آن در نظر میگیریم تا وقتی سهام به قیمت خاصی رسید از طریق استاپ لاس معامله بسته شود.

صفر تا صد استراتژی معاملاتی همراه با یک مثال آموزشی

در گذشته در مورد مفهوم استراتژی و ضرورت داشتن استراتژی برای هر معامله‌گر توضیحاتی را ارائه کردیم و در ارادامه قصد داریم تا در قالب یک مثال آموزشی به بررسی تمام موارد ارائه شده بپردازیم. هدف ما از ارائه این مثال آموزشی، درک هرچه بهتر نکات گذشته می‌باشد و همچنین این مژده را به شما می‌دهیم که با مطالعه این مطلب می‌توانید پاسخ بسیاری از سوالات احتمالی خود را دریافت کنید.

یک استراتژی ساده آموزشی ( تعادل میانگین‌ها )

این استراتژی معاملاتی بر پایه اندیکاتورها طراحی شده است و ضمن سادگی، نتایج نسبتا قابل قبولی نیز داشته است. در این استراتژی از دو میانگین‌ متحرک کوتاه‌مدت و بلند مدت به همراه دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده شده است. اما این استراتژی به چه صورت عمل می‌کند؟

شرط اول این استراتژی ایجاد یک تقاطع بین دو میانگین متحرک ۲۶ روزه و ۱۳ روزه می‌باشد. زمانی که میانگین متحرک نمایی ۱۳ روزه بالاتر از میانگین‌ متحرک ۲۶ روزه قرار گرفت و همچنین نمودار قیمت نیز بالاتر از هر دوی این خطوط قرار گیرد شرط نخست ما اتفاق افتاده است.

استراتژی تعادل میانگین‌ها شرط اول

شرط دوم این استراتژی را اندیکاتور مکدی تعیین می‌کند. زمانی که خط مکدی (MACD Line) و خط سیگنال (Signal Line) در ناحیه زیر صفر به نحوی تقاطع ایجاد کنند که خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند یا به عبارت دیگر اندیکاتور مکدی از ناحیه زیر صفر سیگنال خرید صادر کند در این حالت شرط دوم نیز برقرار شده است.

استراتژی تعادل میانگین‌ها شرط دوم

بعد از بررسی استراتژی نحوه اجرا و پیاده سازی آن بسیار مهم و حیاتی می‌باشد؛ دقیقا رعایت نکاتی حائز اهمیت که به شما کمک می‌کنند تا همیشه در بازارهای سرمایه‌گذاری زنده بمانید و فعالیت مستمر داشته باشید.

ابتدا شرایط زمانی، شرایط روحی و میزان ریسک پذیری خود را در نظر می‌گیریم و کاملا با خود صادق هستیم و آماده می‌شویم تا به سوالات مهمی پاسخ دهیم.

یک قلم و یک کاغذ آماده می‌کنیم و سوالات را با پاسخهای شفاف بر روی آن می‌نویسیم. توجه داشته باشید که پاسخگویی به سوالات می‌بایست کاملا شفاف باشد و از ارائه پاسخهای دو پهلو خودداری کنید. همچنین تمام سوالات می‌بایست پیش از اجرای استراتژی پاسخ داده شوند لذا از موکول کردن و یا به تاخیر انداختن پاسخها به زمان دیگری جدا خوددرای کنید.

۱-چه نوع معامله‌گری هستید؟

در مورد انواع سبکهای معاملاتی به تفصیل صحبت کردیم لذا از تکرار مکررات اجتناب می‌کنیم و صرفا با توجه به شخصیت و روحیات خود و با توجه به جنس بازاری که قصد داریم در آن معامله کنیم سبک معاملاتی Swing Trading یا معامله‌گری نوسانی را انتخاب می‌کنیم.

۲-در چه بازه زمانی معامله کنیم؟

با توجه به انتخاب سبک معامله‌گری نوسانی و همچنین بر اساس شناختی که از خود داریم ترجیح می‌دهیم تا در Time Frame روزانه استراتژی خود را پیاده‌سازی کنیم و وارد معامله شویم.

۳-آیا این معامله جذابیت لازم را دارد؟

قصد داریم به سوال بسیار مهمی پاسخ دهیم، اهمیت این موضوع به قدری بالا است که کتابهای زیادی در این مورد نوشته شده است.
تصور کنید دو صفحه از یک ترازو داریم که یکی به ریسک شکست شما در معامله و دیگری به منفعت شما از پیروزی اشاره دارد. گزینه‌ای ارزش معامله و سرمایه‌گذاری را دارد که صفحه دوم آن (Reward) چندین برابر سنگین‌تر از ریسک شکست شما باشد.
حال در این استراتژی با توجه به کم بودن فاصله سیگنال خروج، جذابیت پیروزی و کسب سود به میزان قابل توجهی از ریسک شکست ما بالاتر است لذا ورود به این معامله بر اساس این استراتژی جذابیت لازم را دارد.

۴-چه مقدار از سرمایه خود را اختصاص دهیم؟

پاسخ به این سوال ارتباط مستقیمی با پاسخ سوال قبل دارد. میزان ریسک در هر معامله‌ای مجوز تخصیص حجم سرمایه را در هر سرمایه‌گذاری صادر می‌کند؛ به عبارت دیگر هر چقدر ریسک یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، منطق و عقل سلیم حکم می‌کند که سرمایه کمتری درگیر آن گزینه سرمایه‌گذاری گردد.
لذا با توجه به ریسک کم این گزینه سرمایه‌گذاری تخصیص قسمت قابل توجهی از دارایی می‌تواند منطقی باشد.

۵-نقاط ورود و خروج مناسب کجاست؟

تعیین نقاط ورود و خروج مناسبت می‌تواند تاثیر مستقیمی در سود شما داشته باشد. گاهی اوقات تعیین نقاط نامناسب ورود و خروج باعث می‌شود تا قسمتی از سود سرمایه‌گذاری از بین رود و یا حتی جذابیت سرمایه‌گذاری را تا حد زیادی کاهش دهد.
در این استراتژی با توجه به شروطی که ذکر شد، نقطه ورود مناسب شکست قدرتمند میانگین ۱۳ روزه توسط نمودار قیمت می‌باشد. همچنین بر اساس این استراتژی نقطه خروج زمانی تایید می‌شود که نمودار قیمت، میانگین ۲۶ روزه را شکسته باشد.

