میانگین کم کردن در بورس چیست؟

پاسخ را در همان واژه بیزاری از باخت بیابید.
میانگین کم کردن در بورس چیست؟
بورس نیز همانند دیگر بازارهای مالی، یک سرمایهگذاری همراه با ریسک است که احتمال ضرر کردن در آن وجود دارد. تقریبا همه سرمایهگذاران در یک دوره زمانی متحمل ضرر و زیان در بورس شدهاند.
علت ضرر و زیان در بورس هرچه که باشد؛ معمولا آسیب روحی ناشی از آن بسیار آزاردهندهتر است. با این حال، در اینگونه مواقع بهتر است به جای سرزنش خود؛ بیشتر بر روی یادگیری تکنیکهای نحوه جبران ضرر در بورس تمرکز کنید.
در این مواقع سعی کنید اعتماد به نفس خود را از دست ندهید. زیرا با ترس و تردید نمیتوانید واقعیت را بپذیرید و برای رفع آن قدم بردارید. ابتدا دست به اشتباه بزرگتری نزنید و تمرکز را بر روی جبران ضرر بگذارید.
در بسیاری از موارد افراد برای جبران زیان خود در بورس؛ دست به اقداماتی میزنند که اتفاقا منجر به ضرر و زیان بیشتری برای آنها خواهد شد. التبه برای جبران ضرر در بورس بهتر است، از همان ابتدا با استراتژی مشخص دست به سرمایهگذاری بزنید.
با داشتن استراتژی مشخص، شما معمولا برای خود یک حد ضرر و زیان مشخص میکنید و برای هر اتفاق یک سناریو خاص را در نظر میگیرید. برای داشتن استراتژی موفق در سرمایهگذاری، بهتر است دو مطلب زیر را حتما مطالعه کنید.
نحوه جبران ضرر در بورس
برخی تکنیکها در خصوص فرمول جبران ضرر در بورس وجود دارند که ما در ادامه به آنها اشاره میکنیم. اما قبل از آن بهتر است راهکارهای دیگر را نیز در نظر بگیرید.
1- به فکر انتقام از بورس نباشید
شاید پس از یک شکست بزرگ در بورس نتوانید با آن کنار بیایید و به اعتماد به نفستان آسیب وارد شود. احساس میکنید که تواناییتان زیر سوال رفته و دوست دارید خیلی میانگین کم کردن در بورس چیست؟ سریع از بازار انتقام بگیرید.
احساس خشم و ناامیدی تنها باعث میشود که شما نتوانید بحران را مدیریت کنید و بسیاری از موقعیتهای جبران را نیز از دست بدهید.
برخی افراد وقتی سرمایهای که وارد بورس کردهاند نصف میشود و متحمل زیان 50 درصدی میشوند؛ فورا بدون هیچ فکری سهم خود را به فروش میرسانند. آنها با خروج پول خود میخواهند به نوعی از بورس انتقام بگیرند.
2-کم کردن میانگین
یکی از روشهایی که میتوان از طریق آن میزان ضرر در بورس را کاهش داد؛ میانگین کم کردن است. اما میانگین کم کردن به چه معناست؟
وقتی قیمت یک سهمی روند نزولی به خود میگیرد و اصلاح قیمتی در آن رخ میدهد، ارزش سرمایه شما کاهش پیدا میکند.
بهترین روش این است که وقتی قیمت سهمی افت زیادی داشت؛ اقدام به خرید دوباره سهم در قیمتهای پایین کنید. زیرا قیمت یک سهم همیشه نزولی نخواهد بود و از یک جایی به بعد رشد میکند.
وقتی روند صعودی سهم شروع شود، شما با خرید سهم در قیمتهای پایین، زودتر به قیمت سربهسر و سپس سود خواهید رسید. پس میانگین کم کردن یکی از روشهای متداول نحوه جبران ضرر در بورس است.
3-به استراتژی خود پایبند باشید
اگر یک سهم را با مطالعه و تحلیل درست انتخاب و بر روی آن سرمایهگذاری کردهاید، با اولین زیان اقدام به فروش آن نکنید. قرار نیست با مشاهده روند نزولی شدن سهام؛ سریعا به صف فروش بروید.
سعی کنید در معاملات سهام هیجانی عمل نکنید و مبنای خرید و فروش خود را بر پایه نظر دیگران قرار ندهید؛ به استراتژی خود پایبند باشید.
چنانچه وضعیت به نحوی بود که دامنه زیان شما از یک حد خاص فراتر رفت، بهتر است با یک مشاور بورسی صحبت کنید تا بر روی استراتژی خود یک بار دیگر فکر کنید. هر چند این اتفاق باید نادر باشد.
4-تعصب بر روی سهم را کنار بگذارید
گاهی اوقات، بسیاری از سهامداران رفتار احساسی نسبت به یک سهم از خود نشان میدهند. وقتی سهم به یک سطح قابل قبولی از سوددهی میرسد، برخی طمع میکنند و سهم خود را برترین سهم بازار میدانند و انتظار بازدهی بیشتری از آن دارند.
گاهی اوقات نیز سهم در سراشیبی نزول قیمت قرار گرفته و سهامدار وارد زیان شده، اما به دلیل تعصبی که فرد نسبت به سهم دارد، به امید افزایش قیمت نست به فروش آن اقدام نمیکند و روز به روز به زیانش افزوده میشود.
به حد ضرر و حد سود خود پایبند باشید و زمان ورود و خروج مناسب را اجرا کنید. قرار نیست که یک سهم خاص برای همیشه روند نزولی یا صعودی داشته باشد.
5-مدیریت زیان
در بورس هم سود کسب میکنید و هم متحمل زیان میشوید. اما مهم این است که باید سعی کنید میزان ضرر و زیان شما در یک معامله از سود دیگر معاملات بیشتر نشود، باید آن را کنترل کنید.
مثلا اگر در یک خرید و فروش سهم حدود 15 درصد سود به دست میآورید، سعی کنید ضرر معامله شما بیشتر از 15 درصد نشود.
اگر زیان را کنترل نکنید ممکن است آرامش ذهنتان را از دست بدهید. در این مواقع به یاد داشته باشید که بورس همیشه هست و اجباری برای تمرکز بر روی یک سهم خاص وجود ندارد.
6-به دنبال مقصر نباشید
مسئولیت زیانی که در بورس متحمل شدهاید را بپذیرید. بسیاری از افراد برای توجیه زیانهای خود، بهانههای زیادی دارند و دیگران را مقصر میدانند.
به جای اینکه مسئولیت زیان خود را به گردن سهامدار عمده، سازمانها، ناظر و دیگران بیندازید؛ سعی کنید با پذیرش آن در رفع جبرانش بکوشید.
اگر مسئولیت زیان را به گردن نگیرید، نمیتوانید از آن درس بگیرید و احتمال تکرار این اشتباه و زیان باز هم وجود دارد.
7-حد ضرر و حد سود تعیین کنید
یکی از بهترین راهها برای جبران ضرر در بورس این است که حتما برای معاملات خود حد ضرر و حد سود تعیین کنید. اگر سهم شما از حد ضرری که برای آن مشخص کردهاید خارج شد اقدام به فروش آن کنید.
اگر حد ضرر شما مثلا بین 10 تا 12 درصد است و زیان شما به بیش از 12 درصد رسید آن را بفروشید زیرا راحتتر جبران میشود.
در خصوص حد سود هم همین موضوع را رعایت کنید. اگر حد سود شما 20 درصد است، وقتی یه بازدهی یک سهم به بیش از 20 درصد رسیده است آن را بفروشید و برای سود بیشتر طمع نکنید.
درصد سود برای جبران ضرر در بورس چگونه است؟
اگر سهم شما از حد ضرر گذشت و نتوانستید آن را بفروشید، به طوریکه میزان زیان شما به بیش از 20 یا 25 درصد رسید؛ دیگر آن سهم را نفروشید. در این حالت باید دید بلندمدت به سرمایهگذاری خود داشته باشید تا رود صعودی سهم دوباره شروع شود.
اگر سهمی را با زیان بالا بفروشید و خارج شوید، برای اینکه به پول اولیه خود برسید باید سهمی را بخرید که چندین برابر سود کند و کار برای شما سختتر است. این موضوع را با یک مثال توضیح میدهیم.
فرض کنید در یک سهم شما 15 درصد ضرر کردهاید. برای اینکه شما بتوانید این زیان را جبران کنید باید 17.6 درصد سود را از یک سهم دیگر که خریداری میکند؛ کسب کنید.
اگر سهم شما 25 درصد اصلاح قیمت داشته باشد؛ اگر آن را بفروشید، سود شما در سهم دیگر باید 33 درصد باشد تا زیان سهم اولیه را جبران کند. هرچه میزان زیان بیشتر باشد، درصد کسب سود برای جبران آن نیز بیشتر خواهد بود.
مثلا اگر در یک سهم زیان شما به 60 درصد رسیده است و آن را بفروشید، برای اینکه به پول اولیه خود برسید باید 150 درصد سود را از سهم دیگری که خریداری میکنید به دست آوردید.
اگر زیان یک سهم به 90 درصد رسیده باشد و شما با همین میزان ضرر اقدام به فروش آن کنید، بدانید که هر سهم دیگری بخرید باید 900 درصد سود کسب کنید که به میزان سرمایه اولیه خود برسید.
فرمول جبران ضرر در بورس چیست؟
فرمولهای مهمی در بورس تعریف شدهاند که هر سرمایهگذار باید آنها را بداند. یکی از مهمترین آنها، فرمول جبران ضرر در بورس است. یعنی شما با این فرمول بتوانید محاسبه کنید که برای هر میزان زیان خود چقدر باید سود کسب کنید.
فرمول جبران ضرر در بورس به صورت زیر تعریف میشود:
[(B – A) ÷ A] × ۱۰۰ = n
که در آن، A قیمت قبلی یا همان قیمت خرید سهم است و B قیمت فعلی است. با این فرمول میزان n به دست میآید که معادل میزان سودی است که برای جبران زیان لازم است.
فرمول دیگری نیز برای محاسبه درصد کسب سود برای جبران زیان تعریف شده که به صورت زیر است:
[[ ۱ ÷ ( ۱ – (N ÷ ۱۰۰ ))] – ۱ ] × ۱۰۰ = n
در این فرمول، N معادل درصد ضرر فعلی شما از سهم مورد نظر است. برای جبران N درصد ضرر شما باید n درصد سود به دست آورید.
به طور مثال فرض کنید که سهم را در قیمت 5000 تومان خریدهاید و اکنون قیمت آن به 3000 تومان رسیده است و شما متحمل 40 درصد ضرر شدهاید. برای جبران این ضرر شما باید معادل 66 درصد سود کسب کنید.
[( 5۰۰۰ – 30۰۰ ) ÷ 3000 ] × ۱۰۰ = 66
[[ ۱ ÷ ( ۱ – ( 40 ÷ ۱۰۰ ))] – ۱ ] × ۱۰۰ = 66
فرمول درصد کسب سود برای جبران زیان یکی از فرمولهای کاربردی برای هر سرمایهگذار است.
سخن آخر
در بورس هم میتوان سودهای کلان به دست آورد و هم ممکن است متحمل زیانهای هنگفت شد. به طور کلی همه معاملهگران در یک دوره زمانی متحمل ضرر و زیان شدهاند که مهمترین بخش آن همان آسیب روحی است که به فرد وارد میشود.
ما در این مقاله ابتدا به این پرداختیم که زمانی در بورس ضرر کردیم چه اقداماتی را انجام دهیم که هم زیان را مدیریت کنیم و هم بتوانیم آن را جبران کنیم.
در ادامه نیز به یکی از فرمولهای مهم کاربردی در بورس پرداختیم که بتوانیم در هنگام ضرر کردن بدانیم که در صورت فروش سهم باید چه میزان سود کسب کنیم که سرمایه اولیه برگردد.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره راهکارهای مناسب برای جبران زیانها در بورس میتوانید از مشاوران الوبیزنس کمک بگیرید.
میانگین کم کردن برای سهمی که در ضرر هستیم کار درستی است؟
در ابتدا باید این نکته را خاطر نشان کنم که میانگین کم کردن با خرید پلهای بسیار متفاوت است. زیرا میانگین کم کردن زمانی اتفاق میافتد که قیمت سهم در حال افت و حد ضرر شما فعال شده باشد. فعال شدن حد ضرر به این معنا است که تحلیل انجام شده نادرست بوده و قیمت سهم نه تنها رشد نکرده بلکه کاهش هم داشته است. متاسفانه بسیاری از سرمایه گذاران به امید اینکه روزی قیمت سهم دوباره رشد میکند و آنها از زیان خارج میشوند سهمشان را همچنان نگه میدارند. پس میتوان این طور نتیجه گرفت که با فعال شدن حد ضرر باید از سهم بیرون بیایید و در قیمتهای پایینتر – آن هم در صورت داشتن شرایط بنیادی خوب – وارد سهم شوید. در این آموزش به سراغ پاسخ این پرسش میرویم که چه زمانی باید میانگین خریدمان را کم کنیم؟
آیا میانگین کم کردن همواره کار درستی است؟
جواب این سوال را با بله یا خیر نمی توان داد.!