۶-حد سود و حد ضرر این معامله کجاست؟

معامله‌ای که حد سود و حد ضرر نداشته باشد مانند خانه‌ای هست که ستون ندارد؛ در واقع یکی از مهمترین و اساسی‌ترین اجزای یک استراتژی حد سود و حد ضرر می‌باشد. تعیین حد سود و حد ضرر می‌تواند به صورت نقطه‌ای و شناور تعیین شود.

حد سود و حد ضرر نقطه‌ای: در این روش یک ناحیه قیمتی در قالب یک ناحیه فیبوناچی (PRZ) و یا یک سطح معتبر تاریخی به عنواند حد سود یا حد ضرر تعیین می‌گردد.

حد سود و حد ضرر شناور: در این روش مادامی که سناریوی استراتژی پا برجا هستحد سود و حد ضرر نیز جا‌به‌جا خواهند شد.

بر اساس استراتژی فوق حد ضرر زمانی فعال می‌شود که قیمت پس از شکست میانگین ۱۳ روزه توانایی صعود را نداشته باشد و میانگین ۲۶ روزه را بشکند. با توجه به فاصله کم نقطه ورود و حد ضرر، از میزان جذابیت ریسک به پیروزی نیز کاسته نخواهد شد.

همچنین با توجه به استفاده از حد سود شناور، زمانی که سناریوی خروج از سهم در اهداف قیمتی بالاتر تایید گردد، همان نقطه به عنوان حد سود تعیین می‌گردد.

۷-تمام موارد فوق را یادداشت می‌کنیم.

تمام جوانب یک معامله را پیش‌بینی کردیم و حال وقت آن رسیده است که در یک برگه کوچک آن را جوری شرح دهیم که هیچ ابهامی در آن وجود نداشته باشد. دقت کنید که نوشتن اصل موضوع اهمیت دارد و پرداختن به توضیحات اضافه صرفا مدیریت استراتژی دشوار می‌سازد.

یک مثال کامل از پیاده سازی یک استراتژی معاملاتی در بورس ایران را جزء به جزء بررسی کردیم و برنامه خود را برای ورود و خروج از این معامله شرح دادیم. شما نیز قادر خواهید با پیاده سازی موارد فوق، استراتژی خود را طراحی و برنامه ریزی دقیقی برای آن انجام دهید. اطمینان داشته باشید که کیفیت معاملات شما با پایبندی به استراتژی مناسب و استاندارد می‌تواند تا حد زیادی افزایش یابد.

فرمول‌های مهم و کاربردی بازار سرمایه (بورس) – جبران ضرر در بازارهای مالی

فرمول‌های مهم و کاربردی بازار سرمایه (بورس) از جمله فرمول‌های محاسبه‌ی میزان رشد یا افت قیمت‌ها، سود شرکت‌ها، افزایش سرمایه‌ها، درصد کسب سود برای جبران ضررها و… از مواردی است که هر سرمایه‌گذار می‌بایست مدنظر قرار دهد و از آن‌ها استفاده کند.

فرمول به‌دست آوردن میزان رشد مورد انتظار (بازدهی مثبت):

A × [1 + (n ÷ 100)] = B

A = عدد فعلی
n = درصد رشد مورد انتظار
B = عدد مورد انتظار

مثال: قیمت سهمی 8000 ریال است. در صورتی که انتظار داشته باشیم این سهم 20 درصد رشد کند، قیمت سهم چند می‌شود؟

8000 × [1 + (20 ÷ 100)] = 9600

فرمول به‌دست آوردن میزان افت مورد انتظار (بازدهی منفی):

A × [1 – (n ÷ 100)] = B

A = عدد فعلی
n = درصد افت مورد انتظار
B = عدد مورد انتظار

مثال: قیمت سهمی 8000 ریال است. در صورتی که انتظار داشته باشیم این سهم 20 درصد افت کند، قیمت سهم چند می‌شود؟

8000 × [1 – (20 ÷ 100)] = 6400

فرمول محاسبه‌ی درصد رشد (سود) یا افت (ضرر) بین دو عدد (نرخ رشد):

[(A – B) ÷ B] × 100 = n

A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد رشد یا افت

توجه: در صورتی که عدد به‌دست آمده مثبت باشد، نشان دهنده‌ی درصد رشد (نرخ رشد مثبت) و در صورتی که عدد به‌دست آمده منفی باشد، نشان دهنده‌ی درصد افت (نرخ رشد منفی) می‌باشد.

مثال 1: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 6000 بوده است. در صورتی که قیمت فعلی این سهم 7500 ریال باشد، در حال حاضر چند درصد سود (رشد) کرده‌ایم؟

[(7500 – 6000) ÷ 6000] × 100 = 25

مثال 2: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 8000 بوده است. در صورتی که قیمت فعلی این سهم 6800 ریال باشد، در حال حاضر چند درصد ضرر (افت) کرده‌ایم؟

[(6800 – 8000) ÷ 8000] × 100 = -15

فرمول محاسبه‌ی درصد پوشش یک عدد:

(A ÷ B) × 100 = n

A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد پوشش

مثال 1: درآمد شرکتی 500 میلیارد تومان است. در صورتی که سود ناخالص آن 200 میلیارد تومان، سود عملیاتی 150 میلیارد تومان و سود خالص 100 میلیارد تومان باشد، حاشیه سود ناخالص، عملیاتی و خالص آن چند درصد است؟

(200 ÷ 500) × 100 = 40 (حاشیه سود ناخالص)
(150 ÷ 500) × 100 = 30 (حاشیه سود عملیاتی)
(100 ÷ 500) × 100 = 20 (حاشیه سود خالص)

مثال 2: سود خالص شرکتی در کل سال مالی قبل 80 میلیارد تومان است. در صورتی که در گزارش 6 ماهه سال مالی جاری، 120 میلیارد تومان سود خالص محقق کرده باشد، این شرکت چند درصد از سود سال گذشته خود را تا 6 ماهه سال جاری پوشش داده است؟

(120 ÷ 80) × 100 = 150

مثال 3: سود عملیاتی شرکتی 200 میلیارد تومان و مالیات بر درآمد آن 18 میلیارد تومان است. مالیات بر درآمد این شرکت چند درصد از سود عملیاتی آن می‌باشد؟ (این شرکت چند درصد مالیات بر درآمد پرداخت می‌کند؟)

(18 ÷ 200) × 100 = 9

نکته: با استفاده از فرمول‌های بالا می‌توانید میزان رشد یا افت سودآوری و فروش شرکت‌ها، درآمدها، هزینه‌ها، مالیات و… را در گزارشات صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای (3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه) و سالانه (12 ماهه) و گزارشات فعالیت‌های ماهانه محاسبه، بررسی، تحلیل و یا پیش‌بینی کنید.

فرمول به‌دست آوردن تعداد سهام پس از افزایش سرمایه:

A × [1 + (n ÷ 100)] = B

A = تعداد سهام قبل از مجمع
n = درصد کل افزایش سرمایه از هر محلی
B = تعداد سهام پس از مجمع و ثبت افزایش سرمایه

مثال: شرکتی 80 درصد افزایش سرمایه دارد (از هر محلی)؛ اگر تعداد سهام ما در این شرکت 1000 عدد باشد، پس از مجمع افزایش سرمایه و ثبت آن، چند سهم خواهیم داشت؟

1000 × [1 + (80 ÷ 100)] = 1800

فرمول به‌دست آوردن قیمت تئوریک سهام پس از افزایش سرمایه:

[A + ((n ÷ 100) × M)] ÷ [1 + (N ÷ 100)] = B

A = قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه
n = درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی
M = آورده‌ی نقدی سهامداران به ازای هر سهم به ریال – معمولاً قیمت اسمی سهم یعنی 1000 ریال است
N = درصد کل افزایش سرمایه از هر محلی
B = قیمت تئوریک سهم پس از مجمع افزایش سرمایه

(n ÷ 100) × M = مبلغی که بابت هر حق تقدم می‌بایست پرداخت شود

[1 + (N ÷ 100)] = چند برابر شدن تعداد سهام

B – M = قیمت تئوریک هر حق تقدم افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی

توجه: در صورتی که شرکت افزایش سرمایه‌ای از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی نداشته باشد، در فرمول بالا مقدار n و M صفر می‌شود.

مثال 1: شرکتی 1800 درصد افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها دارد؛ در صورتی که قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه 38000 ریال باشد، قیمت تئوریک سهم پس از مجمع چند می‌شود؟

[38000 + ((0 ÷ 100) × 0)] ÷ [1 + (1800 ÷ 100)] = 2000

مثال 2: شرکتی 30 درصد افزایش سرمایه از محل سود انباشته و 120 درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی دارد؛ در صورتی که قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه 8000 ریال باشد، قیمت تئوریک سهم پس از مجمع چند می‌شود؟

[8000 + ((120 ÷ 100) × 1000)] ÷ [1 + (150 ÷ 100)] = 3680

فرمول ریسک و بازده:

A – X = B
Y – A = C
B ÷ C = D

A = قیمت فعلی
X = حد ضرر
B = مقدار ریسک
Y = حد سود
C = مقدار بازده یا پاداش
D = نسبت ریسک به بازده که هر چه کمتر از 0.5 باشد، سهم برای خرید مناسبت‌تر است

مثال: قیمت سهمی 300 تومان است. برآورد شما این است که نهایت افت و ضرر آن 285 تومان و حد سود (هدف قیمتی) 350 تومان می‌باشد. نسبت ریسک به بازده آن چقدر است؟

300 – 285 = 15
350 – 300 = 50
15 ÷ 50 = 0.3

فرمول‌های محاسبه‌ی درصد کسب سود برای جبران ضرر (زیان) سرمایه:

[(B – A) ÷ A] × 100 = n

A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد کسب سود برای جبران ضرر

[[1 ÷ (1 – (N ÷ 100))] – 1] × 100 = n

N = درصد ضرر
n = درصد کسب سود برای جبران ضرر

مثال: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 8000 بوده است. در صورتی که با 20 درصد ضرر، قیمت فعلی این سهم 6400 ریال باشد، چند درصد باید سود کسب کنیم تا این زیان جبران شود؟

[(8000 – 6400) ÷ 6400] × 100 = 25

[[1 ÷ (1 – (20 ÷ 100))] – 1] × 100 = 25

پایبند بودن به حد ضرر در بورس، یکی از مهم‌ترین اصول سرمایه‌گذاری است. مطابق جدول زیر، در صورتی که میزان زیان شما از حدی فراتر رود (بیش از 20 درصد)، امکان جبران آن به مراتب سخت‌تر می‌شود؛ در حالی که زیان‌های تا 15-10 درصد، راحت‌تر جبران می‌گردد.

میزان زیان (درصد ضرر) میزان جبران ضرر (درصد کسب سود)
10 11.1
15 17.6
20 25
25 33.3
30 42.8
35 53.8
40 66.6
45 81.8
50 100
55 122.2
60 150
65 185.7
70 233.3
75 300
80 400
85 566.6
90 900
95 1900
99 9900

طبق جدول بالا، اگر 1 میلیون تومان داشته باشید، با 20 درصد ضرر، ارزش سرمایه‌ی شما به 800 هزار تومان می‌رسد که برای جبران آن می‌بایست 25 درصد سود کنید و اگر 50 درصد ضرر کنید، ارزش سرمایه‌ی شما به 500 هزار تومان می‌رسد که برای جبران آن می‌بایست 100 درصد سود کنید!