این که میانگین کم کردن خوب است یا بد بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد.
اگر معامله گر تکنیکالی سهم را بررسی و با دید کوتاه مدت خرید میکند.
میانگین کم کردن می تواند ضرر جبران ناپذیری را به بار بیاورد.
ولی برای معامله گری که سهم را بر اساس بنیادش خرید می کند میانگین کم کردن اتفاقی مثبت محسوب می شود. میانگین کم کردن ممکن است برای سرمایه گذارانی که افق زمانی سرمایه گذاری طولانی دارند خوب کار کند اما برای نوسان گیران یا تحلیل گران تکنیکال می تواند راهی خوب برای از دست دادن سرمایه باشد.
بعضی از بزرگترین ضررهای معامله گری که در تاریخ بورس جهان رخ داده است به همین علت بوده است که معامله گر موقعیت از دست رفته ای را به طور امیدوارانه ای ادامه داده است و با میانگین کم کردن به دنبال کاهش ضرر خود بوده است. در نهایت این اقدام او نه تنها باعث از بین رفتن سرمایه اش می شود بلکه موقعیت خرید سهم های زیادی را هم از دست می دهد. در نهایت نیز با ضرری هنگفت از معامله خارج می شود و سرمایه ٬ زمان و اعتماد به نفسش در معامله گری را از دست می دهد.
برای معامله گرانی که تحلیل گر بنیادی هستند میانگین کم کردن می تواند برای کسب سود بیشتر موثر باشد.
برای درک بهتر این موضوع مثال زیر را در نظر بگیرید:
فرض کنید سهم X دارای بنیاد مناسبی است و تحلیل گر بعد از برسی به این نتیجه می رسد که قیمت واقعی سهم باید ۴۰۰ تومان باشد ولی در حال حاضر قیمتش ۲۵۰ تومان است. سهم را با دید یک ساله خرید میکند. حالا حتی اگر قیمت سهم کاهش پیدا کند باز هم او سهم را می خرد و میانگین خریدش را کمتر می کند. و ریسک جدی تهدیدش نمی کند.ولی برای معامله گری که بر اساس تحلیل تکنیکال سهمش را می خرد این جریان متفاوت است و میانگین کم کردن بعد از ضرر می تواند برایش بسیار گران تمام شود. زیرا این کاهش قیمت می تواند به خاطر از دست رفتن حمایتی مستحکم باشد و قیمت سهم بیش از پیش کاهش پیدا کند.
چه زمانی باید میانگین خریدمان را کم کنیم؟
میانگین کم کردن (averaging down) در شرایطی کاربرد دارد که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت کند و سرمایهگذار در قیمت پایینتری آن سهام را دوباره خریداری میکند. در این صورت میانگین قیمت خرید تمام شده سهم برای او کاهش خواهد یافت و طبیعتا اگر سهم رشد کند، خیلی زودتر سرمایه گذاری به سود میرسد.ابتدا باید توجه کنید که اگر کف بنیادی دقیق و مطمئنی برای سهم ندارید نیمی از خرید را انجام دهید و الباقی را برای میانگینگیری احتمالی نگهداری کنید. اگر قیمت بالا رفت که سود کردید. اما اگر افت کرد، هم استرس کمتری دارید و هم امکان میانگینگیری وجود دارد. میانگینگیری حتما باید با در نظر گرفتن نسبت قیمت به درآمد و همچنین کف بنیادی سهم انجام شود. با فرض خرید در ۲۹۰ و اینکه کف بنیادی سهم ۲۲۰ تومان است، خرید در ۲۶۵ تومان کار درستی نیست. چون اگر قیمت ۲ روز مثبت باشد به محدوده خرید شما برمیگردد، اما اگر بخواهد تا کف بنیادی حرکت کند خرید در ۲۶۵ تومان زیان دیگری به شما وارد خواهد کرد.
فرض کنیم این سهم در یک گروه با نسبت قیمت به درآمد ۴٫۵ قرار گرفته و ۶۰ تومان هم سود دارد. بنابراین، نسبت ۴ یعنی قیمت ۲۴۰ تومان از جهتی به کف بنیادی ۲۲۰ نزدیک است و از نسبت قیمت به درآمد گروه هم کمتر است. در نتیجه، خرید در ۲۴۰ به این دو دلیل توجیه خواهد داشت. اما خرید در ۲۶۵ به دلیل دور بودن از کف بنیادی و برابری با نسبت قیمت به درآمد گروه، منطقی نخواهد بود.
نتیجه بحث بالا این است که پس از تعیین مولفههای درست برای خرید سهم و طی کردن دقیق فرآیند انتخاب، بررسی و تصمیمگیری در مورد سهم، اگر قیمت از کف بنیادی دور است نیمی از خرید را انجام دهید. بعد اگر افت کرد، در جایی که سهم، نسبت قیمت به درآمد کمتری از گروه داشت و به کف بنیادی نزدیک شده بود، میانگین بگیرید. اما اگر قیمت به کف بنیادی نزدیک است میتوانید کل خرید را هم انجام دهید.
تشخیص زمان ورود و خروج
یکی از موضوعاتی که باید در معاملات بورس در نظر داشت، زمان صحیح ورود به یک سهم است، پیش از خرید هر سهم باید با مطالعه روندها یا عملکرد مالی و بنیادی سهم انتظار خود را از یک سهم مشخص کرد و با توجه به آن زمان صحیح ورود را تعیین کرد. معمولا خرید سهم آسانتر از فروش آن است چرا که بعد از خرید اگر روند صعودی باشد، معاملهگر نسبت به آینده سهم طمع کرده و به دنبال سودآوری میماند و همین موضوع موجب میشود که نه تنها سود مدنظر خود را نبرد بلکه حتی در نهایت به زیاندهی نیز برسد. در روندهای نزولی نیز سهامدار به دنبال بازگشت سهم و سودآوری است کما اینکه سهم روز به روز از ارزشش کمتر میشود و به ضرر سهامدار افزوده میگردد.
اما داشتن استراتژی خرید و فروش و داشتن سود و حدضرر موجب خواهد شد که بدون توجه به روند بازار معاملهگر پس از گرفتن سودمدنظر از سهم خارج شود. باید این نکته را پذیرفت که قرار نیست تمام سودهای بازار برای ما باشد و البته نسبت به هیچ سهمی تعصب نداشت.