برای درک بهتر مفهوم حد ضرر، به مثال زیر دقت کنید:

شما با تحلیل کامل و دقیق، 1 میلیون تومان در شرکتی سرمایه‌گذاری کرده‌اید که معادل 2000 عدد سهم 500 تومانی آن می‌باشد. به هر دلیلی قیمت سهام آن شرکت شروع به افت کرده و به 450 تومان می‌رسد. در صورتی که شما بر اساس حد ضرر 10 درصدی، سهام خود را با همین قیمت بفروشید، ارزش سرمایه‌ی شما 900 هزار تومان می‌شود که می‌توانید آن را در بانک یا جایی دیگر سرمایه‌گذاری کنید.
با فرض افت 40 درصدی قیمت سهم تا 300 تومان، در صورت تحلیل مجدد و تمایل به خرید آن در کف قیمتی جدید (300 تومان)، شما می‌توانید با سرمایه‌ی 900 هزار تومانی خود، 3000 سهم از همان شرکت بخرید و فقط با 11.1 درصد رشد قیمت، ضرر قبلی خود را جبران کنید و با توجه به افت شدید قیمت سهم، سریع‌تر به سود برسید؛ تعداد سهام شما نیز از 2000 عدد به 3000 عدد افزایش یافته است. ضمناً، مدتی که نقد بوده‌اید، سود بانکی یا صندوق سرمایه‌گذاری نیز به شما تعلق گرفته است. همچنین، در صورتی که تمایل داشته باشید مجدد 2000 سهم از آن شرکت بخرید، حالا با 600 هزار تومان می‌توانید همان تعداد سهم را بخرید که در نتیجه 300 هزار تومان نیز از همان فروش سهام، سود کرده باشید!
اما در صورت عدم فروش سهام خود، پس از برگشت روند نزولی قیمت، علاوه بر خواب سرمایه، شما می‌بایست 66.6 درصد سود کنید تا اصل سرمایه برگردد و هم‌چنان همان 2000 سهم را دارید.

بنابراین، در صورت مشاهده‌ی علائم ریزش قیمت‌ها، فروش سهام با ضرر کمتر، بهترین استراتژی سودآور است و جلوی ضرر سنگین‌تر شما را خواهد گرفت.

حد ضرر یا استاپ لاس در بورس چیست؟

چرا رعایت آن اهمیت دارد؟ همه اطلاعات را اینجا بخوانید | بورس به زبان ساده

حد ضرر در بورس

حد ضرر یا استاپ لاس در بورس حکم کمربند ایمنی را دارد. همان‌طور که هنگام رانندگی باید کمربندمان را ببندیم تا در صورت بروز حادثه از آسیب‌های جدی در امان بمانیم، هنگام معامله‌گری در بورس هم باید حد ضرر در نظر بگیریم تا اگر سهم‌مان وارد روند نزولی شد، سرمایه‌مان از آسیب جدی در امان بماند. اگر این مقایسه را همیشه در ذهن‌مان داشته باشیم، یعنی مفهوم حد ضرر را به‌خوبی درک کرده‌ایم. در این مطلب می‌خواهیم با این مفهوم بیشتر آشنا بشویم و ضمن بررسی اهمیت جلوگیری از ضرر، شیوه‌های در نظر گرفتن حد ضرر یا استاپ لاس را مرور کنیم.

حد ضرر در بورس چیست؟

معامله‌گران حرفه‌ای وقتی وارد سهمی می‌شوند دو محدوده را برای خروج از سهم در نظر می‌گیرند: حد سود و حد ضرر. وقتی قیمت به هر کدام از این محدوده‌ها برسد، معامله‌گر اقدام به فروش و خروج از سهم می‌کند. حد سود در واقع محدوده‌ای است که معامله‌گر برای شناسایی سود در نظر گرفته و حد ضرر در بورس (یا همان استاپ لاس) هم محدوده‌ای است که برای جلوگیری از ضرر بیشتر مشخص کرده است.

برای مثال، معامله‌گر با ابزارهای تحلیلی خود به این نتیجه می‌رسد که سهمی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کند. با استفاده از همین ابزارهای تحلیلی، این معامله‌گر محدوده ۱۵۰۰ تومان را به عنوان حد سود در نظر می‌گیرد و اگر قیمت سهم رشد کند و به این محدوده برسد، سهم را با همین قیمت می‌فروشد و به یک سود ۵۰ درصدی می‌رسد. ولی اگر به هر دلیلی قیمت سهم پایین برود و مثلا به میانگین کم کردن در بورس چیست؟ محدوده ۸۰۰ تومان (حد ضرری که معامله‌گر تعیین کرده است) برسد، در اینجا هم معامله‌گر اقدام به فروش سهامش می‌کند و با پذیرش ضرر ۲۰ درصدی، اجازه نمی‌دهد که سرمایه‌اش بیشتر از این مقدار کاهش پیدا کند.

تعیین حد ضرر، پایبندی به این محدوده و خروج از سهم در صورت رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر، یکی از مهم‌ترین رفتارها برای ماندگار بودن در بازارهای مالی است. مولفه‌های بسیار زیادی وجود دارند که بر قیمت سهم و بازارهای مالی تاثیر می‌گذارند و پیش‌بینی همه این مولفه‌ها عملا امکان‌پذیر نیست. در نظر گرفتن حد ضرر در واقع ابزاری احتیاطی است که معامله‌گر باید در معاملاتش در نظر بگیرد تا بتواند ریسک مولفه‌های پیش‌بینی‌ناپذیر (از قبیل تغییرات سیاسی، تغییر قیمت جهانی کالاهایی از قبیل نفت و فولاد، تغییرات بهره بانکی و غیره) را تا حد زیادی کنترل کند.

حد ضرر در بورس را چگونه تعیین کنیم؟

تعیین حد ضرر قاعده و قانون مشخص و ثابتی ندارد که بشود آن را برای همه معامله‌گران تجویز کرد. تعیین حد ضرر به عواملی از قبیل درجه ریسک‌پذیری، مدت‌زمان معامله، شرایط بازار، وضعیت بنیادی سهم، وضعیت تکنیکالی نمودار قیمت و غیره بستگی دارد.

برای نمونه، شخصی ممکن است روحیه ریسک‌پذیری بالایی داشته باشد و بتواند به‌راحتی ضررهای ۳۰ درصدی را هم تحمل کند. اما شخص دیگری چنین روحیه‌ای نداشته باشد و اگر قیمت سهامش بیشتر از ۱۰ درصد افت کند، آرامش خودش را از دست بدهد و دچار اضطراب شود. معامله‌گران موفق برای تعیین حد ضرر، پیش از هر چیز روحیات خودشان را در نظر می‌گیرند و مقدار مشخصی برای حد ضررشان دارند. این معامله‌گران حد ضررشان را طوری در نظر می‌گیرند که آرامش‌ و تمرکزشان را از دست ندهند و در صورت افت قیمت بتوانند ضرری را که متحمل می‌شوند به‌راحتی بپذیرند. معامله‌گران موفق می‌دانند که اگر در معامله‌ای ضرر کنند، می‌توانند به‌راحتی در معامله‌ای دیگر این ضرر را جبران کنند و در مجموع به سود برسند.

نکته: متداول‌ترین محدوده برای تعیین حد ضرر ۵ تا ۱۵ درصد پایین‌تر از قیمت ورود به سهم است. علاوه بر این، معامله‌گران محتاط، سرمایه‌شان را طوری مدیریت می‌کنند که اگر در یک سهم به حد ضرر رسیدند، حداکثر ۲ تا ۳ درصد از سرمایه‌شان را از دست بدهند. مثلا اگر کل سرمایه‌شان ۱۰۰ میلیون تومان است و ۱۰ میلیون تومان از این مبلغ را برای خرید سهام شرکت الف در نظر گرفته‌اند، حد ضررشان را طوری در نظر می‌گیرند که اگر قیمت سهم به حد ضرر رسید، حد اکثر ۲ تا ۳ میلیون تومان ضرر کنند.

تعیین حد ضرر با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال

تحلیلگران تکنیکال که بیش از هر چیز نمودار قیمت سهم را بررسی می‌کنند، اولین کارشان این است که سطوح مقاومت و حمایت قیمت سهام را مشخص کنند. معمولا انتظار می‌رود که قیمت سهم بعد از رسیدن به سطوح حمایتی واکنش مثبت نشان بدهد و شروع به رشد کند. معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، سعی می‌کنند سهامی را بخرند که قیمت‌شان نزدیک به محدوده حمایتی باشد و حد ضررشان را کمی پایین‌تر از این محدوده در نظر می‌گیرند. به این ترتیب محدوده حمایتی مانند نوعی سپر عمل می‌کند و اجازه نمی‌دهد که قیمت سهام به‌راحتی به محدوده حد ضرر برسد.

در تصویر زیر نمونه‌ای از حد ضرری را مشاهده می‌کنید که به کمک تحلیل تکنیکال مشخص شده است.

حد ضرر و محدوده حمایت

تحلیلگر در این مثال به این نتیجه رسیده است که محدوده ۹۰۰ تا ۹۵۰ تومان محدوده حمایتی سهم شستا است. این تحلیلگر می‌تواند طبق این تحلیل در این محدوده اقدام به خرید سهم کند و حد ضررش را محدوده ۸۵۰ تومان در نظر بگیرد. اگر قیمت زیر این محدوده تثبیت شود، در واقع حمایت ۹۰۰ تومانی از دست رفته است و انتظار نمی‌رود که در آینده نزدیک قیمت سهم بالاتر از این محدوده برود. پس معامله‌گر باید سهم را بفروشد و از آن خارج شود.

البته در این نمودار همان‌طور که مشخص است قیمت سهم به این محدوده واکنش مثبت نشان داده و تا محدوده ۱۴۰۰ تومان هم رشد کرده است. باید دقت کرد که وقتی قیمت سهم به محدوده حمایتی واکنش مثبت نشان می‌دهد و از این محدوده فاصله می‌گیرد، فرصت خرید سهم از دست رفته است. زیرا اگر مثلا در قیمت ۱۲۰۰ تومان خریدار سهم باشید و حد ضرر را با استفاده از این تحلیل ۸۵۰ تومان در نظر بگیرید، متحمل ریسک بسیار زیادی خواهید بود. به‌طور کلی در این روش هرچه قیمت خریدتان هرچه به حمایت نزدیک‌تر باشد، ریسک کمتری متحمل خواهید شد و پاداش بیشتری در انتظارتان خواهد بود.

حد ضرر متحرک چیست؟

یکی دیگر از مفاهیمی که خوب است در زمینه حد ضرر بدانیم، مفهوم حد ضرر متحرک است. حد ضرر متحرک یا Trailing Stop Loss در واقع ابزاری برای محافظت از سود است و زمانی به کار می‌رود که معامله ما وارد سود شده باشد و به حد سود رسیده باشد. شیوه استفاده از این نوع حد ضرر به این صورت است که مثلا معامله‌گر در محدوده ۱۰۰۰ تومان وارد سهم شده است و حد سود را ۱۵۰۰ تومان در نظر گرفته است.

بعد از مدتی قیمت سهم رشد می‌کند و به ۱۵۰۰ تومان می‌رسد، اما تحلیلگر با ارزیابی شرایط به این نتیجه می‌رسد که احتمال دارد قیمت سهم از این هم بالاتر برود. در این حالت حد ضرر را بالاتر می‌آورد و در محدوده ۱۴۰۰ تومان قرار می‌دهد. به این ترتیب اگر قیمت سهم به رشد خودش ادامه بدهد، همچنان این امکان وجود خواهد داشت که سود بیشتری از این معامله کسب شود، ولی اگر قیمت سهم کاهشی شود، معامله‌گر در محدوده ۱۴۰۰ تومان اقدام به فروش می‌کند و اجازه نمی‌دهد سودی که به دست آورده، از بین برود.

اهمیت رعایت حد ضرر

این مطلب را با مقایسه حد ضرر و کمبربند ایمنی آغاز کردیم، ولی هرچه درباره رعایت حد ضرر بگوییم کم گفته‌ایم. رعایت حد ضرر این امکان را برای معامله‌گر فراهم می‌کند که اگر شرایط طبق انتظارش پیش نرود، با ضرر حداقلی از معامله خارج شود و سرمایه‌اش برای معامله بعدی آزاد باشد و بتواند در معاملات آینده این ضرر کوچک را جبران کند و به سود برسد.

گاهی پیش می‌آید که بعضی از معامله‌گران تازه‌کار وارد محدوده حد ضرر می‌شوند و از سهم خارج می‌شوند، اما درست بعد از خروج آن‌ها، روند صعودی سهم آغاز می‌شود و حسرت کسب سود با این معامله‌گران می‌ماند. بسیاری از افراد تازه‌کار به‌راحتی تحت تاثیر چنین موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند و حد ضرر را به‌کلی کنار می‌گذارند، نکته اینجاست که چنین کاری می‌تواند آغاز مسیری باشد که به‌راحتی به ناکامی معامله‌گران منتهی می‌شود.