بپذیریم که ما هم مثل هر معامله گری ممکن است اشتباه کنیم
به عنوان یک معامله گر باید بپذیریم که ممکن است ما نیز اشتباه کنیم. تمام معامله گران بزرگ دنیا اشتباه داشته اند ولی فرق آن ها با معامله گران مبتدی در پذیرفتن اشتباه است. معامله گران مبتدی وقتی ضرر میکنند به جای فروش سهم میخواهند به بازار اثبات کنند که رئیس کیست! این بازار است که اشتباه حرکت می کند و تحلیل آنها درست است. با این توهم تمام سرمایه شان را از دست می دهند و در نهایت بازار ٬ جهت حرکت باد ٬ توییت ترامپ و افزایش گاز های گلخانه ای را در ضررشان مقصر میدانند اما خودشان و تحلیل شان را نه.!
اینکه آیا شما عجولانه یک سهام را خریداری کرده اید یا اینکه یکی از سهام های طولانی مدتتان که اتفاقا سود زیادی هم از آن کسب می کردید ناگهان به سمت شکست پیش رود حقایقی است که بهترین کار پذیرش آن هاست.
شاید با خود بگویید “چقدر خوب، من همیشه سعی خواهم کرد میانگین کم کنم و زودتر به سود برسم”. اما عجله نکنید، این روش معایب خاص خودش را دارد و اگر به درستی انجام نشود میتواند بزرگترین زیان را نصیب معامله گر کند. قبل از آنکه به اشکال این روش بپردازیم، اجازه بدهید منشاء این روش را ذکر کنیم که قطعا خالی از لطف نخواهد بود.
روش مارتینگل و میانگین کم کردن قیمت خرید
روش مارتینگل در ابتدا برای شرط بندیها انجام میشد و خوب به ظاهر یک راه زیرکانه برای قماربازها بود تا همیشه در شرط بندی ها سود کنند و هیچ گاه متحمل ضرر نشوند
در روش مارتینگل فرد قمارباز (معامله گر) در یک رشته شرط بندی حاضر می شود نه فقط در یک شرط بندی! یعنی او چندین شرط بندی را پشت سرهم انجام میدهد به طوریکه بعد از هر باخت، میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره در یک شرط بندی ببرد و از این بازی با سود خارج شود. برای روشن شدن چگونگی کارکرد این روش به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که در یک بازی شرط بندی که موضوع آن انداختن یک سکه است شرکت میکنیم، به طوریکه اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی میبریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندی را میبازیم. فرض کنید این بازی را با n تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا سکه شیر میآید و ما برنده میشویم و پولمان می شود 2n تومان یا خط میآید و n تومان میبازیم. اگر باختیم، در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کنیم، یعنی 2n تومان وسط میگذاریم. در این مرحله اگر ببریم آنگاه سود ما در کل n تومان خواهد بود زیرا در این مرحله 2n تومان برده و در مرحله قبل n تومان باخته بودیم. بنابراین سود خاص ما n تومان خواهد بود. حال فرض کنید اگر دوباره در این مرحله ببازیم، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوباره دو برابر می کنیم، یعنی 4n تومان. حال اگر برنده شویم آنگاه باز هم در کل n تومان سود کرده ایم:
باخت در مرحله اول و دوم 3n تومان
سود از مرحله سوم 4n تومان
سود کل: 4n-3n=n تومان
این مراحل اگر N بار هم رخ دهد باز در نهایت ما در بار N ام مقدار n تومان سود کرده ایم، البته اگر سرمایه ما تمام نشده باشد!
روش مارتینگل توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد. طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را که برای سرمایه گذاری در بورس معیین کرده اید به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد 2) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید. برای مثال فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت 100 تومان خریداری کرده اید و قیمت آن 30% افت کرده و به 70 تومان میرسد.
بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 80 تومان کاهش مییابد. حال اگر قیمت سهم به جای رشد مجدداً افت نماید و به 50 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم شما به 63 تومان کاهش مییابد. در واقع انگار شما 7 سهم را در قیمت 63 تومان خریده اید و حال قیمت به 50 تومان رسیده است و این در حالی است که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 50% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش پیدا کرده است. اگر سهم فقط 26% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد. این روش مشابه همان روش میانگین کم کردن خرید است و میتواند زودتر شما به سود برساند.
مزیت روش میانگین کم کردن چیست؟
مزیت روش میانگین کم کردن این است که ما در صورت افت سهم، از نظر زمانی دچار ضرر نمیشویم. در واقع هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما افت میکند و فاصله میگیرد، میتوان با اجرای این روش، قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه ما، وارد سود شویم، نه اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم. چه بسا که ممکن است در مواردی قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و زمان بسیار طولانی طول بکشد و از نظر زمانی برای ما توجیه نداشته باشد و ما مجبور شویم در نهایت با ضرر از معامله خارج شویم. از طرف دیگر در صورت رشد سهم پس از میانگین کم کردن، به دلیل اینکه حجم خرید ما بیشتر شده است، سود بسیار بیشتری خواهیم کرد.
عیب میانگین کم کردن در چیست؟
قطعا روش مارتینگل یا روشهایی مشابه که بر اساس میانگین کم کردن خرید میکنند یک ایراد بزرگ دارند. توجه به این نقطه ضعف میتواند دیدگاه شما را به کلی تغییر بدهد. این روش توسط معامله گران بزرگی اجرا شده است و هر کدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و استراتژیهایشان آن را شخصی سازی کرده اند. طبق این روش شما میتوانید دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچقدر که قیمت سهم افت میکند میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنید. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما محدود است و ما نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه مورد نیاز برای آن به شدت افزایش پیدا میکند. فرض کنید در هشت مرحله بخواهید میانگین خرید را به این روش کم کنید. اگر در مرحله اول 10 میلیون تومان از یک سهم را خریده باشید، در مرحله هشتم باید 1 میلیارد و 280 ملیون تومان پول داشته باشید. مضاف بر اینکه در طی هفت مرحله قبلی شما 1 میلیارد و 270 میلیون تومان تاکنون از این سهم خریداری کرده اید. میبینید که چگونه تصاعدی مبلغ مورد نیاز برای خرید بیشتر میانگین کم کردن در بورس چیست؟ خواهد شد.