رعایت حد ضرر از ضروریات معامله‌گری است و اگر حد ضررتان به‌راحتی فعال می‌شود و تعداد زیادی از معاملات‌تان به حد ضرر می‌رسد، معنایش این نیست که نباید حد ضرر در نظر گرفت، بلکه مفهومش این است که شیوه تحلیل و معامله‌تان ایراد دارد و باید به دنبال رفع این ایرادها باشید. متداول‌ترین مشکل هم این است که معامله‌گران تازه‌وارد محدوده مناسبی برای خرید سهم در نظر نمی‌گیرند و با هر قیمتی که شد اقدام به خرید می‌کنند.

بهترین محدوده‌ها برای خرید سهم محدوده‌های حمایتی است و معامله‌گر باید پیش از آنکه قیمت به این محدوده برسد، آماده خرید باشد و هر وقت قیمت به این محدوده رسید اقدام به خرید کند و نه قبل یا بعد از آن. در این صورت اگر محدوده‌های حمایتی به‌درستی تشخیص داده شود، حد ضررهای کمتری در معاملات‌مان فعال خواهد شد و تعداد بیشتری از معاملات‌مان با موفقیت همراه خواهد بود.

نحوه محاسبه حد ضرر در بورس

شیوه‌های مختلفی برای محاسبه و تعیین حد ضرر در بورس وجود دارد. در بعضی از این روش‌ها از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود و در بعضی دیگر حد ضرر را صرفا بر مبنای قیمت تعیین می‌شود. در ادامه چند روش برای تعیین حد ضرر را با هم مرور می‌کنیم.

تعیین حد ضرر ثابت

حد ضرر ثابت معمولا به دو صورت تعیین می‌شود. در روش اول معامله‌گر مقدار مشخصی از قیمت را به عنوان حد ضرر در نظر می‌گیرد. مثلا معامله‌گر حد ضررش را ۵۰ تومان کمتر از قیمت خرید در نظر می‌گیرد. در این روش، اگر قیمت خرید سهمی ۹۰۰ تومان بوده باشد، حد ضرر مقدار ۸۵۰ تومان خواهد بود.

در روش دوم درصد مشخصی به عنوان حد ضرر در نظر گرفته می‌شود. در این حالت معامله‌گر حد ضررش را مثلا ۱۰ درصد زیر قیمت خرید در نظر می‌گیرد. به عنوان مثال، اگر قیمت خرید سهم ۲۰۰۰ تومان باشد و معامله‌گر حد ضرر ۱۰ درصدی در نظر داشته باشد، حد ضرر سهم ۱۰ درصد پایین‌تر از ۲۰۰۰ تومان، یعنی ۱۸۰۰ تومان، خواهد بود.

نکته: در این روش حد ضرر معمولا بین ۵ تا ‍۱۵ درصد در نظر گرفته می‌شود.

تعیین حد ضرر به کمک میانگین‌های متحرک

بعضی از معامله‌گران برای اینکه انعطاف‌پذیری بیشتری در معاملات‌شان داشته باشند، از حد ضررهای دینامیک استفاده می‌کنند. در این روش معمولا از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای تعیین حد ضرر استفاده می‌شود. یکی از متداول‌ترین اندیکاتورها برای این کار، میانگین‌های متحرک هستند.

در این روش، معامله‌گر یک اندیکاتور میانگین متحرک (مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه) را در نظر می‌گیرد و وقتی قیمت سهم زیر این میانگین تثبیت می‌شود، اقدام به فروش سهم می‌کند. میانگین متحرک ۵۰ روزه در واقع نشان می‌دهد که میانگین قیمت سهم طی ۵۰ روز معاملاتی اخیر چه مقدار بوده است. اگر قرار به رشد سهم باشد، قیمت باید بالای این میانگین حرکت کند و اگر قیمت سهم کمتر از این میانگین شود، نشانه آن است که کاهش قیمت سهم ادامه خواهد داشت.

تعیین حد ضرر به کمک محدوده حمایتی

یکی از مهم‌ترین مواردی که در تحلیل تکنیکال مطرح می‌شود، بررسی و تشخیص سطوح حمایتی است. در این روش، معامله‌گر به کمک تحلیل تکنیکال سطوح حمایتی مهم سهم را تعیین می‌کند و حد ضرر را ۵ الی ۱۰ درصد زیر این محدوده در نظر می‌گیرد. برای نمونه، اگر معامله‌گر به این نتیجه برسد که سهمی در محدوده ۳۵۰ تومان حمایت تکنیکالی دارد، حد ضررش را ۱۰ درصد پایین‌تر از این محدوده (یعنی محدوده ۳۱۵ تومان) در نظر می‌گیرد.

معایب و مزایای رعایت حد ضرر در بورس

در قسمت‌های قبلی این مطلب به مزایای رعایت حد ضرر در بورس اشاره کرده‌ایم. اما به طور خلاصه، مهم‌ترین مزیت رعایت حد ضرر این است که سرمایه شما از آسیب در امان می‌ماند و در ازای از دست رفتن بخش کوچکی از سرمایه، این امکان را خواهید داشت که وارد معامله دیگری شوید و زیان معامله قبلی را جبران کنید.

مزیت مهم دیگر رعایت حد ضرر این است که اعصاب و روان‌تان آرام می‌ماند و هر روز نگران این نخواهید بود که ضررتان بیشتر خواهد شد یا نه و اینکه چه زمانی روند سهم تغییر خواهد کرد و از ضرر خارج خواهید شد.

رعایت حد ضرر، اگر درست و اصولی و بر مبنای روحیات معامله‌گر تعیین شده باشد، معایب خاصی ندارد. ولی اگر حد ضررتان را طوری در نظر بگیرید که به سرعت فعال شود، تعداد معاملات ناموفق‌تان زیاد خواهد شد و در نتیجه بخش مهمی از سرمایه‌تان را از دست خواهید داد.

مثلا اگر حد ضررتان را ۵۰ درصد در نظر بگیرید، با رسیدن به این حد ضرر نیمی از سرمایه‌تان را از دست خواهید داد. یا اگر هنگام خرید سهم و تعیین حد ضرر، به محدوده‌های حمایتی سهم توجه کافی نداشته باشید و قیمت خریدتان فاصله زیادی با محدوده حمایتی داشته باشد، این امکان که حد ضررتان به‌راحتی فعال شود وجود خواهد داشت. در این حالت هم شناسایی ضرر و خروج از معامله باعث خواهد شد بخشی از سرمایه‌تان از دست برود، در حالی که اگر محدوده ورودتان مناسب می‌بود و حد ضررتان را زیر محدوده حمایتی قرار می‌دادید، در این معامله به سود مناسبی می‌رسیدید.

نکته مهم: پیش از اینکه به فکر خرید سهمی باشیم، باید حد ضرر مناسبی برای این سهم در نظر بگیریم و سپس اقدام به خرید کنیم. در این حالت محدوده خریدمان را باید طوری انتخاب کنیم که اگر معامله وارد ضرر شد و به حد ضرر رسید، زیان‌مان بیشتر از مقداری که از قبل مشخص کرده‌ایم نباشد.

مثال برای تعیین استاپ لاس یا حد ضرر

یک روش ساده برای تعیین حد ضرر طی کردن مراحل زیر است:

  • تعیین محدوده حمایت تکنیکال
  • اقدام به خرید نزدیک به حمایت
  • قرار دادن حد ضرر ۵ تا ۱۵ درصد پایین‌تر از حمایت

فرض کنید نمودار سهم فولاد مبارکه را تحلیل کرده‌ایم و به این نتیجه رسیده‌ایم که سهم در محدوده ۱۰۰۰ تومان حمایت خوبی دارد. سپس در این محدوده اقدام به خرید کرده‌ایم و حد ضررمان را ۱۰ درصد پایین‌تر از این محدوده قرار داده‌ایم. در تصویر زیر این حالت را می‌بینید.

حد ضرر و محدوده خرید

همان‌طور که در این تصویر می‌بینید، قیمت سهم بعد از خرید ما افت کرده است و زیر محدوده حد ضرر رفته است. در این حالت باید سهم را بفروشیم و از سهم خارج شویم. چون این احتمال را می‌دهیم که روند نزولی سهم ادامه پیدا کند و ضرر ما بیشتر شود. البته در این مثال سهم وارد یک روند خنثی شده است و اصطلاحا درجا زده است.

اما اگر همین حد ضرر را رعایت کرده باشیم، با ضرر حداقلی از سهم خارج شده‌ایم و خودمان را درگیر درجا زدن‌های فرساینده سهم نکرده‌ایم. به این ترتیب، بعد از شناسایی ضرر سرمایه‌مان آزاد شده است و این امکان را یافته‌ایم که بدون از دست دادن زمان خرید دیگری انجام بدهیم و در معاملات بعدی به سود برسیم.

چرا یک سهام زیان ده را نمی‌فروشیم؟ (بررسی علل روانشناختی)

سهام زیان ده

اغلب افراد به دنبال کسب درآمد بیش‌تر، زندگی مرفه‌تر و… هستند. مطمئناً برای همه ما تبدیل‌شدن به یک سرمایه گذار موفق، آرزویی همیشگی و آرمانی است و کسب ثروت از این طریق برایمان بسیار جذاب است. اما باید به این موضوع واقف باشید که سرمایه گذاری موفق به‌راحتی امکان‌پذیر نیست! واقعیت این است که بازار بورس مانند هر نوع سرمایه‌گذاری دیگری از فراز و نشیب‌هایی برخوردار است. پس درک صحیح این اصل و استفاده درست از وضعیت مثبت و منفی بازار، برای تبدیل‌شدن به یک سرمایه گذار موفق بسیار کمک‌کننده است.

در این مقاله سعی داریم به بررسی دلایل روانشناختی نگهداری یک سهام زیان ده و نفروختن آن بپردازیم.

چرا یک سهام زیان ده را نمی‌فروشیم؟

مطمئناً هر فردی به دنبال کسب سود و افزایش ثروت وارد بازار سرمایه می‌شود و در حالت کلی همه سرمایه گذاران از مثبت و منفی بودن بازار سرمایه آگاهی دارند و می‌دانند که این بازار مانند هر نوع سرمایه‌گذاری دیگر همان‌طور که از ظرفیت‌هایی برای رشد برخوردار است، احتمال شکست نیز دارد. اما عکس‌العمل هر سرمایه گذار در مواجه با این فراز و فرودها متفاوت است. بازار سرمایه ترکیبی است از سرمایه‌گذاران حرفه‌ای و تازه‌وارد است که هرکدام رفتارها و عکس‌العمل‌های متفاوتی در قبال خرید و فروش یک سهم یا نگهداری از آن بروز می‌دهند. ازجمله این رفتارها می‌توان به خرید عجولانه، فروش دیرهنگام و نگهداری سهام زیان‌ده اشاره کرد. فعالان بورس با این رفتارها به‌خوبی آشنایی دارند. عدم داشتن میانگین کم کردن در بورس چیست؟ پلن (برنامه) معاملاتی مناسب و تکیه بر احساسات مهم‌ترین دلایل روانشناختی نگهداری سهام زیان ده است که در ادامه به‌تفصیل هر یک را توضیح خواهیم داد.

عدم داشتن پلن (برنامه) معاملاتی

بعد از انتخاب یک سهم مناسب با استفاده از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی، می‌بایست قبل از ورود به معامله یک پلن معاملاتی برای خود تعیین کنید. اول اینکه شاخص بازار را بررسی کنید تا ببینید حال بازار خوب است یا خیر. سپس برای زمان ورود یا عدم ورود، مدت‌زمان نگهداری سهام و شرایط خروج از آن تصمیم‌گیری کنید و هدف خود را مشخص نمایید. منظور از تعیین هدف برای سرمایه گذاری در بورس در یک سهم، تعیین حد سود و حد زیان در آن است. به چند درصد از سود که رسیدید از بازار خارج می‌شوید، یعنی غلبه بر طمع، یا در چه حدی از ضرر اقدام به خروج می‌کنید، یعنی غلبه بر ترس. ماجرا از این قرار است که احساس طمع و ترس در سرمایه گذار به او اجازه نمی‌دهد به‌موقع موقعیت معاملاتی خود را ببندد. بنابراین داشتن یک استراتژی مشخص و شفاف برای ورود و خروج از معامله لازم است.
بر اساس توضیحاتی که ارائه شد، برای داشتن یک پلن یا استراتژی معاملاتی باید موارد زیر را برای خود مشخص نمایید:

• بررسی شاخص بازار
• تعیین حد سود و زیان
• تشخیص زمان مناسب ورود و خروج
• بررسی حمایت ها و مقاومت ها
• قیمت شروع و پایان هر روز

به‌عنوان‌مثال عده‌ای از سرمایه گذاران بر این باورند که ضرر سهام زیان ده آن‌ها به‌قدری بزرگ شده است که دیگر آن سهام ارزش فروختن ندارد و باید صبر کنند تا بازار تغییر کند. غافل از این‌که ممکن است روزبه‌روز بر زیانشان افزوده شود. این افراد اگر از قبل حد ضرر مناسبی را برای خود تنظیم کرده باشند، می‌توانند زیان‌های خود را تا حد زیادی کاهش دهند.

تکیه بر احساسات

عقل و احساس دو اصل جدایی‌ناپذیر زندگی افراد است و تفکیک این دو از هم در همه مراحل زندگی برای همه ما ضروری است. یکی از دلایل روانشناختی نگهداری یک سهام زیان ده و تجربه یک ضرر سنگین، می‌تواند عدم کنترل احساسات سرمایه گذار باشد. ترس از شکست، خوش‌بینی مفرط، غرور و لجبازی، تعصب بی‌جا، همه و همه می‌تواند در این موضوع دخیل بوده و موجبات یک ضرر سنگین را فراهم آورد.

ترس از شکست و عدم توانایی مقابله با آن

ترس از فروش سهام زیان ده

واهمه از شکست و ناکامی، ازجمله ویژگی‌هایی است که درون هر انسانی وجود دارد. برخی از سرمایه گذاران باوجودی که از خاصیت بازار بورس آگاهی دارند، ولی در هنگام مواجه با ضرر از پذیرش آن خودداری می‌کنند. بنابراین ترس از شکست یک از دلایلی است که باعث می‌شود سرمایه‌گذار بااینکه می‌داند سهامش در زیان است، ولی هم چنان در نگهداری آن پافشاری کرده و اقدام به فروش نمی‌کند. این امر از سوی دیگر منجر به این می‌شود که فرصت‌های خوب سرمایه گذاری در سهم‌های دیگر را نیز از دست دهد. درصورتی‌که تحمل یک ضرر کوچک می‌تواند جلوی ضررهای بزرگ‌تر بعدی را بگیرد و با فروش سهامی که در زیان است، فرصت سرمایه‌گذاری دیگری رقم زده شود.

خوش بینی مفرط

خوش‌بینی مفرط به معنای انتظارات نامعقول از خود و رفتار سهام خریداری‌شده در بورس است. فرد آن‌قدر به آینده سهام خود خوش‌بین است که در سهام زیان ده باقی می‌ماند، به این امید که قیمت برمی‌گردد؛ درنتیجه از ضرر خارج شده و به سود می‌رسند. این سرمایه گذاران با تمرکز بر آرزوهای فراتر از واقعیت، خود را از مسیر موفقیت دور می‌کنند و از فرصت‌های خوب سرمایه‌گذاری در سهم‌های دیگر محروم می‌شوند.

غرور و لجبازی

احساس غرور نیز می‌تواند در نگهداری سهام زیان ده مؤثر باشد. سرمایه گذاری که اقدام به اخذ یک سهم نموده و از آن در مقابل دیگران به‌عنوان یک سهم سودده یاد کرده، از اوضاع حال راضی نیست و برای آن‌که غرورش خدشه‌دار نشود، ماندن در سهام زیان ده را انتخاب می‌کند و حاضر به قبول اشتباه نیست. افراد باهوش واقعیت را می‌پذیرند و به‌سرعت جلوی ضرر بیش‌تر را می‌گیرند. به یاد داشته باشید که همه سرمایه گذاری‌ها هم به ارزش‌افزوده نمی‌رسند و حتی سرمایه گذاران حرفه‌ای هم همیشه در کار خود موفق نیستند. بهترین کار این است که هر چه زودتر جلوی ضرر بیشتر گرفته شود و منابع موردنظر در سرمایه‌گذاری دیگری استفاده شود.

تعصب بی مورد

از دیگر احساسات اشتباهی که در بین برخی از سرمایه گذاران به‌شدت رایج است، می‌توان به وابستگی یا تعصب به یک سهم اشاره کرد. این افراد سهام زیان ده را بدون توجه به روند آن و وضعیت سودآوری شرکت برای سال‌ها نگهداری می‌کنند. این در حالی است که می‌بایست روند سودآور بودن شرکت را بررسی کرده و تا حد معقول آن را نگه دارند. در این صورت فرد سرمایه‌گذار به سهام زیان ده خود وفادار باقی می‌ماند و این رفتار تا جایی ادامه پیدا میانگین کم کردن در بورس چیست؟ می‌کند که سهام خریداری‌شده وارد زیان سنگین شده و در نهایت سرمایه‌گذار با ضرر هنگفتی مجبور به خروج از آن می‌شود.

سخن آخر

غالباً در تصمیم‌ها «احساس» بر «عقل» غلبه می‌کند و می‌تواند حقایق را فیلتر کند. در این شرایط سرمایه‌گذار ممکن است از حقایقی که با تمایلات او متضاد باشد، چشم‌پوشی کند. راهکار این است که سبد سهام و دارایی به‌دوراز احساسات و بر اساس اصول سرمایه گذاری همراه با یک پلن معاملاتی مناسب تشکیل شود. چنانچه یک سرمایه‌گذار زیان را نپذیرد، هیچ‌وقت به یک معامله‌گر موفق تبدیل نمی‌شود. نکته مهم این‌که سرمایه گذار باید مثل یک رباط عمل کرده و درگیر احساسات نباشد. “جلوی ضرر را از هر کجا بگیرید منفعت است”. ضررهای کوچک ارزش آن را دارند که شما را آبدیده کنند و هم‌چنین باعث می‌شوند از ضررهای بیشتری که در آینده ممکن است برایتان پیش بیاید جلوگیری کنند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین تماشا کنید
نزدیک
برو به دکمه بالا