حالا چگونه عیب بزرگ روش میانگین کم کردن خرید را بر طرف کنیم👇
در ابتدا باید بگوییم که این ایراد بزرگ کاملا مرتفع نخواهد شد بلکه میتوان آن را مدیریت کرد. برای انجام این کار باید مراحل خرید برای میانگین کم کردن را به تعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.برای مثال میتوان پس از افت قیمت سهم، در سه مرحله میانگین خرید را کاهش داد. بدین صورت میانگین کم کردن در بورس چیست؟ که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی بر اساس ضرایب توان 2 تقسیم کنید و در هر مرحله، آنها را خرج کنید. برای مثال اگر کل سرمایه شما 60 ملیون است باید آن را به قسمت های 4، 8، 16 و 32 ملیون تقسیم کنید. سپس با 4 ملیون شروع کنید و میتوانید با عبور از حد ضرر در مرحله اول 8 در مرحله دوم 16 و در مرحله آخر 32 میلیون سهم را خریداری کنید.
این روش زمانی بسیار کاربردی است و میتواند فایده داشته باشد که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و سهمی را که انتخاب کرده اید، سهم با ارزشی باشد
پرسشهای کلیدی در مورد میانگین کم کردن
در مورد زمان و قیمت مناسب برای میانگین کم کردن باید نکتههای زیر را در نظر گرفت:
۱- ارزش ذاتی سهم چقدر است؟
۲ – حمایت معتبر سهم چه قیمتی است؟
۳ – آیا صنعتی که سهم در آن قرار گرفته، مورد توجه بازار است یا خیر؟
۴ – کف بنیادی سهم کجا است؟
نتیجه گیری
روش میانگین کم کردن در بورس میتواند در بسیاری از مواقع مفید باشد و به ما کمک کند تا زود تر از ضرر خارج شویم و بیشتر سود کنیم. اما در اتخاذ این روش نکات زیادی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم:
- روی سهمی میانگین کم کنید که به لحاظ بنیادی مورد تایید باشد
- زمانی میانگین خرید را کم کنید به لحاظ تکنیکالی مناسب باشد
- مراحل کم کردن میانگین را به سه مرحله محدود کنید
کلام آخر اینکه سرمایه خود را مدیریت کنید و تنها بخشی از سرمایه کلی خود را برای یک سهم و میانگین کم کردن قیمت آن در نظر بگیرید. همیشه باید در پرتفوی شما سهامی از گروه های مختلف وجود داشته باشد. برای افراد مبتدی، میانگین کم کردن دامی است که آنها را به سمت تک سهم شدن میکشاند، مراقب این دام باشید.
خرید پله ای در بورس چیست؟ | کاهش ریسک افزایش سود
در این مقاله درباره خرید پله ای چیست و اینکه خرید پله ای در بورس چیست؟ صحبت کنیم، احتمالاً خرید پله ای در بورس به گوشتان خورده باشد. بازار بورس اوراق بهادار و بهطورکلی دنیای اقتصاد دنیای ریسک و خطر محسوب میشود. این خطر و ریسک علتی کاملاً مشخص و واضح دارد. شما در دنیای اقتصاد هیچچیزی را نمیتوانید بهصورت صددرصدی مشخص کنید. همین عامل و همین عدم قطعیت کافی است تا هر قدم شما در دنیای اقتصاد دارای ریسک باشد.
بهطور مثال در یک خریدوفروش ساده نیز میتوان این خطر را تجربه کرد. ازاینروست که برندهای مطرح در هر شاخهای از اقتصاد از مفهومی به نام گارانتی استفاده میکنند. مفهوم گارانتی باعث شد که درصد ریسک و خطر کمتر شود و این به مشتری این امکان را میدهد که در ریسک کمتر اقدام به خرید کند. وقتی در یک خریدوفروش ساده که بهصورت روزمره بارها و بارها آن را انجام میدهیم شاهد اینچنین ریسکها و خطرهایی هستیم چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم که در دنیای بورس که به دنیای پر ریسک اقتصاد معروف است اقدامات ما بدون خطر باشد؛ اما همانطور که در دنیای واقعی و در یک خریدوفروش ساده مفاهیمی همچون گارانتی باعث کم شدن ریسک معامله میشود در دنیای بورس و سهام نیز میتوان از روشها و مفاهیمی برای کم کردن ریسک استفاده کرد.(میتوانید مقاله خریدوفروش حقوقی را بخوانید)
یکی از این مفاهیم مهم را میتوان پله ای وارد شدن در بورس دانست. در این مقاله قصد داریم بهعنوان یک استراتژی خرید سهام به خرید پلهای در بورس نگاه کنیم. توجه داشته باشید که در فروش سهام نیز میتوان از این روش استفاده کرد اما در چند نکته این دو روش با یکدیگر متفاوت است. دید امروز ما در این مقاله سعی در یافتن پاسخ سؤال خرید پله ای چیست؟ خواهد بود و سعی میکنیم روشهای کاربردی و علمی برای خرید پله ای در بورس به شما معرفی کنیم. همچنین بهصورت کاملاً عملی ثابت خواهیم که خرید پله ای سهام چگونه باعث کم شدن ریسک و افزایش سود معاملات میشود. در ادامه با ما همراه باشید که قرار است که با سادهترین و مهمترین روش خرید سهام آشنا شویم.(توصیه مبکنم مقاله معاملات کد به کد در بورس را هم بخوانید)
خرید پله ای در بورس یک استراتژی پایهای
برخی از استراتژیها و حرکتها نهتنها در دنیای بورس بلکه در مرحلههای مختلفی از زندگی بهعنوان یک استراتژی پایه و اساسی مطرح میشوند که بهنوعی برای حرکت موفقیتآمیز باید از آنها استفاده کرد. بهطور مثال در یک جنگ شما باید طرز استفاده از تفنگ را بدانید و بهنوعی قلق آن را به دست بیاورید. اینیک اتفاق پایهای و تأثیرگذار است. خرید پلهای در بورس نیز جزئی از این حرکات محسوب میشود که بهنوعی باید توسط معامله گران و سهامداران اتفاق بیفتد. در غیر این صورت سهامدار یا معاملهگر خارج از قوانین روتین معاملهگری عمل میکند و بهنوعی بورس را با کازینو یا قمارخانه اشتباه میگیرد. اینگونه افراد عمدتاً دست به دعا برای عدم سقوط سهم و افزایش سوددهی دارند؛ بنابراین به خرید پله ای سهام به چشم اکسیژن در دنیای بورس نگاه کنید. به خرید پله ای در بورس اهمیت بدهید.(در ادامه مقاله مارجینها و کمیسیون ها را هم بخوانید)
اما برای پاسخ به سؤال خرید پله ای چیست یا منظور از خرید پله ای در بورس و… بهتر است کمی از عقبتر شروع کنیم. هدف هرکدام از ما از حضور در دنیای بورس کسب سود هست؛ بنابراین هر خرید یا فروش ما مبتنی بر کسب سود هست. ازاینرو از انواع شاخصها، اندیکاتور ها و روشهای تحلیل تکنیکال و بنیادی برای پیدا کردن بهترین نوع سهم و بهترین زمان ورود به سهم استفاده میکنیم. هرچه دانش ما از این روشها و ابزارها بیشتر باشد احتمال سودآوری ما بیشتر خواهد بود؛ اما همانطور که گفتیم هیچگاه اینگونه اتفاقات باعث نمیشود که ریسک معامله صفر شود. بلکه شما با استفاده از دانشهای مختلف و ابزارهای گوناگون سعی در کم کردن این ریسک دارید.
اینکه از چه نوع شاخصها و چه نوع اندیکاتورهایی استفاده کنید و اینکه چه مقدار به بنیاد سهام اعتبار بدهید خود بستگی به استراتژی خرید سهام شما دارد. همین موضوع ریسک باعث شده است که بزرگان دنیای بورس و سرمایه همواره این موضوع را بیان کنند که هیچگاه همه سرمایه و پول خود را روی یک سهم قرار ندهید و سعی کنید سبدی متنوع تشکیل بدهید. این موضوع بهخوبی نشان میدهد که بحث ریسک حتی با استفاده از انواع شاخصها و تحلیلها کاهش چندانی پیدا نمیکند و پیشامد هرگونه ضرری وجود دارد. اینجاست که خرید پله ای در بورس وارد کار میشود؛ اما اینکه چگونه خرید پلهای در بورس میتواند درصد ریسک ما را بسیار کاهش دهد در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
روش کار خرید پله ای در بورس چگونه است؟
اما سؤال اصلی اینجاست که خرید پله ای در بورس چگونه است و چگونه درصد ریسک را بهطور زیادی کاهش میدهد و باعث میشود که خرید ما از حالت پر ریسک به کم ریسک تبدیل شود و احتمال ضرر ما بسیار کمتر شود. قبل از پاسخ به این موضوع باید یک مفهوم را مشخص کنیم. منظور ما از ضرر هم ازنظر مادی و هم ازنظر زمانی است. بدترین نوع ضرر آن است که شما از هر دو جنبه متضرر شوید؛ اما خرید پلهای در بورس باعث میشود که حداقل ازنظر زمانی شما ضرری نداشته باشید و به شما کمک میکند که نقطه سربهسر نزدیکتری داشته باشید. به بیان بهتر خرید پله ای در بورس بهنوعی چیزی شبیه به کم کردن میانگین است.(در ادامه توصیه میکنم مقاله “ معاملات الگوریتمی در بورس چیست ” را هم بخوانید)
شما بعد از کلی تحقیق و بررسی اندیکاتورهای مختلف و بررسی بنیادی، سهمی را انتخاب میکنید و اندیکاتورهای مختلف نمایانگر این است که نقطه حال حاضر بهترین نقطه برای ورود است؛ اما بر اساس گفتههای بالا بههیچعنوان منطقی نیست که در لحظه اول و در همان نقطه تمام سرمایه موردنظر را وارد سهام کنید؛ زیرا بازار بورس و سرمایه همواره قابلتغییر و غیرقابلپیشبینی است.
اینجا خرید پله ای در بورس وارد بازی میشود. شما بر اساس اطمینانی که به سهم و نقطه ورود دارید تصمیم میگیرد که چند درصد از سرمایه خود را بهعنوان پله اول خرید پلهای در بورس وارد کنید. بهطور مثال در نظر دارید که در حالت کلی حدود ۴ میلیون تومان در این سهم سرمایهگذاری کنید. بهتر این است که اگر سهم در نقطه عالی و خوب خود قرار دارد و در حال تغییر جهت است، بیش از نصف سرمایه خود را وارد نکنید؛ زیرا در این بازار غیرقابلپیشبینی دو حالت همیشه وجود دارد، یا سهام شما صعودی خواهد بود یا به شکل نزولی خود خواهد رفت.
حال اگر بعد از اولین خرید پله ای در بورس سهام شما شروع به صعود کند، یعنی نیمی از سرمایه شما وارد سود میشود و شما میتوانید در نقطه دوم که یک حمایت خوب و یا یک نشانگر خوب است مابقی سرمایه خود را وارد کنید. اینگونه هم نیمی از سرمایه شما سودآوری داشته است و هم شما با اعتماد بیشتر و درصد ریسک کمتر وارد بازار شدهاید؛ اما اگر بازار روند نزولی پیدا کرد و سهم به هر دلیل رو به نزول گذاشت تنها نیمی از سرمایه شما وارد نزول میشود و این یعنی کم شدن ضرر شما به نصف مقدار ممکن که خود در خرید پلهای در بورس یعنی یک نوع سود؛ اما این تمام مزیت خرید پلهای در بورس در هنگام نزولی بودن سهم نیست.
آیا خرید پله ای در بورس نجاتدهنده سرمایه در حال نزول است؟
اما مهمترین اثر خرید پله ای در بورس این است که سرمایه شمارا در حالت نزولی نجات میدهد. بسیاری از معامله گران حرفهای در زمانهایی که سهم بهصورت پنجاهپنجاه مشخص نیست که صعودی یا نزولی میکند بلافاصله با استفاده از خرید پله ای در بورس وارد سهم میشوند.
وقتی سرمایه شما وارد سیر نزولی میشود، خارج کردن آن که عموماً اولین راه ممکن به نظر میرسد چندان منطقی نیست. مگر اینکه حد ضرر شمارا لمس کرده باشد. خرید پلهای در بورس باعث میشود که ضرر شما ازنظر زمانی جبران شود؛ یعنی چه؟
در همان مثال بالا طبق خرید پلهای در بورس شما نیمی از سرمایه خود را وارد سهم کردهاید. حال سهم وارد روند نزولی شده است. فرض کنید شما در قیمت ۱۰۰ تومان سهم را خریداری کردهاید و بعد از ۲۰ درصد ضرر به نظر میرسد که سهم در قیمت ۸۰ تومان دارای قدرت برگشت است. اینجا شما میتواند طبق خرید پله ای در بورس، دومین پله خود را خریداری کنید. حال به معادلات زیر با دقت نگاه کنید تا با معجزه خرید پلهای در بورس آشنا شوید:
شما با خرید ۲۰ هزار سهم در قیمت ۱۰۰ تومان اولین خرید پله ای در بورس را انجام دادهاید که قیمت کلی آن دو میلیون تومان شده است. حال با تثبیت قیمت ۸۰ تومان شما قصد ورود دومین خرید پلهای در بورس را دارید. در این حالت شما میتوانید ۲۵ هزار سهم دیگر خریداری کنید. حال میزان موجودی شما چند سهم است؟ ۴۵ هزار سهم شما دارید. معجزه خرید پله ای در بورس اینجا رقم میخورد که ۴۵ هزار سهم در قیمت ۸۹ تومان برابر با ۴ میلیون تومان میشود؛ یعنی نقطه سر به سری شما ۸۹ تومانی خواهد بود. درحالیکه شما در قیمت ۱۰۰ تومان ورود کرده بودید. این یعنی جلوگیری از ضرر و وارد شدن به سوددهی قبل از اینکه پله اول خرید پله ای در بورس را لمس کنید. آیا این جذاب نیست؟
در این مقاله ما به شما پاسخ سوال خرید پله ای چیست ، استراتژی خرید سهام، منظور از خرید پله ای در بورس و همین طور نحوه خرید پله ای در بورس را پاسخ دادیم لطفا اگر نظر و یا تجربه ای در این زمینه دارید با ما در میان بگذارید.
استراتژی معکوس، روشی جذاب برای جلوگیری از ضرر بیشتر در بورس
پوشیده نیست که برای موفقیت در هر کاری به ویژه در سرمایهگذاری، داشتن یک استراتژی و پایبندی به آن بسیار لازم و ضروری است. هر فرد با توجه به روحیات و درجه ریسکپذیری خود میتواند استراتژی مخصوص به خودش داشته باشد. استراتژی معکوس یکی از آن روشهای جذاب برای جلوگیری از ضررهای بیشتر است که امید موسوی، مدیر عامل شرکت مدیریت ثروت مانو، در کارگاه تابلوخوانی و روانشناسی بازار آن را تشریح کرده است.
و اما استراتژی معکوس
برای فهم بیشتر این استراتژی، با یک داستان مشهور شروع میکنیم. یک استاد دانشگاه یک اسکناس 50 هزار تومانی روی میز خود میگذارد و میگوید قصد دارد این اسکناس را به مزایده بگذارد و هر کسی پیشنهاد بیشتری بدهد، این اسکناس برای او خواهد بود.
البته این مزایده یک شرط هم دارد و آن هم این است که هر فردی در این مزایده ببازد، باید به اندازه مبلغ پیشنهادی خود، به استاد پرداخت کند. این شرط چه معنی دارد؟
فرض کنید دو نفر در این مزایده شرکت میکنند، پیشنهاد نفر اول، 20 هزار تومان هست، یعنی با پرداخت 20 هزار تومان، یک اسکناس 50 هزار تومانی برنده خواهد شد. نفر دوم پیشنهاد، 21 هزار تومانی را میدهد. به این ترتیب نفر اول بازنده است و اسکناس متلعق به نفر دوم است. اما این پایان ماجرا نیست، نفر دوم باید یا 20 هزار تومانی که پیشنهاد داده بود و شکست خورد را به استاد بدهد یا اینکه در مزایده بماند و مبلغ بیشتری را پیشنهاد دهد.
این ماجرا ادامه دارد و هر فرد، برای اینکه پولی به استاد ندهد، مبلغ را بالاتر میبرد. همانطور که مشخص است، در ابتدای مزایده، رقابت بر سر کسب سود بیشتر است. چون فرد اول میخواهد یک اسکناس 50 هزار تومانی را 5 هزار تومان بخرد و 45 هزار تومان سود کند. نفر بعدی با هزار تومان افزایش مبلغ پیشنهادی، به سود 44 هزار تومانی فکر میکند.
اما از یک جایی به بعد، روی مزایده تغییر میکند و دعوا بر سر ضرر نکردن است. چرا که یک نفر در بین جمعیت، فریاد میزند که من آن اسکناس 50 هزار تومانی را، 50 هزار تومان میخرم، در واقع نه سود میکند و نه ضرر.
اما نفر دوم که قیمت 40 هزار تومان را پیشنهاد داده بود و اکنون در طرف بازنده قرار دارد، یا باید پیشنهاد 51 هزار تومانی را بدهد و هزار تومان ضرر کند، یا اینکه از بازی کنار رود و 40 هزار تومان پیشنهادی را به استاد بدهد. طبیعی است که هزار تومان ضرر بهتر از 40 هزار تومان است.
این رقابت ادامه پیدا میکند تا جایی که یک نفر شکست را قبول کند و در دنیای واقعی برای این داستان چند صد برابر 50 هزار تومان (البته به دلار) هم معامله شده است.
نتیجه داستان
انسانها به طور ذاتی از شکست بیزارند و آن را قبول نمیکنند و به هر قیمتی حتی ضررهای بیشتر، حاضر به قبول شکست نیستند و ادعا کند که فکر او درست بوده و این ضرر ناشی از عواملی دیگر بوده است. این اتفاق در بازارهای مالی هم به دفعات اتفاق میافتد و ضربههای بعضا سنگینی را به معاملهگران وارد میکند.
یک استراتژی رایج که اکثر افراد از آن استفاده میکنند این است که اگر سهمی را که خریدهاند با افت قیمت مواجه شد، در قیمتهای پایینتر نیز از آن خرید کنند تا میانگین خرید کم شود و در صورت افزایش قیمت، زودتر از ضرر خارج شوند.
حتی گاهی پیشنهاد میکنند تا دو برابر حجم خرید قبلی، خرید کنید که این کم شدن میانگین قیمت خرید، بیشتر باشد.
نکته استراتژی کم کردن میانگین قیمت خرید در چیست؟
اگر معاملهگر درست تشخیص داده بود و سهم درستی را انتخاب کرده بود که اصلا اینقدر پایین نمیرفت، پس باید در انتخاب خود شک کند. حال که اشتباه کرد و قیمت سهم به جای افزایش، کاهش یافت، چرا دو مرتبه اصرار به فکر قبلی دارد و دوباره و حتی دو برابر از آن خریداری و ریسک خود را دو برابر میکند.
پاسخ را در همان واژه بیزاری از باخت بیابید.
استراتژی معکوس
استراتژی معکوس، عکس رفتار بالا را پیشنهاد میکند و میگوید اگر سهمی را خریداری و پس از آن سود کردید، آنگاه دوباره از آن بخرید. مثلا اینگونه طی کنید که اگر 10 درصد بالا رفت، دوبرابر از آن میخرم و اگر 10 درصد ضرر کردم، آن سهم را میفروشم و از آن خارج میشوم ولی به پای سهمی که در حال سود دادن است، میمانم.
این استراتژی معجزه میکند
با به کار بردن این استراتژی، سود ما اجازه رشد دارد و جلوی ضرر خیلی زود گرفته میشود.
روش میانگین کم کردن یا average down در کازینوها کاربرد زیاد دارد و به شما القا میکنند که تو پول پرداخت کن بالاخره یک بار برنده میشوی و تمام ضررها را جبران میکنی.
اما اینطور نیست و در نظر نمیگیرند که با این کار، شما ریسک زیادی را فقط به خاطر صفر کردن حسابتان، متحمل میشوید.
برای اینکه در روش کم کردن میانگین قیمت خرید، موفق باشید یا باید حتما پول نامحدود داشته باشید یا اینکه زمان زیادی را منتظر برگشت بمانید.
پس بهترین راهکار این است که برخلاف جهت بازار شنا نکنیم، و اگر انتظار افزایش قیمت یک سهم را داریم ولی به هر دلیلی این اتفاق رخ نداد و قیمت افت کرد، در یک چارچوب مشخص حد ضرر زمانی و قیمتی مشخص کنیم و اگر به آن حد ضرر رسید، از آن سهم خارج شویم.
ولی اگر سهمی خریدیم و قیمت آن رشد کرد، این یعنی مطابق تحلیل و انتظار ما بوده و حتما به حجم معاملات اون سهم اضافه کنیم.
نتیجه پایانی
طبق دانستههای روانشناسان، افراد بیشتر از آنکه از بردن لذت ببرند از باختن متنفرند. به این نکته «بیزاری از باخت» گفته میشود که یکی از عوامل اصلی ضرر در بورس و سایر بازارهای مالی است.
شما هنگامی که در یک معامله سود میکنید به سرعت پوزیشن خود را میبندید و به آن اجازه رشد نمیدهید و برعکس وقتی در ضرر هستید به آن اجازه رشد و بزرگ شدن میدهید چون ناخودآگاه ذهن شما از ضرر متنفر است.
داشتن یک استراتژی برای تجربه سرمایهگذاری موفق، بسیار واجب و حیاتی است. برخی از استراتژیهای کاربردی مثل استراتژی لشکر و سد، در وبلاگ مانو منتشر شده است.
زمان مناسب برای کاهش میانگین خرید چه موقعی است؟
به نظر شما زمان مناسب برای کاهش میانگین خرید چه موقعی است؟
کاهش میانگین خرید چیست؟
کمکردن میانگین خرید یا averaging down به شرایطی گفته می شود که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت میکند و سرمایهگذار در قیمت پایینتری آن سهام را دوباره خریداری میکند. در کم کردن میانگین باید سهم را بر اساس تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی مورد بررسی قرار بدهیم و هرگز نباید بدون داشتن تحلیل مناسب، تصمیمی اتخاذ کنیم. میانگین کم کردن ممکن است برای سرمایه گذارانی که دارای دید سرمایه گذاری طولانی مدت هستند خوب کار کند زیرا آنها این افت قیمت را به عنوان فرصتی برای خرید سهام میبینند. اما سرمایه گذارانی که دارای دیده کوتاه مدتی هستند، کاهش قیمت را پیش زمینه ای برای آینده بد می بینند و عمدتا به جای اینکه خلاف روند وارد بازار شوند، تمایل دارند در مسیر روند معامله کنند و علاقهای به کم کردن میانگین نشان نمیدهند زیرا کاهش میانگین را اضافه کردن سرمایه به یک سرمایهگذاری بد میدانند. پس باید سهام شرکتی را انتخاب کنید که جایگاه آن به اندازهای قوی است که پس از هیجاناتی منفی به قیمت سابق خود باز گردد. کم کردن میانگین خرید برای صندوق هایی که بزرگ هستند و از سرمایه زیادی برخوردارند بی خطر خواهد بود زیرا این صندوق ها هیچگونه محدودیت منابعی ندارند چون نبود دانش بورسی و تحلیل را با ازدیاد سرمایه پر می کنند، اما باین روش برای سهامدارانی که دارای محدودیت سرمایه و زمان هستند بسیار خطرناک می باشد و در بسیاری از موارد به دلیل نیاز به سرمایه مجبور به بستن سهم در جایی می شود که در ضرر بسیار زیادی فرو رفته است . دقت کنید اگر در بازار بورس هر روز سهام شما ۵ درصد رشد منفی دارد و روند مثبت برای سهام وجود ندارد همچنین نقاط حمایتی در حال از بین رفتن هستند هرگز به امید کاهش میانگین خرید، اقدام به خرید مجدد نکنید زیرا با این حرکت تنها ضرر و زیان خود را افزایش می دهید.
نکته!
- استفاده از کاهش میانگین برای همه سهام ها مناسب نیست، بلکه این استراتژی تنها برای سهام هایی که دارای بنیاد قوی هستند مناسب خواهد بود.
- شرکت هایی که ریسک افت قیمت دارند گزینه مناسبی برای کم کردن میانگین خرید نیستند.
- بهم خوردن توازن پرتفوی یا سبد دارایی یکی از معایب کم کردن میانگین خرید است.
کم کردن میانگین خرید با استفاده از روش خرید پله ای:
یکی از مزایای کاهش میانگین خرید با خرید پلهای این است که سرمایهگذار میتواند میانگین قیمت خرید سهام را تا حد زیادی کاهش دهد و در صورتی که قیمت سهم رشد کند، سریعتر به سود برسد و به دلیل اینکه قیمت خرید او کاهش یافته، میزان سود نیز افزایش یابد. برای اینکه بتوانید به موقع کاهش میانگن خرید انجام دهید خرید پلهای به معنای خرید سهام بهصورت مرحله به مرحله است تا ضرر حاصل از معامله کاهش یاید. در صورتی که خرید موفقیت آمیز بود و سهم شروع به رشد نمود در فواصل معینی که سهم به آن سطوح مقاومت دارد و یا سطوح معتبر فیبوناتچی که انتظار واکنش به آنها میرود اقدام به فروش و ذخیره سود نمایند. در روش خرید پله ای باید پله ها را با حساسیت خاصی تعیین کنید.